کی می خواهیم بیدار شویم؟!
دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه:
بسیار جالب است، افکار عمومی در ایران را به سمتی هدایت میکنند که مردم روسری از سر بردارند و علیه حکومت دینی بایستند.
همان ها در سوریه افکار عمومی را به سمت گرایش به ریشهای بلند سلفی هدایت میکنند تا علیه حکومت سکولار بجنگند و یک حکومت سلفی با قوانین اسلامی و سفت و سخت بیاورند.
بیاید کمی خودمان را از فریبهای بزرگ رهایی بدهیم، بشار از آل سعود دیکتاتورتر است یا از آل خلیفه؟
آزادی های سیاسی و اجتماعی اش از عربستان سعودی کمتر است؟ هرآنچه غرب کوشید تا بن سلمان در عربستان اجرا کند، سالها قبل در سوریه وجود داشت، نه دین اجباری بود، نه حجاب.
مشروب هم سرو میشد، که البته اکنون اعضای تحریر الشام در حال حمله به فروشگاه های مشروبات الکلی هستند در حلب و باقی شهرهای در دستشان.
بین دختر و پسر هم دیوار نبود و...
بروید فیلم های سوریه که قبل 2010 در یوتیوب بارگذاری شده اند را ببینید، کشوری زیبا، توریستی، فعال و پویا، که کنسرت های خارجی که الان در عربستان مد شده، در آنجا برگزار میشد... هیچ شباهتی به کشورهای عربی دیگر نداشت، از همه هم سکولارتر بود
اما اما و اما، برای اسرائیل یک تهدید بود و غرب این را نمی پذیرد.
بحث نه بر سر دین شماست، نه دیکتاتور بودن یا نبودن حکومت شما و نه حتی سکولار یا مذهبی بودن آن... هر کدام از اینها به مقتضای نیاز آنها میتواند برای ما مردم این منطقه زیبا یا زشت جلوه کند.
ما مردم خاورمیانه کی میخواهیم به خود بیاییم و دست از بازیچه سیاستهای غرب و شرق شدن برداریم، خدا میداند. هر روز سازی میزنند و ما هم به هر سازشان آن گونه که می خواهند می رقصیم.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
🔺مقام معظم رهبری: نقد و انتقاد را کالای قاچاق نکنید.
«آن گاه که نخبگان ما نقطه تعادل میان «هرج و مرج» و «دیکتاتوری» را شناسائی و تثبیت کنند، دوران جدید آغاز شده است.
نباید از «آزادی» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی، تبدیل کرد چنانچه نباید بجای مناظره، به «جدال و مراء» گرفتار آمد و بجای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیتگریزی لغزید. ...
من عمیقا متأسفم که برخی میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگوئی و کفرگوئی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هریک از این دو، باید به دام دیگری افتاد ...
متأسفانه گروهی بدنبال سیاست زدگی و گروهی بدنبال سیاست زدائی، دائما تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب گونه يا تلاطم گرداب وار، میخواهند تا در اين بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تريبون، بتوانند تأثيرگذار باشند» ۱۶ بهمن ۸۱
🔻«گاهی اوقات انتقاد باید عمومی هم باشد؛ ما همیشه معتقد نیستیم که انتقاد باید درِگوشی باشد؛ نه، گاهی هم باید عمومی باشد.
اما این که ما به نحوی انتقاد بکنیم که آن شنونده انتقاد به تعبیر رایج، بندِ دلش پاره بشود و بگوید دیگر همه چیز از دست رفت، پدرمان درآمد، اینجوری نباید انتقاد بکنیم.» ۱۵ شهریور ۹۷
🟢 ممکن است بعضی نقدها را وارد ندانم؛ چه آنچه مربوط به دستگاه های قوه مجریه است، چه آنچه مربوط به قوه قضائیه است، چه آن چه مربوط به دفتر رهبری است. ممکن است بعضی وارد باشد، بعضی وارد نباشد؛ لکن نفس این نگاه نقادانه را من صد درصد تأیید می کنم.» ۱۷ خرداد ۹۶
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا ایران باید از محور مقاومت حمایت کند؟
اگر انقلاب را قبول ندارید، با روحانیون موافق نیستید، مخالف نظام هستید یا به حزباللهیها اعتقادی ندارید، باز هم پیشنهاد میکنم با دقت به تحلیل این جوان گوش دهید. اگر به سرنوشت خود و کشور علاقهمند هستید، این مطلب را در همه گروهها منتشر کنید.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
🔰بیآبروئی در تناقض سوریه
🔸حجاب بد است اگر بخواهد منشا مبارزه شود. واگرنه تروریست ها سوری به حجاب و اختلاط زن و مرد تذکر می دهند و اتفاقا غربی های وطنی به تماشا ایستاده و کف می زنند.
🔸دیکتاتوری هم خیلی بد نیست. مهم اینست که این تیغ و چماق در کف چه کسی است. اگر دست طالبان افغانستان باشد بد است اما اگر همان طالبان به اسم دیگری در سوریه ادم بکشند آزادی است. حق طبیعی شان است.
🔸یک تروریست سابقهدار را یکبار برای سرش جایزه قرار می دهند و بار دیگر در سوریه استخدام و ریشش را زده و کت و شلوار تنش میکنند تا ری برند شود. عجیب اینکه عده ای آب از دهان شان راه افتاده و استقبال می کنند.
🔸رقص و آواز هم هرجایی نشانه توسعه نیست. یک جائی می رسد که جلوه آزادی غربی، در دیکتاتوری تکفیری است.
🔸بشار اسدی که با قرائت آزادی در غرب همراه است را به جرم دفاع از مقاومت، دیکتاتور می دانند، اما دیگر کشورهای عربی که سرتاپا خفقانند می شوند جلوه دموکراسی.
🔸شکستن حاکمیت کشورها اگر درباره اوکراین باشد می شود تحریم همه جانبه، اما اگر جولان و سوریه باشد می شود دفاع از حق صهیونیست ها.
🔻عجیب است که کمر غرب و غرب پرستان زیر بار این همه تناقض خرد نمی شوند.
🔻مشکل غرب و آمریکا حتی دین هم نبوده و نیست. دینی که از آن مبارزه با ظالم در نیاید را از تل آویو تا واشنگتن استقبال می کنند.
🔸نماز اول وقت و قرآن خوش صوت عربستان را آمریکا هم صله می دهد. قرآن وقتی مورد غصب واقع می شود که در غزه کودک و جوان حماس را علیه صهوینست ها به خط کند و به پیروزی نهایی امید دهد و مکتب تربیتی بسازد.
اینها حتی فرصت نمی کنند بوی متعفن و لجن تناقض های شان را جمع و جورکنند. اما چرا؟ این اعتماد به نفس دروغگوئی را از کجا آورده اند؟
🔸یک زن در ایران به مرگ طبیعی بمیرد می شود بهانه شورش. اما هزارن زن و کودک در غزه سلاخی شود حق صهیونیست هاست. همان ها که در ایران به بهانه دفاع از زنان، خیابان را آتش کشیدند، در غزه با لباس ارتش صهیونیستی، دختران مقاومت را به خون کشیدند.
و حالا خیلی وقاحت می خواهد که جرثومه فسادی مثل نتانیاهو با آن کارنامه جنایتکارانه، جلوی دوربین ظاهر شود و چشم در چشم مردم ایران، شعار زن زندگی آزادی دهد.
🔻منشا این بی شرمی هویتی و دریدگی ساختاری چیست؟
پاسخ: محاسبات غلط از مردم ایران. اینها سالهاست افکار عمومی دنیا را با سکس و خشونت فریب می دهند و بی حس و بی عار می کنند؛ اما این روزها با قدرت رسانه حتی در اغوا و اغفال مردم دنیا نیز ناکام هستند، چه رسد به مردم سیاسی ایران. ملتی که سالهاست باچشم باز حوادث را رصد می کنند.
🔸این محاسبات غلط همان است که رهبری انقلاب چندی پیش تذکر دادند و البته باید به چشم دشمن آورد. مسئولین سهم دارند اما چه بسا اصلاح این خطا نیز همچنان از طریق رسانه است و جهاد تبیین.
✍ محسن مهدیان
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 غافلگیریِ «بدون تعارف» برای مادرانی که به خاطر بدهی سالها از فرزندانشان دور ماندهاند.
رفع گرفتاری مردم
امام حسین(ع) می فرماید: «بدانید که نیازمندیهای مردم به شما از نعمتهای الهی بر شماست؛ پس، از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق می یابد؛ اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم» (مستدرک الوسائل، ج12، ص209)
از این جهت وقتی خداوند توفیق یاریرسانی به نیازمندان را نصیب هر فردی میکند، باید شب و روز شکر کند که او را واسطه این کار قرار داده و برای خدمتگزاری به همنوعان پسندیده است.
در عین حال خداوند ثوابهای زیادی برای این عمل در نظر گرفته است. امام صادق(ع) در اهمیت و ثواب رفع گرفتاری مؤمنین فرمود: «هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور میکند؛ اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَةً ، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَةِ» (مستدرک الوسائل ، ج 12، ص413)
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دوربین مخفی، ارزش چند بار دیدن را دارد.
مادر، فراتر از واژه ها
مادر و مفهوم مادری آنقدر عمیق و چندبعدی است که به سختی میتوان آن را در قالب کلمات محدود جای داد. مادر نه فقط یک واژه، بلکه مجموعهای از احساسات، فداکاریها، عشق بیقید و شرط، و از خودگذشتگی است که در هیچ واژهنامهای نمیتوان معادل دقیقی برای آن یافت.
🔹مادر یعنی...: بسیاری از متون و اشعار، مادر را با مفاهیمی چون محبت، ایثار، از خودگذشتگی، زندگی، غمخوار، و درمان تعریف میکنند. این نشان میدهد که مادر در جنبههای مختلف زندگی فرزندانش نقش حیاتی دارد.
🔹ناتوانی واژهها در وصف مادر: بسیاری از نویسندگان و شاعران اذعان دارند که کلمات در وصف عظمت و مهربانی مادر ناتوانند. عطوفت مادر آنچنان گسترده است که واژهها قادر به بیان آن نیستند.
🔹مادر، زیباترین دارایی: مادر و پدر به عنوان زیباترین دارایی هر فرد شناخته میشوند که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیستند.
🔹مادر، فرشتهای نگهبان: مادر همچون فرشتهای نگهبان فرزندانش است و تحمل رنج و مشقت آنها برای او سختتر از تحمل رنج و مشقت خودش است.
در واقع، مادر نه فقط یک شخص، بلکه نمادی از عشق بیانتها، فداکاری بیدریغ، و حمایت همیشگی است. او کسی است که بدون هیچ چشمداشتی، تمام زندگی خود را وقف فرزندانش میکند و همواره در کنار آنها، در شادی و غم، حضور دارد.
بنابراین، میتوان گفت که «مادر و مادری با هیچ واژهای قابل توصیف نیست» نه فقط یک جمله زیبا، بلکه حقیقتی انکارناپذیر است که در قلب هر فرزندی جای دارد.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کُن
گر نصیبِ تو ز گردون، همه یک نان باشد
سلام و احترام
یکی از دوستان روحانی که کاملا مورد تایید و انسان دلسوزی است، سالهاست که به کمک خیّرین به تعدادی از خانواده های بسیار بسیار نیازمند، در حد توان و امکانات موجود رسیدگی می کند. وضعیت همه خانواده ها را از نزدیک و حضوری بررسی می کند و به دوستان گروه گزارش می دهد. دیروز پیام دردناک زیر را در گروه قرار داده است که واقعا آرامش روحی و روانی را از هر « انسان» و « مسلمان» واقعی سلب می کند. وجود چنین خانواده های نیازمند در جامعه ای که همه، اعم از مسئولان و مردم مدعی مسلمانی هستند، واقعا مایه تأسف شدید و شرمساری است و قطعا هر کس کوتاهی کند مورد مواخذه خداوند قرار خواهد گرفت. اگر کسی به هر میزان، هر چند اندک به این خانواده به شدت نیازمند و داغدار کمک کند، قطعا مایه خوشنودی خدا و اهل بیت شده و در دنیا و آخرت نتیجه آن را خواهد دید.
علی اسدی
مدیر کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
متن نامه عزیزی که از نزدیک وضعیت این خانواده را بررسی کرده است.👇
السلام علی عبادالله الصالحین
هم اکنون به همراه خانواده در منزل خانم بد سرپرست و داغداری هستیم که مشکلات عدیده ای دارد. با سه پسر زیر ۱۵سال صاحبخانه با حکم قضائی آمده که بیرونش کند در حالی که تمام پول پیشش که ۵۰ میلیون بوده بابت اجاره محسوب شده است.
تنها دخترش که ۲۲ سال داشته، به تازگی بطور مشکوکی فوت کرده است. شوهرش ادعا کرده، خودش را دار زده ولی پزشک قانونی نظر داده که دارو بهش خورانده اند و فعلاً دردست بررسی است.
از آن مرحومه پسری دوساله هم باقی مانده که نزد همین مادر داغدار است!
این مادر بسیار ضعیف و بیمار است و نیازمند سرپناهی برای زندگی.
پسر ۱۵ ساله اش ترک تحصیل کرده و دنبال جمع آوری ضایعات برای امرار معاش است!
الآن این مادر مقابل ما نشسته و در حال گریه کردن است 😭
اگر کسی جائی سراغ دارد اطلاع بدهد.
اثاثیهٔ زیادی هم ندارند. نه لباسشویی نه وسایل سنگین دیگری! هر کس هر کمکی می تواند انجام دهد، کوتاهی نکند.
لطفاً اقدامی عاجل برای این خانواده بفرمائید جزاکم الله خیراً 🤲
شماره کارت برای واریز کمک های مالی. به نام خود این خانم بد سرپرست است. لطفا پس از واریز اطلاع دهید
6037697640525199
بنام گل بس عابدی رحیم
اولویت بندی در آموزه های دینی
در دین اسلام، احکام و آموزهها بر اساس اهمیت و جایگاهشان، اولویتبندی شدهاند. این اولویتبندی به مسلمانان کمک میکند تا در انجام تکالیف دینی و رفتارهای خود، تصمیمات درستتری بگیرند و به امور مهمتر توجه بیشتری داشته باشند. یکی از دستهبندیهای مشهور احکام بر اساس اولویت، شامل واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح است.
واجب: انجام آن ضروری و ترک آن گناه است. مانند نمازهای یومیه و روزه ماه رمضان.
حرام: انجام آن ممنوع و گناه است. مانند دروغ گفتن و دزدی.
مستحب: انجام آن نیکو و دارای پاداش است، اما ترک آن گناه نیست. مانند نمازهای نافله و صدقه دادن.
مکروه: انجام آن ناپسند است، اما گناه نیست. مانند خوردن سیر هنگام رفتن به مسجد.
مباح: انجام یا ترک آن جایز است و منعی ندارد. مانند بسیاری از امور روزمره.
شناخت این اولویتبندی برای هر مسلمانی ضروری است تا بتواند رفتارهای خود را بر اساس آن تنظیم کند. متأسفانه، گاهی دیده میشود که برخی افراد به این اولویتها توجه کافی ندارند؛ مثلاً، واجبات را ترک میکنند و به مستحبات میپردازند، یا به جای پرداختن به امور مهمتر، وقت و انرژی خود را صرف کارهای کماهمیتتر میکنند. این نوع رفتار با تعالیم دینی سازگار نیست. رسول خدا(ص) خطاب به علی(ع) می فرماید:
يا عليّ، إذا رأيت الناس يشتغلون بالفضائل فاشتغل أنت بإتمام الفرائض؛ ای علی! هر گاه ديدى مردم به مستحبّات مشغولند تو به كامل ساختن واجبات بپرداز. ( المواعظ العددیة, ص۴۳۱)
به عنوان مثال، امروزه بسیاری از افراد به مناسبتهای مختلف، نذورات و اطعام میدهند و آن را به عنوان کاری خیر و عملی صالح تلقی میکنند که در جای خود کاملا درست است. در حالی که از دیدگاه اسلام، رسیدگی به فقرا و نیازمندان واقعی، به ویژه در شرایط سخت اقتصادی، اولویت بیشتری دارد.
اهل بیت (علیهمالسلام) نیز در سیره خود، همواره بر کمک به نیازمندان و رفع مشکلات آنان تأکید داشتند و این امر را بر بسیاری از امور مستحب مقدم میدانستند.
بنابراین، شایسته است که در انجام امور خیر، به اولویتها توجه داشته باشیم و با در نظر گرفتن نیازهای جامعه و آموزههای دینی، بهترین تصمیم را بگیریم. ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
عبادت نه هزار ساله
در گرماگرمِ طوافِ کعبه، در مسجدالحرام، صحنهای از ایمان و بزرگواری در حال رقم خوردن بود. امام حسن بن علی علیه السلام، نوادهی گرامی پیامبر و پیشوای شیعیان، در حالِ اعتکاف و طوافِ خانهی خدا بود. سکوتِ روحانیِ مسجد، با ورودِ مردی از شیعیان درهم شکست. او با چهرهای آشفته و صدایی لرزان، خطاب به امام حسن علیهالسلام گفت: «ای فرزند رسول خدا! فلانی از من طلب دارد و اکنون مرا سخت در فشار گذاشته است. اگر امکان دارد کمکم کنید تا بدهی او را بپردازم.»
نگاهِ نافذِ امام، آرامشی به آن مردِ مضطرب بخشید. امام با لحنی متین و آرام فرمود: «سوگند به پروردگار این خانه، در حال حاضر چیزی برای پرداختِ بدهی تو ندارم.»
مردِ شیعه که آخرین امیدش را در کلامِ امام میجست، با ناامیدی گفت: «اگر ممکن است، از او بخواهید که به من مهلتی بدهد؛ او مرا تهدید به زندان کرده و زندگیام را در آستانهی نابودی قرار داده است.»
در این هنگام، صحنهای شگفت انگیز رخ داد. امام حسن علیهالسلام، طوافِ خود را قطع کرد و بیدرنگ همراه با آن مرد به راه افتاد. ابنعباس که شاهدِ این ماجرا بود، با تعجب و البته با لحنی از سرِ ادب و احترام، عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! آیا فراموش کردهاید که در حال اعتکاف هستید؟»
پاسخِ امام، نوری بر دلِ ابنعباس و همهی حاضران تاباند. امام با آرامش و اطمینان فرمود: «نه، فراموش نکردهام. اما از پدرم، علی بن ابیطالب علیهالسلام، شنیدم که فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «هر کس حاجتی از برادر مؤمن خود را برآورد، همچون کسی است که نُه هزار سال، خدا را با روزهداری در روزها و شب زندهداری در شبها عبادت کرده باشد!» ( دیلمی، اعلام الدین، ص۴۴۲)
این کلامِ نورانی، نه تنها دلیلِ قطعِ طواف توسطِ امام را آشکار ساخت، بلکه درسی بزرگ از نوعدوستی و اهمیتِ گرهگشایی از کارِ دیگران را به حاضران آموخت. امام با این عملِ خود نشان داد که برآوردنِ حاجتِ مؤمن و رفعِ گرفتاری از او، از طوافِ خانهی خدا، بالاتر و ارزشمندتر است. این داستان، تا ابد در تاریخ، بهعنوان نمادی از بزرگواری و کرامتِ اهلبیت علیهمالسلام و اهمیتِ خدمت به خلق خدا، باقی خواهد ماند.
این داستان به ما میآموزد که در مواقع لزوم، باید از عباداتِ مستحبی دست کشید و به یاریِ نیازمندان شتافت. چرا که خدمت به خلق، خود نوعی عبادت و بلکه برترین نوعِ آن است.۱۴۰۳/۱۰/۱۷
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
حاجی حج نرفته !
عارف کامل، عبدالله مبارک، چنین نقل کرد:
چندین سال، مجاور خانهی کعبه بودم. یک سال، پس از موسم حج، در خواب دیدم که دو فرشته از آسمان فرود آمدند. یکی از دیگری پرسید: «امسال چند نفر از خلق به حج آمدند؟»
فرشتهی دیگر گفت: «ششصدهزار.»
پرسید: «حج چند تن قبول شده؟»
گفت: «از آنِ، هیچکس قبول نکردند.»
من چون این گفتگو را شنیدم، در اضطراب و وحشت شدید افتادم؛ پیش رفته و گفتم: «ای فرشتهی خدای، این همه خلایق از اطراف و اکناف جهان، راهها طی کرده و با هزار رنج و مشقت از بیابانها گذشتند و به مکه آمدند؛ حج هیچ یک پذیرفته نشد؟!»
فرشته مرا پاسخ داد:
«حج یک تن پذیرفته گردید و به حرمت و اعتبار آن یک نفر، حج ششصدهزار تن را پروردگار رحمان پذیرفت و همهی ملتها و خلایق به خاطر او قبول شدند.»
گفتم: «او کیست؟»
فرشته جواب داد: «کفشگری به نام علی بن موفق.»
گفتم: «او را کجا بیابم؟»
— «اهل دمشق است.»
از خواب بیدار شدم. تا ساعتی حیران و منگ بودم که چه دیدهام و این چه گفتگو بود! اما عزم کردم آن مرد را بیابم و زیارتش کنم که چنین حرمتی در درگاه حضرت حق دارد. پس به راه افتادم و از بیابان حجاز گذشتم و یک ماه بعد به سرزمین سرسبز و خرم شام وارد گشتم. در دمشق به نزد کفشگران رفتم و جویای مردی به نام علی بن موفق شدم. او را میشناختند؛ کودکی همراهم شد و خانهاش را نشانم داد. در کوفتم؛ اندکی بعد مردی در را گشود که در آستانهی پیری بود و در میان محاسنش، تارهای سپید دویده بود.
گفتم: «سلام بر تو ای جوانمرد، نامت چیست؟»
گفت: «علیک سلام بر تو ای شیخ، و رحمت خدا بر تو باد، من علی بن موفق هستم.»
— «شغلت چیست؟»
— «پارهدوزی میکنم، کفشگرم.»
گفتم: «من که عبدالله مبارکم، این راه را از جوار خانهی خدا طی کرده و به دمشق آمدهام که تو را زیارت کنم؛ چراکه باخبر شدم خداوند حج تو را پذیرفت و از برکت حج تو، دیگران نیز برکت یافتند.»
چشمان مرد، رنگی از اندوه گرفت و گفت: «ای شیخ، من تاکنون به خانهی خدا مشرف نشدهام! چه کسی به تو اینها را و نام مرا گفته؟»
او را نشاندم و آنچه در عالم رؤیای صادقه دیده بودم، به تفصیل بازگفتم.
نعرهای بزد و بیهوش بر زمین افتاد. چون به هوش آمد، بسیار بگریست و شکر خدا بر جای آورد و حالش دگرگون بود.
گفتم: «ای مرد، چه رازی میان تو و خداوند است؟ مرا باخبر کن.»
گفت: «ای شیخ، سی سال بود که در آرزوی حج میسوختم. هر روز خردهپولهای کسبوکارم را به گوشهای مینهادم و از خدا طلب میکردم مرا به خانهاش دعوت کند؛ تا اینکه پس از سی سال آرزومندی، سیصد و پنجاه درهم جمع شد و دانستم هنگام رسیدن به آرزویم فرا رسیده است. پس قصد حج کردم و به کاروانی که عازم حجاز بود، نامم را بگفتم تا هفتهای دیگر با ایشان حرکت کنم. دیگر از شوق، سر از پای نمیشناختم و شب و روزم سرشار از شادی و انتظار بود برای آن بامداد که راهی حجاز خواهم شد.
همان ایام، همسرم که حامله بود مرا گفت: "علی، از خانهی همسایه بوی غذایی میآید و دلم میخواهد؛ برو ذرهای از آن غذا برایم بگیر."
به خانهی همسایه رفتم و در زدم؛ زن همسایه در را گشود و گفتم حال چنین است، مقداری از آن غذا که پختهاید میخواهد.
زن، به تلخی بگریست و گفت: "ای مرد، این غذا بر شما حلال نیست."
گفتم چرا؟
گفت: «بدان که شوهر من مرده و یتیمانم سه روز بود از گرسنگی بیتاب بودند. هرچه کردم نتوانستم برای کودکانم چیزی فراهم کنم؛ دیگر از گریهی این طفلان بیچاره شده بودم و همگی به ضعف افتاده بودیم. امروز دیدم خری مرده و در کوچه افتاده، پنهانی تکهای از آن جدا کردم و برای این طفلان یتیم غذا پختم.»
این را گفت و چنان زار بگریست که آتش در جانم افتاد. پای بر آرزوی سیساله نهادم؛ آن سیصد و پنجاه درهم را بیاوردم و به دست زن دادم و گفتم: «ای زن، این پول را در زندگی و معاش کودکانت استفاده کن و احدی از این باخبر نگردد.»
از روز بعد به دکان کفشگریام شدم و با خود گفتم: «این حج من بود.» این راز را هیچ آفریدهای نمیدانست تا تو آمدی و چنین گفتی.
من او را تبریک گفتم و از جوانمردی و مسلمانیاش ستایش نموده، به مکه بازگشتم.
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید
از خواجهی آن خانه نشانی بنمایید
یک دستهی گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
شعر: مولانا جلالالدین بلخی
منبع حکایت: تذکره الاولیا عطار نیشابوری
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
بررسی ادعای شکافته شدن سالانه دیوار کعبه
🔹مقدمه: واقعه ولادت امام علی (ع) در داخل کعبه، از وقایع مورد اتفاق بسیاری از مورخان و محدثان شیعه و سنی است و به عنوان فضیلتی بزرگ برای ایشان محسوب میشود. اما در کنار این واقعهی متواتر، برخی ادعاها مبنی بر شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف بر دیوار کعبه مطرح میشود که نیازمند بررسی و تحقیق است. این نوشتار به بررسی مستند و مستدل این ادعاها میپردازد.
🔹اصل واقعه ولادت در کعبه:
منابع معتبر شیعه و سنی بر این نکته تأکید دارند که در هنگام ولادت امام علی (ع)، دیوار کعبه به طور معجزهآسا شکافته شد تا فاطمه بنت اسد، مادر ایشان، وارد کعبه شود و امام علی (ع) در آنجا متولد شوند. این واقعه در منابعی همچون «الاستیعاب» ابن عبدالبر، «الفصول المهمة فی معرفة احوال الائمه» ابن صباغ مالکی، «مناقب ابن شهرآشوب» و «بحارالانوار» علامه مجلسی ذکر شده است. این واقعه به عنوان کرامتی ویژه برای امام علی (ع) و نشان از منزلت والای ایشان نزد خداوند متعال تلقی میشود.
🔹ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف:
در مقابل اصل واقعهی ولادت در کعبه، برخی روایات و نقلهای غیر معتبر وجود دارند که ادعا میکنند اثر این شکافتگی همواره بر دیوار کعبه باقی میماند یا اینکه هر ساله در همان محل، شکافی ایجاد میشود. اما این ادعاها فاقد سند معتبر تاریخی و روایی هستند و توسط علمای برجسته شیعه و سنی مورد تأیید قرار نگرفتهاند.
🔹دلایل رد این ادعا:
۱- عدم وجود سند معتبر: هیچ سند معتبر تاریخی یا روایی که بتواند این ادعا را اثبات کند، وجود ندارد. روایاتی که به این موضوع اشاره دارند، از نظر سند ضعیف یا مرسل هستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
۲-عدم تأیید توسط علمای برجسته: علمای برجسته شیعه و سنی، در آثار خود به اصل واقعهی ولادت در کعبه اشاره کردهاند، اما هیچکدام از آنها ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف را تأیید نکردهاند.
۳- مغایرت با رویه تعمیر و نگهداری کعبه: در طول تاریخ، کعبه بارها مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است. اگر اثر شکاف به صورت دائمی باقی میماند، در جریان این بازسازیها، اثر آن از بین میرفت.
🔹نتیجهگیری:با توجه به بررسی منابع معتبر و دلایل ذکر شده، میتوان نتیجه گرفت که شکافته شدن دیوار کعبه در هنگام تولد امام علی (ع) یک واقعه تاریخی و معجزهآمیز بوده است و مورد تأیید منابع معتبر شیعه و سنی است. اما ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر آن بر دیوار کعبه، فاقد سند معتبر بوده و صحت ندارد. بنابراین، تمرکز بر اصل واقعهی ولادت در کعبه و آموزههای آن، از جمله فضیلت و منزلت والای امام علی (ع)، مهمتر از پرداختن به اینگونه ادعاهای بدون سند است. ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
این سه ماه و فصلی برای از نو شکفتن
برای هر شکفتنی، خواه شکفتن طبیعت، شکوفایی دانش، یا تعالی روح و خرد، شرایطی ضروری است. زمان و مکان مناسب و از همه مهمتر، داشتن قابلیت، ارکان اصلی این شکفتناند.
۱. زمان: موسم رویش
زمان، نقشی حیاتی در رشد و بالندگی مادی و معنوی ایفا میکند. طبیعت در بهار جان میگیرد، اوج یادگیری در جوانی و نوجوانی است و اثربخشی بسیاری از خوراکیها و داروها وابسته به زمان مصرفشان است. رشد معنوی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه تلاش برای تعالی معنوی همیشگی است، اما برخی از ایام، به واسطهٔ ویژگیهای خاص خود، حقیقتاً فصل شکفتناند.
این ایام، به دلیل وقایع مهم و ماندگاری که در آنها رخ داده، از تأثیری ویژه برخوردارند. ماههای رجب، شعبان و رمضان از این دستهاند. این ماهها از دیرباز نزد عربها نیز گرامی داشته میشدند و در آیات قرآن و احادیث اسلامی نیز بر اهمیت بهرهبرداری معنوی از آنها تأکید شده است. مناسبتهایی چون بعثت پیامبر اکرم (ص)، نزول قرآن، ولادت ائمه (ع) و شبهایی مانند شب قدر و لیلةالرغائب، بر قداست این ایام افزودهاند.
این ماهها، بهترین فرصت برای خودسازی و شکوفایی معنویاند. اما بهرهمندی از این فصل معنوی، مانند بهار طبیعت، برای همگان یکسان نیست. همانگونه که کشاورزان با امکانات پیشرفته، بیشترین محصول را برداشت میکنند و برخی تنها از زیباییهای بهار لذت میبرند، میزان بهرهمندی از این ایام نیز متفاوت است.
۲. مکان: بستر تحول
تفاوتهای فرهنگی، روحی و رفتاری، ریشه در شرایط جغرافیایی و اقلیمی دارند. این موضوع در مورد مسائل معنوی نیز صادق است. بسیاری از شهرها و اماکن مذهبی، به واسطهٔ پیشینهٔ تاریخی و دینی خود، فضایی روحانی دارند و حضور در آنها میتواند تحولآفرین باشد. زیارت اماکن مقدسی چون مکه، مدینه، کربلا، نجف، مسجدالحرام، مسجدالنبی و حرم ائمه معصومین (ع)، نمونههایی از این تجربهها هستند.
۳. قابلیت: ظرفیت جان
باران بر همه جا میبارد؛ بر باغ و کوه، صحرا و کویر. اما میزان بهرهمندی زمینها متفاوت است. زمینهای حاصلخیز، بیشترین بهره را میبرند و انواع گلها، میوهها و گیاهان را میرویانند، در حالی که کویر و شوره زار، بهرهای اندک یا هیچ نمیبرند. چنان که گفتهاند:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست / در باغ لاله روید و در شورهزار خس
مشکل از باران نیست، بلکه از تفاوت در قابلیت زمین است. رحمت الهی نیز همگان را در بر میگیرد، اما میزان بهرهمندی از آن، به ظرفیت و قابلیت افراد بستگی دارد.
رجب و شعبان، فرصتی برای آمادهسازی و کسب قابلیت برای ورود به ماه رمضان است. تا زمانی که دل و جان انسان آماده نباشد، حتی بارش رحمت و مغفرت الهی نیز ثمری نخواهد داشت.
دوری از گناه، نخستین گام برای کسب این قابلیت است. بر اساس روایات، برخی افراد مانند عاق والدین و دائمالخمر، از فیوضات شب قدر محرومند؛ شبی که رحمت الهی در آن به اوج میرسد. اگر کسی در ماه رمضان و شب قدر آمرزیده نشود، حقیقتاً نگونبخت است و امید آمرزش او در هیچ زمان دیگری نیست. چه نیکوست که در رجب و شعبان، با مراقبت از حواس و اعضا و دوری از گناه، قابلیت بهرهمندی از رحمت الهی را کسب کنیم و در مسیر رشد معنوی گام برداریم. این ماهها، بهویژه رمضان، فصل شکفتن است و باید آن را غنیمت شمرد.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110