eitaa logo
بر پا
5.7هزار دنبال‌کننده
582 عکس
316 ویدیو
70 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
⛔️9 مخرج مشترک ویرانگر رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان فرمودند که برای مطالبه گری مراقبت کنید با دشمن مخرج مشترک پیدا نکنید. اما در مراقبت از این مخرج مشترک شوم چه باید کرد؟ ✅این 9 مورد را مرور کنیم: 1⃣یکم. مطالبه گری بی مبنا شعار عدالتخواهی را چه کسی در این عصر به بروز و ظهور کشاند؟ امام خمینی با شکل گیری انقلاب. پس پی گیری چنین ارزشی را هم باید از مکتب امام گرفت. با این توضیح لازمست پیش از مطالبه گری، نظام اندیشه و مبانی انقلابی مان را تقویت کنیم. نسبت ولایت با عدالتخواهی. نسبت قانون با عدالتخواهی. نسبت مصلحت با عدالت خواهی و ... در غیر این صورت عدالتخواهی شبه مارکسیستی یا عدالتخواهی خوارجی و متحجرانه، در دامن مخرج مشترک با دشمن خواهد نشست. 2⃣دوم.مطالبه گری غیراخلاقی مطالبه گری که در آن اخلاق رعایت نشود بدون تردید همسفره با شیطان است؛ ولو با نیت های خیرخواهانه و انقلابی باشد. روح و معنای مطالبه گری انقلابی همین اخلاق و شریعت است. کسی که بی اعتنا به اخلاق باشد، عدالتخواهی اش ظالمانه است. 3⃣سوم. مطالبه گری کور مطالبه گری که به علت های عمیق و اصلی توجه نمی کند و تنها مصادیق را فریاد می کند، مطالبه اش کور است. این مدل مطالبه گری چون علت ها را نمی بیند قدرت فهم اصل و فرع را ندارد و فرع را جای اصل و برعکس فریاد می کند. چنین مطالبه گری تنها به یک داد زن تقلیل می یابد. 4⃣چهارم. مطالبه گری خیال انگیز مطالبه گری خیال انگیز، آرمانگرایی بدون واقع بینی است. کسانی که بی اعتنا به واقعیت ها برای رسیدن به آرمان ها، فریاد می کشند سهم بالایی در ناامیدی خود و دیگران دارند. این دسته کمک می کنند غرض دشمن محقق شود و آنهم ناامیدی از اصلاح و حرکت است. 5⃣پنجم. مطالبه گری در بن بست مطالبه گری که در آن هیچ راه حل معقول و متکی بر واقعیت و کارشناسی ارائه نمی شود، مطالبه گری در بن بست است. مدلی که هیچ روزنه روشن و شفافی از امکان اصلاح نشان نمی دهد. 6⃣ششم. مطالبه گری کاریکاتوری این مدل مطالبه گری فقط سیاهی ها را می بیند و قدرت دیدن سیاهی در کنار زیبایی ها و دارایی ها را ندارد. از منظر این مطالبه گری آدم ها یا صفرند یا یک و با هر خطا شمر می شوند و در نتیجه جز معصوم کسی در دایره جبهه حق نمی ماند. 7⃣هفتم. مطالبه گری شتابزده مطالبه گری که هرچی دید و هرچه دستش رسید را سر دست می گیرد و پیش از آنکه نسبت به درستی آن علم پیدا و تحقیق کند دست به افشاگری می زند. 8⃣هشتم. مطالبه گری سوپرمنی مطلبه گری که هدفش تنها و تنها شهرت و لایک و فیو و ممبر است. این نوع مطالبه گری هدف نهایی اش اینست که بت من و سوپرمن شود و برای این راه تلاش می کند همه نهادهای نظارتی و قضائی را تعطیل معرفی کند تا از خود یک قهرمان دست ساز بسازد. 9⃣نهم. مطالبه گری فریبنده این نوع مطالبه گری یک فریب بزرگ برای ایجاد خطای ادراکی است چرا که با ساخت تعمیم های ناروا، یک جز و مصداق را گرفته و به کل تعمیم می دهد. این مدل مطالبه گری روش اصلی خناسان و رسانه های شیطانی است که با کنار هم قرار دادن چند مصداق تلاش می کنند همه چیز را سیاه تصویر کنند. ✅و در نهایت؛ اگر قرار باشد این 9 خطای فاحش را در یک گزاره خلاصه کنم چنین خواهد بود: اگر نقطه پایان یک مطالبه را گذاشتیم و در نهایت مخاطب از گذشته و آینده انقلاب ناامید شد بدانیم که به اسم عدالت و عدالتخواهی، بزرگترین ظلم را رقم زده ایم. فرقی هم نمی کند نیت مان عدالتخواهی یا انقلابی گری یا اصولگرایی یا اصلاح طلبی است؛ هرچه باشد مخرج مشترکش، طاغوت است ولاغیر. @mahdian_mohsen
کشتی میگیری؟ ❤️سعید حدادیان، یک بار تعریف میکرد میگفت بعد از یک مداح که خیلی خوب میخواند، میکروفون را دست گرفتم، و شروع کردم به خواندن، آنقدر خوب خواندم که جلسه به اصطلاح ترکید، از اشک و حال و گریه. ته دلم خودم صفا کردم. وقتی میکروفون را تحویل دادم اومدم کنار حاج منصور نشستم که ناظر جلسه بود، برگشت با همون زبان مشتی خودش در گوشم گفت: سعید! کشتی میگیری؟ ❤️اصطلاح کشتی گرفتن تو بیان این مداحها یعنی یک طوری با خوندن قوی خودت، قوت و برتری و توانایی خودت رو بخواهی ثابت کنی. مثل یک فحش میمونه براشون. ماجرا شاید برمیگرده به شهید غلامعلی رجبی، این داستان را از محمدرضا طاهری شنیدم. میگفت توی صحن امام رضا ع نشسته بودیم. مجلس تمام شده بود. من خیلی جوان بودم. برگشتم به آقای رجبی گفتم فلان شعر را بخون. شاید همین قربون کبوترای حرمت... ❤️ دو سه بیت که خوند. یکی از مداحها هم کنارش شروع کرد چند خط خوندن، حتما دیده اید مداحها از هم تحویل میگیرند و میخوانند. محمدطاهری میگوید دیدم شهید غلامعلی رجبی آهسته عقب کشید و دیگر نخواند. بعد جلسه گفتم پس چی شد؟ گفت محمد جان من نمیتونم کشتی بگیرم. یعنی اگر میخواستم کمی بهتر بخونم، میترسیدم این احساس در من شکل بگیرد که من برترم. ❤️بله البته میدانم آدمهای خیلی قوی حتی این امور به ذهنشان خطور هم نمیکند. هم حضور جدی تری دارند هم دلشان خالص و صادق است. اما به دو تا نکته دقت کنیم. اول اینکه حتی مجلس روضه و گریه مستمع و ارتباط با سیدالشهدا ع و خلاصه آن حال و آن فضا و منصب نوکری و مداحی هیچ یک باعث نمیشود، این نفس کثیف دنیا طلب و آن شیطنتهای شیطان نابود شود. ❤️دوم اینکه آدمهای حسابی و کار درست در همان وضعیت پر از ظاهر معنوی، مشغول کشتی گرفتن با نفس خودشان هستند تا با این و آن کشتی نگیرند و مسابقه برتری راه نیندازند. مراقبت لازم است. مراقبت هم یک جور کشتی گرفتن دائمی با نفس است. ❤️از وقتی که نسل جدیدی از مدیران جوان پای کار آمدند احساس میکنم باید همه ما به هم تذکر بدهیم، که بچه ها کشتی نگیرید. به قول رهبر دنبال بالاتر رفتن نباشید. خدمت کنید. خاک باشید. هیچ باشید. وضعیت در قدرت رفتن یا نزدیک شدن به کانونهای قدرت بدجوری قلقلک میدهد. ولو در نظام ولایت فقیه گرفتن منصب قداست دارد اما مراقب باشید قدرت بدجوری اخلاق همه را عوض میکنهد. آن که به جایگاهی نمیرسد یک جور، آنکه میرسد یک جور دیگر. مراقب باشیم. مراقب همدیگر باشیم. ❤️ساعات آخر ماه رمضان است بیاید همه برای هم دعا کنیم. دعا کنیم در این کشتی دائمی با نفسمان زمین نخوریم. اگر هم زمین میخوریم زود یا علی بگوییم و بلند شویم. تا اسیر کشتی گیری های دنیایی نشویم. به زمین خورده های انقلاب نگاه کنیم و برای خودمان بترسیم. همین @ali_mahdiyan
تصمیم 🔻دولت قوی را به تصمیم گیری هایش باید شناخت. دولتی که قدرت تصمیم گیری ندارد و لو همه ارکانش دانشمند هم باشند، ولو خوب هم سخنرانی کنند، ولو خوب هم ادعا کنند، دولت قوی نیست. 🔻ساده نگیرید تصمیم گیری را. اهل علم چند صباحی درس میخوانند، مکتب علمی خاصی را انتخاب میکنند،تحلیل میکنند و نظر میدهند. آخرش هم قبل یا بعد از تصمیمها مینشینند و حرف میزنند یا تایید میکنند یا رد میکنند. خوب است لازم است اما تصمیم گیری این نیست. 🔻تصمیم گیری در زندگی فردی هم در نقاط حساس و شرایط خاص، شجاعت و جسارت و حکمت و علم و فهم صحنه را میطلبد. اما مدیریت یک ساختار، آنهم ساختاری که ارزش محوری اش «مردمسالاری» است در عین «حق سالاری» که بنا است مبارزه کند که بنا است راهبردهای کلان پیشرفت و تعالی را هم پیش ببرد، دشوارتر است. 🔻هشت سال پیش وقتی جناب دولت میخواست تصمیم بگیرد خود را پشت دیگر ارکان نظام مخفی میکرد، پشت رهبری پشت رووسای قوای دیگر، پشت شوراهای کلان، چرا ، چون جسارت تصمیم گیری نداشت. چرا نداشت، چون اعتماد مردم را نابود کرده بود. اعتماد مردم و بلکه همراهی مردم وقتی نیست، دولت پنهانکارتر میشود، و هزینه تصمیماتش را هم بر عهده نمیگیرد. آنکه میگفت من خودم جمعه فهمیدم، به نظرم هدفش استهزا مردم نبود، او میترسید تصمیم را گردن بگیرد. 🔻فارغ از بحثهای اقتصادی که بین مکاتب مختلف در جریان است و یک طرف بحث آثار و تبعات بی عدالتی ناشی از یارانه پنهان و زمینه سازی قاچاق و رانت و امثالهم را مطرح میکند و یک طرف هم بحث مضرات شوک درمانی و تورم روانی و امثالهم را، اما این دولت چند اتفاق مهم را در تصمیم گیری رقم زده است. 🔻اولا نخبگان مختلف از جریانهای فکری متنوع را جمع کرده. ثانیا بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان جوان نظرات خود را با او در میان گذاشته اند. ایده دادند. نقد کردند. اثبات کردند. رد کردند. ثالثا گفتگوهای مفصل با دیگر قوا مثل نمایندگان مجلس روبروی ملت انجام دادند. بحث از حذف یارانه پنهان و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد. دولت پیش چشم مردم زیر بار تبعات این تصمیم هم رفت و آن را گردن گرفت. رابعا مدیران مختلف نیز آمدند و توضیح دادند. خامسا در نهایت هم خود دولت به تنهایی بدون پنهان شدن زیر عبای رهبر و دیگر قوا این تصمیم دشوار را گرفت. این ها همه ارزشمند است. من فارغ از بحثهای اقتصادی اش میگویم. دولتی که هم شفاف است. هم جماعت نخبگان و اهل علم را به کار میگیرد. هم خودش پای تصمیمش میایستد. هم مردم را توجیه میکند. قوی است و ارزشمند است. 🔻من با مخالفین دولت انقلابی و تکمیل کنندگان پازل دشمن و کی و کی کار ندارم. با آنها هم که قیافه خیرخواهانه و بی طرف میگیرند اما در واقع نقد میکنند تا بگویند خیلی به فکر مردمند تا فالور جمع کنند هم کار ندارم. اما تو دوست عزیز که نقدهایت را گفته ای. مستقیم به مسوولین گفته ای. مناظره کرده ای. حالا جمع بندی دولت وفق نظرت نبوده. لااقل اینقدر انصاف داشته باش دولت را به لجن نکش. منتقد هم هستی مستبد و بی انصاف نباش. نقد کن. مطالبه کن. اما تو داری اعتماد مردم را نابود میکنی. و دولتی که اعتمادی به او نباشد تصمیم گیری برایش دشوار میشود. و در دولت قبل دیدیم که خطر تصمیم نگرفتن گاهی از تصمیم غلط گرفتن بیشتر است. مجیزگو نباشید اما لجن پراکنی و طعنه زنی هم نکنید خواهشا. باز هم خودتان بهتر میدانید از ما گفتن. @ali_mahdiyan
داستان جو و گندم ⚡️به محض آنکه خبر قیمت آرد اعلام شد، یکی از رفقا نوشت: «خدایا شاهد باش که ما به هر طریقی توانستیم اعتراض کردیم. از مناظره، مباحثه، پژوهش، سخنرانی، بیانیه تا جلسه با وزرا و شخص رئیس جمهور.ما در زمینه ارز ترجیحی حجت را بر دولت تمام کردیم.» ⚡️عجب! چه دولت خوبی. صدای یک رفیق اقتصاد دان جوان مخالف سیاستهایش تا بالاترین ارکان شنیده شده. بعد از این طعن و تیکه پرانی به دولت توسط برخی دوستان دلیلش چه بود؟! ⚡️قصه علم اقتصاد غربی و علوم انسانی غربی و مدیران تربیت شده در بستر این علوم و اینکه ریشه بسیاری از مشکلات امروز کشور همین دانشهای ذاتا مسموم هستند، حرف درستی است. خوب؟ ثم ماذا؟ الان این را دست گرفته اید و دولت را میزنید؟ آدم یاد جاهلانی میافتد که وسط بحران کرونا یادشان افتاده بود علم پزشکی مدرن را بی اعتبار کنند و پزشکی سنتی را جایگزین کنند در سطح کلان. ⚡️خود دوستان اهل اقتصاد هم میدانند اگر همه با هم جمع شوند در هیچ موضوعی اتفاق نظر ندارند. این هم که یک جریان خود را اقتصاد اسلامی میداند بقیه را اقتصاد کفر از آن حرفهای خنده دار است. علم اقتصاد اسلامی که هویت اجتماعی دارد تولید شده مگر؟ این چه خامی است در نقد مخالفین. ⚡️آقایان! رفقا! عزیزان! من نه کار به «مخرج مشترک» دارم نه مضرب مشترک نه مقصد مشترک نه مبدا مشترک نه منصب مشترک نه هیچ نکته دیگری. ولی خواهشا «یک جو انصاف» داشته باشید. کدام جریان از روز اول دولت را متهم کرد به امتداد روحانی بودن؟ ⚡️کدام جریان تیم مذاکره کننده امروز را همان امتداد عراقچی و ظریف میدانست و اتهاماتش را زد و در کشور پخش کرد. کدام جریان دستگاه مدیریت بهداشت و درمان را امتداد تیم روحانی دانست؟ گفتید یا نه؟ کدام جریان از هر التهابی استفاده میکند تا دولت را متهم کند و امروز هم معتقد است مدیریت اقتصادی کشور همان مدیریت دولت روحانی است؟ کدام جریان این جمله رهبری را هم مثل همه جملات دیگرش که این دولت نسبت به دولت قبل ، «ریل عوض کرده» نشنید و یا خودش را به نشنیدن زد. ⚡️انصاف داشته باشید. نقد کنید مطالبه کنید. بگویید فلانی بیا مثل احمدی نژاد در کانال یک سیما با مردم حرف بزن ولی نگویید دولت تا کنون هیچ توضیحی نداده. بگویید من مکتب اقتصادی را که مبنای این تصمیم است قبول ندارم اما اتهام توطئه و نفوذ چرا؟ . خیال میکنید آن که با تحریمهایش روی تصمیمات بر اساس فلان مکتب اقتصادی حساب کرده، روی تصمیمات بر اساس مکتب اقتصادی که حضرتعالی قبول دارید حساب نکرده؟ فردا اگر قحطی آرد و گندم و بحران هایی که همین الان صدایش را از سنا میشنوید شکل میگرفت، بخش عمده ای از مقابلین شما همین اتهامات را به شما نمیزدند؟ الان وقت گفتگو و مباحثه و کمک به دولت است. چرا بحثهای تخصصیتان را مبنای تهمت زدنهای کف خیابانی میکنید. یک جو انصاف فقط. همین @ali_mahdiyan
‏بزرگترین مظهر عدالت در عالم، در دوران حکومت عادلانه اش متهم به ظلم بود هر سه جنگ مقابلش با شعار مقابله با ظلم به پا شد. اتهام ظلم در داستان قتل عثمان (جمل،صفین) اتهام ظلم در داستان حکمیت (نهروان) عدالتخواهی خوارج «مخرج مشترک» با دشمن داشت. ‎ @ali_mahdiyan
احمد پناهیان ❤️نگاهم که به میدان آزادی افتاد با خودم گفتم این هم نماد دست ساز ما است برای آرمان آزادی. اما من نمادها و نشانه های گویاتری را دیده ام و میشناسم. که جان را به هویت آزاد آرمانی ما وصل میکند. متحول میکند و هویت میدهد. چرا؟. رسیدم فرودگاه. ❤️دو تا روحانی کنار هم در هواپیما اتفاق نادری است. برای خودم هم جالب بود که صندلیم کنار یک طلبه بود. تا دیدمش شناختمش. با آن عینک ته استکانی و چفیه دائمیش. از پشت ماسکش. سلامی کردم و نشستم. نمیخواستم مزاحمش باشم. شروع کردم قرآن خواندن. اما او شروع کرد ❤️کجا میروی؟ گفتم بشاگرد. گفت من هم میروم میناب سخنرانی کنم. برای یادواره یک شهید. پسر شهید مرا دعوت کرده. آنجا برای نوجوانان محروم و مظلوم مشغول کار فرهنگی است. احمد پناهیان بود. ❤️این همه سال جهادی ها بشاگرد میروند، چرا بشاگرد رشد نمیکند؟ گفتم حاج آقا دو رویکرد محرومیت زدایی وجود دارد یکی نگاه خیریه ای که صرفا کمک مادی میکند و توسعه ظاهری را نشانه میگیرد. یکی سبک انقلابی که نمادش حاج عبدالله والی است. پرورش نسل و هویت دادن به آنها برایش اصل است. خروجی سبک حاج عبدالله که با روش مدیریت اداری مرسوم هم فرق میکند رشد یک نسل جوان دارای هویت انقلابی است و به دست او بشاگرد آباد میشود. مدیران کلیدی استان هرمزگان تربیت شدگان بشاگردند. طلاب فاضل درگیر سر صحنه و دانشمند هسته ای و حفاظ قرآن و بازیکن دختر عضو تیم ملی و خلاصه یک نسل برخاسته محصول اصلی جریان جهادی والی بشاگرد است. ❤️این را که گفتم شروع کرد به خاطرات عجیبی که نشنیده بودم. گفت سال ۷۰ مسوول امور فرهنگی طلاب خارجی قم بودم. به ذهنم زد که اگر بخواهم تحولی در جان آنها رقم بزنم به کربلای سیدالشهدا وصل کنم آنها را. کربلا که نمیشد رفت، به ذهنم زد آنها را به مقتل شهدایمان ببرم. آن موقع این حرکت عجیب و غیر قابل درک بود. پانصد طلبه خارجی. خیلی ها گفتند بی خیال شو. اما برایم روشن بود که این مسیر جواب میدهد. ❤️احمدپناهیان اولین کسی بود که ایده اتصال دل انسانها به خاک مقتل شهدا و روایتگری آنها به ذهنش خطور کرده بود. کمک کار او نیز مرحوم ضابط بود که بعدها بنیان گذار روایتگری شهدا شد. داستان اولین سفر راهیان نور را از خودش باید شنید. تمام مسیر سخن گفت و دلم را برد با جملاتش. میگفت طلاب خارجی هر سال اصرار میکردند که باز هم برویم. شد هفت سال هر سال شلمچه و طلاییه و... ❤️جمله آخرش این بود که این جمله زیارت اربعین که لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله یک واقعه ذهنی نیست. بلکه یک اتفاق در قلوب انسانها است. میگفت صرف نقل کردن خاطرات هم کافی نیست. باید جانها با آیات الهی وصل شود تا زیر و رو شود. با خودم احساس کردم یک فهم جدید از نشانه های هویت و ارتباط با آن ها بدست آوردم. میدان مغناطیسی که سردار شهید قدس میگفت. میدان آزادی. بشاگرد. مقتل شهدا. کربلا..... @ali_mahdiyan
پسرهای دایی مصیب 🌱اولین بار در یک جمع خانوادگی دیدمش. یکی از آشناهای ما گفت شیخ علی! اون پیرمرد رو میبینی، گفتم آره. گفت داییمه. دایی مصیب. پیرمردی هفتاد هشتاد ساله با یک کلاه لبه دار که سرش گذاشته بود با یک صورت آفتابسوخته و لاغر. دستهای زمخت و کاری. اما خوش مشرب و بذله گو. 🌱جالبه، اولین نکته ای که درباره اش به ذهنم رسید این بود که چقدر وجناتش عادی بود، خیلی عادی. این آشنای ما شروع کرد کمی درباره دایی اش برای من توضیح دادن. گفت دایی مصیب تو روستا زندگی میکنه، اهل کاره، بی سواده اما حلال خوره. تا اینجاش برایم عادی بود. حلال خور بودن هم که ویژگی خاصی نیست. خیلی ها حلال خورند. 🌱بعد ادامه داد. دایی مصیب چند تا پسر هم داره. اونها هم اهل کارند. کارگرند. سواد زیادی هم ندارند اونها هم حلال خورند. حلال خور که میگم حلال خور، ها! پرسیدم یعنی چی؟ 🌱 گفت دایی مصیب کمی قرض بالا آورده بود، دست و بالش بسته بود. طلبکار هم کاریش نداشت البته. اذیتش نمیکرد. اما همین بچه هاش تصمیم میگیرند قرضهای بابا رو بدن. پس باید جدی تر کار میکردن. دنبال کار میرن و از میناب سر در میارن، یک شهر اطراف بند عباس.(حالا روستای اینها اطراف بروجرد بود یکی از شهرهای غرب کشور). کار میکردند شبانه روز، که پول در بیارن، که قرض بابا رو بدن. 🌱میناب که گفت برای من جالب شد. من زیاد از میناب عبور کرده ام. منطقه ای با آب و هوای گرم و شرجی. در فصلهای گرم خیلی آفتاب تیزی دارد. شرایط میناب برای کارگری که اهل دشتهای سرسبز و خنک دامنه زاگرس باشد، شرایط آسانی نیست. 🌱میگفت ماه رمضان این چندتا پسر هم روزه میگرفتند هم کار میکردند. اما خودشون برام تعریف کرده بودند که ماه رمضانها شبها کار ساختمان رو انجام میدادن نه روزها. که به قول خودشان به خاطر روزه ای که میگیرند و ضعیف تر میشوند از کار کم نگذارند و نانشان حلال باشد. 🌱 یک بار یکی از فامیلها متوجه میشود که منزل یکی از پسرهای دایی مصیب به یک وسیله ای نیاز دارند. مثلا یخچال شاید یا بخاری. تصمیم میگیرد بهشان هدیه بدهد. پولی را هدیه میدهد و میگوید به نیت خرید فلان وسیله این پول را دادم. هدیه را قبول میکنند. 🌱اما میگفت به مناسبتی رفتم به منزلشان و دیدم آن وسیله را هنوز ندارند. پرسیدم پس چی شد؟ گفتند در میناب خیلی ها به این وسیله نیاز داشتند، خریدیم و دادیم به یکی از اهالی میناب که نیاز داشت، آنها نیازمندتر بودند. 🌱آره خلاصه دایی مصیب حلال خور بود. پسرهای او هم حلال خور بودند. تازه داشت حلال خور بودن برایم معنا و قداستی پیدا میکرد. مفهومی پر از تلاش. پر از عزم و اراده. پر از گمنامی اما وارستگی. پر از کرامت نفس. دایی مصیب و جوانهایی که با نان حلال بزرگ کرده بود عادی بودند خیلی عادی. @ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بررسی وضعیت امروز انقلاب بر اساس شاخصهایی که خود سیدعلی خامنه ای قبل انقلاب در مقاله روح توحید نفی عبودیت غیر خدا ارائه کرد. شیخ علی مهدیان مدت زمان سه دقیقه @ali_mahdiyan
میگویند با رفتن و پر کشیدن خوبان بلا میآید. کمترین بلا، ثلمه ای است که در جبهه حق شکل میگیرد. دل میشکند با بلا. تلخ است بلا اما بلا را عشق است. وقتی بلا بستر رشد جامعه است. بلا را عشق است. وقتی بلا، زنده میکند امت را. بلا را عشق است وقتی بلا زنده میکند هویت ما را. هویت ما هویت انا لله و انا الیه راجعون است. @ali_mahdiyan