eitaa logo
سروده های علی میرحیدری
366 دنبال‌کننده
40 عکس
13 ویدیو
1 فایل
کانال ایتا اشعار و سروده های علی میرحیدری کانال تلگرام: t.me/ali_mirheydari
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر مدح و مناجات با امام حسین(ع) گریز حضرت رقیه(س) (ع) (س) من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه! کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه! دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگی‌ست می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه! از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه! در طریق نوکری جُون است پرچمدار من نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه! من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را... از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه! فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه! اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه! ▪️ ▪️ با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه! تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه! "علی میرحیدری" ۶ شهریور ۱۴۰۱ @ali_mirheydari
با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه...! 🆔 @ali_mirheydari
خوش آمدی عزیزم، بابای مهربانم تا پیش من بیایی... بر لب رسید جانم ترسیدم اول کار، از این سر بریده با این سر بریده، هستی تو میهمانم بد سوخته سر تو، بین تنور خولی من هم میان انظار، بد سوخت گیسوانم همرنگ ارغوان است، رنگ رخ تو بابا با این رخ کبودم، همرنگ ارغوانم لکنت گرفتن من، تقصیرِ دستِ زجر است با پای ناتوانم، سربار کاروانم جای نوازش تو، خولی نوازشم کرد مثل بهار بودم، اما کنون خزانم تفسیر " اَم حَسِبتَ..." امشب به چشم دیدم زخمی شده لبانت، شاکی ز خیزرانم عادت ندارم انقدر از تو جدا بمانم من را ببر عزیزم، دیگر نمی توانم... "علی میرحیدری" ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ @ali_mirheydari
شعر مدح و مناجات با امام حسین(ع) گریز حضرت رقیه(س) (ع) (س) من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه! کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه! دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگی‌ست می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه! از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه! در طریق نوکری جُون است پرچمدار من نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه! من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را... از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه! فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه! اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه! ▪️ ▪️ با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه! تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه! "علی میرحیدری" ۶ شهریور ۱۴۰۱ @ali_mirheydari
خوش آمدی عزیزم، بابای مهربانم تا پیش من بیایی... بر لب رسید جانم ترسیدم اول کار، از این سر بریده با این سر بریده، هستی تو میهمانم بد سوخته سر تو، بین تنور خولی من هم میان انظار، بد سوخت گیسوانم همرنگ ارغوان است، رنگ رخ تو بابا با این رخ کبودم، همرنگ ارغوانم لکنت گرفتن من، تقصیرِ دستِ زجر است با پای ناتوانم، سربار کاروانم جای نوازش تو، خولی نوازشم کرد مثل بهار بودم، اما کنون خزانم تفسیر " اَم حَسِبتَ..." امشب به چشم دیدم زخمی شده لبانت، شاکی ز خیزرانم عادت ندارم انقدر از تو جدا بمانم من را ببر عزیزم، دیگر نمی توانم... "علی میرحیدری" ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ @ali_mirheydari
خوش آمدی عزیزم، بابای مهربانم تا پیش من بیایی... بر لب رسید جانم ترسیدم اول کار، از این سر بریده با این سر بریده، هستی تو میهمانم بد سوخته سر تو، بین تنور خولی من هم میان انظار، بد سوخت گیسوانم همرنگ ارغوان است، رنگ رخ تو بابا با این رخ کبودم، همرنگ ارغوانم لکنت گرفتن من، تقصیرِ دستِ زجر است با پای ناتوانم، سربار کاروانم جای نوازش تو، خولی نوازشم کرد مثل بهار بودم، اما کنون خزانم تفسیر " اَم حَسِبتَ..." امشب به چشم دیدم زخمی شده لبانت، شاکی ز خیزرانم عادت ندارم انقدر از تو جدا بمانم من را ببر عزیزم، دیگر نمی توانم... "علی میرحیدری" ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ @ali_mirheydari