حقیقت این بود؛
روح من از یک «روح معمولی» به یک «روح ازدواجی» تبدیل شده بود👻😂
از وقتی که پدرم متوجه شد من به یک روح ازدواجی تبدیل شدم خیلی بیشتر با من صحبت میکرد، پای حرف دل من مینشست؛ هم حرفای منو گوش میداد، هم تو صحبتایی که باهم داشتیم چندتا #نکته_طلایی رو همیشه بهم میگفت:
بابا میگفت: #همسر_خوب بزرگترین نعمت خداست و میتونه آدم رو تو دنیا و آخرت خوشبخت کنه
بعدشم میگفت: برای اینکه همسر خوبی نصیبت بشه – به غیر از تحقیقات و بررسی شرایط و... که باید انجام بدیم – مهمترین کار اینه که باید #دعا کنی و از خدا بخوای یه همسر خوب نصیبت کنه؛ چون هر چقدر هم برای تحقیقات و بررسی شرایط همسر آیندهت و بهتر شدن زندگی خودت تلاش کنی، یه چیزای مهمی تو زندگی وجود داره که اصلا اختیارش دست تو نیست و یا ممکنه بهش توجه نداشته باشی
برای اینکه همهی اینا خوب پیش بره باید از خدا بخوای که بهترین شرایط رو برات رقم بزنه...
همون روزایی که حالم خیلی خوب نبود و روح ازدواجی من مثل یک گل زیبا و پژمرده بود🥀، یکبار رفته بودیم هیئت؛
موضوع سخنرانی در مورد #مشکلات زندگی و سختیها و اینا بود، منم طبق معمول تو فکر ازدواج و یار بودم😅
سخنران یکدفعه یه جمله ای به این مضمون گفت که: #امام_زمان مثل پدر ما هست؛ یک پدر مهربون و دلسوز، اگر مسألهای تو زندگیمون داریم به امام زمانمون بگیم از آقا بخواهیم برامون دعا کنند، چه کسی بهتر از امام زمان؟
وقتی این جمله رو شنیدم روح ازدواجی من که پژمرده شده بود🥀 دوباره جَوونه زد!🌱😃
یاد اون #نکته_طلایی افتادم که بابام همیشه بهم میگفت: برای اینکه همسر خوبی نصیبت بشه مهمترین کار اینه که باید #دعا کنی و از خدا بخوای...
با خودم گفتم: تو که سن و سالت کمه سخت بهت اعتماد میکنن، از نظر مالی و معیشتی هم که کوفت نداری، حداقل ریخت و قیافه هم نداری که دلشونو خوش کنی😂
بیا برو در خونه امام زمان، به آقا بگو: شما امام زمان من هستی، پدر من هستی، یه طوری کار منو راه بنداز که یه #همسر_خوب پیدا کنم😃
یه تصمیمی گرفتم... (تو قسمت بعدی میگم)
کانال علی طیبیان (پدر ۲۸ ساله با ۵ فرزند)