eitaa logo
اشعارنغمه های سرخ
2.4هزار دنبال‌کننده
70 عکس
178 ویدیو
42 فایل
اسـیر عشـق شـاه عـالمینم من عمری ازغمش درشوروشینم میان نام و منصب های عالم خـدا را شکر «مـداح» حسیـنم ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar کانال ارتباطی ایتا: https://eitaa.com/aliakbar_esfandiar_madah
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینـب ای آییـنه ی مـادر ســلام از سفر برگشتی ای خواهر،سلام السلام ای همدم و همناله ام السلام ای یـار چنـدین ساله ام ای کـه زهـرا و علـی را دختـری سرفرازم چون تو دارم خواهری از چه بی جوهر شده آهنگ تو؟ جـان مـادر بـوده ام دلتنگ تو ای گـرفته از رخ دشمـن نقـاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گـر نبودی کـوفه و شـام بـلا دفن می شد نام من در کربلا خـواهرم ممنـونم از یـاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قـدِ از غـم خَمَت آمـدی خـواهر دوبـاره کـربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت در غم مـرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» لینک کانال اشعارنغمه های سرخ در پیام رسانهای تلگرام و ایتا👇 @aliakbar_esfandiar_madah
4_6035154311942508397.ogg
3.04M
چهل روز یاد تنت سوختم بانوای:علی اکبراسفندیار 🎪مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه @aliakbar_esfandiar_madah
4_6039784372586941915.ogg
2.34M
بخوان عمه زیارت نامه تامن بشویم باسرشک دیده دامن آمدبرادر، دلخسته دربرت غمدیده خواهرت بانوای:علی اکبراسفندیار 🎪مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه @aliakbar_esfandiar_madah
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ای مدینه زینب آمد از سفر زینبِ جان بر لب آمدازسفر با برادر رفته از پیشت ولی بی برادر آمده دخت علی کاروان دربحری ازحُزن وغم است غرق در اندوه واشک وماتم است شور و شوقش رفته و فریاد ماند زآن همه مردان فقط سجاد ماند کوه غم بر شانه دارد آه آه در دل غم خانه دارد آه آه ای مدینه ناله سر کن های های بعدازاین زینب چه سازد؟وای وای بخت واقبالش دگر برگشته است زینب تو بی برادر گشته است ای مدینه دیده بودی سالها از حسین یکدم نشد زینب جدا اینک آمد سوی تو با شورو شین با نوای واحسینا وا حسین ای مدینه زینب تو پیر شد خواب هایش یک بیک تعبیر شد چیده اند گلهای باغ یاس را دید زینب ماتم عباس را تا علی اکبر بخون آغشته شد ای مدینه زینب آنجا کشته شد از علی اصغر بگوید گر رباب ای مدینه می شود قلبت کباب زینب اندر کربلا یک نیم روز درد دید و داغ های سینه سوز خصم دون هی سنگ بر آئینه زد کربلا تا شام زینب سینه زد دارد اندر سینه غم این کاروان از فراق سینه سوز همرهان ای مدینه زینبت را یار باش نیست غمخوارش دگر،غمخوارباش کن مدارا این مصیبت دیده را این مصیبت دیده ، محنت دیده را خوب می دانم که ای شهر امام نیست دیگر عمر زینب را دوام شعرت ای«مداح»آتش زدبه جان پیش زینب روضۀ مقتل مَخوان. 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 زینبم ای بـانـوی بـی قـرینه چرا تـو آه مـی کشی ز سینه زینب من،خوش آمدی از سفـر از این سفر بگو چه داری خبر؟ در این سفرچه دیده ای زینبم؟ چقـدر رنگ پـریده ای زینبم؟ ز گـریـه ات دل مـرا بـرده ای چرا لباس غـم بـه تن کرده ای؟ چرا پر از غصه و رنج و دردی بـرادرت حسین را چـه کـردی از چه تو حیرانی و سر گشته ای چه شدکه بی حسین برگشته ای؟ ببین کـه جـانم آمـده بـر لبم حسین من چه شد مگر زینبم؟ از آن زمان که دیده ات گشودی دمـی تـو از حسین جـدا نبـودی نگو دگر خزان شده بهارم نگو که من دگر حسین ندارم نگو که بافته های من رشته شد نگو نگو حسین من کشته شد بگوچه شد قاسم و اکبرم نیست در بغـل ربـاب اصغـرم نیسـت زینب من بگو سرت چه آمد؟ کو«عون» و«عبداله»و کو«محمد»؟ فاطمه ی قافله ات پس چه شد رقیه ی سه ساله ات پس چه شد زینب من، چرا علم دست توست؟ پرچم کاروان غم دست توست نیاید این غصه به باور من کجاست عباس دلاور من اگرحسین کشته شد ای دل کبود مگر اباالفضل من آنجا نبود؟ جان به لبم آمده نور عینم بگوچسان کشته شده حسینم؟ مادر من قلب مرا دریدند دو دست عباس تو را بریدند تیر که تا به مشک عباس خورد بـرادرم قبـلِ شهـادتش مُـرد یکی عمود بـه فـرق نـازنین زد تیـر بـه چشـم او ز راه کین زد ز داغ او مشک وعلم گریه کرد حسین گریه کرد، حرم گریه کرد حسین تا گشته بی علمدار میـان کـوفیان شـده گـرفتار تا که اباالفضل تو از حال رفت حسین دگر بسوی گودال رفت حسین را به قتل صبر کشته اند بخاک وخون پیکرش آغشته اند جسم برادر مرا دریدند با لب تشنه سر او بریدند سر حسینم از قفا جدا شد ناله ی«مداح» خدا خدا شد 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
.. 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 مدینه زینب به فغان وشوروشینه وه دیگه بی قرارِ شِه برارحسینه مـدینه زینب اگـه خله بیقراره وه عـزادارِ بـرار زاعون و براره ندارنه دیگه ونه باغ عطرگل یاس دیگه ونه همراه دَنیّه برارعباس وِنِه حسین جانِ سر ره نیزه بزونه حسین سرِ پیش ونه خواخر ره زونه تِوسّه از کجه بَهووِم ای مدینه؟ دنیایی از غم دَره ته زینب سینه زینب بَکشیّه خَله درد و مکافات حسینِ پیرهنِ بیارده تِـسّه سوغات زینب دیگه مثل دتا بشکسه باله دیگه وِنِـه زِنّـه بَمونِسّن محاله مدینه، شمرحسین ره خَله بَد بکوشته تَلِ بالا زینب شه سرسر ره بَروشته بَدیّه داغ شِه عباسِ نـازنینِ چتی خوانه خبر هاده ام البنینِ؟ «مداح» دیگه وَسّه اَمه دلّه بَوردی مدینه ره ته مثل کربلا هاکردی. 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 شعراز:علی اکبراسفندیار«مداح» @aliakbar_esfandiar_madah
‍ ‍ ... 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 چرا زینب تو اینسان بیقراروبی مُعینی تو چه شدزینب که تنهاآمدی وبی حسینی تو شنیدم کشته گردیده لب عطشان حسین من مگرعباس من آنجا نبود ای نورعین من      من ازداغ حسین دگرجان برلبم      بگو عباس من کجا بود زینبم نبودی مادرم بینی که عباس مرا کشتند تن بی دست اورادرمیان خونش آغشتند یکی ازراه کین تیری برآن چشم مطهر زد مگودیگرچسان عباسِ زمین افتادو پرپر زد     برادر تشنه بوده و آبی نخورد     بروی زانوی حسینم جان سپرد        زبانحال ام البنین«س» مگوزینب که ازداغ حسین جان آمده برلب شنیدم چشم عباسم زتیری بسته شد زینب شنیدم باعمودآهنین فرقش دوتا کردند شنیدم درکنارعلقمه دستش جداکردند      بمیرم من برای توای نورعین      شدی شرمندۀ عزیزان حسین 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
زینب ای آیینه ی مادرسلام بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه تاریخ ۱۴٠۳/۶/۱ @aliakbar_esfandiar_madah
4_5926914715107202885.ogg
1.66M
برخیز ای عزیزمصطفی بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه تاریخ: ۱۴٠۳/۶/۱ @aliakbar_esfandiar_madah
  🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کربلا رنج ومصیبت کربلا جولان درد کربلا داغش نگرددتا اَبددرسینه سرد کربلایعنی بصیرت،عشق،عزت محوری کربلایعنی سرافرازی ، ولایت بـاوری کربلا فریاد غربت ازگلوی سرخ عشق کربلایعنی که مستی ازسبوی سرخ عشق کربلا باغ شقایق باغ گل های نجیب کـربلا پرپر شدن از بهر مـولای غریب کربلا یعنی که اوج غربت آن راد مـرد کربلا داندکه باجان ودل زینب چه کرد کربلا آتش گرفتن درتب عشق حسین بی سروسامان شدن ازعشق شاه عالمین قصهٔ پُر غصهٔ کرب وبلا درد آور است کربلایعنی که مولاو«ولی»بی یاور است ای مسلمان،درزمان غیبت مهدی مان مقتدایت کیست دراین بُرهه وعصرو زمان کربلا یعنی که بایدامتحانی سخت داد با بصیرت در ره پاک «ولایت» پا نهاد آنکه زدپهلوی زهرارابه ضرب پا شکست کربلاهم پهلوی طفل سه ساله را شکست این جماعت بانوان پاک مذهب رازدند تا علمدار حسین افتاد زینب را زدند بعدپیغمبر،علی،زهرا،حسن درعالمین بود تنها دلخوشیِ زینب کبریٰ حسین درد داردقصهٔ گودال وآن مرد غریب آن غریب بن غریبی که شده شیب الخضیب درد دارد ناله های کودکان دل کباب درد دارد هِق هِق و لالایی وبغض رباب درد دارد خواهراز داغ برادر گشته پیر کربلابرسر زد آندم تاکه زینب شد اسیر کیست زینب؟یک فرشته گرچه بالش بسته بود داغ پشت داغ دیدو از زمانه خسته بود کیست زینب؟کوه صبر،کوه وقار‌،کوه عفاف کیست زینب؟کعبهٔ عشق حسین رادر طواف کیست زینب؟که حسین فرمودجان خواهرا نیمه ی شب در نمازت کن برادر را دعا آنچه گفتند و بگویند در تمام عالمین نیست درآیینهٔ زینب بجزعکس حسین آه ازآن ساعت که زینب روسوی گودال رفت یادگار مادرش برخاک دید ازحال رفت درکنار نعش بی سرناله زد دخت بتول یارب این قربانی ازآل پیمبر کن قبول صبرزینب بودکه نام حسین را زنده کرد تاقیامت خطبه اش اسلام راپاینده کرد کربلا یعنی کـه غزه ، غزه یعنی کربلا مقتدر، مظلوم، دارد برتن خود زخمها کُلُّ اَرضٍ کربلا رادر فلسطین دیده ایم کوچه های شهر را ازخون رنگین دیده ایم گرچه دست کینه ازاین باغ لاله چیده است سبزتر شداین گلستان بازگل روییده است کربلاجاری ست«مداح»تاظهور آن سوار ای خوش آن رهروکه مانددرولایت پایدار 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
73.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است 😭😭😭😭😭😭😭😭 بانوای: مکان: کربلا موکب شهدای شهرستان فیروزکوه تاریخ اجرا: ۱۴٠۳/۶/۳ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @aliakbar_esfandiar_madah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.. 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 ای که ازدردغریبی ات پیمبرگریه کرد وی زمظلومیتت هردیده ی ترگریه کرد بوسه برلعل لبانت تاکه زدختم رُسُل حکمتش پرسیدتازهرای اطهرگریه کرد جبرئیل تاازپَرَش بهرت لباس سبز دوخت گفت پیغمبردلیلش راوحیدرگریه کرد آنقدرمظلومی ای دُردانهٔ زهرا ,حسن ماهیِ دریاشدازداغ تومضطرگریه کرد ازخطیبان می شنیدی بارهاسَبِّ علی بارهاازغربتت محراب ومنبرگریه کرد ای بقربانت که تنهامحرمت شدقاتلت خانه وکاشانه ات ازظلم همسرگریه کرد مرتضی گربودمظلوم داشت زهراراولی ازغریبیِ توغربت هم مکرر گریه کرد جان فدای توکه تنهازائرت مهدی بُوَد برمزار بی چراغت آن مطهرگریه کرد روزقتلت بودآن روزی که زهرا را زدند تو برای مادر و بهر تو مادر گریه کرد لحظهٔ جان دادنت جان حسین راهم گرفت این برادر از فراق آن برادر گریه کرد درکنارت بودعباس وحسین و زینبت دوبرادرنوحه میخواندندوخواهرگریه کرد ازتنت عباس یک یک تیرهارومی کشید آن بریده دست میزددست برسرگریه کرد بعدتودیگرحسین روزخوشی برخود ندید گرچه ازداغش جهانی شددرآذرگریه کرد افتخارم هست«مداح»توباشم یاحسن بایدازمظلومیت تاروزمحشرگریه کرد 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
... 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 بیا بـریم بـراتون ازغربت در وطن بگم براتون از مظلومی وتنهایی حسن بگم بـرای دلخوشی زهـرا و دل پُر مِحَنَش مجلس روضه بگیریم گریه کنیم بر حسنش فاطمه خیلی برای حسن جونش دل غمینه هرجاکه روضه اش باشه میاد یه گوشه میشینه اون آقایی که ماهی دریابراش ناله زده ازپاره های جگرش به باغ تشت لاله زده اون آقایی که توخونه اش،مونس وهمدم نداره برای تسکین غمش حتی یه محرم نداره اون آقایی که مزارش حتی یه زائرندیده بغیرمهدی که همش ازمژه اش خون باریده اون آقاکه خون دلش بالخته های جگرش باهرنفس ریخته توتشت پیش حسین وخواهرش درنفسای آخرین خون لخته تا لب راگرفت بـا اشـاره از کنیزا سـراغ زینب راگـرفت خدامیدونه باچه حال حسین اومدبالا سرش بروی زانوهاش گذاشت سرعزیزبرادرش آنقده تیربهش زدن تابوت وتن دوخته شده قربون عباسش بـرم دیدو برافروخته شده وقتیکه تیربارون می شدحسین وعباس میدیدند باآه وناله تیرهارو، از روی تابوت می چیدند حسن عزیزتر ازحسین،حسین عزیزتر از حسن یکـی بـه کربلا غریب یکی غریبِ در وطن خودامام حسن میگفت روضه هامون اینه ولی مصیبتم از روزیـه که تنها شد بـابـام علی بعـدعلی مـرتضی امـام حسن ستم کشید تومسجدوتوکوچه هاچه ناسزاهاکه شنید آی اونی که مـرغ دلت سوی مدینه پرزده توکوچه ی هاشمیون،به درب سوخته در زده امام حسن که روضه هاش،ازروضه های مادره تمام غصه ی دلش خاطره ی میخ و دره توکوچه ای که راه میرفت بامادرش تو مدینه تابخودش اومده دیدفاطمه فرش زمینه نخواست بگه حسن چی شدگفت که حواسم جایی رفت فقط یه سایه رو دیدم یهوچشام سیاهی رفت گیرم سرت سیاهی رفت همه جارنگ دود شده نیمه ی صورتت چرا مادرمن کبود شده؟ مادرسیلی خورده ام حالاداری کجامیری؟ خونه ی ما این طرفه تواون طرف چرامیری حالاکه روضه هامونو«مداح»با سوزدل نوشت مادرشفاعتش بکن پیش ماباشه در بهشت 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 السلام ای مرد تنهای وطن جان به قربان غریبی ات حسن ای ز مَحرم از محبت بی نصیب ای غریب بن غریب بن غریب ای امیر بی بدیل و کم سپاه می چکد از هرنفس های تو آه ای کریم اهل بیت و بی حرم چون حسین در هر دوعالم محترم ای عـزیـز دُردانـۀ پـروردگار وی ستم ها دیده ای از غیرو یار ای شجاعت طفل دانشگاه تو وی سخاوت شد گدای راه تو گرچه یارانت بتو نارو زده صبر پیش صبر تو زانو زده می زنم از دل صدایت یا حسن جان من بادا فدایت یا حسن بس که دیدی رنج ومحنت هاو درد ماهی دریا برایت گریه کرد برق اشک حضرت صاحب زمان شد چراغ قبر تو ای مهربان بس که بودی مادری ای با کرم مثل مادر هم تو هستی بی حرم بس که آقایی کرم داری حسن در دل شیـعه حرم داری حسن ای به قربان تو و برصبر تو کاش شمعی می شدم بر قبرتو تا بسوزم همچو خاکستر شوم تـا زداغـت لالـۀ پـرپـر شوم بهترین یارِ شه بی کفنم جان عالم بفدایت حسنم چون پدر دادی به اسلام آبرو بغض خود پنهان نمودی در گلو چشم هستی، دیدۀ هر مرد و زن اشک خون می بارد از داغت حسن عالمی را غرق ماتم کرده ای تو صفر را هم مُحرم کرده ای بر یتیمان تو آن شب چون شده قلب عبدالله و قاسم خون شده ای چه خونها که نکردند در دلت عاقبت شد همسرتو قاتلت من بمیرم، زیر این سقف کبود مَحرمت هم ای حسن یارت نبود پاره های دل که آمد بر لبت پاره پاره گشته قلب زینبت زینب ازداغت به سرمی ریخت خاک ناله ها زد یا حسین ادرک اَخاک ای غریب و آشنا را دستگیر زار می زد بر تنت هفتاد تیر با حسین آن شب عباس رشید تیرها را از تنت بیرون کشید داغ تو سوزانده بنیاد حسین تا فلک می رفت فریاد حسین من نه تنها که عزادارت شدم ای برادرجان دگر غارت شدم باز«مداح»بر حسن خون گریه کن بر غریب در وطن خون گریه کن 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 علی جان درشومه خدا نگهدار علی جان مه فاطمه ره ته خوار دار علی جان دیگه دیدار به قیامت فاطمه ره دِمِه تِه دَس اَمانت مِه وِسّه جبرییل خبر بیارده خبراز مرگ و مه سفر بیارده سفارش کِمّه مه زهراره خواردار مبادا بـعد من بَـوینه آزار علی جان فاطمه مه یادگاره وه همه جا ته همدم و ته یاره علی، جانِ تِه و جان مِه زهرا مِه وسّـه مثل قرآنِ مِه زهرا مبادا زیر دس و پا دَکِفِه ونه تن مِیس و لُویِ جا دکفه علی جان این جماعت بی حیانه همه اَهل خیانت و جفانه مبادا زهرا ره تنها بِـهِلّی تَرسمه که وِرِه بَـزنن سیلی تِوِسّـه بعد من خِشی سَرابه سلام کِنّی تـه سلام بی جوابه ته سرگذشت علی جان برمه داره فاطمه همه جا ته غصه خواره تِه چشِ پیش فاطمه ره چو زَنّـه جسارت کِنّـه زهرا ره لو زَنّـه اگر بشکسّه ونه کَش و پَلی جان زهرا فقط صبر هاکن علی تِره قسم دِمه جانِ حُسینّه مبادا بَوینن تِـه شورو شینّه علی جان مبادا غوغا هاکنی مبادا آه و واویلا هاکنی ته مظلومی علی جان هَسّه جانکاه ته غریبی ره بنالسّـه «مداح» 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
‍ ‍ 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» ای خواهر محنت کشم ای مرا یاور بنشین کنار بسترم زینب ای خواهر عازم بسوی داورم تا دم دیگر هستی به جای مادرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» خواهر بیا بنما مرا از وفا یاری مُردم من از زهرجفا کن مدد کاری نَبوَد بجز تو برحسن یار وغمخواری میسوزد از پا تاسرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» داد از جفای بی حد و کینه اسماء رفت ازکفم تاب وتوان خواهراز اعدا من میروم سوی جنان خواهراز دنیا شدقاتل من همسرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ==================»»»»» خواهرنما یاری به من رفتم از دنیا بنما حسن را مادری زین مصیبتها طشتی بیاور در برم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب ای خواهر غم پرورم زینب ای زینب بنگربه حال مضطرم زینب ای زینب شاعر:? 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 🎙مداح:علی اکبراسفندیار کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 کربلا بَیّـه مدینه زینب زَنّه سرو سینه گِنه بی قرار بَهیمه دیگه بی برار بَهیمه جانِ برار اَنّه مه پیش دَسِّ پاو بال بال نزن رنگ سیاهی ره حسن به مه شانس واِقبال نزن برار داغِ یتیمی ره شه وَچونِ خُردسال نزن از خَزانِ ته ای حسن«2» دیگه بی بهار بَهیمه دیگه بی برار بَهیمه الهی خواخر نَهیبوم برار تِه زار ره نَدیبوم زار زار برمه هاکردنه عزیز برار ره ندیبوم چی بِیه که بَمِردبوم این شب تار ره نَدیبوم از داغِ شِه پِرو شِه مار«2» من خَله آزار بَهیمه دیگه بی برار بَهیمه زینبِ آروم و قـرار حسین جان ته سرسلامت بشکسّه کمر ته برار حسین جان ته سرسلامت حسن بَیّـه تابوت سوار حسین جان ته سرسلامت حسین جان ته غصه نَخر«2» من ته غصه خوار بَهیمه دیگه بی برار بَهیمه ته مظلومی و غریبی دیگه مِره یاد نشونه تِوسّه بَمیرم حسن که ته نَعشِ تیر بَزونه الهی خواخر تِه فدا ته قبر هنوز بیابونه دیگه به دردو داغ ته«2» برار گرفتار بَهیمه«2» دیگه بی برار بَهیمه ته خوبی و مهربونی آوازه ی عالم بِیه دنیای کرم تِه پَلی ای جانِ برار کم بِیه اَنّه غریب بِی ته قاتل تِه خِنه ی مَحرم بِیه «مداح»بنال ازحال من«2» شمع شب تار بَهیمه دیگه بی برار بَهیمه 🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» کانال اشعارآیینی فارسی،مازندرانی درتمام مناسبتهاوختم خوانی👇 @aliakbar_esfandiar_madah