#در_فراق_پدر
#سبک_تا_مشکتو_تو_آب_زدی
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
یه روز و روزگاری بود،سایه ی باباروسرم
این روزای درد و فراق، هرگز نبوده باورم
کو اون بابای نازنین،خونه روباصفامی کرد
با دستای مهربونش، برای ما دعا می کرد
دیگه اون دستای مهربون زیرخاکه
دلــم از درد و فــراق بــابــا هـلاکـه
سرم رو بر زانوان غـم می گذارم
از این درد و دوری بابا بی قـرارم
واویلا «۸»
یادم میاداون روزی که،صدات توخونه می پیچید
توی دلامون وا می شد،هزار دریچهٔ امید
یادم میادتادستتو،می کشیدی روسرمون
می گفتی قربونت برم،الهی پیرشی ای جوون
دلم شدتنگت بابای خوبم کجایی؟
اَمان ازاین دردبی درمان و جدایی
حالا دیگه تا دلم میشه بی قرارت
با گریه سر میزارم روسنگ مزارت
واویلا «۸»
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی درتمام مناسبتهاو ختم خوانی درتلگرام و ایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah
#در_فراق_مادر
#سبک_تا_مشکتو_تو_آب_زدی
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
یادش بخیراون روزاکه،مادرمون تو خونه بود
تاکه صداشومی شنیدیم،خستگی ازتن می ربود
یادش بخیروقت نماز،سجاده هاشو وامی کرد
بادستای لرزون خود،برای ما دعا می کرد
دیگه ازدعــای مــادر مـا بی نصیبیم
بدل دردوغصه هاداریم بی طبیبیم
الهی هیچ خونه ای بی مادر نباشه
خونه تامیشه بی مادرازهم میپاشه
واویلا «۸»
مادر مگه یادم میره،خنده های شیرین تو
اون دل پــر محبـت و، وجـود نــازنین تـو
مادرمگه یـادم میره،جمله ی ورد زبونت
بغل میکردی تامنو،می گفتی مادر قربونت
دریغااون دستای گرمت زیرخاکه
دلم شددلتنگت ازدوری ات هلاکه
حالا دیگه تاشدم مادر بی قرارت
با آه وناله می بوسم سنگ مزارت
واویلا «۸»
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
کانال اشعارآیینی درتمام مناسبتهاو ختم خوانی درتلگرام و ایتا👇
@aliakbar_esfandiar_madah