eitaa logo
2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
9.3هزار ویدیو
22 فایل
✅ان شالله استوری های پیج اینستاگرامی حمایتی استاد #رائفی_پور اینجا نشر داده میشه ادرس پیج پریده متاسفانه😥 aliakbar.raefipur.fans
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 👈سپاسگزارى و حق شناسى لقمان لقمان حكيم، آن پير روشن ضمير و باتجربه، مدتى برده شخصی بود كه چندين غلام دیگر داشت. ولى در ميان غلامان، لقمان را بسيار دوست داشت، تا آن جا كه هرگاه مى خواست غذا بخورد، نخست آن را نزد لقمان برده، تا او ميل كند و بعد به عنوان تبرك جويى، نيم خورده لقمان را با ميل و اشتياق مى خورد. در يكى از روزها خربزه اى براى ارباب لقمان به هديه آوردند، ارباب در محضر لقمان نشست و آن خربزه را پاره كرد و قطعه قطعه نمود و به لقمان داد، لقمان آن قاچ هاى خربزه را از اربابش مى گرفت و مى خورد، و وانمود مى كرد كه بسيار شيرين است و از روى ميل و اشتها مى خورد. وقتى ارباب مشاهده كرد كه لقمان با علاقه مى خورد، همه خربزه را كه به صورت 18 قاچ نموده بود جز يك قاچ، به لقمان داد، و لقمان همه را خورد، و ارباب همان يك قاچ را براى خود نگه داشت. وقتى كه ارباب همان يك قاچ ته مانده خربزه را به دهان گذاشت، دريافت كه مثل زهر، تلخ است. از تلخى آن، زبانش آبله زد و گلويش سوخت و حالش به هم خورد. ارباب به لقمان گفت: اين قاچهاى بسيار تلخ را چگونه خوردى؟ با اين كه همه تلخ بود، چرا از خوردن آن خوددارى نكردى، مى خواستى عذر و بهانه اى بياورى و اين قاچهاى تلخ را نخورى؟! لقمان در پاسخ گفت: ماهها و سالها تو به من غذاهاى شيرين و گوارا و مطبوع داده اى، اينك كه يك بار تلخ شده آيا سزاوار است من آن را نخورم و به آن اعتراض كنم، و نمك خور و نمكدان شكن گردم، بلكه رسم حق شناسى و سپاس گزارى اقتضا كرد تا همان نيشها را نوش بدانم و چهره در هم نگيرم. 👌پس اى بنده خدا تو غرق نعمت هاى خداوند هستى، هرگاه در زندگى، مختصر تلخى ديدى ناشكرى نكن. 📗 ✍ مرحوم محمدی اشتهاردی http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4 ☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘