📌 #پندانه
🔸مردی به روانشناسی گفت:
من تمام پولم را از دست داده ام، دیگر به آخر خط رسیده ام.
دکتر گفت: آیا هنوز میتوانی ببینی، بشنوی و راه بروی؟ مرد گفت: بله.
دکتر: تو تقریبا همه چیز داری و تنهای چیزی که از دست داده ای پول است !
🔺ما اغلب مسائل را بیش از حد بزرگ می کنیم...
بدترین اتفاقات احتمالا ناراحت کننده اند، اما پایان دنیا نیست ❗️
http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4
☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘
#پندانه
🔸دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آن ها تقسیم کند.
🔺گربه پنیر را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد. این بار تکه بعدی سنگین گردید .گربه دوباره از آن مقداری جداکرد و خورد. باز هم یکی از دو تکه پنیر از دیگری سنگین ترشد .گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند .
🔸پس گربه آخرین تکه را به موش ها نشان داد وگفت :
🔺این هم مزد کارم است وآن را بر دهان گذاشت و خورد و دو موش گرسنه با شکم گرسنه باز گشتند.
⚠️ این عاقبت کسانیست که مشکلاتشان را با دشمن در میان گذاشته و از او راه حل میخواهند
🔅امام على عليه السلام :
اعتماد كردن به دشمن، عامل فريب خوردن [از او] است !
💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجلفرجهم💐
http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4
☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘
📌 #پندانه
🔺نکته ای قابل تامل
🔸كارت بانكی ام را به فروشنده دادم و باخيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد:
"موجودى كافى نمي باشد!"
🔸امكان نداشت، خودم مي دونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم، با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد:
"رمز نا معتبر است"
🔸اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت:
لطفاً نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته،
🔸در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا مي كرد
"پول نقد همراهتون هست؟"
🔺خدايا ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادت هايى كه كرديم، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ...
🔺نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست، ما متعجبانه بگوييم:
مگر مي شود؟ اين همه اعمالى كه فكر مي كرديم نيك هستند و انجام داديم چى شد؟
🔺و بگويند اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخته و از بين رفته است ...، كنار بخل، كنار حسد، كنار ريا، كنار بى اعتمادى به خدا، كنار دنيا پرستی و ...
🔺نكند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى؟ و كيسه مان تهى باشد و دستمان خالى ...
🔺خدايا از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيك مان مي شود به تو پناه مي بريم.
http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4
☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘
🔅 #پندانه
✍ کیست آنکه درمانده را آنگاه که وی را بخواند، اجابت میکند؟
🔹مرد فقیری قاطری داشت که با آن میان دمشق و زَبَدانی کرایهکشی میکرد که چنین تعریف میکرد:
🔸یک بار مردی سوار قاطر من شد؛ بخشی از راه را طی نمودیم و از کنار یک راه پرت گذشتیم.
🔹او گفت:
از این راه برو که نزدیکتر است.
🔸گفتم:
این راه را نمیشناسم.
🔹گفت:
ولی این راه نزدیکتر است.
🔸وارد آن راه شدیم تا جایی که به راهی بسیار ناهموار و درهای عمیق رسیدیم که در آن اجساد کشتهشدگانی افتاده بود.
🔹به من گفت:
سر قاطر را نگه دار تا پیاده شوم.
🔸آنگاه پیاده شد و لباسش را جمع کرد و چاقویی را که همراه داشت، بیرون آورد و قصد جانم کرد.
🔹از دست او گریختم و او در پی من افتاد. از او خواستم بهخاطر خدا دست از من بردارد و گفتم:
قاطر و هر آنچه بر آن است را بردار.
🔸اما او گفت:
میخواهم بکشمت!
🔹او را از خدا و عقوبت او ترساندم، اما نپذیرفت. پس تسلیم او شدم و گفتم:
اگر میپذیری به من مهلت ده تا دو رکعت بگذارم.
🔸گفت:
عجله کن!
🔹به نماز برخاستم اما از شدت ترس و لرزش حتی یک حرف از قرآن به یادم نیامد!
🔸همین طور در حال حیرت ایستاده بودم و او میگفت:
زود باش، تمامش کن!
🔹در همین حال خداوند این کلام خود را بر زبانم جاری ساخت:
«أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ؛ کیست آنکه درمانده را آنگاه که وی را بخواند، اجابت میکند و گرفتاری را از بین میبرد؟» نمل: ۶۲
🔸ناگهان سواری از دهانه دره بیرون آمد که در دستانش نیزهای بود. پس آن را بهسوی آن مرد پرتاب کرد که بر قلبش نشست و در جا کشته شد.
🔹به آن سوار آویختم و گفتم:
بهخاطر خدا بگو تو کیستی؟
🔸گفت:
من فرستاده کسی هستم که «درمانده را آنگاه که او را فرابخواند، اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد»
🔹سپس قاطر و بارم را برداشتم و به سلامت بازگشتم.
#عکس_نوشته
#استوری
#story
#فکت
استوری باحال میخوای اینجا کلیک کن👇
📲 @aliakbar_raefipur_fans
#پندانه
✍ از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته میشوند؟ پاسخ داد:
1⃣ اقوام در هنگامِ غربت
2⃣ مرد در بیماریِ همسرش
3⃣ دوست در هنگامِ سختی
4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش
5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی
6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر
7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 @aliakbar_raefipur_fans
🔅#پندانه
✍️ سختیهای زندگی تو رو نمیکُشه
🔹فکر میکردم اگر «فلان اتفاق» بیفته، میمیرم؛ فلان اتفاق افتاد و نَمُردم.
🔸فکر میکردم اگر «فلان دوستم» با من قطعارتباط کنه، میمیرم؛ فلان دوستم با من قطعارتباط کرد و نَمُردم.
🔹فکر میکردم اگر «فلان رشته» قبول نشم، میمیرم؛ فلان رشته قبول نشدم و نَمُردم.
🔸فکر میکردم اگر «فلان شرکت» مصاحبه منو قبول نکنه و استخدام نشم، میمیرم؛ فلان شرکت استخدامم نکرد و نَمُردم.
🔹فکر میکردم اگر از مادرم، پدرم، خواهرم و بهترین دوستم، «فلان حرف» رو بشنوم، میمیرم؛ از تکتک این آدما، فلان حرفو شنیدم و نَمُردم.
🔸فکر میکردم اگر «بیپول» بشم، میمیرم؛ از همیشه بیپولتر شدم و نَمُردم.
🔹فکر میکردم اگر «فلان عشق» از یادم بره، میمیرم؛ عشق فراموشم شد و نَمُردم.
💢رفیق! سختی زندگی تو رو نمیکُشه، ریشه زندگیات رو وسط خاک اصالت، محکم میکنه. پس طاقت بیار، سبز میشی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 @aliakbar_raefipur_fans
#پندانه
✍ از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته میشوند؟ پاسخ داد:
1⃣ اقوام در هنگامِ غربت
2⃣ مرد در بیماریِ همسرش
3⃣ دوست در هنگامِ سختی
4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش
5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی
6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر
7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•