تسخیرِ شیطان
🌹بسم الله الرّحمن الرّحیم🌹
ای خدا ، دلواپسم امشب نگارم دیر کرد
ساعتی دوری از او ، دَه سال من را پیر کرد
خواستم طاعت کنم عابد صفت با قصد قُرب
چهره یِ زیبای او ذهنِ مرا درگیر کرد
آنچنان رقصید دنیا پیشِ چشمم دلفریب
تا به خود باز آمدم شیطان مرا تسخیر کرد
روزگارم سال ها با درد و غم مانوس بود
اشک ها و سجده های نیمه شب تاثیر کرد
دوش گفتم کیست بهر وصل تو شایسته گفت
آنکه در دارِ بلا ابلیس را زنجیر کرد
شاعر ✍ علی باقری
https://eitaa.com/aliali9231
یلدایِ غیبت
🌹بسمالله الرّحمن الرّحیم🌹
من مورم و نگاه سلیمانم آرزوست
آری نظر به معنیِ قرآنم آرزوست
یلدایِ غیبت است و جهانی در انتظار
یا رب طلوعِ شمسِ درخشانم آرزوست
شاعر ✍ علی باقری
https://eitaa.com/aliali9231
🌹بِسمالله الرّحمن الرّحیم🌹
این همه راه زِ سر حدِّ عدم تا به وجود
آمدم عشقِ خودم را به تو اِبراز کنم
مقصدم خواب در این کلبه یِ تاریک نبود
آمدم پنجره ای رو به خدا باز کنم
آنقدر خوب مُنقَّش شده چشمانِ نگار
تا که اندیشه در این آیه و اعجاز کنم
سازه یِ زندگی ام تیره شد از دودِ گناه
باید این سوخته را ساخته نو ساز کنم
از خودم دلخورم و وسوسه یِ دیوِ پلید
وقتِ آن است رهِ عاشقی آغاز کنم
کفترِ باغِ بهشتم که شدم صیدِ هوس
باید آزاد شوم یکسَره پرواز کنم
✍ علی باقری
https://eitaa.com/aliali9231
🌹بسم الله الرّحمن الرّحیم🌹
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بِدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
سعدی
https://eitaa.com/aliali9231
گنجِ جوانی
🌹بسم الله الرّحمن الرّحیم🌹
جوانی چنین گفت روزی به پیری
چطور است با پیریت زندگانی
بگفت اَندرین نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی
تو، بِه کز توانائی خویش گوئی
چه میپرسی از دورهٔ ناتوانی
جوانی نکودار، کاین مرغ زیبا
نماند در این خانهٔ استخوانی
متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر میتوانی، مَده رایگانی
هر آن سرگرانی که من کردم اول
جهان کرد از آن بیشتر، سرگِرانی
چو سرمایهام سوخت، از کار ماندم
که بازی است، بیمایه بازارگانی
از آن برد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گه پاسبانی
✍ پروین اعتصامی
https://eitaa.com/aliali9231
🌹بِسم الله الرّحمن الرّحیم🌹
از گردِشِ ایّام نسیمِ رَجَب آمد
میلادِ دل انگیزِ امیرِ عَرب آمد
کعبه به طواف آمده با شوقِ تَقرُّب
چون قبله یِ دل ها شَهِ عالی نَسَب آمد
میلاد علی عالیِ اعلی' ست مبارک
از برکتِ او گردشِ این روز و شب آمد
جمعِ ملَک از یُمنِ قدومش شده مسرور
جبریلِ امین شیفته با تاب و تَب آمد
بلبل شده سرمستُ و کُنَد حمد و ثَنایش
گُل در چمن و باغ به رقص و طَرَب آمد
لبریز شد از عشق و محبّت دلم ای دوست
تا یادِ علی کردم و ذکرش به لب آمد
میلاد با سعادت مولی الموحّدین امیر المومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر بر همه یِ شیعیان و محبّین مبارک باد
🌺🌸🌹🌸🌹🌸🌺
✍ علی باقری
🌹بسم اللهالرّحمنالرّحیم🌹
به عشقت ای گُلِ بی خار می گریم
به شوقِ لحظه یِ دیدار می گریم
دوباره بی طلوعت صبح پیدا شد
وَ جریان دارد این تکرار می گریم
پیاده می روم گاهی به تنهایی
کنارِ جاده و بلوار می گریم
وَ گاهی می شومبی تاب و بی پروا
میانِ کوچه و بازار می گریم
به سختی می فشارد غم گلویم را
به هِق هِق می رسَم بسیار می گریم
تبسّم می کنم با یادِ لبخندت
به دنبالش ولی هر بار می گریم
به پایت عاشقانه شعر می ریزم
کنارِ دفتر و خودکار می گریم
به زیرِ گنبدِ فیروزه ای ابری
بهاری می شوم رگبار می گریم
✍ علی باقری
https://eitaa.com/aliali9231
🌹 بسمالله الرّحمن الرّحیم 🌹
تنِ آدمی شریف است به جان آدمیّت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت همهزشت و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد
که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
اگر این درندهخویی زِ طبیعتت بمیرد
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حدّ است مکان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت
نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم
هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت
سعدی
https://eitaa.com/aliali9231
.
🌹بسمالله الرّحمن الرّحیم🌹
دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرم
وچکه چکه می چکم...به سطر های دفترم
تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم
تو مثل ماهِ برکه ای ...و من غریق مست شب
دوباره تو ..دوباره من..شناوری ..شناورم
شنیده ام زپنجره سراغ من گرفته ای؟
هنوز مثل قاصدک ..میانِ کوچه پرپرم
گلایه از قفس کمی...کمی عجیب میرسد
خودم قفس خریده ام ...برای این کبوترم
شبی بخواب دیدمت...میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان ..قدم زنان..تو را به خانه می برم
غزل بخواب می رود...به انتها رسیده ام
تمام من چکیده شد..کنارِ بیت آخرم ...
✍حسین منزوی
.
🌹🌹🌹🌺https://eitaa.com/aliali9231
🌹بسم الله الرّحمن الرّحیم🌹
هوایِ عشق عطر آگین، شمیمِ یاس می آید
برای حیدر و امّ البنین عباس می آید
میلاد با سعادت حضرت ابا الفضل العباس بر شما مبارک باد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✍ باقری
https://eitaa.com/aliali9231
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلاییها
لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانهی خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
⚘️ سید حمیدرضا برقعی⚘️
انقلاب ما انفجار نور بود🌹
🔹آیۀ فتح🔹
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
آیۀ فتح بخوانید که ما در راهیم
سربهسر ملت عشقیم که تا جان داریم
سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم
راهیانیم در این جادۀ پر رؤیا ما
هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوۀ «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
شده هنگام علمداری ما بسمالله
بگذر از خویش و به این بزم بیا بسمالله
شده در بزم وفا جام بلا دست به دست
پرچم دوست رسیدهست به ما دست به دست
بر زمین هر طرفی دست علمداری...آه
سر هر دار خدایا سر سرداری...آه
بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد
به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّۀ ماست
این نه عهدیست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد، ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد..
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیله دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکۀ جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ..
گره کار وطن غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند..
هر که دارد سر همراهی سر بسمالله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسمالله!
📝 #جمعی_از_شاعران