eitaa logo
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
4.5هزار دنبال‌کننده
599 عکس
77 ویدیو
1.6هزار فایل
🔻کانالی برای انتشار #دروس و #دیدگاه_های استاد معظم آیت الله علیدوست(زیدعزه)، توسط شاگردان؛ 🌐 سایت استاد: http://a-alidoost.ir ✍️ ادمین: @ILIASALEHI
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول) 🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب) ▪️مقدمه معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباری‏گری سؤال کنید، می‏گویند اخباری‏گری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولی‏ها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشه‏اش خشک شد! این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است. اخباری‏گری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباری‏گری و نه با همه ویژگی‏های آن. واقعیت آن است که اخباری‏گری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است. ✔️دوره اول اخباری‏گری اولین جریان و دوره اخباری‏گری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباری‏گری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایه‏ها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است. به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقل‏گرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمی‏آید، مورد مناقشه قرار می‏دهد و از همین‏جاست که امثال زراره متهم به قیاس‏گرایی شده‏اند. بنده در فقه و مصلت توضیح داده‏ام که اینها قیاس‏گرا نبودند، منتهی روایات را حتی‏الامکان در کنار عقل معنا می‏کردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیث‏گراییِ غلیظ‏تر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحث‏هایی مطرح می‏شود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده می‏شود. می‏روند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت می‏کنند. مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر می‏شود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است. اندیشه اخباری‏گری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشه‏ای است که روایات را در کنار عقل می‏ببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده می‏کند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباری‏گری است. در دوره اول اخباری‏گری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاس‏گرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقل‏گرایی» محسوب می‏شده، مبارزه می‏کنند و هم با «حدیث‏گراییِ فارغ از عقل». آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما می‏رسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت می‏خواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقل‏گرایی افراطی و یا حدیث‏گرایی افراطی)، خطرناک است. اگر کسی با همین عنوان دوره‏های مختلف اخباری‏گری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم) ✔️دوره دوم اخباری‏گری دوره دوم اخباری‏گری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع می‏پیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیث‏گرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابن‏قولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول می‏انجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتاب‏های ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیث‏گرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابن‏جنید. در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت می‏کنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابن‏جنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رساله‏ای نقض‏گونه در رد بر ابن‏جنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابن‏جنید دارد. (بعید می‏دانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است). اما از طرف دیگر در رد استاد حدیث‏گرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرم‏افزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی می‏شویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکرده‏ایم و فقط آثارش را درس گرفته‏ایم. شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی می‏کند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید. اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت می‏کردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت می‏کنند؛ و لذا به جایی ضربه نمی‏خورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون می‏آید و یک تعادلی ایجاد می‏شود. ✔️دوره سوم اخباری‏گری دوره سوم اخباری‏گری مربوط به قرن دهم است. اخباری‏گری این دوره به گونه‏ای است که اصلاً دیده و حس نمی‏شود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره‏ از اخباری‏گری هستند. روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمی‏شناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباری‏گری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمی‏شوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباری‏گری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگه‏هایی از حدیث‏گرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده می‏کنیم. وجود رگه‏هایی از اخباری‏گری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست. لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباری‏گری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمی‏گردد. بزرگانی که بر اخباری‏گری مشهور سخت می‏گیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمی‏دارد، چه می‏گویند؟ محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور می‏داند؛ از سوی دیگر یکی از شاخص‏های اخباری‏گری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمی‏پذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور می‏کنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست. صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباری‏گری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشته‏اند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمی‏توانم خیلی این را تصدیق کنم. رگه‏هایی از اخباری‏گری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباری‏گریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل می‏شود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم می‏کند. به هر صورت دوره سوم از اخباری‏گری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم می‏شود و تا اوایل قرن یازدهم طول می‏کشد. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔘 از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم) ✔️اخباری گری در عصر ما ما امروز با جریان اخباری‏گری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرت‏ها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباری‏گری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمی‏کنند، اصول فقه را می‏پذیرند و کتاب هم می نویسند، و سال‏ها هم بحث می‏کنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمی‏شود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباری‏گری را تشکیل می‏دهند. ✔️اخباری‏گری در غیر فقه اخباری‏گر معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... می‏گویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ می‏کنند و نه اقتضائات عقل را می‏بینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار می‏دهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباری‏گری در غیر فقه می‏گذارم. به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباری‏گری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است. ▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباری‏ها، حملاتی به فقها و نیز لغزش‏هایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است. درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبه‏ای را به دلیل اصول خواندن قبول نمی‏کند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دوره‏های بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر می‏توانیم نادیده بگیریم؟ 🔻پس: اولاً: اخباری‏ها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق می‏گوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباری‏گری مقول به تشکیک است و اخباری‏ها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاه‏ها و اقدامات مختلف هستند. ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد. ثاثلاً: نشست‏هایی از این دست، می‏تواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
✔️ از دیدگاه آیت الله علیدوست ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
💢 آیت‌الله خویی در اواخر عمر به جریان حدیث‌گرایی نزدیک شد/ وقتی می‌‏خواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری ناراحت می‌شوند!/ اخباری‌گری به نوعی دیگر متولد شده است/ هیچ زمانی، هجمه‏‌های این‏‌چنینی به تراث شیعی نداشته‌‏ایم ✔️ استاد ابوالقاسم علیدوست: 🔹 در دوره اول اخباری‏گری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاس‌‏گرایی و اجتهاد به رأی که یک نوع عقل‏‌گرایی» محسوب می‏‌شده، مبارزه می‌‏کنند و هم با «حدیث‌‏گراییِ فارغ از عقل». 🔹 ما امروز با جریان اخباری‏گری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرت‏ها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و … از جمله مختصات اخباری‏گری معاصر است. 🔹 مرحوم ‌‌آیت‌الله خوئی که مدرسه‌‏اش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را می‌‏پذیرد ولی در اواخر، آن را انکار می‏‌کند! ایشان هر چه به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیث‌گرایی نزدیک شده است، در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد می‏‌کند. تفصیل مطلب 👈 https://b2n.ir/280678 ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh