🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول)
🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب)
▪️مقدمه
معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباریگری سؤال کنید، میگویند اخباریگری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولیها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشهاش خشک شد!
این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است.
اخباریگری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباریگری و نه با همه ویژگیهای آن. واقعیت آن است که اخباریگری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است.
✔️دوره اول اخباریگری
اولین جریان و دوره اخباریگری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباریگری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایهها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است.
به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقلگرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمیآید، مورد مناقشه قرار میدهد و از همینجاست که امثال زراره متهم به قیاسگرایی شدهاند. بنده در فقه و مصلت توضیح دادهام که اینها قیاسگرا نبودند، منتهی روایات را حتیالامکان در کنار عقل معنا میکردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیثگراییِ غلیظتر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحثهایی مطرح میشود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده میشود. میروند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت میکنند.
مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر میشود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است.
اندیشه اخباریگری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشهای است که روایات را در کنار عقل میببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده میکند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباریگری است.
در دوره اول اخباریگری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاسگرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقلگرایی» محسوب میشده، مبارزه میکنند و هم با «حدیثگراییِ فارغ از عقل».
آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما میرسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت میخواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقلگرایی افراطی و یا حدیثگرایی افراطی)، خطرناک است.
اگر کسی با همین عنوان دورههای مختلف اخباریگری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم)
✔️دوره دوم اخباریگری
دوره دوم اخباریگری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع میپیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیثگرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابنقولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول میانجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتابهای ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیثگرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابنجنید.
در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت میکنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابنجنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رسالهای نقضگونه در رد بر ابنجنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابنجنید دارد. (بعید میدانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است).
اما از طرف دیگر در رد استاد حدیثگرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرمافزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی میشویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکردهایم و فقط آثارش را درس گرفتهایم.
شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی میکند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید.
اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت میکردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت میکنند؛ و لذا به جایی ضربه نمیخورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون میآید و یک تعادلی ایجاد میشود.
✔️دوره سوم اخباریگری
دوره سوم اخباریگری مربوط به قرن دهم است. اخباریگری این دوره به گونهای است که اصلاً دیده و حس نمیشود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره از اخباریگری هستند.
روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمیشناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباریگری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمیشوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباریگری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگههایی از حدیثگرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده میکنیم. وجود رگههایی از اخباریگری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست.
لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباریگری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمیگردد. بزرگانی که بر اخباریگری مشهور سخت میگیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمیدارد، چه میگویند؟
محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور میداند؛ از سوی دیگر یکی از شاخصهای اخباریگری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمیپذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور میکنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست.
صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباریگری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشتهاند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمیتوانم خیلی این را تصدیق کنم.
رگههایی از اخباریگری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباریگریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل میشود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم میکند.
به هر صورت دوره سوم از اخباریگری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم میشود و تا اوایل قرن یازدهم طول میکشد.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم)
✔️اخباری گری در عصر ما
ما امروز با جریان اخباریگری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرتها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباریگری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمیکنند، اصول فقه را میپذیرند و کتاب هم می نویسند، و سالها هم بحث میکنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمیشود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباریگری را تشکیل میدهند.
✔️اخباریگری در غیر فقه
اخباریگر معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... میگویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ میکنند و نه اقتضائات عقل را میبینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار میدهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباریگری در غیر فقه میگذارم.
به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباریگری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است.
▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین
گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباریها، حملاتی به فقها و نیز لغزشهایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است.
درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبهای را به دلیل اصول خواندن قبول نمیکند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دورههای بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر میتوانیم نادیده بگیریم؟
🔻پس:
اولاً: اخباریها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق میگوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباریگری مقول به تشکیک است و اخباریها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاهها و اقدامات مختلف هستند.
ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد.
ثاثلاً: نشستهایی از این دست، میتواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
✔️ #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه آیت الله علیدوست
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
#اطلاع_نگاست
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
💢 آیتالله خویی در اواخر عمر به جریان حدیثگرایی نزدیک شد/ وقتی میخواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری ناراحت میشوند!/ اخباریگری به نوعی دیگر متولد شده است/ هیچ زمانی، هجمههای اینچنینی به تراث شیعی نداشتهایم
✔️ استاد ابوالقاسم علیدوست:
🔹 در دوره اول اخباریگری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاسگرایی و اجتهاد به رأی که یک نوع عقلگرایی» محسوب میشده، مبارزه میکنند و هم با «حدیثگراییِ فارغ از عقل».
🔹 ما امروز با جریان اخباریگری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرتها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و … از جمله مختصات اخباریگری معاصر است.
🔹 مرحوم آیتالله خوئی که مدرسهاش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را میپذیرد ولی در اواخر، آن را انکار میکند! ایشان هر چه به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیثگرایی نزدیک شده است، در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد میکند.
تفصیل مطلب 👈 https://b2n.ir/280678
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
#اطلاع_نگاست
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh