فیلم دیده نشده از شهیدان طهرانی‌مقدم و زاهدی

- و اما ، ما . . ؟

‌#مهم 🔴 معارف بسیج | مفهوم‌ شناسی 🎙حجت‌الاسلام معظّمی | قم مقدّس 👈 ان‌شاءالله ادامه دارد... کـانـال خـون‌خـواهـی سیدحسن نصرالله حجت الاسلام رحمت الله معظمی @r_moazzami

از مخاطبان محترم می خواهیم؛ این‌ صوت مغتنمِ حاج آقای معظمی پژوهشگر اندیشه های رهبر انقلاب در خصوص معارف بسیج ، را حتما وقت بگذارید و گوش دهید.

🟢 زمانبندی برگزاری مسابقات قرآن و عترت بسیج👆👆 👈 در دعوت دوستان و دیگر افراد جهت بهره‌مندی از سفره پربرکت قرآن تلاش کنید تا در ثواب این نشر سهیم باشید🙏 🟢 همین حالا ثبت‌نام کن👇👇 🌐 https://event.quranbsj.ir ⭕️ ثبت نام فقط از طریق مراجعه به این سایت👆👆 ❌توجه توجه❌ بسیجیان عزیز حوزه آیت الله مشکینی(ره)به هنگام ثبت نام، محل برگزاری مسابقه ،مسجد امام صادق(ع)انصاریه انتخاب گردد #مسابقات_قرآن_بسیج #من_مبلغ_قرآنم #دارالقرآن_بسیج ┏━🥀🕊🥀🕊━┓ 🆔 @quranbsj_ir ┗━🥀🕊🥀🕊━┛

🔻پزشک بسیجی، ناجی کودکان روستا شد.

⚠️هشدار مهم ❌از فیلم و عکس برداری از تست های موشکی_پدافندی در سراسر کشور خودداری نمایید ❌دشمن تماما در حال رصد هرگونه تحرکات از کشور عزیزمان در فضای مجازی است...

🔹تابستان سال۹۵ مصطفی آمد سراغ من و گفت: حال و حوصله بنایی را داری یا نداری؟! گفتم مصطفی باز میخوای کجای مغازه را بزنی بهم؟ گفت پایه هستی هرروز بعد از کار با هم بریم باقرآباد، بنایی صلواتی کنیم برای ساختن خانه؟! 🔹گفتم خانه برای کی؟ گفت برای خانواده‌های شهدای فاطمیون که سرپناهی ندارند؛ گفت من سفیدکاری، لوله‌کشی، برقکاری، کابینت و راه‌انداختن همه تاسیسات فنی را قبول کردم؛ میدانستم تو هم پایه‌کار هستی. 🔹خلاصه، آن‌تابستانِ من و مصطفی عجب تابستانی شد؛ آن چندماه ماموریت نداشتیم و کار خدا هر دو تهران بودیم؛ خستگی برای مصطفی بی‌معنی بود؛ با هم شبانه‌روز کار کردیم. مادر ما هم که از خودمان پایه‌تر بود، بیل و کلنگ دستش می‌گرفت و پابه‌پای ما کار می‌کرد. 🔹هیچوقت یادم نمی‌رود روزی که کلید خانه‌ها را در باقرشهر به آن چندخانواده شهید تحویل دادیم، از خوشحالی گریه می‌کردند و نمی‌دانستند چطور تشکر کنند. تابستان آن‌سال، ما ۶واحد را برای سکونت خانواده‌ها آماده کردیم. 📀راوے: برادر مدافع‌حرم شهید مصطفی محمد میرزایی تاریخ تولد : ۱۳۶۰/۵/۱ تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ - یمن مزار : پیکر شهید هنوز بازنگشته‌است ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••

📍 نماز پسرکی در کنار جاده هندیجان...