❤️ من ذرّه و خورشیدِ لقایی تو مرا /
بیمار غمام، عینِ دوایی تو مرا
❤️ بیبال و پر اندر پی تو میپرَّم /
من کَه شدهام، چو کهربایی تو مرا
- #مولوی ؛ دیوان شمس؛ رباعی۷۰
🟨 من ذره و خورشیدِ لِقایی تو مرا / بیمارِ غمام عینِ دوایی تو مرا
☘️ ۱) معنی روان: من ذرّهای ناچیزم و تو برای من خورشیدِ دیدار و وصالی؛ من بیمارِ اندوه تو هستم و تو برای من خودِ درمانی.
☘️ ۲) واژگان کلیدی
🔹️ ذَرّه: خردترین جزء؛ در شعر کلاسیک نمادِ ناچیزیِ عاشق و نیز «ذرههای در رقصِ آفتاب».
🔹️ خورشیدِ لِقا(یی): خورشیدِ دیدار/وصال. در عرفان: دیدارِ حق، مقامِ حضور.
🔹️ بیمارِ غم: تعبیر مألوفِ عاشقانه/عرفانی برای اضطرابِ فراق.
🔹️ عینِ دوا: خودِ حقیقتِ درمان.
☘️ ۳) ساختار نحوی و ایجاز
🔹️ تکرارِ هنجارشکنِ «تو مرا» در پایانِ هر مصراع عاملِ تأکید است.
🔹️ تقابلِ «من/تو»، «ذره/خورشید»، «بیمار/دوا» با ایجاز لفظی، نسبتِ وجودیِ عاشق و معشوق را میسازد.
☘️ ۴) منطق تصویری
🔹️ ذره در برابر خورشیدِ لقا؛ بینورِ خورشید دیده نمیشود.
🔹️ بیمار/دوا؛ عاشقِ رنجور و معشوقِ شفابخش.
☘️ ۵) آرایهها و صنایع ادبی
🔹️ تضاد: ذره/خورشید، بیمار/دوا.
🔹️ استعاره: خورشیدِ لقا برای معشوقِ مطلق.
🔹️ موازنهٔ معنایی: دو مصراعِ هموزن و همنقش.
☘️ ۶) خوانشهای ممکن
🔹️ عاشقانه/زمینی: محبوبْ خورشیدیست که عاشقِ کوچک را بزرگ میکند؛ دردِ جدایی را تنها او درمان میکند.
🔹عرفانی: سالک «ذرّه» و حق «خورشیدِ لقا»؛ دردِ فراق با حضورِ او درمان میشود؛ اشاره به «فنا در نور».
🔹وجودی/روانشناختی: منِ آسیبدیده جز در مواجهه با «امرِ معنا/نور» درمان نمیشود؛ خورشید = معنای اصیلِ زندگی.
☘️ ۷) ظرافتهای ویژه
🔹️«خورشیدِ لقا» فقط روشنگر نیست؛ عاملِ دیدار است؛ ذره بدون او اصلاً «پدیدار» نمیشود.
🔹️ جابهجایی «برای منی» به «تو مرا» عاطفه و موسیقی را دوچندان کرده است.
🔹️ محورِ بیت: #وابستگیِ_وجودیِ ذره به خورشید.
🔹️ دو استعاره: نور و شفا.
🟨 بیبال و پَر، اندر پیِ تو میپرّم / من کَه شدهام چو کهربایی تو مرا
☘️ ۱) معنی روان: بیهیچ بال و پری به دنبالِ تو پرواز میکنم؛ چون من کاه شدهام و تو مثل کهربا مرا میکِشی و میربایی (مجذوبت شدهام).
☘️ ۲) واژگان کلیدی
🔹️ بیبال و پر: کنایه از بیوسیله بودن؛ نداشتنِ ابزار ظاهری.
🔹️ کهربا: مادهای با خاصیتِ جذب؛ در شعر نمادِ ربایشِ عشق.
☘️ ۳) منطق تصویری
🔹️ پروازِ عاشق بدون وسیله؛ یعنی شوق جای عقل و بال را میگیرد.
🔹️ جذبِ کهربایی؛ کششِ محبوب بر کاهِ عاشق.
☘️ ۴) آرایهها و صنایع ادبی
🔹️ پارادوکسِ «بیبال و پر میپرم»؛ نفیِ ابزار و تحققِ عمل.
🔹️ استعاره: کهربا برای محبوبِ رباینده.
☘️ ۵) خوانشهای ممکن
🔹️ عاشقانه/زمینی: عاشق بیامکان، با صرفِ شوق میپرد؛ نیروی ربایشِ محبوب کارِ بالوپَر را میکند.
🔹عرفانی: سالک بدون اسبابِ ظاهریِ عقل/زهد، به جذبهی الهی میپرد؛ جذب مقدّم بر کسب.
🔹اجتماعی/روانشناختی: در کششِ کاریزماتیک/معنابخش، انسان بیمنابع نیز جهش میکند؛ نیروی «جذب» ساختارها را دور میزند.
☘️ ۱۰) جمعبندی نکتهمحور
🔹️ کانونِ معنا: #جذبه که جای #سبب و #ابزار و #تلاش را میگیرد.
🔹️ دو تصویر همافزا: پروازِ ناممکن + ربایشِ کهربایی.
🔹️ تأکید بر نیروی «تو» و حذفِ منِ ناتوان.
🔹️ ادامهٔ معناییِ بیتِ قبل: از نور و شفا به جذب و پرواز.
✨ جمعبندی نهایی
شاعر «منِ ذره/بیمارِ فاقدِ توان» را در برابرِ «توِ خورشید/دوا/جاذبه» مینشاند: نور مرا پدیدار میکند، دوا مرا شفا میدهد، و جذبه مرا بیبالوپَر به پرواز میبرد.
نتیجه: تصویرِ فشردهای از راهِ عشقِ جذبی و توحیدی، از ناچیزی و رنج به ظهور و پرواز، تنها به قوّتِ «تو».
در هر دو بیت، شاعر نسبتِ عاشق و معشوق را از سه زاویه نشان میدهد:
🔹️ ذره در برابر خورشید (وابستگیِ وجودی)،
🔹️ بیمار در برابر دوا (وابستگیِ عاطفی)،
🔹️ کاه در برابر کهربا (وابستگیِ جذبی).
✨ تمام اینها در نهایت بیانگرِ یک سیرند: از ناچیزی و درد تا ربودهشدن در جذبهی او.
@aliebrahimpour_ir
هدایت شده از عقل یشمی خالخال پشمی
📌 لعن دشمنان #حضرت_زهرا در بیان آیتالله جعفر توسلی رحمهاللهعلیه:
🌺 «لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةالزهراء» را زیاد بگویید.
🍀اگر روزی ۱۳۵ بار بگویید، مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ (از جایی که گمان نمیبری) به شما #رزق میرسد.
🌸لعن کردن دشمنان #حضرت_فاطمه الزهرا علیهاالسلام به این عبارت: «لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء»، کنز است، از #گنج هم بالاتر است، خیلی راهگشا و پربرکت است.
🌺این از الطاف الهی به من است و این لعن را از کتابی نیاموختم.
🌸این لعن را زیاد بگویید و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را خطاب قرار دهید. مشکلات به صورت #اعجازآمیزی حل میشود.
🌼از این لعن برکاتی دیدم.
🍀این لعن، از طریق عارفانه به من رسیده است، نه اینکه کسی به من آموخته باشد. از خود اهل بیت (علیهم السلام) به من رسیده است که این لعن را به این نحو بگو. [این ذکر را حضرت بقیةاللهالاعظم #امام_زمان در شهر مدینهالنبی در باب جبرئیل به ایشان عنایت فرمودهند]
📚 در محضر عارف دارالشفا، ص۱۳
📎 eitaa.com/tavasolitabrizi/3550
📎 eitaa.com/tavasolitabrizi/149
📎 eitaa.com/HamidVahidi_ir/163
@aliebrahimpour_ir