حال ما خوب است از شما هم بهتر است بحمدالله،غلامپور. ۶۱/۲/۱۵

فرزندی دو ماهه در راه ، تو میدانی و اسمش را زینب یا محمد سلمان گذاشته بودی ..... دوستان علی به سفارش او هرگز زینب را تنها نگذاشتند ... پیش از رفتن برای خداحافظی نزد من آمد و این خبررا از همسرش شنیدم اما برای مانع شدن راهی نبود...

رفتی و حسرت دیدار به دلم گذاشتی.. همان گونه ای را که بوسیدم هنگام خداحافظی غرقه به خون و سرد و بی جان دیدم... گفتند باصورت به زمین افتادی...

رفتی و تماشای نگاهت به قیامت گذاشتی پس از ۷ ماه دخترش زینب بدنیا آمد🌸 ...ومادر به عشق علی اورا هزاران بار بوئید و گریست...و آنقدراز فقدان علی رنج برد تا در تیرماه ۱۳۶۸ در ۵۴ سالگی به فرزند شهیدش پیوست.

"در هوای چشم تو بختم ندارد اختری می روی اما هوایت می کند افسونگری در غروب رفتنت دامان من آتش گرفت آتشی خواهم که جانم را کند خاکستری گفته بودی آتش عشقت دل اغیار سوخت از تو می سوزم کنون، این هم مرام دلبری 🍃🥀🍃 @aligholampor37 نوروز سال 1402 🥀📿🥀 https://eitaa.com/joinchat/2462253367Cfda7e5655e