eitaa logo
🇵🇸شهیدعلی غلامپورمقدم🇮🇷 شهداءارزیابی سپاه منطقه ده تهران
155 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
509 ویدیو
7 فایل
آنچه از آنهابجا مانده تقدیم به یاران شهدا مستندات گردان حبیب بن مظاهرلشگر۲۷محمدرسول الله شرح حال عمر کوتاه شهدای پرسنل ارزیابی سپاه تهران اردیبهشت سال ۱۳۶۱ عملیات الی بیت المقدس، به قلم خواهرعلی @Hoora_41 @aligholampor37🆔
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣از دکتر داوود فرج زاده هم دانشگاهی شهید (استاد دانشگاه علوم پزشکی بقیة الله) 📝علی دانشجوی بسیار صادق و صبور ،بامعرفت ،خاکی و بی شیله ای بود ،چشمانی شوخ و لبانی خندان ،به طوری که تبسم شیرین آن هرگزاز خاطرم نمیرود،باهمه ی سختی هایی که برای آمدن به دانشگاه می‌کشید همیشه متبسم و آرام و صبور بود ،رئوف و‌دلسوز و‌مهربان و بانشاط منزلشان در جنوب غربی تهران منطقه ی خلیج بود و دانشگاه مان در منطقه شمال تهران،با دوچرخه کورسی در سرما و گرما و مسیر سربالایی و نفس گیر ،بزرگراهی که به ونک ختم می شد ،راندن دوچرخه کارآسانی نبود،اما علی قوی تر از سربالایی جاده ها و بزرگراه ها بود اویک قهرمان و در برابر مشکلات پهلوان بود واین توانمندی از اودر مقابل همه ی مشکلات بود!
3⃣از دکتر داوود فرج زاده (استاد دانشکده بهداشت و صنایع غذایی ) علی از عناصر فعال دانشکده بود و پس از آموزش نظامی وارد سپاه شد و ازدواج کرد و باشروع جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جبهه برود وابستگی به همسر زیاد بود و تازه متوجه شده بود همسرش باردارشده ،رفتن به جبهه انتخاب دشوار بود اینکه آینده ی فررندش چه خواهد شد ،چون خودش سختی های بسیاری کشیده بود و نمیخواست فرزندش در آینده ای توام باسختی داشته باشد و دوست داشت در تربیت و بزرگ کردن او سهیم باشد..‌روزی به منزل ما آمد برای مشورت ،که جبهه برود یانه ،او تنها امید خانواده اش بود...در نهایت گفت: «من باید در عملیاتی که در پیش است شرکت کنم شاید بعدا این توفیق وجود نداشته باشد.‌» پس از چندی خبر پیروزی رزمندگان تمام کشور و بلکه تمام دنیا را فراگرفت، ودرآن ایام خبر شهادت علی را شنیدم،..فکر اینکه فرزندی پس از شهادت پدرش بدنیا خواهد آمد ،مادرش .... هنوز نمیدانم چرا برای مشورت پیش من آمد؟!شاید میخواست به من و امثال من بگوید:تکلیف در هر شرایط تکلیف است و خانواده و همسر و فرزند نباید مانع انجام تکلیف شود. 📝🦋📝 @aligholampor37 📚📝📚
نوشته 2⃣مهندس جوادرادفر 📝همکار و هم دانشگاهی داستان ازدواج این شهید با تأکید ات مستحب مؤکد خبر ازدواج علی هم رسید و عجیب این بود که ایشان درعین در گیر بودن با مسئله ی ازدواج ،دغدغه ی مسئولیت های محوله را داشت و تا روز ازدواج انسانی پیگیر در حیطه ی شغلی خود بود و گویی اصلا موضوعی بنام ازدواج در فکر و ذهن ایشان نبود وتا روز ازدواج سرکار خود بود و برای رفتن به جبهه اسرار داشت تا جائیکه باایشان صحبت کردم که کمی از آسمانها پایین بیاید و بفکر امور شخصی خود باشد ولی او نگران بود مبادا بدلیل شرایط جامعه این امر دراین مقطع مورد رضای خداوند نباشد.۲ماه قبل از شهادت به مسئولین فشار می آوردند عازم جبهه شوند و آنها بدلیل ضرورت کاری ممانعت میکردند تا اینکه مسئولین را راضی کردند عازم جبهه شوند وعلی در پوست خود نمی گنجید و ازنظر من شبیه به حنظله غسیل الملائکه به شهادت رسید .
روزنامه اطلاعات؛ ۱۸ خرداد ۱۳۶۸ «نیویورک- خبرگزاری فرانسه: به مناسبت ارتحال امام خمینی، پرچم سازمان ملل متحد به مدت ۲۴ ساعت بر فراز ساختمان این سازمان به حال نیمه‌افراشته درآمد. خبرگزاری فرانسه گزارش داد، فرانسوا جیولیانی سخنگوی دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد: این تصمیم توسط اداره تشریفات سازمان اتخاذ شده است.» 🏴سالروز ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران تسلیت باد ▪️◾️◼️⚫️◼️◾️▪️ ✍ 🏴خوب شد که علی در این روزدر قیدحیات نبود ،آنقدر امام را دوست داشت که موقع سخنرانی امام گویی کر و لال میشد و‌رنگش پریده و چشمانش خیره به صفحه ی تلویزیون بی حرکت و ثابت می ماند طوریکه مادر میگفت مبادا علی سکته کرده چرا اصلا حرکت نمیکند! ...پس از سخنان امام ایشان به فکر فرو میرفت و در مورد مسائل مهم صحبتهای امام یادداشت مینوشت و گاهی نظر مارا میپرسید و بعد تحلیل میکرد.... 🌷بادرود به ارواح طیبه امام و شهدا🌷
سلام بر روح الله ✍علی اولین بار در سال ۱۳۵۵ درمحله ی سی متری جِی تهران محله ی امام زاده عبدالله، با شخصیت امام خمینی آشنا شد،اونموقع بردن اسم امام حکم ضدامنیتی داشت ،در همسایگی ما مرد نورانی و مؤمنی بود بنام محمد شیثی که ایشان خانواده ای محجب و مذهبی داشت،علی بااو در کارخانه ی زیمنس همکار بود و صبح زود باهم با سرویس کارخانه به محل کارشان میرفتند ودر طول راه ایشان از قیام حضرت امام خمینی برای علی می گفت،گاهی مأموران ساواک در اطراف منزل این مرد مؤمن نگهبانی میدادند...اولین عکس از امام را علی درسال ۵۶ در منزل مان روی دیوار نصب کرد و‌گفت ایشان مجتهد من هستن ،رساله ی احکام تهیه کرد و مارا به تقلید از امام خمینی دعوت کرد..آن موقع نمیدانستیم دنیا با فریادهای این مرد بزرگ دگرگون خواهد شد.. و علی سرباز جانفدای خمینی کبیر و نهضت جهانی او خواهدبود... بادرود به امام و شهدا🕊🌷🕊
رایحه ی خوش مثل غذای روح برای بهبود حال انسان و تفکر بهتر با برگ خوشبویی از خلقت آرامش را به خود هدیه کنیم 🎐🌸🎐 ⛲️بار آخر که با خانمش رفت مشهد برای دوستانش عطر گل محمدی سوغات آورد،وقتی از جبهه آوردنش موقع تدفین دوستانش همون عطرها رو ریختن روی سر و صورتش 🥀 ✨🥀✨ @aligholampor37 🕊🌷🕊
: ایام جشن و سرور اهل بیت با بچه های محله ایستگاه صلواتی داشتند و با تزئین و گلدان و کاغذ کشی و پارچه های رنگی یک گوشه ی کوچه را با تخت چوبی و صندلی های جوربه جور که هر کس یکی در منزل داشت ،جایگاه درست می کردند و به جشن و پایکوبی مشغول می شدند،مادران هم با تهیه ی نان شیرینی و نقل و شربت آبلیمو وشکلات سینی های پذیرایی برای آنها میفرستادند و کوچه با صدای خنده و شادی این نوجوانان غرق در شادی میشد. اینها همانهایی بودند که در محرم تکیه های دومتری بنا میکردند و هیئتهای ده نفره برپا میکردند🌹 @aligholampor37 🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
💥روزهای سختی بودو ترورها به اوج رسیده بود ،مسئولیت این ترورها بعهده ی کسانی بود که در آن زمان مشخص نبود نفوذی هستند. برای تشییع پیکر شهید بهشتی و ۷۲ تن که بدون غسل و کفن بودند و سوختگی شدید انفجار آنها به تکه ای جسم خشک و سیاه مبدل کرده بود ،آنقدر ملال آور بود که توان وصف آن نیست...درهمین شرایط سپاه به دیدار امام رفتند و علی به گفته ی خودش در گوشه ای فقط به امام نگاه میکرد که میگفت: «بهشتی یک ملت بود برای ملت ما،و شهادتش در مقابل مظلومیتش هیچ است» امام بغض را فرو میخورد و میگفت: «بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مُرد خارچشم دشمنان اسلام بود.» بابیان این مطالب ، باصدای هق هق گریه ی این جمعیت، فضای جماران آکنده از غمی میشد که جبران پذیرنبود. وی در شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در بمب‌گذاری در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. شادی روح پرفتوح شهید بهشتی و یارانش بخوانیم حمد و توحید و صلوات 🥀🕊🥀 @aligholampor37 🥀🕊🥀🕊🥀🕊
🍒آلبالو گیلاس میوه خوش طعم روزهای تابستانی که با ظاهر جذاب و سرخ به دل می نشیند. این میوه حاوی مقادیر قابل توجهی مواد مغذی ازجمله، ویتامین ها و املاح معدنی است که طی فرایندهای زیستی، باعث کاهش رادیکال های آزاد و افزایش توان سیستم دفاعی بدن می شوند، به این ترتیب خاصیت گیلاس، از سرطان، پیری سلول ها و التهابات مزمن و حملات قلبی و مشکلات عروقی پیشگیری می کنند ___________________________ سبک زندگی با شهدا فصل تابستان بود و مادر آلبالویی خریده بود تا مربا بپزد،در حین پاک کردن آن همگی کمک می کردیم تا هسته هارا خارج کنیم و یکی در میان هم از آن در دهان میگذاشتیم و میخندیدیم...از اول تا آخر این پروژه علی دائم این جمله را تکرار میکرد با گلوکز ،پروتئین نخورید.... ما نمیدانستیم چی میگه و توجه نمیکردیم...در آخر کار رضا یک آلبالو را نشان داد که در آن کرم سفید ریزی وول میخورد ...آن را پرتاب کرد و همگی خندیدیم،علی گفت من که گفتم با گلوکز ،پروتئین نخورید! 😂 گلوکز یعنی اون میوه🍒 پروتئین یعنی آفت آن🐛 😅 علی اصولاً کلمات را به سبک خودش با الفاظ علمی بیان میکرد .... (گلوکز نوعی قند و شکر شیمیایی خوراکی است) 🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒 @aligholampor37
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳۴سال زعامت و رهبری🇮🇷❤️🇮🇷 🌷چشم تموم کائنات سوي عنايت علي رهبر ما خامنه اي تحت حمايت علي رهبر فرزانه ما اي علي روزگار وارث خونهاي پاک و از خميني يادگار يا علي جان مقتداي من تويي ------------------------------------------ اون روز خونه ی پدرخانم علی بودم ،اونها نامزد بودن و علی برای سرکشی گاهی میامد اونجا،یکباره خبر ترور آقای خامنه ای از تلویزیون پخش شد،علاقه ی زیادی به ایشان داشتیم،آنقدر گریه کردم که علی نگرانم شد و آمد در گوشه ای که در خلوت خودم نشسته بودم،گفت چرا اینقدر بیقراری میکنی ،الان پزشکان در حال معالجه ی ایشان هستند ،دعا کن که بسلامت باشند،بجای گریه فقط دعا بخوان ....بعد با چهره ی محزون گفت من هم ایشان را دوست دارم اما نمیخوام برای ایشان گریه کنم چون مطمئنم که به فضل خدا خواهند ماند ... @aligholampor37 *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*- بمناسبت ترور نافرجام رهبر در6تیر سال 1360
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 باید تاسف خورد به حال جماعت مذهبی و انقلابی که از سخنان شهید بهشتی فقط عاشق بشویدش را یادگرفته اند و شنیده اند.... 📡باید پایان دهیم به این فاصله ی جهنمی طبقاتی .. ۱۵ماه بعداز پیروزی انقلاب🗣 امروز ۴۴سال بعداز انقلاب😭 💥@aligholampor37 چند روزی از زندگی مشترکش گذشته بود زمستان ۱۳۶۰سوخت مصرفی منازل نفت بود،برای تهیه نفت باید سرپرست خانوار به مسجد میرفت و بن نفت میگرفت،علی خیلی در محل کارش مشغول بود و اصلا فرصت اینطور کارها رو نداشت ،بن نفت و ارزاق را فقط به سرپرست خانوار میدادند،علی چندبار غروب با سختی و محدودیت زمانی به مسجد مراجعه کرد وموفق نشد بن دریافت کند،عصبانی بود و صف طویل مراجعه کنندگان اجازه ی ماندن به او نمیداد،خیلی متأثر شد وگفت :آیا مردم انقلاب کردند که اینطور با حقارت جلوی مسجد در صف نفت و ارزاق بایستند!؟آیا وقت این مردم هیچ اهمیتی ندارد؟!؟!
📝نکته:اجتناب از محرک‌ها به رفع خشم کمک زیادی می‌کند. اگر سریع عصبانی می‌شوید بهتر است محرک‌ها را تشخیص دهید و از آن‌ها دوری کنید. اگر با صحبت کردن با شخصی یا درباره‌ی موضوعی خاص تحریک می‌شوید تا زمانی که یاد نگرفته‌اید چگونه باید خشم‌تان را کنترل کنید، بهتر است با آن افراد یا موضوع خاص مواجه نشوید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ :گاهی وقتی علی عصبی میشد صدایش میگرفت و حنجره ش خفه میشد و نمیتوانست حرف بزنه،...ودرنهایت قبل از اینکه کار به جدال و نزاع و درگیری برسه ،از اون محیط خارج میشد یک گوشه ساکت می نشست و به یک گوشه خیره میشد ولی در مسائل غیرتی کوتاه نمی آمد و‌چنان به اونطرف نگاه میکرد که طرف فرار میکردواگر لازم می شد با چند ضربه فرد خاطی رو تنبیه میکرد. 📝📚📝 @aligholampor37 🌾🪴🌾🪴🌾🪴🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 صحبت های مهم سردار حاجی زاده؛ فرمانده هوافضای درباره عامل اصلی مشکلات کشور ✅ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ @aligholampor37 💫🪐💫🪐💫🪐💫 📝 :روزهای اول انقلاب بدلیل پاکسازی عوامل ساواک از ادارات و نیز بازخرید خدمت یا فرار عناصر رژیم پهلوی،کلیه ی ارگانهای دولتی نیاز به نیروی انقلابی داشتند و افراد تحصیلکرده بویژه دانشجویان امکان استخدام در هر یک از دوائر دولتی را داشتند،علیرغم اینکه علی از نیروهای مسلح دل خوشی نداشت اما در رسته ی استخدامی سپاه توسط هم دانشگاهی و همکارش درسپاه یعنی آقای رادفر معرفی و پذیرش شد و تعهد قلبی ایشان به امام و انقلاب ونیز سطح معلومات قوی واخلاق آرام او ، موجب شد جزو قوی ترین عناصر در کادر ارزیابی سپاه شود وظرف مدت کوتاهی به مدارج بالاتر ارتقا یابد. 📝مادر ساده بود و نمیدانست موقعیت علی را با همان لحن شیرین میگفت : علی جان پاسبان شدی ؟😅 🔰📚🔰📚🔰📚🔰📚🔰
📝من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم فارغ از خود شدم و کوس أناالحق بزدم همچو منصور خریدار سردار شدم غم دلدار فکنده است بجانم شرری که بجان آمدم و شهره بازار شدم در میخانه گشائید برویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم واعظ شهر که از پند خود آزارم داد از دم رند می آلوده مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم روح الله الموسوی الخمینی اولین عکسی که علی در سال ۱۳۵۸ به دیوار منزل مان نصب کرد و گفت ایشان امام خمینی مجتهد جمع الشرایط هستند و من مقلدشان هستم شما هم تحقیق کنید و زودتر مجتهد خودتان را معیّن کنید.
✍هرزمان کارش به بن بست می رسیدبه یک مکان خلوت پناه می برد ویا میزد به کوه و دشت از همون بالای کوه به زمین وآسمون با نگاهی عمیق خیره می شد و فکرمی کرد؛ و چه سری بود که آرام میگرفت و باز به دنیا لبخند میزد ! 💠🥀💠🥀💠🥀💠🥀 https://eitaa.com/aligholampor37
📝 تا سحر بیدار بود مطالعه میکرد وقتی اهل خونه بیدارشدن واسه سحری،جوری همه رو می خندوند که صدا ی قهقهه ی همه تو‌محل پیچیده بود ،انگار شب عروسیه... سوژه برای خندوندن همیشه داشت خودشم با چشماش میخندید و بالباش میگفت که فضا شاد بشه و همه بهشون خوش بگذره. @aligholampor37 🕊📿🕊📿🕊📿🕊
📝با دوستان دانشگاهیش جهادی کار بنایی خونه رو درسال ۱۳۵۸انجام میدادن و تند تند تموم میکردن شهید باقر یزدان پناه شهید حمیدرضا پور شیرازی شهید محسن خلیقی مهندس کریمیان افطار شد اومدن کمی نون و‌پنیر و‌چای شیرین .... طوری عادی رفتار میکردندانگار دارن چلوکباب میخورن ،آدم با نگاه بهشون کیف میکرد که با این همه خستگی بازم میگن و میخندن....اون روز دیوار حیاط واقعا ساخته شد ....بعداز چندبار خراب شدن...چون معمار محسن خلیقی بود.... همه شهید شدند🥀 @aligholampor37 🕊🎐🕊🎐🕊🎐🕊
سختی ها مقدمه ای بود برای گامهای بعدی و هیچوقت ندیدم که در مواجهه با مشکل عقب نشینی کند ، باهر آنچه در اختیار داشت به جنگ با مشکلات میرفت و طوری رفتار میکرد که انگار اول راهه و آن شکست را چنان نادیده میگرفت که بادیدن انگیزه ی او همه دوباره به وجد می آمدند و همراه او می شدند...نمونه ی این روحیه رو در ساختن دیوار حیاط منزل درسال ۵۹ که چندبار ساخت و براثر طوفان فروریخت ،اما دست آخر با مقاومت و پافشاری علی به کمک شهید محسن خلیقی همکلاسی دانشگاهیش ساخته شد(محسن قبل از علی سال ۶۰ در عملیات فتح المبین شهید شد) ✨💠✨ @aligholampor37
📝من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم فارغ از خود شدم و کوس أناالحق بزدم همچو منصور خریدار سردار شدم غم دلدار فکنده است بجانم شرری که بجان آمدم و شهره بازار شدم در میخانه گشائید برویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم واعظ شهر که از پند خود آزارم داد از دم رند می آلوده مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم روح الله الموسوی الخمینی اولین عکسی که علی در سال ۱۳۵۸ به دیوار منزل مان نصب کرد و گفت ایشان امام خمینی مجتهد جمع الشرایط هستند و من مقلدشان هستم شما هم تحقیق کنید و زودتر مجتهد خودتان را معیّن کنید.
روزنامه اطلاعات؛ ۱۸ خرداد ۱۳۶۸ «نیویورک- خبرگزاری فرانسه: به مناسبت ارتحال امام خمینی، پرچم سازمان ملل متحد به مدت ۲۴ ساعت بر فراز ساختمان این سازمان به حال نیمه‌افراشته درآمد. خبرگزاری فرانسه گزارش داد، فرانسوا جیولیانی سخنگوی دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد: این تصمیم توسط اداره تشریفات سازمان اتخاذ شده است.» 🏴سالروز ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران تسلیت باد ▪️◾️◼️⚫️◼️◾️▪️ ✍ 🏴خوب شد که علی در این روزدر قیدحیات نبود ،آنقدر امام را دوست داشت که موقع سخنرانی امام گویی کر و لال میشد و‌رنگش پریده و چشمانش خیره به صفحه ی تلویزیون بی حرکت و ثابت می ماند طوریکه مادر میگفت مبادا علی سکته کرده چرا اصلا حرکت نمیکند! ...پس از سخنان امام ایشان به فکر فرو میرفت و در مورد مسائل مهم صحبتهای امام یادداشت مینوشت و گاهی نظر مارا میپرسید و بعد تحلیل میکرد.... 🌷بادرود به ارواح طیبه امام و شهدا🌷
اگر یک لحظه تردید باعث شد بشود خدایا آن یک لحظه را نصیب مان کن 🥀🕌🥀 با بچه های محل برای برپایی هیئت جمع می شدند و از مادرانشان لباس مشکی شان را میخواستند. شبها باهم یکی می شدند و تا پاسی از شب در خدمت هیئت بودند .. نیمه شب به خانه می آمد مادر منتظرش بود و آرام در را برای علی باز می کرد ،بدون هیچ سر وصدا میخوابید ... نمیدانستیم خودش می شود ♦️⚫️♦️⚫️♦️ @aligholampor37
چله ی تابستون روزه بود گرمای سوزان و نبود امکانات از سر کار اومد دراز کشید مادر با بادبزن بادش میزد خنک بشه اینقدر خسته بودبیهوش بود از صدای بادبزن چشماش نیم نگاهی به مادر انداخت خجالت کشید و با لحن خواب و بیداری گفت نمیخواد دستت درد میگیره ولی مادر ادامه داد و اشک ریخت گفت عرق کردی گرمته، علی خوابش برد و دیگه جون چونه زدن نداشت ،گفتم بده من که دیگه بلند شد بهش بگی علی جان به حرفت گوش دادم بخدا ... تابستان ۵۹ 🍃🥀🍃
آن روزها سال ۵۷ شهید حسن نصرالله نبود اما مردی از تبار امیرالمؤمنین بود بنام روح الله سپاه به دیدارش رفت ،علی هم با آنهابود وقتی ازاو‌سؤال کردیم موقع حضور در محضر امام چه کرده گفت کنج خلوتی نشستم و با چشمهایم تا جائیکه میتوانستم نگاهش کردم چون او دنیا را تکان داده بود و بجای شعار و‌هیاهو دوست داشتم نگاهش کنم اورهبر جهان اسلام است ومن فرصتی برای دیدار مجدد ندارم این سخنان علی موقع دیدار رهبری حکیم انقلاب امروز هم در مورد سیدعلی تکرار می شود او رهبر جهان اسلام است❤️ @aligholampor37
سال،۵۵-۵۶ بود برای رفتن به مدرسه بعنوان خانواده ی سنتی روسری کوچک رنگی به سرداشتیم اما در داخل مدرسه با روسری اجازه ی ورود نداشتیم...مدرسه ی راهنمایی مظفرامیری در سی متری جی منطقه ده تهران .... سرایدار جلوی در می ایستاد و از دور اشاره میکرد روسری تو بردار مدیر گفته ممنوعه. نام مدیر محترم خانم منیره سلطانی حتی با معلمین مشاجره داشت سر حجابشون،خانم عباسی دبیر علوم و ریاضی چادری و‌محجب بود و کلی درگیر که دستور مقام والای فرح اجرا بشه .... و در همان روزها علی برای حجاب من و خواهرم در منزل جلسه میگذاشت که بگه حجاب لازمه برای خانم ها... و اما امروز.... @aligholampor37