مخاطب و کفن!
✍️ علی قربانی پور
در بحث تأثیر رسانه بر مخاطب در فرآیند انتقال پیام، نظریات قدیمی پیش از دهه ۱۹۷۰، مانند نظریه تزریقی یا گلوله جادویی، بر این باور بودند که مخاطب منفعل است و پیام رسانهای بدون هیچ واسطه یا دخالت، مستقیماً بر ذهن او تأثیر میگذارد. این نظریات، رسانه را بسیار قدرتمند و مخاطب را صرفاً پذیرنده پیام میپنداشتند.
در دهه ۱۹۵۰، لازارسفلد و کاتز با مطرح کردن نظریه انتقال دو مرحلهای پیام، این دیدگاه را به چالش کشیدند. آنها نشان دادند که افراد تأثیرپذیری یکسانی ندارند و پیامهای رسانهای از طریق رهبران فکری و اجتماعی بازتفسیر و منتقل میشوند. این آغاز تغییری بزرگ در مطالعات رسانه بود که در دهه ۱۹۷۰ با کار استوارت هال به اوج رسید.
استوارت هال در مقاله معروف خود رمزگذاری/رمزگشایی (Encoding/Decoding)، مفهوم مخاطب فعال را معرفی کرد. او معتقد بود که مخاطب منفعل نیست و پیام رسانهای را بر اساس زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تجربیات زیستی خود رمزگشایی میکند.
این رمزگشایی در سه سطح اتفاق میافتد:
1. خوانش ترجیحی: مخاطب پیام را دقیقاً همانطور که فرستنده قصد کرده است، میپذیرد.
2. خوانش مخالف: مخاطب پیام را کاملاً رد میکند.
3. خوانش چانهزنی: مخاطب بخشی از پیام را میپذیرد و بخشی را رد میکند.
پس از استوارت هال، پژوهشگرانی مانند جان فیسک و دیوید مورلی، این نظریه را گسترش دادند. فیسک، مخاطبان را بهعنوان مشارکتکنندگان فعال در فرآیند تولید معنا معرفی کرد و نشان داد که آنها میتوانند حتی در برابر پیامهای رسانهای قدرتمند مقاومت کرده و معانی جدیدی ایجاد کنند. دیوید مورلی نیز از طریق مطالعه روی برنامههای تلویزیونی نشان داد که تفسیر پیامها بهشدت به عوامل اجتماعی و فرهنگی وابسته است.
از نظریه مخاطب فعال میتوان نتیجه گرفت که پیامهایی که غیرصریح، خلاقانه و نمادین هستند، تأثیرگذاری بیشتری دارند. چرا که چنین پیامهایی مخاطب را در فرآیند معناسازی درگیر میکنند و او را وادار به تفکر و تفسیر میکنند.
اما اگر پیامها بیش از حد ساده، صریح یا دمدستی باشند، نه تنها تأثیری نمیگذارند، بلکه ممکن است مخاطب آنها را رد کند. برای نمونه، در فرهنگ ایرانی، نمادهای مرگ مانند کفن یا اعلامیه ترحیم، اگر در محیط یا زمان نامناسبی ارائه شوند، مخاطب را از پیام دور میکنند. این واکنش، بهویژه در جامعهای با حساسیتهای فرهنگی و مذهبی بالا، کاملاً قابل پیشبینی است.
مرگآگاهی مفهومی عمیق و تأثیرگذار در فرهنگ و ادبیات دینی ماست. در آموزههای شیعه نیز یاد مرگ، زیارت اهل قبور و توجه به پایان زندگی، ابزارهایی برای خودسازی و تهذیب نفس محسوب میشوند. اما برای انتقال این مفهوم به مخاطب امروزی، که روزانه با انبوهی از پیامهای رسانهای روبروست، نمیتوان از روشهای ساده و مستقیم استفاده کرد.
در برنامه تلویزیونی اخیر که قصد داشت مفهوم مرگآگاهی را به مخاطب منتقل کند، چندین اشتباه اساسی رخ داد:
1. این پیام در آیتم آخر یک برنامه گفتوگو محور با موضوعات متفرقه گنجانده شد؛ فضایی که با عمق و اهمیت پیام تناسبی نداشت.
2. ایده برنامه بهشدت ساده و غیرخلاقانه بود؛ بهطوریکه حتی مهمان برنامه نیز نتوانست با پیام ارتباط برقرار کند.
این رویکرد، نتیجه نادیده گرفتن مخاطب فعال است. مخاطب بر اساس تجربه زیستی و ویژگیهای فرهنگی خود پیام را تفسیر میکند و اگر پیام در زمان و مکان مناسبی ارائه نشود، آن را پس میزند. در فرهنگ ایرانی، نمادهای مرگ تنها زمانی تأثیرگذارند که در زمینههای خاصی مانند مراسم مذهبی، ادبیات عرفانی یا هنرهای تجسمی قرار گیرند و اگر بی مورد و در جایی غیر از خودش استفاده شوند، بسیاری از مردم، ان را پس میزنند و بد شگون میدانند. این الزاما به معنای غفلت آنها و دنیا طلبیشان نیست. باید دانست که مخاطب امروز منفعل نیست. او تنها پذیرنده پیام نیست، بلکه در فرآیند معناسازی نقشی کلیدی دارد. انتقال پیامهای عمیق نیازمند هنر، خلاقیت و توجه به زمینههای فرهنگی است. رسانهای که مخاطب را دستکم بگیرد و او را منفعل فرض کند، نه تنها از هدف خود بازمیماند، بلکه اعتبار خود را نیز از دست خواهد داد. برای اثرگذاری، باید به مخاطب احترام گذاشت و او را در فرآیند خلق معنا شریک دانست.
کانال عین قاف 👇👇👇
https://eitaa.com/alighorboo
فلسفه و امنیت
علی قربانی پور ✍️
در جهان امروز، روابط بین افراد، حکومتها، تمدنها و سیستمهای مختلف اجتماعی، چند لایه تر و پیچیده تر از گذشته شده است. مثلا در خصوص علم اقتصاد، ما به پدیده های جدیدی رسیده ایم که خاصیتهای مختلف و نوینی داشته و آفات و محاسن مختص خود را به ارمغان آورده اند. در سایر ساحات زندگی بشر نیز این پیچیده تر شدن، پیشرفته تر شدن و گسترش لایه های پدیده ها، امری طبیعی و از اقتضائات دوران مدرن است. یکی از ساحات مهم زندگی بشر، بحث حکمرانی است. حکمرانی و مدیریت جوامع مختلف بر عهده ی حکومتها با تفکرات و گرایشات مختلف است. مساله حکومت در زمان گذشته نیز بوده است، چیزی که الان دچار تغییر شده، ابعاد مختلف حکمرانی و سبک حکومتداری است. این مساله نیز مانند سایر مسائل، چند لایه ای و پیچیده تر شده. در حکومت، بخش امنیتی یکی از سخت ترین و حساس ترین نقاط است. یک حکومت، اگر از لحاظ امنیتی و نظامی دچار آسیب و ضعف باشد، جایی در جهان فعلی نخواهد داشت. عموما، وقتی از امنیت حرف میزنیم، بیشترین چیزی که در ذهن مخاطبان انعکاس میابد، بخش سخت افزاری امنیت و ابزارها و ادوات پیشرفته ی نظامی است. نکته ی بسیار مهم که باید ذیل تغییر تحولات شرایط جهان به آن توجه نمود، چند بعدی شدن مساله امنیت و ساحات نظامی است یا به عبارتی پیوست دار بودن سیاستهای امنیتی. هر سیاستگذاری امنیتی باید شامل بخشهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، با پیوستهای رسانه ای، فرهنگی، اجتماعی و.... همراه باشد. تکیه بر عملکرد اقتضایی و کوتاه مدت، آن هم با محوریت مطلق سخت افزار و جنگ سخت، پیروزی کوتاه مدت و ناپایدار را سبب خواهد شد. جوزف نای»، نظریهپرداز برجسته امنیت، در کتاب Soft Power (2004) بیان میکند، قدرت سخت (military force) بهتنهایی برای حفظ امنیت کافی نیست و لازم است که کشورهای مدرن از قدرت نرم نیز بهره بگیرند. استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، فرهنگی و اجتماعی میتواند قدرت یک کشور را بهطور پایدار تقویت کند.
با این وجود، وقتی قرار است راجع به مساله امنیت سیاستگذاری کرده و پیوستهای مختلف را لحاظ کنیم، صرفا نمیشود به قدرت سخت افزاری و مهارتهای نظامی تکیه کرد. چرا که فهم دقیق از مقولات فرهنگی، رسانهای، سیاسی و... به یک شناخت خوب و اندیشه ی قوی در رأس سیاستگذاری نیازمند است.
یکی از اسلام شناسان معاصر یعنی
سید حسین نصر، به طور ویژه بر نقش حکمت و فلسفه در حکمرانی تأکید میکند. او معتقد است که تصمیمگیریهای امنیتی باید بر پایه اصول اخلاقی و معنوی باشد، نه صرفاً بر اساس نیازهای لحظهای و آنی. در این نگاه، فلسفه اسلامی با تأکید بر عدالت و حکمت میتواند به عنوان مبنای اصلی سیاستهای امنیتی قرار گیرد. چیزی که در مبانی جمهوری اسلامی نیز بارها و بارها تاکید شده، تکیه بر اصل حکمت، عزت و مصلحت. اصل حکمت به معنای نگاه حکیمانه، جامع و دقیق به شرایط و توان تحلیل آینده از لحاظ فرصتها و تهدیدات است.
در این راستا، فلاسفهای چون «آیزایا برلین» و «کارل پوپر» نیز بهطور خاص تأکید کردهاند که اتخاذ تصمیمات در حوزههای امنیتی باید با تکیه بر شناخت دقیقتری از وضعیت اجتماعی، فرهنگی و فلسفی جوامع انجام شود. این دیدگاهها نشاندهنده اهمیت فلسفه در تحلیل و پیشبینی رفتارهای انسانها و کشورها در موقعیتهای بحرانی است.
به اسامی آثار زیر دقت کنید:
1.ملاحظات انتقادی بر مبانی معرفتشناسی م. حایری یزدی در فلسفه اسلامی
2.اسلام و غرب
3.فلسفه اسلامی ملاصدرا دربارهٔ وجود، عقل و شهود
4.اسلام هراسی. چالش پلورالیسم در قرن ۲۱
5.دایرةالمعارف فلسفه، علم و فناوری آکسفورد در اسلام
این عناوین، کتابهای تالیف شده توسط دکتر ابراهیم کالین هستند. دکتر ابراهیم کالین رییس اطلاعات و امنیت ترکیه، دکترای فلسفه اسلامی و از شاگردان سید حسین نصر و متاثر از فلسفه ملاصدراست. در نگاه اول کمی عجیب و غیر مرتبط به نظر می رسد اما با توجه به مقدمه فوق، میتوان دلیل انتخاب چنین فردی با چنین رزومه ای برای چنین پست حساسی را فهمید. آثار ابراهیم کالین، همچون فلسفه و سیاست اسلامی و اسلام و غرب، نشاندهنده تلاش وی برای پیوند دادن فلسفه اسلامی با مسائل معاصر است. کالین، بهویژه با توجه به تجربیات عملی خود در مدیریت امنیت ملی، معتقد است که یک جامعه باید بهطور همزمان از قدرت سخت و نرم برای حفظ امنیت استفاده کند. او بهطور خاص بر اهمیت اخلاق، حکمت و فلسفه در تصمیمگیریهای امنیتی تأکید دارد و آن را کلیدی برای مواجهه با تهدیدات پیچیده جهانی میداند. او این نگاه ها را تحت تاثیر استاد خود سید حسین نصر به دست آورده است.
ادامه:
بی تعارف میتوان دلیل بخشی از موفقیتهای اخیر ترکیه در منطقه و بین جهان اسلام(عرب و اهل سنت) را، سیاستهای دقیق و چند بعدی امنیتی دانست. توجه به پیوستهای فرهنگی و رسانه ای، توجه به اینکه چگونه باید ملتها را به سمت یک ایدئولوژی هدایت نمود و چگونه رفتاری در قبال پدیده های نو ظهور امنیتی داشت. بی اغراق میتوان گفت حتی پیوستهای این مسائل را در صنعت سریال سازی نیز وارد کرده اند. راه اندازی شبکهtrt فارسی نیز یکی دیگر از اقدامات دقیق و حساب شده ی اخیر دولت ترکیه بود. چیزی که متاسفانه جمهوری اسلامی همواره نسبت به آن غفلت و بی توجهی داشته است. در ماجرای سوریه و ظهور داعش، بیشترین هزینه را چه از بعد نیروی انسانی و چه مالی(که ضروری هم بود) جمهوری اسلامی برای پاکسازی منطقه از داعش پرداخت کرد. اما بهره برداری اقتصادی، رسانه ای و سیاسی را دیگران انجام دادند. میتوان مقایسه کرد، جمهوری اسلامی و ترکیه هرکدام به چه میزان برای به دست آوردن پایگاه اجتماعی بین مردم سوریه(مخالفان و موافقان دولت اسد) تلاش کردند، کدامیک موفق شدند. درحالی که اینجا و در جمهوری اسلامی پس از 15 سال، مجددا این رهبری است که باید بیاید و در تریبون رسمی برای مردم خود ایران، دلیل و ضرورت حضور نظامی در سوریه و مقابل داعش را تبیین کند، ترکیه با سیاستهای دقیق، خود را به عنوان منجی ملت سوریه و بزرگ جهان اسلام بازنمایی و همزمان تاریخ امپراتوری عثمانی را تبلیغ و ترویج میکند. بخش قابل توجهی از این مزیتها، نشأت گرفته از همان مطلب ابتدایی است، سیاستگذار امنیتی باید مشرف به ابعاد گوناگون باشد و تکیه ی مطلق بر امنیت سخت و قدرت سخت، خطایی بزرگ در راهبرد و استراتژی است. اکنون، امنیت دیگر به مفهوم صرفاً نظامی و استفاده از قدرت سخت محدود نمیشود. تحولات جهانی و پیچیدگیهای روزافزون مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ایجاب میکند که سیاستهای امنیتی کشورهای مختلف بهطور جامع و چندبعدی طراحی شوند. این نیاز به چند بعدی بودن سیاستهای امنیتی در شرایطی بیشتر احساس میشود که تهدیدات نوظهور در سطوح مختلف، از تهدیدات سایبری و اقتصادی گرفته تا تهدیدات فرهنگی و رسانهای، امنیت ملی کشورها را به چالش کشیده است، امید است که تصمیم گیران این عرصه در جمهوری اسلامی، به فکر تحولات اساسی و جدی افتاده و برای مدیریت شرایط، طرحی نو و جامع و متناسب در اندازند.
کانال عین قاف 👇👇👇👇
https://eitaa.com/alighorboo
🔴 عراقچی: فرمایشات مقام معظم رهبری {در مورد مذاکره} بر اساس نظر کارشناسی و منطق است نه لجبازی
🔸وزیر خارجه در سخنرانی در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن در همدان گفت: فرمایشات مقام معظم رهبری بر اساس نظر کارشناسی و منطق است نه لجبازی، دلیل کارشناسی و منطقی وجود دارد.
🔸هیچ کشوری زیر فشار و تحریم و تهدید وارد مذاکره نمی شود چون به معنی تسلیم است./ جماران
🇮🇷 @jamarannews
پزشکیان: کلام و پیام رهبر انقلاب فصلالخطاب رفتارها و سیاست ماست
قول میدهم با تمام وجود برای وحدت و انسجام تلاش خواهیم کرد. دشمنان ما را از شهادت نترسانند، شیرینترین چیز برای ما مرگ در راه حق است.
برادران و خواهران! هر اختلافی که تا الان داشتیم را باید کنار بگذاریم و دستبهدست هم دهیم تا مشکلات را با به میدانآوردن متخصصان و دانشمندان حل کنیم.
@dr_pezeshkian_1403✅️