هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم
شبیه هر خماری که پی پیمانه می گردد
میان صحن ها هر زائری مستانه می گردد
بنا بر رخصت شمس الشموسي شمس می آید
به دور گنبد این دختر دردانه می گردد
همیشه قبل مشهد قم ،همیشه بعد مشهد قم
کبوتر دائما دنبال آب و دانه می گردد
جوان و پير مشغول طواف مرقدش هستند
گدا قبل از گدایی گرد صاحب خانه می گردد
عنایت گر کند دیوانه عاقل می شود اینجا
تجلی گر کند هر عاقلی دیوانه می گردد
فقیری نیمهشب آمد حرم بعد از اذان هم رفت
پساز آن هرکه دیدش گفت که شاهانه میگردد
بیا و حضرت معصومه را دریاب حالا که
زیارت کردن زهرا نصیب ما نمی گردد
#علی_کاوند
#مدح #غزل
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@shahzade_moazzen333
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم
تو را بانوی خورشید و زمین و ماه می گویند
شفیع روز رستاخیز خلق الله می گویند
به خورشید و زمین و ماه هر یک نسبتی دادند
غلام و سینه چاک و خادم درگاه می گویند
چه شب هایی که در گوش ضریحت زائران تا صبح
بماند آنچه را 《بینی وَ بین الله 》می گویند
مریض و بی کس و درمانده و دلخسته و دل خون
رعیت مشکلات خویش را با شاه می گویند
چنان قبل از تشرف میدهی حاجات را ، مردم
همیشه حرف های خویش را در راه می گویند
چه سرّی هست بین فاطمه با تو که زائرها
سلامِ روبروی صحن را با آه می گویند
#علی_کاوند
#غزل #مدح
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@shahzade_moazzen333
بسم الله الرحمن الرحیم
موی تو به پیچ و تاب خفته
شب در پس این حجاب خفته
پس موی سیاه را بزن پس
{خورشید} پسِ نقاب خفته
در مردمک چشم تو دیدم
شیخی وسط شراب خفته
شمشیر دو سر به حالتی مست
در دست ابوتراب خفته
در معرکه بین ابروانت
ما بین گره عذاب خفته
در معرکه تا خودی نشان داد
شمشیر تو کوه را تکان داد
از مدح تو سیم و زر گرفتیم
جبریل شدیم و پر گرفتیم
ما دست تهی دراز کردیم
از دامن تو گهر گرفتیم
در محضر تیغ ابروی تو
یک عمر بهدست ، سر گرفتیم
لبخند زدی تضاد رخ داد
کوه نمک از شکر گرفتیم
در طرح ضریح چشم و مژگان
از فرشچیان نظر گرفتیم
یک شیشه گلاب ناب قمصر
در پاسخ این اثر گرفتیم
مستي شراب و ساغر عشق است
انگور ضریح حیدر عشق است
ای خال لبت خراج بغداد
قد قامت قامت تو شمشاد
سرچشمه گرفته از دو چشمت
مجموعه ی آب های آزاد
در هیچ کجای قلب قرآن
اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد
این کوفی خط گیسوانت
تمرین سیاه مشق استاد
در فلسفه ی چشم تو ماندند
فارابی و شیخ و " میرداماد"
نقاشی گیسوی تو بگذاشت
حسرت به دل جناب " بهزاد "
مست دم ذوالفقار گردید
مانند دلم خمار گردید
از اول ماجرا نوشتیم
بر تارک ماسوا نوشتیم
ای نام تو نقطه اول خط
تا آخر خط تو را نوشتیم
گفتند خدا علی شنیدیم
گفتند علی خدا نوشتیم
یک روز تو را خدا سرودیم
یک روز دگر جدا نوشتیم
سنگینی نام تو سبب شد
اینقدر هجا هجا نوشتیم
تنها به خدا ظهر تو هستی
"کیف بشر" بشر تو هستی
#علي_کاوند
#ترکیب_بند
#مدح
#غدیر_خم
#امیرالمومنین_علیهالسلام
#امام_زمان
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
موی تو به پیچ و تاب خفته
شب در پس این حجاب خفته
پس موی سیاه را بزن پس
{خورشید} پسِ نقاب خفته
در مردمک چشم تو دیدم
شیخی وسط شراب خفته
شمشیر دو سر به حالتی مست
در دست ابوتراب خفته
در معرکه بین ابروانت
ما بین گره عذاب خفته
در معرکه تا خودی نشان داد
شمشیر تو کوه را تکان داد
از مدح تو سیم و زر گرفتیم
جبریل شدیم و پر گرفتیم
ما دست تهی دراز کردیم
از دامن تو گهر گرفتیم
در محضر تیغ ابروی تو
یک عمر بهدست ، سر گرفتیم
لبخند زدی تضاد رخ داد
کوه نمک از شکر گرفتیم
در طرح ضریح چشم و مژگان
از فرشچیان نظر گرفتیم
یک شیشه گلاب ناب قمصر
در پاسخ این اثر گرفتیم
مستي شراب و ساغر عشق است
انگور ضریح حیدر عشق است
ای خال لبت خراج بغداد
قد قامت قامت تو شمشاد
سرچشمه گرفته از دو چشمت
مجموعه ی آب های آزاد
در هیچ کجای قلب قرآن
اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد
این کوفی خط گیسوانت
تمرین سیاه مشق استاد
در فلسفه ی چشم تو ماندند
فارابی و شیخ و " میرداماد"
نقاشی گیسوی تو بگذاشت
حسرت به دل جناب " بهزاد "
مست دم ذوالفقار گردید
مانند دلم خمار گردید
از اول ماجرا نوشتیم
بر تارک ماسوا نوشتیم
ای نام تو نقطه اول خط
تا آخر خط تو را نوشتیم
گفتند خدا علی شنیدیم
گفتند علی خدا نوشتیم
یک روز تو را خدا سرودیم
یک روز دگر جدا نوشتیم
سنگینی نام تو سبب شد
اینقدر هجا هجا نوشتیم
تنها به خدا ظهر تو هستی
"کیف بشر" بشر تو هستی
#علي_کاوند
#ترکیب_بند
#مدح
#غدیر_خم
#امیرالمومنین_علیهالسلام
#امام_زمان
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333