👈آیات تحول‌گرا (۲) ✍️علی خادمی آیات ۱۵۱ و ۱۵۲ سوره انعام: قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ. 🔹دو نفر از طايفه خزرج به نام اسعد بن زراره و ذكوان بن عبدقيس، به مكه آمده بودند تا از مردم آنجا پيمانى بر ضد طايفه اوس كه از رقيبان و دشمنان سرسخت خزرج در مدينه بودند بگيرند. 🔸آنها به خانه عتبة بن ربيعه وارد شدند و منظور خود را از سفر به مكه براى او توضيح دادند. 🔹عتبه در پاسخ آنها گفت: شهر ما از شهر شما دور است، مخصوصاً در اين ايام، گرفتارى تازه‌اى پيدا كرده‌ايم كه ما را سخت به خود مشغول داشته؛ بنابراين توان يارى شما را نداريم. 🔸اسعد پرسيد: شما در حرم امن زندگى مى‌كنيد، گرفتارى‌تان چیست؟ عتبه گفت: مردى در ميان ما ظهور كرده كه مى‌گويد: رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هستم. عقل ما را ناچيز مى‌داند و به خدايان و بت‌هاى ما بد مى‌گويد؛ اجتماع ما را پراكنده کرد و جوانان ما را فاسد نموده است. 🔹اسعد پرسيد: او از كدام خانواده است؟ عتبه گفت: فرزند عبدالله، و فرزند زاده عبدالمطلب است و اتفاقاً از خانواده شريفى است. 🔸اسعد و ذكوان به فكر فرو رفتند و به خاطرشان آمد كه از يهود مدينه شنيده بودند كه به همين زودى، پيامبرى در مكه ظهور خواهد كرد و به مدينه هجرت خواهد نمود. 🔹اسعد با خود گفت: نكند اين همان كسى باشد كه يهود از او خبر مى دادند. سپس رو به عتبه كرد و پرسيد: او الآن كجا است؟ 🔸عتبه گفت: او و پيروانش هم اكنون در دره‌اى از كوه، محاصره شده‌اند و تنها در موسم حج و عمره ماه رجب، مى‌توانند در مسجد الحرام و در ميان جمعيت ظاهر شوند. او الآن به مسجد الحرام آمده، اما اگر مى خواهى به آنجا بروى، به سخنان او گوش فرا نده و حتى يك كلمه با او حرف نزن؛ چون او ساحر زبردستي است. 🔹اسعد به عتبه گفت: من چاره‌اى ندارم، مُحرِم شده‌ام و بايد طواف خانه كعبه كنم. او هم كه در آنجا نشسته است، تو به من مى‌گويى من به او نزديك نشوم، پس چه كنم؟ 🔸عتبه گفت: مقدارى پنبه در گوش‌هاى خود قرار بده، تا سخنان او را نشنوى! 🔹اسعد وارد مسجد الحرام شد، در حالى كه هر دو گوش خود را با پنبه بسته بود و مشغول طواف خانه كعبه شد؛ پيامبر(صلى الله عليه وآله) نیز با جمعى از بنى‌هاشم، در حجر اسماعيل نشسته بودند. 🔸اسعد نگاهى به پيامبر(ص) انداخت و به سرعت گذشت. در دور دوم طواف، با خود گفت: هيچ كس احمق‌تر از من نيست؛ آيا مى‌شود چنين داستان مهمى در مكه بر سر زبان‌ها باشد و من از آن باخبر نباشم و قوم خود را در جريان نگذارم! لذا پنبه‌ها را از گوش بيرون آورد و نزد پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) رفت و پرسيد: تو ما را به چه چيز دعوت مى‌كنى؟ 🔹پيامبر(صلى الله عليه وآله) به آرامى فرمود: به شهادت بر يگانگى خدا و اينكه من فرستاده او هستم، و نيز شما را به اين كارها دعوت مى كنم...». سپس آيات 151 تا 152 سوره انعام كه مجموعه‌اى از ده دستور جامع و کابردی اجتماعى_اخلاقى است را براى او تلاوت فرمود. 🔸هنگامى كه اسعد اين آيات روح‌پرور را كه با فطرتش آشنا بود شنيد، به كلى منقلب شد و فرياد زد: «اشهد ان لا اله اِلاّ اللّه و اشهد انَّ محمّداً رسول الله». 🔹سپس افزود: اى رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد. من اهل يثرب و از طايفه خزرج هستم، روابط ما با برادرانمان از طايفه اوس، بر اثر جنگ‌هاى طولانى به كلى از هم گسسته و شايد خداوند به كمك تو، آن پيوند گسسته را برقرار سازد. ما وصف تو را از طايفه يهود مدينه شنيده بوديم كه از ظهور تو بشارت‌ها مى‌دادند. اميدواريم كه شهر ما، هجرت‌گاه تو گردد؛ زيرا يهود از كتب آسمانى خود چنين به ما خبر داده‌اند. من براى بستن پيمان جنگى بر ضد دشمنان آمده بودم؛ ولى خداوند مرا به پيروزى بزرگترى نايل كرد. 🔸رفيق او ذكوان نيز مسلمان شد و هر دو از رسول خدا (ص) تقاضا كردند مُبلّغى همراه آنان به مدينه بفرستد تا به مردم، قرآن تعليم دهد و آنها را به سوى اسلام دعوت نمايد و آتش جنگ قدیمی نیز خاموش گردد. 🔹پيامبر نیز جوانی به نام مصعب بن عمير را همراه آنان به مدينه فرستاد و از آن زمان، پايه‌هاى اسلام و هجرت آن حضرت در مدينه گذارده شد. 📚اِعلام الوری، ص۵۶؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۹. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۳) ✍️علی خادمی سوره زلزال، آیه ۷ و ۸: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ / وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خير انجام دهد، آن را می‌بيند / و هر كس هم‌وزن ذرّه‏اى كار بد كرده، آن را می‌بيند. 🔹درباره اهمیت این دو آیه کوتاه همین بس که رسول‌خدا ص آنها را به «الجامعة الفاذة» نامگذاری نمودند. یعنی ضمن جامعیت در معنا، یگانه و بی‌همتا نیز می‌باشند. 🔸به همین جهت، ماجراهای شگفت‌انگیزی درباره تأثرگذاری این یک سطر از قرآن نقل شده است. سیوطی، عالم پرتالیف اهل‌تسنن، چند نمونه از آنها را نقل کرده که دو مورد را ذکر می‌کنیم: ۱. صعصعة بن معاویة، عموی فرزدق، خدمت رسول‌خدا ص رسید و حضرت این دو آیه برایش قرائت نمودند. صعصعه که از شنیدن آنها منقلب شده بود، گفت: کافی است برای من، دیگر باکی ندارم اگر غیر از این آیات را نشنوم. ۲. زید بن أسلم نیز می‌گوید: پیامبر ص، این دو آیه را در جمعی قرائت نمودند که یک اعرابی بلند شد و دستش را بر سر نهاد و چند بار فریاد می‌زد: ای وای بر من. رسول‌خدا ص این تأثیر را نشانه ایمان آن اعرابی معرفی نموده و فرمودند: «لقد دَخَلَ قَلبَ الأعرابیِّ الإیمانُ؛ به درستی که ایمان داخل در قلب این اعربی شد». ‏ 📚الدر المنثور، ج۶، ص۳۸۱ و ۳۸۲. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۴) ✍️علی خادمی سوره ذاریات، آیه ۲۲: وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده می‌شود. 🔹زمخشرى در تفسير كشاف، از اصمعى‏ نقل می‌كند كه از مسجد بصره بيرون آمدم، ناگهان چشمم به يك عرب بيابانى افتاد كه بر مركبش سوار بود. 🔸وقتى با من روبرو شد گفت: از كدام قبيله‏‌اى؟! گفتم: از بنى اصمع. گفت: از كجا می‌آيى؟ گفتم: از آنجا كه سخن خداوند رحمان (قرآن) را می‌خوانند. گفت: براى من هم بخوان! 🔹من هم آياتى از سوره ذّاريات را براى او تلاوت كردم. تا به آيه‏ *وَ فِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ‏* رسيدم، گفت: كافى است! 🔸برخاست و شترى را كه با خود داشت نحر كرد و گوشت آن را ميان نيازمندان تقسيم نمود و شمشير و كمانش را نيز شكست و كنار انداخت و رفت. 🔹اين داستان گذشت، تا اینکه وقتی با هارون‌الرشيد به زيارت خانه خدا رفتم و مشغول طواف بودم، ناگهان ديدم كسى با صداى آهسته مرا فرا می‌خواند، نگاه كردم، ديدم همان مرد عرب است؛ لاغر شده و رنگ صورتش پريده است. پيدا بود كه عشقى آتشين بر او چيره گشته و او را بى‌قرار ساخت. 🔸وقتى مرا ديد، سلام كرد و گفت: بار ديگر همان سوره ذاريات را برايم بخوان! هنگامى كه به همان آيه رسيدم، فريادى كشيد و گفت: ما وعده خداى خود را به خوبى يافتيم. 🔹سپس گفت: آيا بعد از اين هم آيه‏‌اى هست؟ من هم آيه بعد را خواندم‏: *فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌ‏* بار ديگر صيحه‏‌اى زد و گفت: «يا سُبْحانَ اللّهِ مَنْ ذَا الذّى اغْضَبَ الْجَليلَ حَتَّى الْجَئُوهُ الى‏ الْيَمينِ : به راستى عجيب است، چه كسى خداوند جليل را به خشم آورده كه اينگونه سوگند ياد می‌كند. آيا سخن او را باور نكردند كه ناچار شده قسم بخورد؟!». 🔸اين جمله را سه بار تكرار كرد و بر زمين افتاد و روح از بدنش جدا شد! 📚الکشاف، ج۴، ص۲۳. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۵) ✍️علی خادمی سوره نور، آیه 52: وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُون‏ و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين كسانى همان پيروزمندان واقعى هستند. 🔹قُرطُبی، مفسر مشهور اهل تسنن (درگذشته ۶۷۱ ق) می‌نویسد: در زمان یکی از خلفای اول، یکی از کشاورزان روم وارد مسجد نبوی شد و شهادتین بر زبان جاری کرد. 🔸خلیفه علت اسلام آوردن او را پرسید. وی نیز اسلامش را مدیون شنیدن یکی از آیات مهم قرآنی دانست و چنین گفت: من بسیاری از کتاب‌های پیامبران پیشین از جمله تورات و انجیل و زبور را خوانده ام. روزی از یکی اسرایی که مسلمان بود، آیه عجیبی شنیدم؛ آیه‌ای که همه معارف تورات و انجیل و... را در خودش جمع نموده بود. جامعیت آیه باعث شد یقین کنم که از طرف خداوند نازل شده است و لذا اسلام آوردم. 🔹خلیفه پرسید: منظورت کدام آیه است؟ وی نیز آیه فوق را برایش خواند. 📚الجامع لأحكام القرآن، ج‏12، ص295. 🔸این آیه، فائزون را دارای سه ویژگی مهم معرفی کرده است: اطاعت خدا و پيامبر، خشيت و تقوى. 🔹به گفته برخی از مفسران، اطاعت يك معناى كلى است که خشيت، شاخه درونى آن است و تقوى، شاخه بيرونى اش محسوب می‌گردد. 📚تفسير نمونه، ج‏14، ص523. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۶) جوان استرالیایی ✍️علی خادمی آیات ۳ تا ۶ سوره جاثیه: 💠إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنينَ/ وَ في‏ خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ/ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْريفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ/ تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ. 💠بى‌شكّ در آسمان­‌ها و زمين نشانه‏‌هاى (فراوانى) براى مؤمنان وجود دارد./ و نيز در آفرينش شما و جنبندگانى كه (در سراسر زمين) پراكنده ساخته، نشانه‏‌هايی است براى اهل يقين./ و نيز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و بارانى) كه خداوند از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را بعد از مردنش حيات بخشيده و همچنين در وزش بادها، نشانه‏‌هاى روشنى است براى گروهى اهل تفكر./ اينها آيات خداوند است كه ما آن را به حقّ بر تو تلاوت مى‌كنيم؛ اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند، به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مى‌آورند؟  🔹یک جوان استرالیایی که در سال­‌های اخیر مشرّف به اسلام شد، سبب هدایت خود را آیاتی از قرآن معرفی کرده است. 🔸نکته قابل تأمل درباره قصه این جوان این است که خانواده او که اصالتی مسیحی داشتند؛ کافر و منکر هرگونه دین و آیینی شده بودند و فرزند خود را نیز تشویق به لامذهبی می­‌کردند. 🔹خلاصه ماجرا او را از زبان خودش بشنویم: پدر و مادرم مرا یک کافر بار آورده بودند، آنها از لحظه­‌لحظه کلیسا رفتن خود توسط خانواده­شان متنفر بودند و به همین دلیل، از لحظه تولد من، این عقیده را در وجود من نهادینه کردند که بعد از مرگ، از بین می‌روی و هیچ خدا و آخرتی وجود ندارد و همه اینها توهم است. 🔸بنابراین من هم یک کافر بودم. سؤالاتی در ذهنم بود که وقتی آنها را از کشیشان مسیحی پرسیدم، پاسخ قانع­‌کننده دریافت نکرده بودم. 🔹بعد که با چند مسلمان آشنا شدم، سؤالاتم را از آنان می­‌پرسیدم و پاسخ­‌های خوبی به من می­‌دادند. 🔸چیزی که مرا تکان داد این بود که هر بار سؤالی می‌پرسیدم، مستقیم جواب نمی‌دادند؛ بلکه قرآن را برمی‌داشتند و می‌گفتند: برادر، این را بخوان. من نیز جواب سؤال‌هایم را در این کتاب عجیب می‌یافتم. 🔹روزی از یکی از برادران مسلمان پرسیدم: چرا نظر خودت را در مورد سؤال من نمی‌گویی؟ او گفت: چطور می‌توانم نظری داشته باشم در حالی ‌که خداوند در قرآن جواب داده است. 🔸این حرف خیلی روی من تأثیر گذاشت. شروع به خواندن قرآن کردم و متوجه شدم خواندن قرآن مانند خواندن یک داستان نیست؛ احساس کردم یک نفر به من فرمان می‌دهد؛ یک نفر مرا هدایت می‌کند. 🔹نتیجه آن تحقیقات این شد که انگار لبه یک بلندی، آماده پریدن بودم و تنها نیاز به یک هل­ دادن کوچک داشتم. لذا از خداوند تقاضای نشان­ دادن نشانه­‌ای برای گرفتن تصمیم جدی جهت مسلمان­ شدن داشتم. 🔸دوباره شروع به خواندن قرآن کردم و یک­‌دفعه آیه‌ای با این مضمون را مقابل چشمهایم دیدم: «ای کسانی از شما که تقاضای نشانه می‌کنید، آیا به قدر کافی به شما آیات و نشانه‌های خود را نشان نداده‌ایم؟ به اطراف خود بنگرید، به ستاره‌ها نگاه کنید، به خورشید بنگرید و آب را ببینید، اینها نشانه‌هایی برای افراد داناست». 🔹با خواندن این آیه، ترس تمام وجودم را گرفت، به طوری که ملحفه را روی سرم کشیدم و خود را به خواب زدم؛ چون باورم نمی‌شد این همه متکبر بوده باشم و از خداوند تقاضای یک نشانه مخصوص برای خودم کرده باشم؛ در حالی که تمام نشانه‌های خدا، در این جهان و مخلوقات است و همه اینها برای ما نشانه‌های خداست. 🔸حدود شش ماه از تحقیق من درباره اسلام می‌گذشت و تصمیم گرفتم بروم و شهادتین را بگویم؛ اما معنای این کلمات را نمی‌دانستم. 🔹در مسجد شهادتین را گفتم و تمام ترس با گفتن آن در وجودم ناپدید شد و احساس کردم یک نفر دوش آب سردی بالای سرم گرفت و مرا شستشو داد و کاملاً تمیز شدم. 📚خبرگزاری ابنا، 3/مهر/1396، کد خبر: 3645801. 🔸در پایان یادآوری می‌شود که در مصاحبه فوق، آدرس آیه مورد نظر بیان نشده بود و جوان تازه‌مسلمان فقط مضمون آن را گفت. نگارنده بعد از دقت لازم، منظور او را آیات فوق تشخیص داده است. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۷) ✍️علی خادمی سوره فرقان، آيه 13: 💠إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً؛ 💠چون آتش، آنان (تكذيب كنندگان رستاخيز) را ببيند از مكانى دور، آواز خشم و خروشيدن آن را بشنوند و چون از جهنم در جايى تنگ انداخته شوند، در حالى كه به هم با زنجيرهاى آتشين بسته شده‏ باشند در آنجا فرياد هلاكت بر آورند. 🔹در بصره زنی بود به نام «شعوانه‏» كه معمولا، مجالس فساد از او خالى نبود. روزى با چند كنيز به جايى می‌رفت تا به در خانه مردى زاهد و واعظ رسيد كه خروش و فريادى از آن خانه بلند بود. 🔸كنيزى را به درون خانه فرستاد تا ببيند چه خبر است، ولى كنيز برنگشت و كنيز دوم را فرستاد، او نيز برنگشت؛ تا آنكه خود وارد خانه شد تا ببيند جريان چيست؟ 🔹وقتى به اندرون خانه رسيد، ديد آن مرد صالح واعظ، بالاى‏ منبر است و آيه فوق را تفسير می‌كند. وقتى اين زن معناى آيه را فهميد و از شدت عذاب جهنم آگاهى پيدا كرد، در او سخت اثر كرد و صدا زد يا شيخ! اگر من توبه كنم، خداوند توبه مرا می‌پذيرد؟ 🔸شيخ گفت: خداوند می‌آمرزد گر چه گناهانت مثل گناهان «شعوانه» باشد. زن هم گفت: من همان «شعوانه» هستم كه توبه می‌كنم و ديگر گناه نمی‌كنم. 🔹اين زن توبه كرد و غلامان و كنيزان خود را آزاد كرد و صومعه‏‌اى ساخته و در آنجا مشغول عبادت شد و سال‌هاى بسيارى، رياضت كشيد تا سوخته و گداخته شد. 🔸روزى مشغول شستشوى خود بود، نگاه كرد، بسيار لاغر و گداخته شده، گفت: آه! كه در دنيا اين چنين زار و نزار شدم! نمی‌دانم در آخرت، حالم چگونه خواهد بود؟ پس آوازى شنيد كه: اى شعوانه! از درگاه ما بيرون نرو و همچنين ملازم درگاه ما باش تا ببينى كه فرداى قيامت، حال تو چگونه خواهد بود. نیامد بدین در کسی عذرخواه که سیل ندامت نشستن گناه 📚معراج السعاده، ص۶۸۵. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۸) پیرزن مسیحی و فرزندش ✍️علی خادمی 💠سوره شورى، 52: «... ما كُنْتَ تَدْرِی مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا»؛ تو پیش از این نمى‌دانستى كتاب و ایمان چیست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار دادیم كه به وسیلهٔ آن، هر كس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‌كنیم. 🔹زكریا بن ابراهیم می‌گوید: من ابتدا نصرانى بودم، سپس اسلام آوردم و به حج رفتم و در مكه خدمت امام صادق ع رسیدم و عرض كردم: من نصرانى بودم و مسلمان شده‏‌ام. 🔸حضرت فرمود: از اسلام چه دیدى؟ گفتم: این سخن خداى تعالى را: «... ما كُنْتَ تَدْرِی مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا». 🔹حضرت فرمود: به‏ درستی که خداوند تو را راهنمایى كرده است. آنگاه پس از اینکه سه مرتبه دعا کردند خدایا هدایتش كن، به من فرمود: پسرم، هر‏چه می‌خواهى بپرس. 🔸عرض كردم: پدر، مادر و خانواده‏‌ام نصرانى هستند و مادرم نیز نابیناست. آیا من همراه آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم؟ فرمود: آیا آنها گوشت خوک می‌خورند؟ عرض كردم: نه. فرمود: اشكالى ندارد. 🔹سپس ادامه دادند: مواظب مادرت باش و با او خوش‏‌رفتارى كن و چون از دنیا رفت، کارهای دفن او را به دیگرى وامگذار؛ خودت اقدام كن. همچنین تذکر دادند: به كسى نگو كه نزد من آمده‏‌اى، تا اینکه در منا نزد من بیایى، إن‌ شاء اللّه تعالى. 🔸زكریا می‌گوید: در منا خدمت امام ع رسیدم، درحالى‌كه مردم اطرافش را گرفته بودند و او مانند آموزگار كودكانى بود كه گاهى این و گاهى آن سؤال می‌كرد. وقتی به كوفه رفتم، نسبت به مادرم مهربانى كردم و خودم به او غذا می‌دادم و لباس و سرش را نظافت می‌كردم و خدمتكارش شده بودم. 🔹مادرم به من گفت: پسرم، تو زمانى كه دین مرا داشتى، چنین رفتارى با من نمی‌كردى. این چه رفتارى است كه از تو می‌بینم؟ گفتم: مردى از فرزندان پیغمبر، به من اینطور دستور داده است. مادرم گفت: آن مرد پیغمبر است؟ گفتم: نه، بلكه پسر پیغمبر است. گفت: نه، آن مرد، خود پیامبر است؛ زیرا دستورى كه به تو داده است، از سفارش‏‌هاى پیامبران است. گفتم: مادر جان، پس از پیامبر اسلام، پیامبرى وجود ندارد؛ آن شخص پسر پیامبر است. مادرم گفت: دین تو بهترین دین است، آن را به من تعلیم بده. 🔸من نیز اسلام را به او عرضه داشتم و او مسلمان شد و برنامهٔ اسلام را به او آموختم. نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا را خواند و در همان شب، حالش بد شد و به من گفت: پسرم، آنچه به من آموختى، دوباره بیاموز تا آنها را تكرار كنم. من گفتم و او نیز اقرار كرد و در همان حال از دنیا رفت. 🔹چون صبح شد، مسلمانان آمدند و او را غسل دادند و من خود به جنازهٔ او نماز خواندم و او را در قبرش گذاشتم. 📚اصول کافی، ج2، ص160. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۹) ✍️علی خادمی سوره حدید، آيه ۱۶: 💠أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون‏؛ 💠آيا وقت آن نرسيده است كه دل‌هاى مؤمنان، در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلب‌هايشان قساوت پيدا كرد؛ و بسيارى از آنها گنه‌كارند‌. 🔹یکی از راویان حدیث از امام صادق ع، فضیل به عیاض است. اصالتاً سمرقندی و از زاهدان معروف بود. 🔸در آغاز کار، راهزن خطرناکى بود که همه مردم از او وحشت داشتند. عشق به معشوقه غیرشرعی، فضیل در پرتگاه دیگر سقوط قرار داده بود. عشق سوزان معشوقه، «فضیل» را وادار کرد که شب‌هنگام از دیوار خانه او بالا برود و به هر قیمتى که شد، به وصال او نائل گردد. 🔹مشغول بالا رفتن از دیوار بود که از خانه همسایه، صدای تلاوت قرآن به گوش می‌رسید. همین که آیه «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ» به گوش عیاض رسید، تکانی خورد و اندکى فکر رفت: «این کیست که سخن می‌گوید؟ به چه کسى این پیام را مى‌دهد؟ به من مى‌گوید: اى فضیل، آیا وقت آن نرسیده است که بیدار شوى؟ از این راه خطا برگردى؟ از این آلودگى خود را بشویى و دست به دامن توبه بزنى؟». 🔸ناگهان صداى «فضیل» بلند شد و صدا زد: «بَلى وَ اللّهِ قَدْ آنَ، بَلى وَ اللّهِ قَدْ آن؛ به خدا سوگند وقت آن رسیده است، به خدا سوگند وقت آن رسیده است». 🔹فضیل تصمیم نهایى خودش را گرفت، از دیوار فرود آمد و به خرابه‌اى وارد شد که جمعى از کاروانیان آنجا بودند. درباره زمان حرکت مشورت مى‌کردند. یک نفر گفت: امشب برویم. نفر دیگر گفت: فردا برویم؛ چون ممکن است فضیل راه را بر ما ببندد و ما را غارت کند. 🔸فضیل که در آتش ندامت و شرمندگی از گذشته سیاهش می‌سوخت، آنان را آرام کرد که آسوده باشید، فضیل دگرگون شده است! فضیل خود را سخت ملامت می‌کرد که چه انسان بدى هستم! این چه شقاوتی است که به من روی آورده؟ در دل شب، به قصد گناه از خانه بیرون آمدم و گروهی از مسلمانان نیز از بیم من، به کنج این خرابه گریخته‌اند! 🔹روى به سوى آسمان کرد و این سخنان را بر زبان جارى ساخت: «اللّهُمَّ إِنِّى تُبْتُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْتُ تَوبَتِى إِلَیْکَ جِوارَ بَیْتِکَ الْحَرامِ...؛ خداوندا، من به سوى تو بازگشتم و توبه خود را این قرار مى‌دهم که پیوسته در جوار خانه تو باشم. خدایا از بدکارى خود در رنجم و از ناکسى در فغانم. درد مرا درمان کن، اى درمان‌کننده همه دردها! اى پاک و منزه از همه عیب‌ها! اى بى‌نیاز از خدمت من! مرا به رحمتت ببخشاى، و مرا که اسیر بند هواى خویشم، از این بند رهایى‌ام ببخش». 🔸خداوند مهربان نیز دعاى او را مستجاب کرد و به او عنایت‌ها فرمود. از آنجا به سوى «مکّه» رفت و سال‌ها در آنجا مجاور بود و در ماه محرم سال 187 ق، در مکه درگذشت. 📚كشف الأسرار و عدة الأبرار، میبدی، ج‏9، ص505. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈آیات تحول‌گرا (۱۰) ✍️علی خادمی سوره ابراهیم، آیات 49 و 50: 💠«وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى‏ وُجُوهَهُمُ النَّارُ»؛ 💠و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجير می‌بينى! (كه دست‌ها و گردن‌هايشان را به هم بسته است!) / لباس هايشان از قطران [ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال‏] است؛ و صورت‌هايشان را آتش می‌پوشاند. 🔹فضیل بن عیاض، فرزندی به نام على‏ داشت که در زهد و عبادت، برتر از پدرش بود. 🔸احترام و عشق فوق العاده به پدر، از خصوصیات بارز علی بن فضیل بود. پدرش فضیل می‌گوید: روزی دیدم فرزندم علی گریه می‌کند. علت را که جویا شدم، گفت: می‌ترسم در قیامت کنار هم نباشیم! در نقل دیگری آمده است، روزی به پدرش گفت: پدر جان، از همان خدایی که مرا در دنیا به تو عطا کرد، بخواه تا در آخرنیز مرا به تو عطا نماید! 🔹وى از معدود كسانى بود كه خوف از عذاب الهی، قلبش را پر کرده بود، به گونه‌ای که مکرر دیده می‌شد پس از شنیدن آیات عذاب، بی‌هوش می‌شد! 🔸در حالات او آورده‌اند که نسبت به سوره قارعه، حساسیت بالایی داشت و نه خودش می‌توانست آن را بخواند و نه تحمل شنیدش از دیگران را داشت! عاقبت نیز عشق به خداوند و باور عمیق آیات قرآنش، او را جوان‌مرگ كرد. 🔹جریان درگذشت او را که در زمان حیات پدرش اتفاق افتاد، اینگونه نوشته‌اند: روزى در مسجد الحرام در كنار آب زمزم بود که شنيد خواننده‏‌اى اين آيات را می‌خواند: «وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى‏ وُجُوهَهُمُ النَّارُ». ناگهان ناله‌اى زد و بر زمين افتاد و جان تسليم كرد. 📚تاريخ ‏الإسلام، ذهبی، ج‏11، ص269. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈سخاوتمند واقعی پيامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آله: 🔸 السَّخِيُّ بِما مَلَكَ و أرادَ به وَجهَ الله و أمّا السَّخِيُّ في مَعصيَةِ الله فَحَمّالُ سَخَطِ اللّه ِ و غَضَبِهِ و هُو أبخَلُ الناسِ على نَفسِهِ فكَيفَ لِغَيرِهِ؛ 🔹 بخشنده كسى است كه در اموال خود و براى رضاى خدا، بخشندگى داشته باشد. 🔹كسى كه در راه معصيت خدا دست و دل باز باشد، خشم و ناخشنودى خدا را براى خود آورده است. چنين كسى، بخيل‌ترين مردم نسبت به خود است، چه رسد به ديگران! 📚 بحار الأنوار، ج۷۱، ص۳۵۵. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈سال‌مرگ یزید بن معاویه 🔻اللهم العن یزید خامســاَ ●تولد یزید در حدود سال ۲۵ هجری از مادری به نام میسون کلبی بوده است. پدر وی معاویه است که توسط عمر بن خطاب به ولایت منطقه شام منصوب و تا پایان زندگی عمر بن خطاب و عثمان إبقاء گردید. ●دوران سه ساله حکومت یزید، پر از حوادث دردناک بود. در نخستین سال حکومت‌اش، سرور جوانان اهل بهشت حضرت اباعبدالله امام حسین علیه‌السلام را به شهادت رساند؛ در سال دوم، به شهر رسول الله صلی‌ الله علیه و آله، مدینه، حمله کرد و سه روز جان و مال و ناموس مردم را بر سپاه خود حلال نمود؛ در سال آخر فرمانروایی‌اش، به مکه یورش برد و کعبه را به آتش کشید. ●یزید، مردی هوسران بود و آشکارا دستورات دین را زیرپا می‌گذارد و کارگزاران‌اش نیز مانند خودش، ظلم و فسق و فجور را به نام دین خدا، در سراسر بلاد اسلامی منتشر می‌ساختند. ●یزید در چنین روزی یعنی ۱۴ ربیع الاول سال ۶۴ ه.ق، در حال مستی، از اسب سقوط کرد و به هلاکت رسید. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

🌺طعم صلوات🌺 یک روز که پیغمبر ازگرمی تابستان همراه علی می رفت در سایه نخلستان دیدند که زنبوری از لانه خود زد پر آهسته فرود آمد بر دامن پیغمبر بوسید عبایش را دور قدمش پر زد بر خاک کف پایش صد بوسه دیگر زد پیغمبر از او پرسید: "آهسته بگو جانم طعم عسلت از چیست؟ هرچند که می دانم..." زنبور جوابش داد: "چون نام تو می گویم گل می کند از نامت صد غنچه به کندویم تا یاد تو را هر شب چون گل به بغل دارم هر صبح که برخیزم در سینه عسل دارم از قند و شکر، بهتر خوش تر ز نبات است این طعم عسل از من نیست طعم "صلوات" است این... ✍افشین علا •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈حتی یک دروغ نخواهم گفت! یکی از فرزندان مرحوم آیت الله[العظمی]حاج آقا حسین قمی، می‌خواست شناسنامه بگیرد. در کربلای معلی به کنسول‌گری مراجعه نموده و سـه سـالی هم شاید از بلوغش گذشـتـه بـود. برای فرار از نظام وظیفه می‌خواسـت سـنّش را کمتر از حدّ بلوغ بگیرد. کنسول گفته بـود: چون شـما بالغ نیستید، باید ولیّ شما بنویسند تا ما شناسنامه برای شما صادر کنیم! او نیز به مرحوم آقا اظهار کرده بود چون من سـنّ خـود را کمتر گفته‌ام، به کنسول‌گری دستور دهید برای من شناسنامه صادر نمایند! آقا خیلی عصبانی شـده و فـرمـوده بودند: مـن دروغ بنویسـم تـا تـو کاغذ را بـرای آن کنسـول بـبـرى؟ خاک به سـرت حاج آقـا حـسـیـن که تو خودت را مرجـع مـردم می‌دانی و مردم هم تـو را نایب امـام می‌داننـد، دروغ می‌گویی!! بعد فرموده بودند: اگر من صد پسـر داشـته باشـم و آن‌هـا را دم تـوپ بگذارند، یک دروغ نخواهم گفت؛ چون دروغ گـفـتـن مـن ضرر به اسلام می‌زند، ولی از بین رفتـن آن‌ها ضرری بـه اسـلام نمی‌زند! 📚 جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص۵۲۳، آیت‌الله شبیری‌زنجانی. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈اهمیت زیارت عاشورا در بیان آیت‌الله‌العظمی نائینی 🔷 شخصی از مرحوم محقق نائینی (۱۲۷۶_۱۳۵۵ هـ.ق) رضوان الله علیه سؤال نمود که برای رفع حوائج به ادعیه و اذکار از کتب ادعیه و یا از افراد صاحب تجربه از متدینین رجوع می‌کند، ولی گاهی حاجتش روا می‌شود و گاهی ظاهرا اثری نمی‌بیند. لذا از مرحوم نائینی تقاضا می‌کند تا دعایی مجرّب به او توصیه کنند. 📜 محقق نائینی در پاسخ می‌فرمایند: من به تو اجازه می‌دهم تا به آنچه در کتاب‌های "مکارم الاخلاق" و "مصباح" آمده عمل کنی، اما درباره‌ آنچه از ادعیه که در زبان مردم است، چون نمی‌دانم از کجا نشأت گرفته، نظری ندارم. اما اینکه گفتی گاهی اوقات ادعیه اثر دارد و گاهی ندارد، این از اموری است که جز خدا و راسخان در علم (اهل بیت)، کسی از آن آگاه نیست و من در همه‌ حاجات دنیوی و اخروی، بالاتر از زیارت عاشورا سراغ ندارم. 🔷...وأمّا ما ذكرته من ترتّب الأثر تارة وعدمه أخرى فذلك ممّا لا يعلم سرّه إلا الله والراسخون في العلم وإنّي لا أرى أفضل من زيارة عاشوراء لأيّ حاجة دنيوية أو أخروية. والله العالم ۲۶ رجب ۱۳۴۶ محمد حسین غروی نائینی •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈اخلاص، مانند ماهی است! مرحوم آیت‌الله راستی کاشانی می‌فرمودند: آیت‌الله شهید مدنی، در مسجد مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید عبدالهادی شیرازی در نجف منبر می‌رفتند و خیلی مورد استقبال طلاب نجف قرار گرفتند. وقتی با مرحوم مدنی خدمت آقا سید عبدالهادی رسیدیم، ایشان از آقای مدنی برای آنکه در مسجدشان منبر رفته‌اند، تشکر کردند. آقای مدنی از ایشان دعای اخلاص خواستند، ایشان فرمودند: اخلاص دارید، ولی اخلاص مانند ماهی است، به این زودی به دست نمی‌آید، وقتی هم که به دست آمد، لیز و لغزنده است، از دست می‌رود و ادامه نمی‌یابد. 📚روزنه‌هایی از عالم غیب، ص ۳۰۲، آیت‌الله خرازی. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈شرط باقی‌ماندن نعمت امیرمومنان علیه‌السلام می‌فرماید: 🔹إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا؛ فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ؛ 🔸 خداوند بندگانى دارد كه نعمت خود را ويژه آنها كرده است تا به مردم سود برسانند. آنها تا زمانى كه به مردم انفاق می‌کنند، نعمت‌هايشان در دست‌هايشان باقى است، و چون نعمت خود را از مردم دريغ کنند، خداوند نیز نعمتش را از آنان مى‌ستاند و به ديگرى مى‌دهد! 📚 نهج البلاغه، حكمت ٤٢٥. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند: 🔹علامةُ المُسرِفِ فأربَعةٌ الفَخرُ بالباطِلِ و يَأكُلُ ما لَيسَ عِندَهُ و يَزهَدُ في اصطِناعِ المَعروفِ و يُنكِرُ مَن لا يَنتَفِعُ بِشَيءٍ مِنهُ؛ 🔸 نشانه اسراف‌كار، چهار چيز است: 1⃣ به كارهاى باطل مى‌نازد؛ 2⃣ آنچه را فراخور حالش نيست مى خورد؛ 3⃣ در كارهاى خير بى‌رغبت است؛ 4⃣ و هر كس را كه به او سودى نرساند، انكار مى‌كند. 📚تحف العقول، ص۲۲. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈راه رسیدن به ایمان کامل امام صادق علیه‌السلام، راه رسیدن به ایمان کامل را اعتقاد کامل به دستورات اهل‌بیت علیهم‌السلام معرفی کرده و فرمودند: 🔷مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَسْتَكْمِلَ اَلْإِيمَانَ كُلَّهُ فَلْيَقُلِ اَلْقَوْلُ مِنِّي فِي جَمِيعِ اَلْأَشْيَاءِ قَوْلُ آلِ مُحَمَّدٍ فِيمَا أَسَرُّوا وَ مَا أَعْلَنُوا وَ فِيمَا بَلَغَنِي عَنْهُمْ وَ فِيمَا لَمْ يَبْلُغْنِي؛ 🔸کسی که دوست دارد دارای ایمان کامل باشد، باید اینگونه بگوید: اعتقاد من در همه چیز، اعتقاد آل محمد عليهم‌السلام است؛ _ چه در آن چیزهایی که مخفی داشتند و چه در آن چیزهایی که علنی داشتند؛ _ و چه آن چیزهایی که به من رسیده و چه آنهایی که به من نرسیده است. 📚 اصول کافی، ج۱، ص۳۹۱. ✍خواننده گرامی توجه دارد که منظور امام علیه‌السلام از گفتن جملات فوق، اعتقاد به آن جملات می‌باشد و اعتقاد نیز بدون عمل، اعتقاد واقعی نمی‌باشد! •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

🔊فایل صوتی حجت الاسلام و المسلمین علی خادمی ◀️موضوع: درس‌هایی از زندگی زینب کبری علیها السلام 🕘زمان: ۳۱ دقیقه 📅۱۸ آذر ۱۴۰۰ 🕌قم، حرم‌ مطهر کریمه اهل بیت علیها السلام آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌷 @alikhademi110 🌷

👈زیباترین و زشتترین 🔸از امیرالمؤمنین علیه السّلام سؤال شد: در میان مخلوقات الهی، کدام زیباتر است؟ فرمود: زبان. سؤال شد: کدام زشت‌تر است؟ فرمود: زبان. آنگاه فرمود: در پرتو زبان است که صورت‌ها، سفید یا سیاه شود. 🔹سُئِلَ أَیُّ شَیْ ءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَحْسَنُ فَقَالَ علیه السلام الْکَلَامُ فَقِیلَ أَیُّ شَیْ ءٍ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ أَقْبَحُ قَالَ الْکَلَامُ ثُمَّ قَالَ بِالْکَلَامِ ابْیَضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْکَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ. 📚بحارالانوار، ج۷۵، ص۵۵. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹

👈جدیدترین کتاب درباره نقش گناهان در گرفتاری‌ها و مشکلات، توسط انتشارات موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم‌النبیین ص، از چاپ خارج شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. 📚 نام کتاب: *آثار وضعی گناهان* ✍مؤلف: استاد حوزه علمیه قم حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین *علی خادمی* 🔸۶۴۰ صفحه وزیری، جلد سلفون. 💰قیمت پشت جلد: ۱۲۰ هزار تومان 🔸مراکز پخش: ۱. قم، صفائیه، کوچه ۳۷، مدرسه علمیه باقرالعلوم ع. تلفن: ۳۷۷۴۳۲۵۶ ۲. قم، چهارراه شهدا، بوستان کتاب. تلفن: ۳۷۷۴۲۱۵۵ 🔰این کتاب از یک درآمد و ۱۳ فصل تشکیل شده است. 🔹درآمد، شامل مباحثی چون تعریف و تقسیم‌بندی اثر وضعی، پیشینه اثر وضعی در علوم مختلف اسلامی، انتقال اثر وضعی اعمال به فرزندان و... می‌باشد. 🔹فصل ۱ : گناهانی که نعمت را از انسان می‌گیرد: ۴ گناه. 🔹فصل ۲ : گناهانی که عذاب وجدان می‌آورد: ۶ گناه. 🔹فصل ۳ : گناهانی که انتقام فوری در پی دارد: ۴ گناه. 🔹فصل ۴ : گناهانی که بلا نازل می‌کند: ۳ گناه. 🔹فصل ۵ : گناهانی که روزی را کم می‌کند: ۴ گناه. 🔹فصل ۶ : گناهانی که پرده عصمت را می‌درد: ۵ گناه. 🔹فصل ۷ : گناهانی که ظالمان را حاکم می‌کند: ۵ گناه. 🔹فصل ۸ : گناهانی که عمر را کوتاه می‌کند: ۶ گناه. و...

🔹🎤 پادکست 🔹۲ دقیقه 🔹ترس خوب و ترس بد 🔹استاد خادمی

🔹🎤 پادکست 🔹۲ دقیقه 🔹انصاف در سخن گفتن 🔹استاد خادمی

👈صلوات خاصه بر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و مادرش خدیجه (علیهاالسلام)، طبق نقل شیخ طوسی از امام حسن عسکری علیه‌السلام: 🔹«الّلهمّ صَلِّ عَلَی فاطمةَ وَعَلَی اُمِّها ، صَلاةً تُکرِمُ بِها وَجهَ أبیها ، وَتُقِرُّ بِها أعیُنَ ذُریّتِها ، وَأَبلِغهُم عَنّی أفضَلَ التَحِیَّةِ وَالسّلام»؛ «خداوندا، بر فاطمه و بر مادرش درود و رحمتی بفرست که با آن پدرش محمد (ص) را گرامی داری، و چشم امامان از فرزندانش را روشنی بخشی. و از طرف من به همه آنان، بهترین تحیت و سلام‌ها را برسان». مصباح المتهجد، ج۱، ص۴۰۱. •┈┈••✾••┈┈• آدرس کانال در ایتا و تلگرام 🌹@alikhademi110🌹