🌺 امام علی دانای ما گفتن:
انسان نادان قبل از حرف زدن فکر نمیکنه و بدون فکر و دقت حرف میزنه!
📒 برگرفته از حکمت ۴۰ نهج البلاغه
#عــــکس_نوشته_های_زیبا
#سخن_زیبا
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)
🌺پندانه های حاج آقا 🌿
دختر گلم🌹
پسر گلم🌹
وقتی با دوستات بازی میکنی، مهمه که نوبت رو رعایت کنی🏀
اینجوری همه خوشحال میشن و بازی هم برای همه سرگرمکنندهتر میشه 😊🌟"
رعایت نوبت در بازیها باعث میشه دوستانت همیشه از بازی کردن با تو لذت ببرند و همه با هم دوستتر بشوند 🎮❤️
#پندانه
#رعایت_نوبت
#کودکانه
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)
مسجد روستا_صدای اصلی_220765-mc.mp3
3.55M
🌃قصه شب
این داستان : مسجد روستا 🕌
#قصه_شب
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)
🌺داستان های پند آموز حاج آقا 🌿
گلهای من❤️
🏡علی کوچولو در یک محله زیبا به نام جنیران زندگی میکرد. علی کوچولو همیشه مهربان و خوب بود، اما او یک روز تصمیم گرفت که با دوستانش بازی کند و خوراکیهایش را با آنها به اشتراک نگذارد.
😔دوستانش ناراحت شدند و دیگر با او بازی نکردند.
علی کوچولو احساس بدی داشت و نمیدانست چرا دوستانش ناراحت شدهاند😔🙎🏻♂️
مادرش به او گفت:
علی جان، امام مهربان ما علی (علیهالسلام) فرمودهاند:
🌺آنچه برای خودت دوست داری، برای دیگران هم دوست بدار🌿
🍣اگر تو خوراکیهایت را با دوستانت به اشتراک بگذاری، آنها هم خوشحال خواهند شد و باز با تو بازی خواهند کرد🍭
😍علی کوچولو این پند را گوش کرد و تصمیم گرفت خوراکیهایش را با دوستانش به اشتراک بگذارد.
دوستانش دوباره با او بازی کردند و علی کوچولو فهمید که مهربانی و به اشتراک گذاشتن چیزهای خوب، باعث خوشحالی همه میشود🎾
#پندانه
#سخن_زیبا
#کودکانه
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)
قهرمان محله ما
👶🏻یک نوزاد کوچک به نام محمد حسین در سال ۱۳۴۳ شمسی در محله جنیران یکی از محله های قدیمی شهر اصفهان به دنیا آمد.
او وقتی کوچک بود، خیلی بیمار شد، اما پدر و مادرش از خدا کمک خواستند و محمد حسین شفا یافت🤲🏻
📚محمد حسین وقتی بزرگتر شد، هم درس میخواند و هم کار میکرد تا به پدرش کمک کند.
وقتی انقلاب اسلامی شروع شد، او و دوستانش در تظاهرات شرکت کردند و از امام خمینی حمایت کردند🇮🇷
🌿در سال ۱۳۶۰، محمد حسین تصمیم گرفت به جبهه برود و با دشمنان بجنگد.
او در عملیات ثامن الائمه شجاعانه جنگید و شهید شد. محمد حسین همیشه به نماز و کمک به دیگران اهمیت میداد و وصیت کرد که حقوقش را برای ساختن خانه برای فقرا استفاده کنند.
بچه های گل 🌹 از داستان زندگی شهید محمد حسین شاهسنایی میتوانیم چند پند ارزشمند بیاموزیم:
🌺ایمان به خدا: محمد حسین از زمان کودکی تا لحظه شهادتش به خدا ایمان داشت و با تکیه بر ایمانش توانست بیماریهای سخت را پشت سر بگذارد و در راه خدا جهاد کند.
🌺 فداکاری: او با شجاعت و فداکاری در راه دفاع از وطن و ارزشهای اسلامی قدم برداشت و حتی جان خود را برای این اهداف فدا کرد.
🌺خدمت به دیگران: محمد حسین نه تنها در جنگ بلکه در زندگی روزمرهاش هم به کمک دیگران میپرداخت. او کار میکرد تا بار مالی بر دوش پدرش نباشد و حتی وصیت کرد که حقوقش برای ساختن خانه برای فقرا استفاده شود.
🌺مسئولیتپذیری: او احساس مسئولیت زیادی نسبت به خانواده و جامعه خود داشت. همیشه تلاش میکرد تا وظایفش را به بهترین نحو انجام دهد و هیچ باری بر دوش دیگران نگذارد.
🌺 احترام به نماز: محمد حسین به اهمیت نماز و ارتباط با خداوند آگاه بود و هیچگاه آن را ترک نمیکرد. حتی در وصیتنامهاش به اهمیت نماز تأکید کرده است.
🌺شجاعت و ایستادگی: او با شجاعت در برابر مشکلات و دشمنان ایستادگی کرد و حتی با سن و سال کم و قد کوتاهش توانست به جبهه برود و در عملیاتهای مهم شرکت کند.
📒 برگرفته از کتاب ستارگان جنیران،صص۳۱_۳۵
#پنجشنبه_آشنایی_با_سیره_شهدا
#قهرمان_محله_ما
#جنیران
#رفیق_شهیدم
#شهید_محمدحسین_شاهسنایی
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)
🖤شعر کودکانه وفات حضرت زینب (س)
مادرم اِی مهرَبان
روشنی بخشِ شَبام
میشه لطفاً تو بِگی
از صِفاتِ خوب بَرام ؟
تا که روشن تر شود
کوله بارِ باوَرام
گفت که بِنشین دخترم
تا شود کارَم تمام
پاسُخَت را می دهم
باشه رو جُفتِ چِشام
مادرم با جان و دل
خوبی ها را هر کدام
یک به یک گفت و نِوِشت
در یکی از دَفتَرام
چون رسیدیم ما به صبر
مادرم با احترام
زیرِ لب با گریه گفت
حضرتِ زینب (س) سلام
مادرم گفت دخترم
صبر یعنی یک کلام
زینبِ کُبریٰ گلم
خواهرِ خوبِ امام
او که در کَرب و بَلا
دیده ظُلمی نا تمام
او که بوده شاهدِ
آن ستم های مُدام
شاهدِ جان دادنِ
هر شهیدِ تشنه کام
شد پرستارِ حرم
در مسیرِ شهرِ شام
زیرِ آن بارونِ سنگ
از زمین و پُشتِ بام
او بِمانْد با بچه ها
شد بَراشان اِلتیام
بانوی صبر و حیا
زینبِ والا مقام
خوانده او در شهرِ شام
خُطبه ای با این پیام
حقْ حسین است و علی (ع)
غیر از این نیست وَالسَّلام
شاعر: علیرضا قاسمی
#شعر
#شعر_وفات_حضرت_زینب(س)
#کودکانه
❤بـــــا مـــــا هــــــمــــــراه بـــــاشــــــیـــــد❤
✅کـــــانــــال عــــلـــی کــــــو چـــولو👇🏻
(۰.۰)❤️💛💚(۰.۰)
@alikocholoo_1402
(۰.۰)💙🧡💜(۰.۰)