#ادامه از ملاحظاتی بر نقد ص ۲ از ۲👆
3ـ در خصوص امروز نیز به نظر حقیر از اشتباهاتی که ما مرتکب شده ایم این است که #ائمه_الکفر توانسته اند بسیاری از خباثتهای خود و در حقیقت پی جوییِ منافع سیاسی و اقتصادی خود را به اسم ملتهای مسیحی و یهودی و .... جلوه دهند و ما نیز ناخواسته با نشانه رفتن اصل نظامات اجتماعی آنها، برای آنها منافع مشترک فراهم کرده و خود را در مقابل همه امتها قرار داده ایم. یادم هست در قضیه کاریکاتورهای موهن ده پانزده سال پیش که در دانمارک چاپ شده بود و ما نیز به نشانه اعتراض پرچم دانمارک را به آتش می کشیدیم، حضرت آقا تذکر دادند که نقش پرچم دانمارک، صلیب است و آتش کشیدن آن تداعی کننده جنگهای صلیبی. ایشان بارها تذکر داده اند که دشمن می خواهد جنگ را به بدنه عمومی بکشاند و جنگهای صلیبی را که جنگ ملتها با یکدیگر بود، تدارک کند. حال در قبال این حربه، نشانه رفتن همه انگشتهای اتهام به شخصیتهای حقوقی و تهدید منافع عمومی که هدم آنها به منزله هدم کل نظام اجتماعی جامعهی مقابل است، به نظرتان صحیح است؟ آیا این به معنای پرهزینه کردن درگیری نیست؟ آیا این به معنای آب به آسیاب دشمن ریختن و منسجم تر ساختن آنها نمی شود؟
بله در آیات قران هرگاه حمله طرف مقابل جمعی صورت می گیرد، ما نیز باید با تمامی آنها به مقابله و مقاتله برخیزیم؛ «وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ» (توبه/36) ولی از طرفی وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا في دينِكُمْ فَقاتِلُوا #أَئِمَّةَ_الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ (توبه/12) هم داریم، نسبت بین این دو حکم به نظرم محل نظر است و عرض بنده این است که راهی جز ساماندهی این احکام در ذیل سنن تاریخی و اجتماعی نداریم و یا لااقل یکی از مهمترین طرق این طریق است.
4ـ در خصوص این که آیا شخصیت حقوقی و یا شخصیت غیرحقوقی باید نشانه رود؟ باید عرض کنم ظاهرا بهترین حالت نشانه رفتن منافع شخصی در زمان تصدی گری شخصیت حقوقی است. این حالت در مقابل این است که بگوییم منافع حقوقی ریاست جمهوری و یا بگوییم منافع شخصی در دوران عزل و بازنشستگی. ملاک این تعیین نیز اثر بیشتری است که این حالت در تضاد پیدا کردن منافع سردمداران کفر در ضربه زدن به اسلام پیدا خواهند کرد.
5ـ البته این مسئله در خصوص #انتقام طرح گردیده است و منافاتی با این که کل نظام کفر و استکبار باید از بین برود که راه آن، در سیاست خارجه، جهاد کبیر و کفر به طاغوت و در سیاست داخله مردم سالاری دینی و بسط عدالت اجتماعی و قوی تر شدن درون است، ندارد.....
ببخشید از اینکه به درازا کشید.