#ادامه از
«فلسفه تاریخ، تحولات جوامع و منطق تاریخ»
2 از 2 👆
4️⃣ یکی از مدعیات مهم ایشان این است که اگر کسی میخواهد از #فلسفه_تاریخ و #سنت_تاریخ گفتگو کند، باید #اصالت_جامعه را به رسمیت شناخته باشد. ⬇️
"ما حالا در اين دوره به اين ترتيب كه وارد شديم يعنى اول وارد بحث جامعه شديم خيلى بهتر مىتوانيم مسائل را حل كنيم. تا مسئله جامعه حل نشود بحث درباره فلسفه تاريخ #بيهوده است. اگر جامعه شخصيت و طبيعت داشته باشد و اراده داشته باشد و شعور داشته باشد و حيات داشته باشد و سرنوشت مشترك داشته باشد آن وقت است كه تاريخ اقوام مىتواند فلسفه داشته باشد و الّا اگر جامعه يك امر اعتبارى باشد هيچ شخصيت و طبيعتى ندارد و هيچ قانون و سنتى ندارد و هيچ حياتى ندارد، هرچه هست مجموع افراد هستند، آن وقت فقط فرد مىتواند مايه عبرت فرد باشد. قوم، ديگر از خودش حكمى ندارد، هرچه هست #مال_افراد است." (همان (فلسفه تاريخ(1 - 4))، ج15، ص: 785)
5️⃣ مرحوم شهید مطهری در اواخر عمر و در ذیل مباحث #سیرهشناسی خود، در کنار #فلسفه_تاریخ بحثی را طرح میکنند تحت عنوان #منطق_تاریخ و خود را #مبتکر چنین #فنی بر میشمارند. ایشان اهم این #پروژه_فکری_مهم را در ذیل بررسی سیره معصومین علیهم السلام دنبال میکردند. مع الاسف با شهادت ایشان این پروژه بسیار مهم ایشان #ناتمام ماند، هرچند برخی از آن در سیرهشناسی و یادداشتهای ایشان قابل اصطیاد است. ⬇
"1ـ فلاسفه، حكمت را به نظرى و عملى تقسيم كردهاند ولى منطق را چنين تقسيم نكردهاند. ولى به عقيده ما همچنان كه دو نوع فلسفه داريم، #دو_نوع_منطق داريم .
2ـ همچنان كه در منطق نظرى همه مردم اهل منطق نيستند، مادون منطق قرار دارند، هيچ معيار و ميزانى بر انديشهشان حكمفرما نيست، در منطق عملى نيز بعضى از مردم اساساً اهل منطق و معيار نيستند، سبك و روش و اسلوب ندارند. اين است كه ما مىگوييم همه مردم سير دارند ولى همه سيره ندارند، زيرا سيره منطق است و متد و اسلوب. و اين است كه باز ما مدعى هستيم كه سيره ابن اسحاق و ابن هشام و سيره حلبيه همه سير رسول اكرم است نه سيره آن حضرت، تاريخ زندگى آن حضرت است نه منطق زندگى آن حضرت .
3ـ همان طورى كه در انديشههاى نظرى، #فلسفه غير از #منطق است، در زندگى عملى نيز #فلسفه_زندگى يك فرد يا يك جامعه غير از #منطق_زندگى آنهاست. عليهذا فلسفه تاريخ زندگى پيغمبر يك مطلب است و منطق زندگى رسول اكرم چيز ديگر است. عليهذا ما مىخواهيم #مبتكر_فنى باشيم به نام #منطق_تاريخ، در مقابل #فلسفه_تاريخ. (يادداشتهاى استاد مطهرى، ج9، ص: 26)
#یادداشت_نهم_شهید_مطهری
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#توسعه_تفاهم_اجتماعی
#هماندیشیها
#فلسفه_تاریخ
#فلسفه_تحولات_جوامع
#انقلاب_اسلامی
#منطق_تاریخ
#شهید_مرتضی_مطهری
❇️تاریخ نگارش:1399/2/15
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢چهار نکته درباره طرح سید شهیدان اهل قلم؛ آقا سیدمرتضی آوینی💢
🔹امروز در یکی از گروههای کلاب هاوس درباره شهید سیدمرتضی آوینی چهار نکته عرض کردم:
1️⃣ شهید آوینی، مهمترین خصوصیتش این است که دغدغه و مسئلهاش، مسئلهای در مقیاس خود انقلاب اسلامی است. لذاست ایشان به #عالم_مدرن و تقابل آن با عالَم اسلامی می اندیشید، با #جهان_تکنیک درگیر بود و معتقد بود که با اخذ تکنیک از غرب، نمی توان به جنگ جهان تکنیک برویم؛ به #ایده_ترقی حساس بود و از اینرو، فلسفه تاریخ تکامل معنوی و باطنی انسان را جستجو میکرد؛ به اهمیت #برنامههای_توسعه واقف بود و می فهمید که اگر جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات و ساختارهای خود به طرح جدیدی نیاندیشد، در هاضمه تمدن مدرن مستحیل خواهد شد.
2️⃣ شهید آوینی در مقابل دو جریان ایستاده بود:
اول جریانی که غرب را عالمی دینی یا حداقل، عالمی خنثی تلقی می کرد که با جوهره انقلاب اسلامی سازگار است و از اینرو جمهوری اسلامی می تواند به سادگی و به غربالی سطحی، خوب و بد آن را تفکیک کند و طرح خود را پیش ببرد
و دوم جریانی که در صدد تغییر در عالم مدرن با صورتی صرفا تشریعی بودند و گمان می کردند تنها با باید و نبایدهای شرعی می توان، در مقابل طرح مدرنیته تاب آورد. ایشان این تلقی از دین را دین عجوزهها می نامید و تطبیق ناشیانه عناوین روایات را بر مصادیق عالم مدرن از نتایج آن می دانست.
3️⃣طرح خود شهید آوینی، تسخیر تمدن مدرن به نفع عالَم معنوی و باطنی انقلاب اسلامی بود. ایشان راه تسخیر هر پدیده ای را در گرو فهم نسبت آن با حقیقت می دانست و معتقد بود که اگر مؤمن #نسبت ابلیس و مارکس و ... را با #حقیقت فهم و کشف کند، می تواند آنها را مسخَّر خود گرداند.
ایشان لازمه این تسخیر را دو مطلب می دانست یکی کشف و فهم عمیق بنیان عالم مدرن و نحوهی انعکاس این بنیان، در وجوه متکثرِ تکنیکها و ابزارهای آن و دوم، وصول و اتصال وجودی با حقیقت و باطن عالم . از نگاه شهید آوینی، حاصل این #کشف و #وصول، برخورداری مؤمن از بصیرتی تحت عنوان #حکمت_تأویلی است که با تکیه بر آن می توان، عالم مدرن را به تسخیر انقلاب اسلامی در آورد.
4️⃣طرح تسخیر شهید آوینی، علی رغم توفیقاتی که در #ساحت_هنر_ اسلامی می تواند داشته باشد، ولی به نظر می رسد برای اداره و سازماندهی ساختارهای جمهوری اسلامی و طراحی چارچوبهای سبک زندگی اسلامی ایرانی #ناتمام است. تکیه بر دریافتهای اشراقی و اتکاء بر وحه وصولی بودن حکمت و نه حصولی بودن آن، هرچند حاوی تذکر و تنبهی جدی در پرهیز از تمثلگرایی و مفهومزدگی در مواجهه با عمق نزاع انقلاب اسلامی و تمدن غرب در لایه های باطنی و معنوی تکوین و تاریخ است، ولی اکتفاء به آن و عدم تلاش برای جریان این عمق و وصول، به #ساحت_عقلانیت_اجتماعی و غفلت از خط امتداد مفهومی حکمت اسلامی در عینیت و همچنین ارتقای فقاهت سنتی به فقه حکومتی و اجتماعی، نتیجه ای جز واسپاری عرصه تدبیر و سیاست به تفکر سکولار مدرن، در سودای تربیت نیروهای انسانی طراز انقلاب اسلامی نخواهد داشت!
💠 ان شاء الله در این شب جمعه؛ شب زیارتی اباعبدالله علیه السلام، آقا سیدمرتضی یادی کنند از ما در محضر ارباب🤲
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلابی
#سیدمرتضی_آوینی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/353
#بازنشر
به مناسبت سالروز شهادت شهید آوینی
💢چهار نکته درباره طرح سید شهیدان اهل قلم؛ آقا سیدمرتضی آوینی💢
🔹امروز در یکی از گروههای کلاب هاوس درباره شهید سیدمرتضی آوینی چهار نکته عرض کردم:
1️⃣ شهید آوینی، مهمترین خصوصیتش این است که دغدغه و مسئلهاش، مسئلهای در مقیاس خود انقلاب اسلامی است. لذاست ایشان به #عالم_مدرن و تقابل آن با عالَم اسلامی می اندیشید و لذا با #جهان_تکنیک درگیر بود و معتقد بود که با اخذ تکنیک از غرب، نمی توان به جنگ جهان تکنیک برویم؛ به #ایده_ترقی حساس بود و از اینرو، فلسفه تاریخ تکامل معنوی و باطنی انسان را جستجو میکرد؛ به اهمیت #برنامههای_توسعه واقف بود و می فهمید که اگر جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات و ساختارهای خود به طرح جدیدی نیاندیشد، در هاضمه تمدن مدرن مستحیل خواهد شد.
2️⃣ شهید آوینی در مقابل دو جریان ایستاده بود:
اول جریانی که غرب را عالمی دینی یا حداقل، عالمی خنثی تلقی می کرد که با جوهره انقلاب اسلامی سازگار است و از اینرو جمهوری اسلامی می تواند به سادگی و به غربالی سطحی، خوب و بد آن را تفکیک کند و طرح خود را پیش ببرد
و دوم جریانی که در صدد تغییر در عالم مدرن با صورتی صرفا تشریعی بودند و گمان می کردند تنها با باید و نبایدهای شرعی می توان، در مقابل طرح مدرنیته تاب آورد. ایشان این تلقی از دین را دین عجوزهها می نامید و تطبیق ناشیانه عناوین روایات را بر مصادیق عالم مدرن از نتایج آن می دانست.
3️⃣طرح خود شهید آوینی، تسخیر تمدن مدرن به نفع عالَم معنوی و باطنی انقلاب اسلامی بود. ایشان راه تسخیر هر پدیده ای را در گرو فهم نسبت آن با حقیقت می دانست و معتقد بود که اگر مؤمن #نسبت ابلیس و مارکس و ... را با #حقیقت فهم و کشف کند، می تواند آنها را مسخَّر خود گرداند.
ایشان لازمه این تسخیر را دو مطلب می دانست یکی کشف و فهم عمیق بنیان عالم مدرن و نحوهی انعکاس این بنیان، در وجوه متکثرِ تکنیکها و ابزارهای آن و دوم، وصول و اتصال وجودی با حقیقت و باطن عالم . از نگاه شهید آوینی، حاصل این #کشف و #وصول، برخورداری مؤمن از بصیرتی تحت عنوان #حکمت_تأویلی است که با تکیه بر آن می توان، عالم مدرن را به تسخیر انقلاب اسلامی در آورد.
4️⃣طرح تسخیر شهید آوینی، علی رغم توفیقاتی که در #ساحت_هنر_ اسلامی می تواند داشته باشد، ولی به نظر می رسد برای اداره و سازماندهی ساختارهای جمهوری اسلامی و طراحی چارچوبهای سبک زندگی اسلامی ایرانی #ناتمام است. تکیه بر دریافتهای اشراقی و اتکاء بر وجه وصولی بودن حکمت و نه حصولی بودن آن، هرچند حاوی تذکر و تنبهی جدی در پرهیز از تمثلگرایی و مفهومزدگی در مواجهه با عمق نزاع انقلاب اسلامی و تمدن غرب در لایه های باطنی و معنوی تکوین و تاریخ است، ولی اکتفاء به آن و عدم تلاش برای جریان این عمق و وصول، به #ساحت_عقلانیت_اجتماعی و غفلت از خط امتداد مفهومی حکمت اسلامی در عینیت و همچنین ارتقای فقاهت سنتی به فقه حکومتی و اجتماعی، نتیجهای جز واسپاری عرصه تدبیر و سیاست به تفکر سکولار مدرن، در سودای تربیت نیروهای انسانی طراز انقلاب اسلامی نخواهد داشت!
🔘 خداوند بر علو درجات این شهید عزیز بیفزاید ...🤲
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلابی
#سیدمرتضی_آوینی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/353