eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
652 عکس
219 ویدیو
57 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
از «فلسفه تاریخ، تحولات جوامع و منطق تاریخ» 2 از 2 👆 4️⃣ یکی از مدعیات مهم ایشان این است که اگر کسی می‌خواهد از و گفتگو کند، باید را به رسمیت شناخته باشد. ⬇️ "ما حالا در اين دوره به اين ترتيب كه وارد شديم يعنى اول وارد بحث جامعه‌‌ شديم خيلى بهتر مى‌‌توانيم مسائل را حل كنيم. تا مسئله جامعه حل نشود بحث درباره فلسفه‌‌ تاريخ‌‌ است. اگر جامعه شخصيت و طبيعت داشته باشد و اراده داشته باشد و شعور داشته باشد و حيات داشته باشد و سرنوشت مشترك داشته باشد آن وقت است كه تاريخ اقوام مى‌‌تواند فلسفه داشته باشد و الّا اگر جامعه يك امر اعتبارى باشد هيچ شخصيت و طبيعتى ندارد و هيچ قانون و سنتى ندارد و هيچ حياتى ندارد، هرچه هست مجموع افراد هستند، آن وقت فقط فرد مى‌‌تواند مايه عبرت فرد باشد. قوم، ديگر از خودش حكمى ندارد، هرچه هست است." (همان (فلسفه تاريخ(1 - 4))، ج‌‌15، ص: 785) 5️⃣ مرحوم شهید مطهری در اواخر عمر و در ذیل مباحث خود، در کنار بحثی را طرح می‌کنند تحت عنوان و خود را چنین بر می‌شمارند. ایشان اهم این را در ذیل بررسی سیره معصومین علیهم السلام دنبال می‌کردند. مع الاسف با شهادت ایشان این پروژه بسیار مهم ایشان ماند، هرچند برخی از آن در سیره‌شناسی و یادداشت‌های ایشان قابل اصطیاد است. ⬇ "1ـ فلاسفه، حكمت را به نظرى و عملى تقسيم كرده‌‌اند ولى منطق را چنين تقسيم نكرده‌‌اند. ولى به عقيده ما همچنان كه دو نوع فلسفه داريم، داريم . 2ـ همچنان كه در منطق نظرى همه مردم اهل منطق نيستند، مادون منطق قرار دارند، هيچ معيار و ميزانى بر انديشه‌‌شان حكمفرما نيست، در منطق عملى نيز بعضى از مردم اساساً اهل منطق و معيار نيستند، سبك و روش و اسلوب ندارند. اين است كه ما مى‌‌گوييم همه مردم سير دارند ولى همه سيره ندارند، زيرا سيره منطق است و متد و اسلوب. و اين است كه باز ما مدعى هستيم كه سيره ابن اسحاق و ابن هشام و سيره حلبيه همه سير رسول اكرم است نه سيره آن حضرت، تاريخ زندگى آن حضرت است نه منطق زندگى آن حضرت . 3ـ همان طورى كه در انديشه‌‌هاى نظرى، غير از است، در زندگى عملى نيز يك فرد يا يك جامعه غير از آنهاست. عليهذا فلسفه تاريخ زندگى پيغمبر يك مطلب است و منطق زندگى رسول اكرم چيز ديگر است. عليهذا ما مى‌‌خواهيم باشيم به نام ، در مقابل . (يادداشتهاى استاد مطهرى، ج‌‌9، ص: 26) ❇️تاریخ نگارش:1399/2/15 https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢چهار نکته درباره طرح سید شهیدان اهل قلم؛ آقا سیدمرتضی آوینی💢 🔹امروز در یکی از گروه‌های کلاب هاوس درباره شهید سیدمرتضی آوینی چهار نکته عرض کردم: 1️⃣ شهید آوینی، مهمترین خصوصیتش این است که دغدغه و مسئله‌اش، مسئله‌ای در مقیاس خود انقلاب اسلامی است. لذاست ایشان به و تقابل آن با عالَم اسلامی می اندیشید، با درگیر بود و معتقد بود که با اخذ تکنیک از غرب، نمی توان به جنگ جهان تکنیک برویم؛ به حساس بود و از اینرو، فلسفه تاریخ تکامل معنوی و باطنی انسان را جستجو می‌کرد؛ به اهمیت واقف بود و می فهمید که اگر جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات و ساختارهای خود به طرح جدیدی نیاندیشد، در هاضمه تمدن مدرن مستحیل خواهد شد. 2️⃣ شهید آوینی در مقابل دو جریان ایستاده بود: اول جریانی که غرب را عالمی دینی یا حداقل، عالمی خنثی تلقی می کرد که با جوهره انقلاب اسلامی سازگار است و از اینرو جمهوری اسلامی می تواند به سادگی و به غربالی سطحی، خوب و بد آن را تفکیک کند و طرح خود را پیش ببرد و دوم جریانی که در صدد تغییر در عالم مدرن با صورتی صرفا تشریعی بودند و گمان می کردند تنها با باید و نبایدهای شرعی می توان، در مقابل طرح مدرنیته تاب آورد. ایشان این تلقی از دین را دین عجوزه‌ها می نامید و تطبیق ناشیانه عناوین روایات را بر مصادیق عالم مدرن از نتایج آن می دانست. 3️⃣طرح خود شهید آوینی، تسخیر تمدن مدرن به نفع عالَم معنوی و باطنی انقلاب اسلامی بود. ایشان راه تسخیر هر پدیده ای را در گرو فهم نسبت آن با حقیقت می دانست و معتقد بود که اگر مؤمن ابلیس و مارکس و ... را با فهم و کشف کند، می تواند آنها را مسخَّر خود گرداند. ایشان لازمه این تسخیر را دو مطلب می دانست یکی کشف و فهم عمیق بنیان عالم مدرن و نحوه‌ی انعکاس این بنیان، در وجوه متکثرِ تکنیک‌ها و ابزارهای آن و دوم، وصول و اتصال وجودی با حقیقت و باطن عالم . از نگاه شهید آوینی، حاصل این و ، برخورداری مؤمن از بصیرتی تحت عنوان است که با تکیه بر آن می توان، عالم مدرن را به تسخیر انقلاب اسلامی در آورد. 4️⃣طرح تسخیر شهید آوینی، علی رغم توفیقاتی که در اسلامی می تواند داشته باشد، ولی به نظر می رسد برای اداره و سازماندهی ساختارهای جمهوری اسلامی و طراحی چارچوبهای سبک زندگی اسلامی ایرانی است. تکیه بر دریافتهای اشراقی و اتکاء بر وحه وصولی بودن حکمت و نه حصولی بودن آن، هرچند حاوی تذکر و تنبهی جدی در پرهیز از تمثل‌گرایی و مفهوم‌‌زدگی در مواجهه با عمق نزاع انقلاب اسلامی و تمدن غرب در لایه های باطنی و معنوی تکوین و تاریخ است، ولی اکتفاء به آن و عدم تلاش برای جریان این عمق و وصول، به و غفلت از خط امتداد مفهومی حکمت اسلامی در عینیت و همچنین ارتقای فقاهت سنتی به فقه حکومتی و اجتماعی، نتیجه ای جز واسپاری عرصه تدبیر و سیاست به تفکر سکولار مدرن، در سودای تربیت نیروهای انسانی طراز انقلاب اسلامی نخواهد داشت! 💠 ان شاء الله در این شب جمعه؛ شب زیارتی اباعبدالله علیه السلام، آقا سیدمرتضی یادی کنند از ما در محضر ارباب🤲 https://eitaa.com/alimohammadi1389/353
به مناسبت سالروز شهادت شهید آوینی 💢چهار نکته درباره طرح سید شهیدان اهل قلم؛ آقا سیدمرتضی آوینی💢 🔹امروز در یکی از گروه‌های کلاب هاوس درباره شهید سیدمرتضی آوینی چهار نکته عرض کردم: 1️⃣ شهید آوینی، مهمترین خصوصیتش این است که دغدغه و مسئله‌اش، مسئله‌ای در مقیاس خود انقلاب اسلامی است. لذاست ایشان به و تقابل آن با عالَم اسلامی می اندیشید و لذا با درگیر بود و معتقد بود که با اخذ تکنیک از غرب، نمی توان به جنگ جهان تکنیک برویم؛ به حساس بود و از اینرو، فلسفه تاریخ تکامل معنوی و باطنی انسان را جستجو می‌کرد؛ به اهمیت واقف بود و می فهمید که اگر جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات و ساختارهای خود به طرح جدیدی نیاندیشد، در هاضمه تمدن مدرن مستحیل خواهد شد. 2️⃣ شهید آوینی در مقابل دو جریان ایستاده بود: اول جریانی که غرب را عالمی دینی یا حداقل، عالمی خنثی تلقی می کرد که با جوهره انقلاب اسلامی سازگار است و از اینرو جمهوری اسلامی می تواند به سادگی و به غربالی سطحی، خوب و بد آن را تفکیک کند و طرح خود را پیش ببرد و دوم جریانی که در صدد تغییر در عالم مدرن با صورتی صرفا تشریعی بودند و گمان می کردند تنها با باید و نبایدهای شرعی می توان، در مقابل طرح مدرنیته تاب آورد. ایشان این تلقی از دین را دین عجوزه‌ها می نامید و تطبیق ناشیانه عناوین روایات را بر مصادیق عالم مدرن از نتایج آن می دانست. 3️⃣طرح خود شهید آوینی، تسخیر تمدن مدرن به نفع عالَم معنوی و باطنی انقلاب اسلامی بود. ایشان راه تسخیر هر پدیده ای را در گرو فهم نسبت آن با حقیقت می دانست و معتقد بود که اگر مؤمن ابلیس و مارکس و ... را با فهم و کشف کند، می تواند آنها را مسخَّر خود گرداند. ایشان لازمه این تسخیر را دو مطلب می دانست یکی کشف و فهم عمیق بنیان عالم مدرن و نحوه‌ی انعکاس این بنیان، در وجوه متکثرِ تکنیک‌ها و ابزارهای آن و دوم، وصول و اتصال وجودی با حقیقت و باطن عالم . از نگاه شهید آوینی، حاصل این و ، برخورداری مؤمن از بصیرتی تحت عنوان است که با تکیه بر آن می توان، عالم مدرن را به تسخیر انقلاب اسلامی در آورد. 4️⃣طرح تسخیر شهید آوینی، علی رغم توفیقاتی که در اسلامی می تواند داشته باشد، ولی به نظر می رسد برای اداره و سازماندهی ساختارهای جمهوری اسلامی و طراحی چارچوبهای سبک زندگی اسلامی ایرانی است. تکیه بر دریافتهای اشراقی و اتکاء بر وجه وصولی بودن حکمت و نه حصولی بودن آن، هرچند حاوی تذکر و تنبهی جدی در پرهیز از تمثل‌گرایی و مفهوم‌‌زدگی در مواجهه با عمق نزاع انقلاب اسلامی و تمدن غرب در لایه های باطنی و معنوی تکوین و تاریخ است، ولی اکتفاء به آن و عدم تلاش برای جریان این عمق و وصول، به و غفلت از خط امتداد مفهومی حکمت اسلامی در عینیت و همچنین ارتقای فقاهت سنتی به فقه حکومتی و اجتماعی، نتیجه‌ای جز واسپاری عرصه تدبیر و سیاست به تفکر سکولار مدرن، در سودای تربیت نیروهای انسانی طراز انقلاب اسلامی نخواهد داشت! 🔘 خداوند بر علو درجات این شهید عزیز بیفزاید ...🤲 https://eitaa.com/alimohammadi1389/353