eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
1.9هزار دنبال‌کننده
553 عکس
183 ویدیو
52 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در فروردین سال 99 و در شرایط کرونایی هم برنامه تعطیل نگردید. در این ماه، کتاب با زیر تیتر «الگویی پویا برای روابط متقابل» نوشته‌ی مورد مطالعه جمعی و مباحثه دوستان مؤسسه معنا قرار گرفت. 🔹دبیر علمی این نشست، برادر بودند که زحمت گزارش جلسه را نیز به دوش کشیدند. گزارش این جلسه را تقدیم می‌کنم:👇 ▪️کتاب «دولت و بازار» از معدود کتاب‌هایی است که توسط فعالان خوش‌‌فکر و رسانه‌ای جبهه انقلاب با تاکید بر پرورندان یک «مساله/چالش» نگارش شده است، به نحوی که نویسنده ـ با وجود همه‌ی خلاها ـ تلاش کرده با انجام یک مطالعه‌ی نظری، ایده‌ای مشخص را با مرزگذاری با تئوری‌های جریان مکتب بازار آزاد (نئولیبرالیسم) پیشنهاد نماید. ما در این کتاب با ارجاعات فراوان و بی‌توضیح از جملات رهبر معظم انقلاب مواجه نیستیم و نویسنده تلاش دارد ایده‌ی خود را در متن داده‌های واقعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف به اثبات برساند. از این حیث، باید نویسنده‌ی این کتاب را ستود و به استقبال چنین نوشته‌هایی رفت و با نقّادی همدلانه، پیشنهاداتی را برای برنامه‌ی پژوهشی مکمّل آن ارایه نمود. بی‌تردید حرکت مسیر جبهه انقلاب اسلامی به سوی نگارش راهبردهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود و تعامل و گفتگو حول آن، از ضروری‌تر است. ▪️در این جلسه‌ی هم‌اندیشی در کنار تمامی مزایای که ذکر شد، چند ملاحظه مطرح شد که خلاصه آن به شرح زیر است: ➖ 1ـ کتاب گزارشی تاریخی از وضعیت اقتصاد ایران ارایه نمی‌دهد و به همین دلیل، پیشنهاد ارایه‌شده از سوی نویسنده، دلیل منطقی نمی‌یابد. اینکه چرا «فقدان سیاست صنعتی» مهمترین چالش توسعه‌ی ایران است، در متن کتاب با توضیحی درخور روایت نشده است. فقدان روایت تاریخی از چالش‌های توسعه در ایران و فقدان توجه به بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص ایران در ارایه‌ی پیشنهاد نویسنده، خلأ اساسی کتاب است که سایر نقدها از آن نشأت می‌یابد. ➖ 2ـ در این کتاب «سیاست صنعتی متناسب با وضعیت‌های پنج‌گانه‌ی بازار» اساس ایده‌ی نویسنده برای عبور از چالش‌های توسعه در ایران مطرح شده است. بر اساس نکته‌ای که در بند نخست مطرح شد، سوالات زیر را می‌توان پیرامون ایده‌ی مختار نویسنده مطرح کرد: 2ـ1ـ چرا در «تنظیم سیاست صنعتی» مساله‌ی «نحوه‌ی نقش‌آفرینی دولت» به عنوان کانونی‌ترین چالش صنعت در ایران درنظر گرفته شده است؟ به نظر می‌رسد که در مسیر صنعتی‌شدن ایران، علل و عوامل موثّر دیگری از جمله فرهنگ کار و استفاده از ابزار و همچنین قرار گرفتن ایران در میانه راه‌های مهم تجاری و ... هم وجود دارد که اساساً مورد توجه کتاب نبوده است. 2-2- با فرض پذیرش ایده‌ی کتاب در مورد چالش‌های صنعتی‌شدن در ایران، چرا از میان ده‌ها زیربخش اقتصاد کشور، صنعت به عنوان کانون تحوّلات انتخاب شده است؟ بودجه‌ریزی، کار و اشتغال و کارآفرینی، بازار سرمایه، چالش‌های پولی و بانکی و ... دیگر چالش‌های اقتصاد و توسعه‌ی اقتصادی ایران هستند که معلوم نیست چرا در مقایسه با مقوله‌ی صنعت، فرعی تشخیص داده شده‌اند؟ 2-3- با فرض پذیرش این‌که صنعت پیشران توسعه‌ی اقتصادی کشور است، چنین توسعه‌ای چه نسبتی با «پیشرفت اسلامی ـ ایرانی» دارد؟ وجه اسلامیت و جهت‌گیری اسلامی این توسعه چگونه تضمین و تأمین می‌شود؟ در جای جای کتاب از توسعه‌ی کره‌جنوبی به عنوان توسعه‌ای مطلوب یاد شده است و گویا نویسنده‌ی کتاب در حال ترجمه‌ی یکی از برنامه‌های توسعه کره‌ی جنوبی است. چگونه می‌توان توسعه‌ای را که در کره‌ی جنوبی پیگیری شده است، به صفت «اسلامی ـ ایرانی» متصف کرد؟ نویسنده اگرچه تلاش کرده است که میان «رشد اقتصادی» و «توسعه» تفاوت قائل شود، اما تفاوتی میان توسعه با پیشرفت اسلامی ـ ایرانی در نظر گرفته نشده است. 3ـ سهم تاثیر فرهنگ بر توسعه و سیاست صنعتی در این کتاب مغفول است و تنها به سویه‌های سیاست بین‌الملل که بر صنعت و توسعه سایه می‌افکند، پرداخته شده است. از این حیث، پروژه‌ی فکری «نهادگرایی» در اقتصاد ایران را می‌توان جلوتر از ایده‌ی این کتاب دانست. 4ـ نویسنده‌ی کتاب برای این‌که ایده‌ی توسعه‌ی موردنظر خود را به صورت منقّح‌تری پیش ببرد باید به بازتعریف اصطلاحاتی مانند «فرهنگ»، «ملت»، «ترجیحات مردم»، «تقاضا» ، «عرض» و حتی «صنعت» و «تکنولوژی»، بر اساس بنیان نظری خود بیشتر اهتمام بورزد. 🔹ان شاء الله پیگیر ارتباط و گفتگو با نویسنده محترم کتاب خواهیم شد.🌺 ❇️تاریخ نگارش:1399/3/5 https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
💢مطلق‌نویسی‌های نخبگانی و مدیران غیرمردمی💢 🔹این چند روزه، نامه تشکر و قدردانی مراجع تقلید بزرگوار از دکتر علی لاریجانی به مناسبت اتمام دوره دوازده ساله ریاست ایشان بر قوه مقننه منتشر شده که امری مرسوم و معقول است. در این میان یکی از نامه‌های خبرساز، نامه‌ی جمعی از اساتید حوزه از دکتر علی لاریجانی است که وضعیت مدیریت دکتر علی لاریجانی را اینگونه توصیف کرده است:👇 "در این دوره‌ی ممتدِ مسؤولیت، با تدیّن و تعقّل، تدبیر و اعتدال، حکمت و بصیرت، سعه صدر و تعامل، تلاش وافر داشتید تصویری متعهد، انقلابی، مقتدر و عقلانی از مدیریت و مسؤولیت را ارائه کنید." (لینک نامه: https://plink.ir/6pi1T) 🔹ای کاش امضاء کنندگان محترم این نامه فقط و فقط قدردانی و سپاسگزاری از یک مسئول نظام اسلامی را در این نامه مدنظر قرار نمی‌دادند و در کنار این قدردانی که البته موضعی بسیار بجا و ضروری است، مسئله و مردم را نیز مدنظر می‌گرفتند و در کنار ادبیات مسجع و پر طنطنه‌ی نامه، قدری نیز بر محتوا و غنای آن ناظر به شرایط اجتماعی و دیدن توأمان ضعف و قوت‌ها می‌افزودند تا از این رهگذر، برای انتظار از ریاست بعدی مجلس و قاعدتاً برای کارنامه‌خوانی و مطالبه از آن فراهم آورند. 🔹این ، سم مهلک عقل سیاسی عمومی و نخبگانی ما و البته مانع پیوستگی و انسجام آنهاست و چون تفاهم و تضارب آراء بر اساس واقعیت‌های میدانی را مناط قضاوت و تنقیص و تمجید قرار نمی‌دهد، لاجرم به بین نخبگان و عموم مردم می‌انجامد؛ گسستی که زمینه‌ساز پدید آمدن مدیرانی است که با ، خواهند توانست سالهای سال بار خود را بر گرده مردم مستضعف تحمیل کنند ... ❇️تاریخ نگارش:1399/3/7 https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
با تفکر سنتی نمی‌توان دنیای جدید را شناخت .pdf
632.3K
💢با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!💢 این یادداشت شفاهی، گفتاری است از شهید سیدمرتضی آوینی که حدود سال 1371 در جمعی از علاقمندان بیان شده است. او ضمن طرح سوالاتی درباره نسبت مذهب و هنر مدرن، به آسیب شناسی خوانش های مسلط از دین می‌پردازد و دوران انقلاب اسلامی را با ظهور حضرت امام ره، دوران تسخیر دنیای جدید معرفی می‌کند. خواندن و اندیشیدن و مباحثه‌ی این گفتار بی‌نظیر از سیدشهیدان اهل قلم را به همه توصیه می‌کنم. بنا به اهمیت مطالب این متن، هشت فیش از مهمترین مدعیات این نوشته را در همین کانال تقدیم می‌کنم: 👇 https://eitaa.com/alimohammadi1389/87
👇 💢 راه مواجهه با تمدن غرب، برخوردار شدن از حکمت تأویلی💢 🔹دینی که در دست ماست - و از طریق فقه، اصول و سایر درس هایی که در حوزه ها تدریس می شود به دست ما رسیده - صورتی از عالم در ذهن ما ساخته که کاملاً با صورتی که علوم جدید و تفکر انتزاعیِ فلسفی به دنیا داده متفاوت است. یعنی شما عالمی با خدا، شیطان، بهشت و جهنم تصور می کنید و این تعلیم، تصوری تشریعی به شما می دهد، در حالی که با این تصور نمی شود دنیای امروز را شناخت. 🔹شما نهایتاً به آنجا میرسید که مثلاً می‌گویید آمریکا شیطان است، اما برای اینکه بفهمید با این شیطان چگونه باید مقابله کرد، به تفکر انتزاعی نیاز دارید، یعنی احتیاج دارید که مبانی مابعدالطبیعیِ عالم امروز را بدانید. حتی لازم است در خودِ حکمت دین غور و تعمق بیشتری کنید؛ یا به «حکمت تأویلی» مسلح باشید، یعنی حکمت به معنای حقیقی لفظ... 🔹همه همین صورت تشریعی در ذهنشان هست که چندان تفاوتی با «دین عجوزه ها» ندارد؛ یعنی با همین تصوری که پیرزنان و قدمای عوام در ذهنشان دارند که تصور خیلی ساده ای از عالم است و از همین نظرگاه نسبت به اطرافشان حکم میکنند؛ منتها دچار عُجب نمیشوند و از روی خودخواهی و خودبینی با عالم برخورد نمیکنند، سعی نمیکنند درباره همه چیز نظر بدهند و خودشان را از خیلی چیزها کنار میکشند. دینی هم که اینطور به دست می آید، غیر از دین عجوزه‌ها نیست و تصور خیلی ساده ای از دنیا به ما می‌دهد، مگر اینکه همانطور که عرض کردم، حکمت بدانیم و از نظرگاه این حکمت با عالم امروز رو به رو شویم؛ یعنی همانطور که حضرت امام برخورد می‌کردند یا الان آیت اللّه خامنه ای برخورد می‌کنند؛ این توقع را از هر کسی نمی‌توان داشت. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 خلط مبحث، در تطبیق عناوین روایات بر علم و هنر جدید💢 🔹متأسفانه این خَلط مبحث وجود دارد؛ چون در تحولی که معنی کلمه ها در طول تاریخ پیدا می‌کند، تأمل نمی‌کنند. علمِ امروز را به معنای علم گذشتگان می‌گیرند و حدیث‌هایی که علم در آنها مورد تأیید قرار گرفته، به علوم جدید نسبت می‌دهند؛ در حالی که علم مورد نظر روایت‌هاا با علم امروز کاملاً متفاوت است، هنری هم که در گذشته مطرح بوده با این هنر متفاوت است و... ما با رجوع به مآثری که در اختیار داریم، نمی‌توانیم به این سادگی درباره عالم امروز نظر بدهیم؛ این کار احتیاج به دارد. 🔹در صورتی می‌توانیم درباره عالم امروز نظر بدهیم که مبانی مابعدالطبیعی آن را در پرتو نور حکمت دینی بشناسیم، چون از خودِ مابعدالطبیعه هم به تنهایی کاری بر نمی آید و انسان دچار همان اشتباه هایی میشود که در طول تاریخ، علمای یونان‌زده خودمان گرفتار آن شده‌اند؛ یعنی اگر خودِ این مابعدالطبیعه هم ذیل نور حکمت دینی نباشد، فایده‌ای ندارد. این علم، است که خداوند در قلب متّقین تجلی می‌دهد و عالم جدید را در پرتو این نور باید شناخت. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 جهت و قبله داشتنِ همه محصولات دنیای جدید💢 🔹نمی‌خواهم بگویم عالم جدید از همان آغاز با دین تضاد داشته، بلکه چون با غایت تصرف در طبیعت شکل گرفته، از سایر غایت‌ها پیدا کرده است. وقتی انسان چیزی را به عنوان غایت خود انتخاب می‌کند، آن چیز می‌شود. وقتی بشر غایت خود را تصرف در طبیعت به قصد تمتع بیشتر قرار می‌دهد، از سایر جهت ها و غایت ها منصرف میشود. آن وقت دیگر هم او متوجهِ بر پا کردن یک عالم دینی نخواهد شد، چنان که هم او متوجهِ بر پا کردن هیچ عالم دیگری نمی‌شود، غیر از عالمی که در آن، تصرف در طبیعت به قصد تمتع بیشتر ممکن است. بنابراین، سیر بشر با شروع می‌شود و متناسب با آن از عالم اطراف خود جواب می‌گیرد. رشد علوم در همین جهت است، محصول و لازمه هایی هم که اختراع می‌شود در همین جهت است، شیوه‌های تحقیق هم در همین جهت پیدا می‌شود. حتی علوم انسانی هم قبله و غایتی جز تصرف بیشتر در عالم به قصد تمتع بیشتر ندارد. یعنی اصلاً نمی‌توانید تصور کنید چیزی در عالم جدید باشد و این جهت را نداشته باشد. 🔹اینکه هر موجودی در این عالم جهتی دارد، از لحاظ فلسفی اثبات شده است. ممکن است بگویید این ضبط صوت صدای من را ضبط می‌کند؛ بله، ولی جهت آن چیز دیگری است. در به من جواب می‌دهد، ولی در خود به من جواب نمی‌دهد، بلکه متناسب با جهت خودش جواب می‌دهد و اصلاً هم اختراع شده و در همان جهت خاص جواب می‌دهد که در آن اختراع شده. اینطور نیست که محصول هنر در دنیای جدید به این سادگی ها ظرفِ مظروفی واقع شود که ما می‌خواهیم بر آن تحمیل کنیم. 🔹نمی‌خواهم بگویم نمی‌شود، چون این هم اصالت دادن به ابزار و اشیاست. وقتی شما می‌گویید تشکیلات دنیای امروز را اصلاً نمیشود عوض کرد، یعنی باز هم به آن اصالت داده اید و این با تفکر ما سازگار نیست. ما مطمئنیم می شود اینها را عوض کرد، منتها سخت است؛ یعنی باید ماهیت آنها را شناخت. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 لزوم توجه به ماهیت هر یک از هنرهای جدید، برای فهم امکان تسخیر آنها💢 🔹مثلاً نقاشی های آقای «حسین صدری» ظاهراً اسلامی است، اما برای عوام الناسْ اسلامی است. او در واقع با عدول از ماهیت نقاشی مدرن این آثار را خلق می‌کند، مثلاً بچه ای را - یتیمی را - در حال گریه می‌کِشد. موضوع کارهایش رُمانتیک است. اینها اصلاً موضوع‌هایی نیست که هنر جدید بپذیرد. هنر جدید است، اصلاً هنر عوام نیست، یعنی عوام اصلاً هنر جدید را درک نمی‌کنند. این است که اگر ما از هنر جدید انتظار داشته باشیم که تفکری دینی را ارایه کند که عوام هم درک کنند، انتظار بیهوده‌ای است، برای اینکه انتزاعی بودن جزو صفت های نقاشی مدرن است و کاری هم نمی‌توانید کنید؛ به محض اینکه تفکر صریح را در آن مطرح کنید، تبدیل به گرافیک می‌شود. 🔹 ماهیتاً سفارش پذیر است، چون در کنار کتابت و صنعت چاپ و گراور و غیره رشد کرده است. گرافیک با ایلوستراسیون شروع میشود و در واقع، تصویرگریِ کتاب، نشریه ها و روزنامه هاست. یا مثلاً کاریکاتور اصلاً خاصیت سیاسی داشته، یعنی خاصیت هایی داشته که از آن در جهت اِعمال تفکر خاصّ سیاسی استفاده می‌شده، مثلا یک حزب یا دسته سیاسی از آن برای حمله به دست‌های دیگر استفاده می‌کرده است. وقتی به آثار بسیاری از کاریکاتوریست ها مراجعه می‌کنید، می‌بینید تفکر خاصی در کار آنها مشخص است، چون کاریکاتور و گرافیک از همان ابتدا اینطور شکل گرفته که سفارش‌پذیر بوده است. تفکر می‌پذیرد، یعنی می‌شود تفکری را به واسطه آن مطرح کرد. ۵به همین دلیل است که ما بعد از انقلاب در گرافیک کرده‌ایم. واقعاً رشدمان در این زمینه بی نظیر بوده است. گرافیک به ما میدان می‌دهد و در دست ما مثل موم می‌شود، چون خودش ماهیتاً سفارش پذیر و تفکرپذیر است. 🔹اما تفکرپذیر نیست. نقاشی جدید عیناً مثل است؛ بیشتر است تا تفکر، و با آن نمی‌شود مفهومی را به عوام الناس انتقال داد، حتی به خواص هم نمی‌شود چیزی منتقل کرد. موسیقی ماهیتاً چیزی است که از غیر طریق عقل و ادراکِ عقلی دریافت میشود. زیر و بم موسیقی مستقیماً از طریق حالت و احساس درک می‌شود، نه از طریق عقل. بنابراین، شنونده موسیقی در برابر این پرسشِ شما که «فلان جمله یا قطعه موسیقی چه میگوید؟» پاسخی ندارد. نقاشی هم همینطور است؛ نقاشی مدرن اصلاً لحن است، موسیقی است و به همین جهت نمی‌شود از آن در جهت یک تفکر خاص استفاده کرد ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 فهم نسبت هر چیز با حقیقت، راه تسخیر آن در خدمت دین💢 🔹الان فرهنگ در سراسر دنیا است، غیر از ایران که امام در آن فرهنگ دیگری بنا کرده و اکنون بزرگترین معضل ایران برای رسیدن به توسعه اقتصادی، همین فرهنگ است. این فرهنگ با عالم جدید اصلاً جمع نمی‌شود، چون غایت و قبله اش غایت و قبله عالم جدید نیست. درست مثل تفاوت آنچه قبل از اسلام بود و آنچه بعد از اسلام آمد. عیناً همین اتفاق افتاده است. یعنی امام آمد و فرهنگی بنا کرد که اصلاً با جمع نمی‌شود. مگر اسلام با جاهلیت قبل از خود جمع شد که حالا ما منتظریم این فرهنگ با توسعه اقتصادی جمع شود؟ 🔹اصلاً ممکن نیست این دو با هم جمع شوند. فقط در یک صورت - که آن هم جمع شدن نیست - این فرهنگْ عالم جدید را معنا میکند، یعنی در صورتی که ماهیت این عالم را بشناسیم و نسبت به عالم جدید شهود پیدا کنیم. آن وقت این عالم در برابر ما میشود. برای اینکه معتقدیم همه عالم مسخّرِ انسان مؤمن و انسان کامل است و به محض اینکه نسبتی با حقیقت دین برقرار کردیم، همه عالم مسخّرِ ما می‌شود. عالم جدید هم به ما درمی آید، منتها راه دارد. ... هر چیزی می‌تواند در خدمت تفکر دینی درآید - حتی مثلاً نوشته های مارکس، برای اینکه چیزی که مارکس می‌گوید، با حقیقت عالم دارد. شما این نسبت را کشف کنید، آن وقت مارکس هم در خدمت شماست. شیطان هم با حقیقت عالم نسبت دارد. شما وقتی این نسبت را کشف کردید، شیطان نمی‌تواند تسلطی بر شما پیدا کند، هم در خدمت دین درمی آید. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 وصول به حکمت و تسلط به تکنیک، دو مقدمه خلق هنر اسلامی💢 🔹 آموختنی نیست. حکمت «حصولی» نیست، «وصولی» است. آدم باید خودش واصل شود. حکمت را در حدّ مقدمه می‌شود آموزش داد، ولی همین مقدمه را وقتی دست آدم ناباب دادید، در دست او خنجر می‌شود. مسأله بر سر این است که انسان باید به حکمت «واصل» شود. حکمت اصلاً شهودی و اشراقی است؛ از طریق دیگر نمی‌شود به آن رسید. بدون تردید، هنر امروز را باید آموزش داد، منتها همراه آن، باید ماهیت هنر جدید را تبیین کرد. هر یک از هنرهای جدید با دیگری فرق دارد و برنامه‌ای که برای هر یک می‌ریزید، با دیگری متفاوت است. تکنیکِ هر یک از هنرها را باید جدا از تفکر دینی آموزش داد. چون تکنیک، تفکرپذیر نیست. خود تکنیک در عالم جدید، موضوعیت دارد و جهتمند است؛شیئیت و موضوعیت فرهنگی دارد. تکنیک، محصول عالم جدید است، یعنی ثمره شجرهای که فرهنگ خاصی دارد. وقتی تکنیک ثمره این شجره است، چطور نسبت به فرهنگِ آن جهت مند نباشد؟ بنابراین، تکنیک را باید به طور مجزّا آموزش داد... 🔹قالب در هنر جدید، فی نفسه موضوعیت دارد. وقتی چنین انسانی پرورش پیدا کرد، می‌نشیند تا تجربه های نفسانی مرتبط با نفس و «منِ» خود را توصیف کند و تفصیل بدهد. داستان نویسی اسلامی اینطور پدید می آید و غیر از این هم راه دیگری ندارد. اگر از کسی که در داستان نویسی ناوارد است، هر قدر مسلمان خوبی هم باشد، بخواهید که داستان اسلامی بنویسد و او بخواهد چیزی را، پیامی را که از قبل در نظر داشته، القا کند، به محض اینکه شروع به نوشتن کند، تصنع بر کلام و نوشته اش حاکم می‌شود... 🔹هنر باید هنرمند بجوشد. اگر هنرمند پیامی را از قبل تصور کند و بخواهد ببافد، همه جا به همین مشکل دچار می‌شود. فرق کسی مثل حاتمی کیا با بقیه سینماگرهای ما در همینجاست. حاتمی کیا فطری فیلم می‌سازد. مسلمان است، بسیجی هم هست، با تکنیک سینما هم آشناست و عین شعر گفتن فیلم میسازد. ولی عده ای اول پیامی را تصور می‌کنند و می‌گویند می‌خواهیم این پیام را بدهیم و بعد برایش سناریو می‌نویسند. اینطور نمی‌شود و نتیجه نمی‌دهد. حدّاکثر، فیلمی می‌شود مثل «آتش پنهان» یا «عملیات کرکوک» و نظیر اینها. برای این نوع فیلم ها نمی‌شود ارزش قائل شد. ، هنر اسلامی نیست. فیلمساز حدّاکثر تلاشش را هم که کند، نتیجه نمی‌گیرد. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢 تسخیر دنیای جدید توسط حضرت امام، به علت عاشق کردن قلب‌ و باطن انسان‌ها💢 🔹بعد از ۶-۵ قرن تمدن جدید، فردی مثل امام خمینی ره در دنیا پیدا شده است. امام شخصیت کمی نیست، شخصیتی نیست که هر سال یکی مثل او به دنیا بیاید. آدمی مثل او هر پانصد سال یا هزار سال هم بعید است که به دنیا بیاید. او از نظر مرتبت وجودی در حدّ حضرت ابراهیم است. او آمده و این صورت جدید از حیات بشری را به ما نشان می‌دهد و این همه شیفته دارد. جوان‌ها شیفته می‌شوند، بچه ها شیفته می‌شوند و به سمتش می آیند. با این همه، الان ما مانده‌ایم که خب، حالا چه کار کنیم؟ 🔹دلیلش این است که ما در محاصره تمدن جدید هستیم و کاری نمی‌توانیم کنیم. این تفکر تا موقعی تفکر است که بجنگد. وقتی نمی جنگد، همین جور در خودش از بین می رود. البته به نظر من تفکر امام جداً دنیای جدید را تسخیر کرده، چون آدم‌ها را گرفته، یعنی با قلب‌ها سر و کار دارد، نه با ظاهر. تکنولوژی نیافریده که به صورت تانک حمله کند، بلکه قلب‌ها را می‌گیرد. قلب‌ها را هم نمی‌توان کاری کرد. نه «گورباچف» و «بوش» می‌توانستند جلو آن را بگیرند، نه «کلینتون» می‌تواند و نه هیچکس دیگری در این عالم. چون مسأله قلب است و قلب هم در عمق وجودش به خدا و عالم حقیقت است. جلو آن را هم نمی‌شود گرفت، عاشق می‌شود و می آید. آن وقت شما می بینید که در قلب فرانسه هست، در قلب خود آمریکا بسیجی می‌بینید، به هر کجای دنیا که میروید، بسیجی میبینید. چون قلب و روحش پیوسته است. 🔹منتها ما الان در محاصره‌ایم و به محض اینکه می خواهیم قدرت پیدا کنیم با و دنیای جدید رو به رو می‌شویم، مقیاس‌های دنیای جدید برای ما طرح می‌شود و این مقیاس‌ها مثل مقیاس‌های مربوط به جاهلیت‌های اعصار دور نیست. همه چیز با خودش دارد، در هر وجه حیات بشری برای خود تئوری و نظریه دارد، سیستم و نظام دارد؛ روانشناسی، جامعه شناسی، علوم تجربی و... همه چیز دارد. ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
👇 💢پرورش هنرمند اسلامی، تنها راه خلق هنر اسلامی💢 🔹ما اصلاً با دنیای جدید بیگانه ایم. چطور می خواهیم جوهر سینما را تسخیر کنیم؟ ما می خواهیم به همه عالم یک بدهیم. همه چیز را هم می خواهیم در همین صورت شرعی معنا کنیم، ولی اینطور که نمی‌شود. به من بگویید صورت شرعی «کِیف» چیست؟ جداً نمی‌شود؛ یعنی واقعیت را نمی‌شود در این صورت معنا کرد. این صورتی که به عالم می‌دهید - صورت تشریعیِ عالم - فقط برای اخلاقی ماندن و اخلاقی زندگی کردن است. بقیه آن به بحث‌های نظری و معرفتی برمی‌گردد. هیچ کار دیگری هم نمی‌شود با آن کرد. منتها اسلام از ، عالم جدید را تسخیر می‌کند؛ از طریق ساختنِ انسان‌هایی جدید، نه از هیچ راه دیگر. اسلام چیزی در عالم خارج نیست که مثلاً در هوا معلق باشد، اسلام محقّق می‌شود، و لاغیر. 🔹بشر خلیفةاللّه است و اسلام هم در وجود آدم ها محقّق می‌شود. اصلاً انسان است و مگر غیر از انسان چیزی داریم؟ 🔹معتقدم وقتی برای شخصی چون حضرت امام ولایت حاصل می‌شود، ولایت او فقط ولایت تشریعی نیست، هم هست؛ یعنی عالم مسخّرِ چنین کسی است که ولایت دارد. بنابراین، انسان همه‌ی جهان است. وقتی اسلام در وجود انسان محقّق می‌شود، یعنی همه جهان را تسخیر می‌کند، معنایی غیر از این هم ندارد. اسلام را خدا برای انسان آورده، مخصوص انسان است، مخصوص شیء که نیست. میز اسلامی و غیراسلامی که نداریم، ولی انسان مسلمان و غیرمسلمان داریم، انسان مؤمن و غیرمؤمن داریم. وقتی انسان ایمان آورد، نسبت به - که حقیقت عالم است - پیدا می‌کند. نباید این دو را از هم جدا کرد. اگر بگویید حقیقت اسلام، حقیقت عالم نیست، پس باید حقیقت‌های مختلفی امکانِ وجود داشته باشد. باید برای مسیحیت یک حقیقت قایل شویم، برای یهودیت هم باید یک حقیقت قایل شویم و برای همه دین‌ها هم حقیقت‌های متعددی قایل شویم. اینطور که نمی‌شود. حقیقت اسلام، حقیقت عالم است، یعنی باید تقرب جستن به اسلام، تقرب جستن به حقیقت عالم باشد. وگرنه اسلام بی معناست. اسلام همان حقیقت است. پس وقتی انسان نسبت به این حقیقت مظهریت پیدا کرد، عالَم که او مظهریت پیدا کرده، مسخّرِ اوست. پیدا میکند، کون و مکان در برابر او سر تسلیم فرود می‌آورند. وگرنه، ما هر قدر ریش بگذاریم و جای مهر روی پیشانیمان درست کنیم، وقتی ولایت تکوینی در عالم نداشته باشیم، یعنی باطن ما باطن مؤمن نباشد، ای دارد؟ 🔹سینما هم از طریق انسانها، از طریق هنرمندها، تسخیر می‌شود. مثلاً آقای حاتمی کیا این کار را کرده، منتها حقیقت که خود او و تفکرش نسبت به آن مظهریت پیدا کرده در کارش ظاهر می‌شود، نه بیشتر. نمی توانید توقع داشته باشید که حاتمی کیا مطلقِ هنر اسلامی را به شما نشان بدهد، چنین نیست. هنر امروز فقط دارد و از غیرِ طریقِ هنرمند در عالم نازل نمی‌شود. هیچ کاری هم با آن نمی‌شود کرد. . ♦️برگرفته از گفتار «با تفکر سنتی نمی‌توان ماهیت دنیای جدید را شناخت!» https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
🌼🌼🌼🌼 🔰دومین «گعده علمی فقه حکومتی» با ارائه ایده «فقه فعّال»، توسط جناب استاد سیفی مازندرانی (دامت توفیقاته) از دوستان علاقه‌مند به فقهی که تاکنون با آیت‌الله سیفی مازندرانی آشنا نشده‌اند، دعوت می‌کنم در این جلسه شرکت نمایند.🌺 ⏰زمان: دوشنبه ۱۲ خردادماه۹۹ ، ساعت ۸ صبح 🔴مکان: قم| نبش میدان روح الله| معهد الاجتهاد الفعّال 🔹برای هماهنگی بیشتر می‌توانید با برادر عزیز جناب آقا سیدمحمد ریاضتی تماس بگیرید.👇 09100931081
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹امروز که نظام اسلامی تشکیل شده است فقه نباید در طهارت و دیات و .... متوقف شود و عمر را صرف آن کنیم درحالی که این همه مسایل جدید رخ داده است؛ ، فقه کارآمد در همه موارد و حتی در میدان نبرد و حمله و مبارزه با استکبار و نظام سلطه است تا برای آن پاسخ داشته و حکم قاطع بدهد. بعد از غیبت صغری فقه به تدریج رو به خمودی رفته است و در طول تاریخ نیز فقها، فقه را می‌خواندند، اما کمتر شاهدیم که فقه وارد عرصه اجتماعی شده باشد در حالی که براساس آیات قرآن، فقه باید منجر به صدور حکم و اداره اجتماع شود زیرا رسالت انبیاء این بوده است. این همه آیاتی که در قرآن در مورد سیاست خارجی و تعامل با بیگانه و اجرائیات شئون حکومت بیان شده کم کم از دوره ائمه رو به فراموشی رفت در حالی که فقه فعال، فقه کارآمد در همه عرصه‌ها و مخصوصا مهمترین عرصه‌ها یعنی عرصه امنیت و سیاست و اقتصاد است. استاد سیفی مازندرانی(زیدعزه) ، در همایش فقه فعال
💢 پیام آیت الله اعرافی به دکتر قالیباف 💢 آمادگی حوزه‌ علمیه برای گشودن دریچه‌های دانش و توان خود به روی نظام قانونگذاری در این پیام آمده است: 👇 جناب مستطاب آقای دکتر محمد باقر قالیباف«دام توفیقه» با سلام و تحیات انتخاب شایسته جنابعالی را، که بحمداله از پیشینه درخشان جهاد و تلاش در عرصه‌های گوناگون خدمت برخوردار هستید، از سوی نمایندگان محترم به ریاست یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی تبریک می‌گویم و توفیقات روز افزون جنابعالی و هیئت رئیسه و نمایندگان محترم را در خدمت به اسلام، انقلاب و مردم شریف ایران، از خداوند مهربان خواهانم. امید است در آستانه گام دوم انقلاب اسلامی مجلس محترم زمینه‌های قانونی تحقق رهنمودها و سیاست‌های اعلام شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله) و تمهیدات لازم برای عینیت بخشی به بیانیه گام دوم و سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را فراهم آورد. آشکار است که مجلس محترم بمثابه نماد مردم سالاری دینی و عصاره فضائل ملت در قلمرو پایه‌ریزی ارکان تمدن اسلامی و اعتلای همه جانبه کشور و گسترش و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی و سعادت و رفاه و آسایش ملت وظائف سترگی دارد و حوزه‌های علمیه و بزرگان و نهادهای آن در این راستا، همدلی و همکاری و هم‌افزایی را وظیفه خود می‌دانند و پیشرفت کشور را در گرو فرهنگ و اقتصاد مقاومتی و تقویت ارکان اقتدار ملی و محور مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان و همبستگی ملی می‌دانند و از هیچ گونه همکاری در این زمینه دریغ نخواهند ورزید. بدیهی است ارتقای نظام قانونگذاری به توسعه زیرساخت‌های علمی و معرفتی و نظام‌مند وابسته است و در این زمینه ارتباط با جامعه نخبگانی و صاحبان ابتکار و تجربه در بخش‌های گوناگون فرهنگ و اقتصاد بویژه نهاد های حوزه و دانشگاه از اهمیت والائی برخوردار است و حوزه‌های علمیه با توجه به ظرفیت‌ها و طرح‌های نوین آن در قلمروهای فقهی و معرفتی آماده‌اند تا دریچه‌های دانش و توان خود را به روی نظام قانونگذاری کشور بگشایند و همکاری با آن نهاد محترم را وظیفه خود می‌دانند و البته انتظارات مؤکدی دارند که انشاء الله در فرصتی دیگر تقدیم خواهد شد. فرصت را مغتنم شمرده از ریاست ارجمند مجلس دهم، جناب آقای دکتر لاریجانی و هیئت رئیسه و نمایندگان محترم آن تقدیر و تشکر و توفیقات فزاینده جنابعالی و نمایندگان محترم را از خداوند مهربان خواهانم. ومن اللّه التوفیق وعلیه التکلان علیرضا اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
💢فقه دولت اسلامی💢 🔹 امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعه‌ی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزه‌ی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن شما است. مقام معظم رهبری ۱۳۹۸/۰۲/۱۸ 🔹إن شاء الله در این جلسه، به فقه دولت اسلامی و آن خواهم پرداخت. 🔹 فقه دولت اسلامی، از نظر حقیر، «فقه تحقق و اقامه احکام شرعی توسط ساختار حاکمیتی دینی» است که باید آن را در فقه استنباطی احکام شرعیه از منابع نقلی قلمداد کرد. 🔹فقه دولت اسلامی، اساساً در رتبه بعد از انقلاب و تشکیل نظام اسلامی قابل تصور است و طبیعی است که با توجه به موقف تاریخی و وضعیت اجتماعی ماقبل انقلاب اسلامی، ردپای شفافی از آن را در میراث گذشته فقهی خو‌د نمی‌توانیم بیابیم؛ هرچند از دوره صفویه و به خصوص در دوران مشروطه، مباحث قابل توجهی در حاشیه‌ی فقه متداول و سنتی شکل گرفته است که اوج آن را در بخش نظام سیاسی، می‌توان در رساله حرمت مشروطه مرحوم شهید شیخ فضل‌الله نوری و رساله تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله مرحوم میرزای نائینی مشاهده کرد. 🔹توجه ماهیت و لوازم مقام امتثال و اجراء، نه در صورت مکلف بودن فرد، بلکه در فرضِ مکلف بودن نظام حاکمیتی دینی، مهمترین مسئله فقه دولت است. 🔹در این جلسه به لطف خدای متعال تلاش خواهم کرد، نسبتِ فقه دولت با ، و را توضیح دهم.
💢آخرین پیام حضرت امام ره به حوزه‌‌های علمیه💢 ⏺شعار همیشه از آنِ کسانی است که وارد گود اجراء نیستند. 🔹آخرین پیام حضرت امام خمینی ره به مربوط به تاریخ 1368/2/17 است که خطاب به شورای مدیریت حوزه‌های علمیه قم نگاشته شده است. 🔹 این پیام، آخرین پیام حیات پربرکت حضرت امام خمینی ره، خطاب به نیروها و ارکان انقلاب اسلامی محسوب می‌شود! 🔹این پیام دارای است: 👇 ➖1ـ پاسخگوی سؤالات جهان اسلام باشید. ➖ 2ـ به هیچ وجه از ارکان محکم فقه واصول رایج حوزه تخطی نکنید. ➖3ـ از محاسن روشهای جدید و لوم مورد احتیاج حوزه استفاده کنید. ➖4ـ فرزندان خوب و انقلابی ام! در خصوص شورای مدیریت حوزه علمیه قم تندروی نکنید که باعث شکست خودتان می شود. ➖5ـ طلاب جوان، اساتید انقلابی را یاری کنند تا به هدف‌های مهم تعلیم و تربیت برسند. ➖6ـ شورای مدیریت و اساتید عزیز توجه داشته باشند که بدون طلاب انقلابی به هیچ‌یک از خواسته‌های مشورع خود نخواهند رسید. ➖7ـ شورای مدیریت حوزه علمیه قم از خدایشان است که مشکلات فراگیری علم و دانش طلاب عزیز را حل کنند. اگر مشکلات حل نشده است، لابد در حد توانشان نیست. شعار همیشه از آن کسانی است که وارد گود اجراء نیستند. متن پیام ایشان به شرح زیر:👇 ◀️ پيام [به شوراى مديريت حوزه علميه قم (حفظ اركان فقه و اصول در حوزه‏ها)] زمان: 17 ارديبهشت 1368/ 1 شوال 1409 مكان: تهران، جماران‏ موضوع: لزوم حفظ اركان فقه و اصول در حوزه‏ها با عنايت به روشهاى جديد و علوم مورد نياز مخاطب: شوراى مديريت حوزه علميه قم‏ بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏ شوراى مديريت حوزه علميه قم- دامت افاضاته‏ با سلام و دعا براى شما عزيزان، زحمات شما عزيزان چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد. ان شاء اللَّه با كمك همه دست‏اندركاران امور حوزه موفق شويد پاسخگوى سؤالات جهان اسلام شويد. اين مسأله نبايد فراموش شود كه به هيچ وجه از اركان محكم فقه و اصول رايج در حوزه‏ها نبايد تخطى شود. البته در عين اينكه از اجتهاد «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روشهاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد. بار ديگر به فرزندان خوب و انقلابى‏ام سفارش مى‏كنم كه شوراى مديريت حوزه علميه قم مورد تأييد اين جانب مى‏باشند. سعى كنند تندروى نكنند كه تندروى باعث شكست خودشان مى‏گردد. بايد طلاب جوان اساتيد محترم حوزه را كه در خدمت انقلاب و اسلام و علوم اسلامى مى‏باشند يارى كنند تا آنان بتوانند به هدفهاى مهم تعليم و تربيت برسند. شوراى مديريت و اساتيد عزيز هم توجه داشته باشند كه بدون طلاب انقلابى به هيچ يك از خواسته‏هاى مشروع خود نخواهند رسيد. طلاب انقلابى و مبارز، پيشتازان انقلاب اصيل اسلامى‏مان مى‏باشند. چهره گلگون و روشن فيضيه‏هاى ايران در جهان اسلام مرهون زندانها و شكنجه‏هاى اين عزيزان است. اين مسأله بايد در نظر گرفته شود كه شوراى مديريت حوزه علميه قم از خدا مى‏خواهند كارى كنند كه طلاب عزيز در فراگيرى علم و دانش با مشكلات روبه نشوند. اگر در بعضى جهات بدين نتيجه نمى‏رسند، لا بد در حد توانشان نيست. شعار هميشه از آن كسانى است كه وارد گود اجرا نيستند. از خداوند متعال توفيق سرداران و سربازان علوم اسلامى را خواستارم. و السلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته. 17/ 2/ 68 روح اللَّه الموسوي الخمينى‏ ❇️تاریخ نگارش:1399/3/14 https://eitaa.com/alimohammadi1389 https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره‌ای درس‌آموز و جالب از مقام معظم رهبری از اینکه امام ره بعد از عزل اقای منتظری فرمودند: شما رهبر بشوید..... 🌺
💢، یکی از نامه‌های مهم حضرت امام ره در باب فقه حکومتی 💢 🔹یکی از نامه‌های بسیار مهم حضرت امام خمینی ره درباره ، نامه ایشان موسوم به است. ایشان در این نامه برای بررسی فقهی پیشنهاد می‌کند که از نظر شخصی مانند ایشان از مبتلابه‌های کنونی مردم و حکومت اسلامی است. 🔹این موضوعات به شرح زیر است: 1ـ در مسئله مالكيت و محدوده آن، 2ـ در مسئله زمين و تقسيم‏بندى آن، 3ـ در انفال و ثروتهاى عمومى، 4ـ در مسائل پيچيده پول و ارز و بانكدارى، 5ـ در ماليات، 6ـ در تجارت داخلى و خارجى 7ـ در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن، 8ـ در حدود و ديات، 9ـ در قوانين مدنى، 10ـ در مسائل فرهنگى و برخورد با هنر به معناى اعم؛ چون عكاسى، نقاشى، مجسمه‏سازى، موسيقى، تئاتر، سينما، خوشنويسى و غيره. 11ـ در حفظ محيط زيست و سالم‏سازى طبيعت و جلوگيرى از قطع درختها حتى در منازل و املاك اشخاص، 12ـ در مسائل اطعمه و اشربه، 13ـ در جلوگيرى از مواليد در صورت ضرورت و يا تعيين فواصل در مواليد، 14ـ در حل معضلات طبى همچون پيوند اعضاى بدن انسان و غير به انسانهاى ديگر، 15ـ در مسئله معادن زيرزمينى و رو زمينى و ملى، 16ـ تغيير موضوعات حرام و حلال و توسيع و تضييق بعضى از احكام در ازمنه و امكنه مختلف، 17ـ در مسائل حقوقى و حقوق بين المللى و تطبيق آن با احكام اسلام، 18ـ نقش سازنده زن در جامعه اسلامى و نقش تخريبى آن در جوامع فاسد و غير اسلامى، 19ـ حدود آزادى فردى و اجتماعى، 20ـ برخورد با كفر و شرك و التقاط و بلوك تابع كفر و شرك، 21ـ چگونگى انجام فرايض در سِير هوايى و فضايى ... 22ـ و مهمتر از همه اينها، ترسيم و تعيين حاكميت ولايت فقيه در حكومت و جامعه 🔹ایشان در ادامه تأکید می‌کند که باب اجتهاد باید همیشه باشد و طبیعت انقلاب و نظام، همواره اقتضای نظرات اجتهادی جدید دارد. سپس ایشان به نکته‌ای بسیار مهم در کاهش اختلاف نظرها در موارد فقهی اشاره می‌کند و آن این است که تمامی این اجتهادها می‌بایست منتهی شود به اینکه حکومت اسلامی بتواند برنامه‌ریزی و در این راستا، داشته باشد. بعد از این ایشان، عاملی را معرفی می‌کند که از نظر ایشان، می تواند این غرض مهم در اجتهاد را تأمین کند و اتفاقاٌ غفلت از چنین مهمی است که فقه مصطلح و متداول حوزه‌های علمیه را کرده است. این عامل مهم، است که بر اساس آن می‌توان به برنامه ریزی به نفع مسلمانان و وحدت رویه نائل آمد. این عامل به ظاهر ساده، چنان از دیدگاه مرحوم حضرت امام ره تعیین‌کننده است که ایشان می‌گوید کسی که نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد، ولی در عین‌حال در علوم معهود حوزوی باشد، در مسائل اجتماعی و حکومتی .👇 " لذا در حكومت اسلامى هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مى‏كند كه نظرات اجتهادى- فقهى در زمينه‏هاى مختلف و لو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسى توان و حق جلوگيرى از آن را ندارد ولى مهم شناخت درست حكومت و جامعه است كه بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه‏ريزى كند كه وحدت رويّه و عمل ضرورى است و همين جا است كه اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد." (روح‌الله الموسوی الخمینی؛ زمان: 10 آبان 1367) ❇️تاریخ نگارش:1399/3/15 https://eitaa.com/alimohammadi1389
💢گفت‌و‌گویی درباره نظریه ولایت فقیه💢 🔹در گروهی تلگرامی متنی دیدم تحت عنوان «تعارض پارادیمی نظام» که نویسنده به پنج مورد تعارض مدنظر خود در خصوص ولایت فقیه و ساختار جمهوری اسلامی پرداخته بود. در ایام رحلت حضرت امام ره، روا ندیدم که در منظر بیش از 300 نفر از اساتید علوم انسانی نقدی اینچنینی به نظریه ولایت فقیه بشود، پاسخی داده نشود. 🔹حاصل این پاسخ رفت و برگشتی پیام‌هایی شده که در ادامه تقدیم می‌شود:👇 https://eitaa.com/alimohammadi1389/111
👇 آیا ایده ولایت فقیه توانسته پارادایم جدیدی برای جمهوری اسلامی شکل دهد؟ نظام جمهوری اسلامی ایران برپایه «ایده ولایت فقیه» شکل گرفته که نمی تواند یک تئوری محسوب شود زیرا الزامات یک تئوری را ندارد! تئوری شرایطی دارد: ۱-در پارادایم خودش باشد: یعنی ایده ولایت فقیه چه از حیث نظری و چه از حیث کارکردی در پارادایم توحیدی اسلام بگنجد. نمی شود مطلبی را در این ایده گنجاند که چارچوب فکری اسلام تعارض داشته باشد. مثال، نمی شود ولایت فقیه فراگیر باشد اما مسئولیت پذیری فراگیر نباشد! ۲- بدون تعارض درونی باشد (سازگار باشد). عملکرد جمهوری اسلامی متعارض است: مثال۱: تشکیل «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نشانه این تعارض درونی است زیرا هدف این مجمع بررسی موضوعات و قوانینی است که از نظر فقه شیعه یا قانون اساسی ایران ممنوع یا مجاز است اما بنابر مصالحی که این مجمع تشخیص می دهد، خلاف حکم فقهی یا خلاف قانون اساسی عمل می شود. مثال۲: ایحاد «نهاد» ولایت فقیه و تشکیل حکومت از کارکردهای الزامی ایده ولایت فقیه است در حالی که چنین نهادسازی مخالف با نص صریح روایات می باشد! ۳- پیش بینی کننده باشد. ایده ولایت فقیه مخصوص دوران غایب بودن جسم امام زمان از انظار مردمان است و نمی تواند چرایی و چگونگی جایگاه خودش را «پس از ظهور»، «در عصر حضور امام معصوم» و «در دوران رجعت معصومین» تبیین کند. ۴- هنجاری نیست. به کارگیری ایده ولایت فقیه منجر به صدور فتواها و نصویب قوانینی شده که با اسناد بالادستی خودش (قرآن) تعارض دارد. مثال۱: «تغییر جنسیت» در نظام ایرانی مبتنی بر ولایت فقیه چنان رواج یافته که تهران به عنوان «پایتخت تغییر جنسیت دنیا» مشهور شده! مثال۲: «لقاح نطفه بیگانه» توسط فقیهی تجویز شده و قوانین بسیاری برای عادی کردن این کار تصویب شده یا تغییر یافته اند! حتی حمایت بیمه ای (بیت المال) نیز پیدا کرده! مثال۳: «فرزند خواندگی» چنان در قانونگذاری و اجرا ریشه دوانده که از بیت المال نیز برای آن هزینه می شود! ۵- رابطه ایده ولایت فقیه با تئوریهای رقیب و هم عرض مشخص نشده و استدلالی برای ابطال آنها ندارد. طرفداران این ایده با تمسک به ادله قرآنی و روایی تلاش کرده اند تئوریهای رقیب مانند «خلافت»، «پادشاهی ولی امر مسلمین در عربستان»، «حکومت اسلامی طالبان»، «خلافت اسلامی داعش»، . . را مردود بدانند که در واقع اعتراف به ناتوانی در استدلال عقلی برای رد کردن است. https://t.me/MahdiMovahedAbtahi جزیره علم به قلم دکتر سیدمهدی موحدابطحی
بنده به مطلب تعارض پارادایمی نظام 🔹واقعا متن بسیار ضعیفی است. 🔹نویسنده حتی به خودش زحمت نداده که لیست کتب و رسائل ولایت فقیه را ببیند. 1ـ اگر فقط به همان 13 جلسه درس خارج حضرت امام ره در نجف مراجعه میکرد، لااقل ادعای تعارض ولایت فقیه با توحید را به این نحو بسیط طرح نمی کرد. 2ـ اگر به کتاب آیت الله منتظری یا از آن بهتر، کتاب فقه و مصلحت آیت الله علیدوست مراجعه میکرد لااقل متوجه میشد که مصحلت در اسلام یک نهاد مفهومی بسیار مهم و در اختیار حاکم شرع است و تشکیل نهاد اجتماعی برای تشخیص مصادیق آن، اتفاقا سازگاری زیادی با نهاد ولایت فقیه دارد. 3ـ برای فهم پیشینه نظریه ولایت فقیه، توصیه می کنم که مباحث آیت الله سیداحمد مددی مراجعه کنید. مباحث تاریخی ایشان الان جزو قویترین مباحث تاریخی در حوزه علمیه است. ایشان با شواهد بسیاری نشان میدهد که تئوری ولایت فقیه، تئوری همیشگی شیعه در مواجهه با شرایط پرفراز و نشیب تاریخی خود بوده است و حتی در زمان حیات خود ائمه معصومین ع نیز امور تشیع بر اساس این نظریه سامان می یافته است که نمونه بارز آن، شبکه وکالت از دوران امام سجاد و باقر علیهما السلام تا دوران امام حسن عسکری علیه السلام است. برای فهم وضعیت تفقه و تعقل در عصر ظهور نیز مراجعه به روایات علم و عقلانیت در این دوران توصیه می شود که حتی زن خانه دار نیست، به مقام تفقه در دین می رسد . 4 ـ مورد هنجاری نبودن هم که باز از عجایب است. ظاهرا ایشان از طریقی غیر از اجتهاد، به حکم الهی در نفس الامر راه دارند که به راحتی تغییر جنسیت و لقاح نظقه بیگانه! و فرزندخواندگی را خلاف حکم الهی تشخیص داده است. خوب است که ایشان مستندات و ادله استنباطات خود را ارائه نمایند. 5ـ اشکال پنجم هم ناشی از همان ندیدن منابع است. فقه شیعه در رد نظریه خلافت اهل تسنن چه با بیعت اهل حل وعقد و چه با تعیین خلیفه قبلی و چه با تشکیل شورا، قریب به هزار سال است تعیین نسبت کرده است و روایات متعدد معصومین علیهم السلام و کتب فقهی قدمای از فقهای شیعه مملو از این تعیین تکلیف است. مروری به کتاب الحجه کتاب شریف کافی برای رویت این مسئله کفایت می کند. در این میان، بسیاری از اشکالات و استدلالها نیز هم عقلی اقامه شده است و هم نقلی و هم عقلایی... 🔹در پایان باید عرض کنم که مسئله نقادی و گفتگو برای جامعه حوزوی و دانشگاهی از نان شب واجبتر است. هرچند چنین بیانیه های سیاسی، ظاهرا سراسر حکم و پاسخ است و مسئله و پرسشی را متضمن نیست تا گفتگویی شکل بگیرد...😕
جواب نویسنده متن تعارض پارادیمی نظام به پاسخ حقیر سلام و سپاس فراوان از حوصله ای که مبذول فرمودید. فرصت کنم چند نکته ای را تقدیم خواهم کرد به زودی، انشالله🙏 آن نوشته در راستای مخالفت با ایده ولایت فقیه نبوده بلکه تاملی نقادانه دارد. البته چند عبارت زیر برخلاف دفاعیه حضرتعالی است: «حکومت می تواند از حج جلوگیری کند» (صحیفه، ج ۲۰، ص ۴۵۱-۲) ایراد دیگری که ذیل مورد اول هست: هنوز معلوم نیست مشروعیت ولایت فقیه از «مردم» است یا از «خدا»؟ (تعارض مورد اول) اگر اعتبار ولی فقیه به انتخاب است، پس منصوبین وی معتبر نیستند چون انتخابی نیستند؟ (تعارض مورد دوم) اگر ولی فقیه نایب امام (حجت خدا) است، باید منصوب وی باشد! پس چرا فرآیند تعیین ولی فقیه، انتخابی است؟ (تعارض مورد اول) مگر می شود از مورد چهارم (که خلاف نص عمل می شود) دفاع کرد؟ آیه پنجم سوره احزاب آیه دوم سوره مجادله و آیات متعدد دیگر در موضوع فقه پزشکی (تعارض مورد چهارم) ادعا کردید: «دست یافتن به حکم الهی فقط و منحصرا از طریق اجتهاد مصطلح ممکن است»! اقامه دلیل بفرمایید. چه مدارکی دارید که تعارض مورد پنجم را پاسخ داده باشند؟ تحقیق امروزی که فرق بیعت با ولی فقیه را متفاوت از بیعت با پادشاه عربستان نشان دهد؟
بنده صفحه 1 از 2 سلام بر سید عزیز منتظر متن تفصیلی‌تر حضرتعالی هستم و استفاده خواهیم کرد. ➖ در خصوص این جمله «حکومت می تواند از حج جلوگیری کند»، این جمله پس و پیشی دارد که قیود و زوایای مدعا را بیشتر مشخص می کند: 👇 "{حکومت} مى‏تواند هر امرى را، چه عبادى و يا غير عبادى است كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى‏تواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند." این بیان حضرت امام ره، نمی دانم چرا آنقدر سنگین آمده است. قرائتی مشهور از این کلام این است که حاکم دینی، همانطور که مکلف به اقامه احکام فرعیه اسلام مانند نماز و حج است، در عین حال مکلف به حفظ کیان حامعه دینی و عزت مسلمین و اعتلای اسلام است و هرگاه یکی از احکام فرعیه شرعیه با این تکالیف دیگر که از لحاظ شرعی، از اهمیت بالاتر برخوردار هستند، در مقام عمل تزاحم پیدا کرد، حاکم دینی می تواند به طور موقت تا برداشته شدن شرایط تزاحم، حکم به تعطیلی آن واجب کند. ➖در خصوص جایگاه مردم در مشروعیت فقیه، چرا مسئله روشن نیست؟! در حیث جایگاه مردم در مشروعیت فقیه، لااقل سه یا چهار نظریه وجود دارد که در یکی جایگاه مردم را فقط بیعت و مقبولیت می داند، یکی مقبولیت را در کنار نصب الهی یکی از ارکان مشروعیت میداند و نظریه سوم که از اساس ولایت فقیه را قائل نیست و فقیه را وکیل و اعتبار یافته از قِبل فقیه می داند که البته این مورد آخر، تقریبا سابقه ای در فقهای قبل از انقلاب اسلامی ندارد (یا لااقل بنده تاکنون برنخورده ام) و حتی بزرگانی مانند شیخ انصاری که در کتاب مکاسب، ولایت فقیه را بر اساس روایات نمی پذیرید، اجازه تصرف فقیه در امور حسبه را نه به وکالت مردم، بلکه از طریق دلیل لبّی و قدرمتیقن شریعت،منحصر در فقیه می داند. شما اگر به صورت اجتهادی ورود کنید، به یکی از دیدگاه ها یا دیدگاه پنجمی میرسید که رابطه مردم با مشروعیت ولایت فقیه به خوبی روشن است. ➖فرموده اید که اگر اعتبار ولی فقیه به اعتبار است، پس منصوبین وی معتبر نیستند چون انتخابی نیستند. من متوجه نمی شوم این فرمایش به چه دلیلی میفرمایید ... اول اینکه در نگاه مشهور فقها، ولایت فقیه انتخابی نیست که بخواهد این محذور را داشته باشد. ثانیاً ذر فرض بازگشت اعتبار ولایت فقیه به انتخاب مردم هم مطلق بودن ادعای شما مخدوش است، چرا که نهایت این است که فقیه در فرض انتخابی بودن، وکیل مردم است و اگر مردم به وی حق نصب مسئولینی را داده باشد، انتصابهای وی نیز در همان محدوده معتبر است. ➖اینکه فرمودید: اگر ولی فقیه نایب امام (حجت خدا) است، باید منصوب وی باشد! پس چرا فرآیند تعیین ولی فقیه، انتخابی است؟ هم جوابش از فقرات بالا مشخص می شود که در هریک یک از نظریات سه گانه ای به آنها اشاره شد، مفهوم فرایند مشارکت مردم در تعیین ولایت فقیه، مفهوم خاص خود را دارد. در نظریه اول، این فرآیند فقط فرایند کشف ولیّ فقیه و بیعت است. در نظریه دوم، این مشارکت در شناسایی ولیّ فقیه، جزو ارکان مشروعیت وی است و در نظریه انتخابی، تمام علت اعتبار تصدی فقیه است. ➖فرمودید: مگر می شود از مورد چهارم (که خلاف نص عمل می شود) دفاع کرد؟ آیه پنجم سوره احزاب آیه دوم سوره مجادله بله عزیز دلم چرا نمیشود؟! اگر مروری به تاریخ صدر اسلام کرده باشید، خواهید دید در پیچیدگی امور و تزاحم احکام ،گاهی خود رسول الله ص و امیرالمؤمنین ع هم به حکمی از احکام الهی در شرایط تزاحم عمل نکرده اند و آن را به تعویق انداخته اند. تاریخ اسلام پر است از مصادیق این اتفاق... مگر به نص قران، دفاع از مظلوم واجب نیست، چه امری باعث شد که امیرالمومنین ع، از دفاع از صدیقه طاهره سلام الله علیها، کناره بگیرد؟ مگر قصاص قاتلین واجب نیست، به کدام مجوز امیرالمومنین علیه السلام در ابتدای خلافت، قصاص قاتلین عثمان را به تعویق انداخت؟ به کدام مجوز امام حسن ع با طاغوت زمان بیعت کرد؟ و صدها و هزاران مورد دیگر در زندگی نورانی معصومین علیهم السلام به بنا به شرایط زمان و مکان و در مقام تزاحم، اهمی را بر مهمی ترجیح داده اند و واجب مهمی را ترک کرده اند ... ➖ فرمودید: ادعا کردید: «دست یافتن به حکم الهی فقط و منحصرا از طریق اجتهاد مصطلح ممکن است»! اقامه دلیل بفرمایید.
صفحه 2 از 2 فکر می کنم اینکه برای فهم حکم الهی باید مستند به آیات و روایات یا ادله قطعیه عقلیه حرف بزنیم، اختلافی نداریم. بنده عرض کردم که بنا بر فهم فقهای امروز مسئله تغییر جنسیت، اگر همراه با مفسده و حرامی نباشد، جزو عناوین مُحرَّم نیست و لذا در آن برائت جاری کرده اند و در این باره مفصل بحث کرده اند و البته ممکن است کسی هم در اجتهاد خود به حرمت هم برسد که باز مهم است که استدلال و استظهار وی از آیات و روایات برسی شود. لذا لطف کنید و دلائل خود مبنی بر حرمت تغییر جنسیت مبتنی بر آیات و روایات را بفرمایید تا بتوانیم آن را قضاوت کنیم. خداوند بر توفیقات تان بیفزاید...🌹