پیش به سوی اتاق عمل

حلال کنید دیگه

من شاشیدم توی هرچی دکتره

دارم از درد جون میدم

دردش زد به گوشم

منی که از درد ۴ تا ژلوفن باهم خوردم

حتا نمیتونم حرف بزنم

فردا امتحان ریاضی دارم

توی دهنم سه تا بخیه هس

اینکه دکتره بی پدر هم اصفهانی بود برام جالبه

اینکه یه جراحی یه ربعه رو چهل دیقه روی من بود یعنی که خیلی درد کشیدم

همش دهنم خون درد چیزی نمیتونم بخورم لعنت بهش

ولی دهنم همش خون خون خون خسته شدم

ولی دارم از درد میمیرم

میخاید جراحی کنید دندونتون رو ناموصا قبلش مثل گاو بخورید

دردیست به جانم ولی نیست طبیبی ، پنهان شده در خندهٔ من بغض ِعجیبی .

تو هرچقدر‌‌ هم به یکی‌ احترام بذاری و خوب رفتار کنی؛ در آخر اون به اندازه ی فهمش با تو رفتار می‌کنه.

ولی صورتم باد کرده:)

یکی هم نبود بیاد با ما حرف بزنه

نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست؟! گوش کن نبضِ دلم زمزمه‌اش با تو یکیست..

یاد تو حس قشنگیست که در دل دارم تو چه باشی چه نباشی نگهش میدارم

نهنگی دید مرگش را ولی دل را به ساحل زد ؛ من از پایانِ خود آگاهم اما,دوستت دارم=).

درد دارم درد دارم درد دارم درد دارم

تو‌مرا‌آنقدر‌آزردی‌،که‌خودم‌کوچ‌کنم‌از‌شهرت*

- غمگینم ، بند بند وجودم درد میکنه ؛ حال و روز خوبی ندارم و میزون نیستم توی اون صحنه از زندگی ام که یکی دستشو میزاره رو گردنش و میگه به اینجام رسیده ، من به فرق سرم رسیده ، به پوست خونم رسیده ، به استخونام رسیده ، رفته تو وجودم ، رو به اتمامم ، چیزی از من باقی‌ نمونده.