eitaa logo
علیرضا مهرپرور
144 دنبال‌کننده
395 عکس
850 ویدیو
69 فایل
در این کانال یافته ها را تقدیم میکنم ارتباط @mehrparvar110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"🌺🌸🌺🌸🌺🌸پاسخ زندان‌بان‌ها به صالح‌بن‌وصیف درباره رفتار امام عسکری(علیه السلام)"🌺🌸🌺🌸🌺🌸 "دَخَلَ اَلْعَبَّاسِيُّونَ عَلَى صَالِحِ بْنِ وَصِيفٍ وَ دَخَلَ صَالِحُ بْنُ عَلِيٍّ وَ غَيْرُهُ مِنَ اَلْمُنْحَرِفِينَ عَنْ هَذِهِ اَلنَّاحِيَةِ عَلَى صَالِحِ بْنِ وَصِيفٍ عِنْدَ مَا حَبَسَ أَبَا مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ لَهُمْ صَالِحٌ وَ مَا أَصْنَعُ قَدْ وَكَّلْتُ بِهِ رَجُلَيْنِ مِنْ أَشَرِّ مَنْ قَدَرْتُ عَلَيْهِ فَقَدْ صَارَا مِنَ اَلْعِبَادَةِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ إِلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ فَقُلْتُ لَهُمَا مَا فِيهِ فَقَالاَ مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ يَصُومُ اَلنَّهَارَ وَ يَقُومُ اَللَّيْلَ كُلَّهُ لاَ يَتَكَلَّمُ وَ لاَ يَتَشَاغَلُ وَ إِذَا نَظَرْنَا إِلَيْهِ اِرْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ يُدَاخِلُنَا مَا لاَ نَمْلِكُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ اِنْصَرَفُوا خَائِبِينَ . زماني كه حضرت ابو محمد عليه السلام(نزد صالح بن وصيف تركي، پيشكار و اختيار دار مهتدي عباسي)در زندان بود، عباسيون و صالح بن علي و ديگراني كه از ناحيه اهل بيت منحرف بودند نزد صالح رفتند(تا باو سفارش كنند در باره حضرت سختگيري كند)صالح گفت: من چه كنم، دو نفر از نانجيب ترين مرداني را كه ميتوانستم پيدا كنم، بر او گماشتم، آن دو نفر(در اثر مشاهده رفتار حضرت) از لحاظ عبادت و نماز و روزه خيلي كوشا شدند، من بآن دو نفر گفتم: در او چه خصلت است؟ گفتند: چه ميگويي در باره مرديكه روز را روزه ميگيرد و تمام شب عبادت ميكند، نه سخن ميگويد و نه بچيزي سرگرم مي شود چون باو نگاه ميكنيم، رگهاي گردن ما ميلرزد و حالي بما دست ميدهد كه نميتوانيم خود را نگه داريم چون چنين شنيدند، نوميد برگشتند." "منبع : الکافي (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص 512"
اسبِ خلیفه حکایتی جذاب از زندگانی امام عسکری علیه‌السلام مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص ۴۳۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه است دلم کرببلا می‌خواهد
🤩 یک کانال = بیش از ۲۰۰۰ کتاب رایگان 👈 مثلا این موارد رو ببینید 👇👇👇 ❇️ ۸۸ کتاب با موضوع امام رضا 👈 ببینید ❇️ ۴۰ کتاب با موضوع امام زمان 👈 ببینید ❇️ ۴۰ کتاب با موضوع صحیفه سجادیه 👈 ببینید ❇️ ۳۶ کتاب با موضوع شهدا 👈 ببینید ❇️ ۳۰ کتاب با موضوع پیامبر اکرم 👈 ببینید ❇️ ۴۲ کتاب درباره حضرت فاطمه س 👈 ببینید ❇️ ۱۴ کتاب درباره وهابیت 👈 ببینید ❇️ رساله های توضیح المسائل 👈 ببینید ❇️ و.... 🔰 تنها با داشتن یک کانال بیش از ۲۲۰۰ کتاب در موضوعات اسلامی داشته باشید. 🔹 در مناسبتها شما را تنها نخواهیم گذاشت 👈 پس عضو شوید و با ما همراه باشید 🆔 @tasnim_pdf 📣 کتابخانه علوم اسلامی تسنیم، بزرگترین کتابخانه مجازی در بستر ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸نامه مهم وخواندنی امام حسن عسکری علیه السّلام به علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق ) 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 محمّد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، مشهور به «شیخ صدوق» در سال 306 یا 307 (ه. ق) در خاندان علم و تقوی در شهر مذهبی قم، دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش، علی بن حسین بن بابویه قمی، از برجسته ترین علما و فقهای زمان خود بود. او در بازار، دکان کوچکی داشت و از طریق کسب و تجارت، در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش می کرد. همچنین، ساعاتی از روز را نیز در منزل، به تدریس و تبلیغ معالم دین و نقل روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام می پرداخت. جلالت شأن و منزلت این فقیه بزرگوار، تا بدان پایه رسید که حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام، طی نامه ای او را با القابی چون «شیخی»، «معتمدی» و «فقیهی» مورد خطاب قرار داد. چون این نامه دارای مضامین بسیار بلندی است و در طی آن، نکات دقیقی بیان شده که آگاهی بر آن، برای سالکین سبیل ولایت کبرویه مرتضویه، ضروری به نظر می رسد، لذا متن آن را عینا در اینجا نقل می کنیم: نامه امام حسن عسکری علیه السّلام به علی بن بابویه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ و العاقبة للمتّقین و الجنّة للموحّدین و النّار للملحدین و لا عدوان الّا علی الظّالمین و لا اله الّا اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ و الصّلوة علی خیر خلقه محمّد و عترته الطّاهرین. امّا بعد اوصیک یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین بن بابویه القمی- وفّقک اللَّه لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته- بتقوی اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ فانّه لا تقبل الصّلاة من مانع الزّکاة و اوصیک بمغفرة الذّنب و کظم الغیظ و صلة الرّحم و مواساة الاخوان و السّعی فی حوائجهم فی العسر و الیسر و الحلم و التّفقّه فی الدّین و التّثبّت فی الامر و التّعاهد للقرآن و حسن الخلق و الامر بالمعروف و النّهی عن المنکر، فانّ اللَّه عزّ و جلّ قال: لا خَیرَ فِی کثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَینَ النَّاسِ و اجتناب الفواحش کلّها و علیک بصلاة اللّیل فانّ النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم اوصی علیا علیه السّلام فقال: یا علی علیک بصلاة اللّیل علیک بصلاة اللّیل علیک بصلاة اللّیل و من استخفّ بصلاة اللّیل فلیس منّا، فاعمل بوصیتی و أمر شیعتی حتّی یعملوا علیه و علیک بالصّبر و انتظار الفرج فانّ النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال: افضل اعمال امّتی انتظار الفرج، و لا تزال شیعتنا فی حزن حتّی یظهر ولدی الّذی بشّر به النّبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم بملاء الارض قسط و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. فاصبر یا شیخی یا ابا الحسن علی و أمر جمیع شیعتی بالصّبر فانّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ و السّلام علیک و علی جمیع شیعتنا و رحمة اللَّه و برکاته و صلّی اللَّه علی محمّد و آله» (صفات الشیعة / ترجمه توحیدی، ص: 7) )- «معادن الحکمة فی مکاتیب الائمّة» تألیف علم الهدی محمد بن المحسن بن مرتضی الکاشانی، ج 2، ص 265، چاپ جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم. - صفات الشیعة / ترجمه توحیدی، ص: 8 ). امام حسن عسکری علیه السّلام در این نامه، پس از حمد خدا و درود بر پیامبر و عترت طاهرینش می فرماید: ای فقیه مورد اعتماد من، علی بن الحسین بن بابویه القمی، خداوند تو را به کارهای مورد رضایتش توفیق دهد و از نسل تو، اولاد صالح بیافریند. تو را به رعایت تقوی و برپا داشتن نماز و ادای زکات وصیت می کنم، به رعایت تقوی و بر پا داشتن نماز و ادای زکات زیرا کسی که زکات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد. و نیز تو را سفارش می کنم به بخشایش گناه دیگران، و خویشتن داری به هنگام خشم و غضب، ارتباط با خویشاوندان، تعاون و همکاری با برادران دینی و کوشش در رفع نیازهای آنها در تنگدستی و گشاده دستی، بردباری و کسب آگاهی و معرفت در دین. در کارها ثابت قدم و با قرآن هم پیمان باش، اخلاق خود را نیکو گردان و دیگران را به کارهای شایسته امر کن و از پلیدی ها باز دار، زیرا خداوند فرموده است: «در بسیاری از سخنان آهسته و در گوشی آنها، هیچ خیری نیست مگر اینکه ضمن آن، به صدقه یا کار نیک و یا اصلاح بین مردم امر نمایند» [و بطور کلّی ] تو را سفارش می کنم به خودداری از تمام معاصی و گناهان. نماز شب را ترک مکن، زیرا پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در وصیت خود به علی علیه السّلام، سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما. و [آگاه باش ] هر کس نسبت به نماز شب بی اعتنا باشد، از ما نیست» پس ای علی بن الحسین، تو خود به سفارشات من عمل کن و شیعیان مرا نیز دستور ده تا عمل کنند. نیز تو را به صبر و پایداری و انتظار فرج توصیه می کنم، زیرا پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود:
«بهترین کارهای امت من، انتظار فرج است». شیعیان ما همواره در غم و اندوه به سر می برند تا فرزندم ظهور کند، همان کسی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلّم بشارت آمدنش را داده است. او زمین را از عدل و داد پر می کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. پس بار دیگر ای علی بن بابویه، تو را به صبر و استقامت توصیه می کنم و تو نیز به همه شیعیان و پیروان مرا به صبر و استقامت فرمان بده. «به راستی زمین از آن خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث می دهد و عاقبت از آن پرهیزگاران است». سلام و رحمت و برکت حقّ بر تو و بر همه شیعیان ما، و درود خداوند بر محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم و آل او. ]- این نامه را اکثر محقّقین و صاحبان تراجم نقل نموده ند که از جمله آنها، می توان - از علامه بحرانی در« لؤلؤة البحرین»، ص 384، - محقّق خوانساری در« روضات الجنّات»، ج 4، ص 273، - علامه مجلسی در« بحار الانوار»، ج 50، ص 317 و 318، - محدّث نوری در« مستدرک الوسائل»، ج 3، ص 527، - قاضی نور اللَّه شوشتری در« مجالس المؤمنین»، ج 1، ص 453، - محدّث قمی در« فوائد الرضویة»، ص 281، - و علامه شیخ محمّد تقی تستری در« قاموس الرّجال»، ج 6، ص 474، نام برد. شیخ صدوق در یکی از کتابهایش به نام «کمال الدین»، ضمن نقل موضوع فوق، اضافه می کند که هر گاه ابو جعفر بن علی الاسود مرا می دید که برای طلب علم و دانش به محضر استاد می رفتم، به من می فرمود: این علاقه و اشتیاق تو به علم، تعجّبی ندارد، زیرا تو به دعای امام زمان علیه السّلام متولّدشده ای. مرحوم علّامه مجلسی نیز در کتاب ارزشمند «بحار الانوار»، این قضیه را از معجزات حضرت ولی عصر علیه السّلام دانسته است ( - بحار الانوار، ج 51، ص 335 و 336
🔹️ حکایتی از کرامت امام عسکری(علیه‌السّلام) به مسیحی ایرانی استاد انصاریان
یکی از مصادیق تولی وتبری همین شعر آقای روح الله فروتن است .
هدایت شده از علیرضا مهرپرور
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میلاد با سعادت امام یازدهم حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را خدمت مولایمان حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف و عموم شیعیان تبریک وتهنیت عرض میکنم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرود فوق از مرحوم استاد حسن زاده است که امروز چهلمین روز ارتحالشان بود . رباعی از مرحوم استاد قیصر اصفهانی روح هردو بزرگوار شاد و نامشان جاودان باد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿کرامتی از امام یازدهم شیعیان حضرت عسکری (علیه السلام)از شبلنجی (متوفای 1322 هـ)عالم اهل سنت💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿 شبلنجی شافعی از اندیشمندان اهل سنت، درباره کرامتی از آن حضرت چنین می نویسد: فی ذكر مناقب الحسن الخالص بن علی الهادی بن محمد الجواد ... الاولی هی جامعة الكرامات حدث أبوهاشم داود بن قاسم الجعفری قال كنت فی الحبس الذی فی الجوسق - أنا والحسن بن محمد، ومحمد بن إبراهیم العمری، وفلان وفلان خمسة أو ستة - إذ دخل علینا أبو محمد الحسن بن علی العسكری، وأخوه جعفر، فخففنا بأبی محمد، وكان المتولی للحبس، صالح بن یوسف الحاجب، وكان معنا فی الحبس رجل أعجمی، فالتفت إلینا الإمام أبو محمد الحسن العسكری، وقال لنا سرا: لولا أن هذا الرجل فیكم، أخبرتكم متى یفرج الله عنكم؟، و هذا الرجل قد كتب فیكم قصة إلى الخلیفة، یخبره فیها بما تقولون فیه، وهی معه فی ثیابه، یرید الحیلة فی إیصالها إلى الخلیفة، من حیث لا تعلمون، فاحذروا شره. قال أبو هاشم: فما تمالكنا أن تحاملنا جمیعا على الرجل، ففتشناه فوجدنا القصة مدسوسة معه فی ثبابه، وهو یذكرنا فیها بكل سوء، فأخذناها منه وحذرناه، وكان الإمام الحسن یصوم فی السجن، فإذا أفطر أكلنا معه من طعامه. قال أبو هاشم: فكنت أصوم معه، فلما كان ذات یوم، ضعفت عن الصوم، فأمرت غلامی فجاء لی بكعك، فذهبت إلى مكان خال من الحبس، فأكلت وشربت، ثم عدت إلى مجلسی مع الجماعة، ولم یشعر بی أحد، فلما رآنی تبسم وقال: أفطرت، فخجلت، فقال: لا علیك یا أبا هاشم، إذا رأیت أنك ضعفت، وأردت القوة، فكل اللحم، فإن الكعك لا قوة فیه، وقال: عزمت علیك أن تفطر ثلاثا، فإن البنیة إذا أنهكها الصوم، لا تتقوى إلا بعد ثلاث. قال أبو هاشم: ثم لم تطل مدة الإمام أبی محمد بن علی فی الحبس بسبب أن قحط الناس فی " سر من رأى " (سامراء) قحطا شدیدا، فأمر الخلیفة المعتمد على الله بن المتوكل بخروج الناس إلى الاستسقاء، فخرجوا ثلاثة أیام یستسقون، فلم یسقوا، فخرج " الجاثلیق " فی الیوم الرابع إلى الصحراء، وخرج معه النصارى والرهبان، وكان فیهم راهب، كلما مد یده إلى السماء هطلت بالمطر، ثم خرجوا فی الیوم الثانی وفعلوا كفعلهم فی أول یوم، فهطلت السماء بالمطر، فعجب الناس من ذلك، وداخل بعضهم الشك، وصبا بعضهم إلى دین النصرانیة، فشق ذلك على الخلیفة، فأنفذ إلى صالح بن یوسف أن أخرج أبا محمد من الحبس، وائتنی به. فما حضر الإمام أبو محمد الحسن عند الخلیفة قال له: أدرك أمة محمد (صلى الله علیه وسلم)، فیما لحقهم من هذه النازلة العظیمة. فقال الإمام أبو محمد: دعهم یخرجون غدا الیوم الثالث، فقال الخلیفة: لقد استغنى الناس عن المطر، فما فائدة خروجهم. قال الإمام: لأزیل الشك عن الناس، وما وقعوا فیه. فأمر الخلیفة الجاثلیق والرهبان أن یخرجوا أیضا فی الیوم الثالث، على جاری عادتهم، وأن یخرج الناس، فخرج النصارى، وخرج معهم الإمام أبو محمد الحسن، ومعه خلق من المسلمین، فوقف النصارى، على جاری عادتهم یستسقون، وخرج راهب معهم، ومد یده إلى السماء، ورفعت النصارى والرهبان أیدیهم أیضا كعادتهم، فغیمت السماء فی الوقت، ونزل المطر. فأمر الإمام أبو محمد الحسن بالقبض على ید الراهب، وأخذ ما فیها، فإذا بین أصابعه عظم آدمی، فأخذه الإمام أبو محمد الحسن، ولفه فی خرقة، وقال لهم: استسقوا فانقشع الغیم، وطلعت الشمس، فتعجب الناس من ذلك. فقال الخلیفة: ما هذا یا أبا محمد، فقال الإمام: هذا عظم نبی من الأنبیاء، ظفر به هؤلاء من قبور الأنبیاء، وما كشف عن عظم نبی من الأنبیاء تحت السماء، إلا هطلت بالمطر، فاستحسنوا ذلك، وامتحنوه، فوجدوه كما قال. فرجع الإمام أبو محمد الحسن إلى داره فی " سر من رأى "، وقد أزال عن الناس هذه الشبهة، وسر الخلیفة والمسلمون من أجله، وأقام الإمام أبو محمد الحسن بمنزله معظما مكرما، وصلات الخلیفة وإنعاماته تصل إلیه فی كل وقت.(شبلنجی الشافعی، حسن بن مومن، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، المطبعة المحمودیة، مصر، 1313 هـ.) اول: او جامع كرامات است «ابوهاشم داود بن قاسم جعفری» گفت: ما پنج یا شش نفر در زندان قلعه بودیم كه «ابومحمد حسن بن علی عسكری» و برادرش «جعفر» نیز وارد شدند رئیس زندان «صالح بن یوسف حاجب» بود با ما در زندان مرد غیر عربی هم بود. «ابومحمد» وقتی كه ما را دید، مخفیانه به ما گفت: اگر این مرد در اینجا نبود، به شما خبر می‌دادم كه فرج شما كی خواهد بود این مرد درباره‌ی شما نامه‌ای به خلیفه نوشته كه تمام گفته‌های شما را در آن گزارش داده و آن را در میان لباس خود پنهان كرده است و دنبال وسیله‌ای می‌گردد تا آن را به دست خلیفه برساند از شر او بترسید». «ابوهاشم» گفت: ما چند نفر او را گرفتیم و لباسهایش را تفتیش كردیم و آن نامه را پیدا نمودیم و دیدیم در آن نامه از ما بدگوئی كرده است و آن نامه را از بین بردیم و دیگر پیش او صحبت نكردیم.
حضرت امام حسن عسكری علیه‌السلام در زندان روزه می‌گرفت و چون افطار می‌كرد ما هم از غذای او می‌خوردیم... «ابوهاشم» گفت: آن دفعه حضرت أبی‌محمد در زندان زیاد معطل نشد زیرا كه در «سر من رأی» مردم دچار قحطی شدند، معتمد، خلیفه دستور داد مردم برای نماز استسقاء (طلب باران) به صحرا بروند، مردم سه روز پی در پی برای طلب باران به صحرا رفتند و دست به دعا برداشتند ولی باران نیامد. روز چهارم «جاثلیق» اسقف بزرگ مسیحیان، همراه نصاری و راهبان به صحرا رفت. یكی از راهبان هر وقت دست خود را به سوی آسمان بلند می‌كرد، باران سیل‌آسا می‌بارید. روز بعد نیز جاثلیق همان برنامه را ادامه داد و آن قدر باران آمد كه دیگر مردم نیاز به باران نداشتند. همین امر موجب تعجب مردم شد و بعضی از مسلمانان در دین خود به شك افتادند و به مسیحیت تمایل پیدا كردند و این امر بر خلیفه ناگوار آمد و ناگزیر به «صالح بن یوسف» دستور داد «ابومحمد حسن علیه‌السلام» را از زندان آزاده كرده و پیش من بیاور. چون ابومحمد حسن نزد خلیفه حاضر شد، خلیفه به او گفت: امت جدت را دریاب كه گمراه شدند. حضرت فرمود: از جاثلیق و راهبان بخواه كه فردا سه‌شنبه به صحرا بروند. خلیفه گفت: مردم دیگر باران نمی‌خواهند چون باران به قدر كافی آمده است، بنابراین به صحرا رفتن آنان چه فایده‌ای دارد؟ حضرت فرمود: برای این كه شك و شبهه را از مردم زائل سازم. خلیفه دستور داد اسقف بزرگ مسیحیان همراه راهبان روز سوم به صحرا رفتند و «ابومحمد حسن» نیز در میان جمعیت انبوهی به صحرا آمد آنگاه مسیحیان و راهبان برای طلب باران دست به سوی آسمان برداشتند. آسمان ابری شد و باران شروع به باریدن كرد. امام حسن عسكری علیه‌السلام فرمود: دست آن راهب را بگیرند و آنچه در میان انگشتان او است، بیرون آوردند. در میان انگشتان او استخوان آدمی بود حضرت آن استخوان را گرفت و در پارچه‌ای پیچید و به مسیحیان فرمود: حالا طلب باران كنید همین كه دستها به آسمان بلند كردند، ابرها كنار رفت و آفتاب نمایان شد، مردم تعجب كردند. خلیفه از امام پرسید: این استخوان چیست؟ فرمود: این استخوان پیامبری از پیامبران خداست كه اینها آن را از قبور پیامبران برداشته‌اند و استخوان هیچ پیامبری ظاهر نمی‌گردد مگر آن كه باران نازل می‌شود. خلیفه امام را تحسین كرد و استخوان را امتحان كردند دیدند همان طور است كه امام می‌فرماید. «این جریان باعث شد كه امام از زندان آزاد شود و راهی منزل خود در سر من رأی گردد و شك و شبهه‌های كه برای مردم حاصل شده بود، بر طرف كرد و خلیفه و مسلمانان خوشحال شدند و در این هنگام امام فرصت را غنیمت شمرد و آزادی یاران خود را كه با آن حضرت در زندان بودند، از خلیفه خواست و خلیفه خواسته او را اجابت كرد. این بود ابومحمد محترمانه در منزل خود اقامت گزید و صله و جوائز خلیفه در هر وقت به او می‌رسید.
جواب نامه گوش کن ای عارف روشن ضمیر بر حدیثی روح بخش و دلپذیر از «مناقب» قصه ای جالب شنو مدحت آل ابی طالب شنو جمع می بودند در یک انجمن چند تن از شیعیان بوالحسن هر یکی می گفت با آن دیگری داستانی از امام عسکری از مقام و پاکی و بی عیبی اش از علوم و اطلاع غیبی اش ناصبی خویی ، شنید این گفتگو طعنه زد بر شیعیان نیک خو گرچه شرح آن قضایا می شنود دشمن سر سخت اهل البیت بود هر که آنجا کرد عنوان مطلبی مسخره کردش عدوی ناصبی گفت : این گفتارها افسانه است با خردمندی ، بسی بیگانه است آنچه می گویید فوق باور است کار انسان نیست ، کار داور است تا کنم ثابت خلاف رایتان چند پرسش دارم از مولایتان می نویسم با مدادی بی اثر نامه ای بی رنگ ، بر آن نامور گر جواب نامه ام انشا کند سرّ پنهان مرا افشا کند من به حقانیتش قائل شوم شیعه ی آن شه ز جان و دل شوم بعد بی نام و نشان با فکر زشت نامه ای با خطّ نامرئی نوشت نامه اش بُد حاوی چندین سوال از حضور آن ولیّ ذوالجلال نامه اش بردند با صد احترام در میان نامه ها نزد امام چون جواب نامه ها از شه رسید ناصبی شد آگه و از ره رسید پس طلب کردی جواب نامه را تا به پا سازد همان هنگامه را نامه را بگرفت و دید آن مستطاب داده بر کلّ سوالاتش جواب زیر پاسخ ها به علم خود امام از وی و از باب وی برده است نام شد دگرگون وضع و حال ناصبی چون عیان گردید بر او مطلبی گشت آگه عسکری بر حق بُود بر خلایق حجت مطلق بُود ز آن جسارت ها دگر خاموش شد از تعجب ساعتی بی هوش شد الغرض وقتی که او آمد به هوش حلقه ی اخلاص را کردی به گوش انتخاب راه با تحقیق کرد عصمت آن شاه را تصدیق کرد گشت عارف بر مقام عسکری پیروی کرد از امام عسکری جز امامش منکر هر غیر شد شیعه گشت و عاقبت بر خیر شد فاش گویم عاقبت بی چند و چون هر که باشد شیعه هست از فائزون شیعه را دل از ولایت منجلی است در جنان همسایه ی آل علی است بشنو این قلّ و دل ، خیر الکلام هست تنها شیعه بر حق والسلام «ایزدی» از جان مرید عسکری است مذهبش را بر مذاهب برتری است