eitaa logo
علیرضا مهرپرور
145 دنبال‌کننده
388 عکس
839 ویدیو
61 فایل
در این کانال یافته ها را تقدیم میکنم ارتباط @mehrparvar110
مشاهده در ایتا
دانلود
جواب نامه گوش کن ای عارف روشن ضمیر بر حدیثی روح بخش و دلپذیر از «مناقب» قصه ای جالب شنو مدحت آل ابی طالب شنو جمع می بودند در یک انجمن چند تن از شیعیان بوالحسن هر یکی می گفت با آن دیگری داستانی از امام عسکری از مقام و پاکی و بی عیبی اش از علوم و اطلاع غیبی اش ناصبی خویی ، شنید این گفتگو طعنه زد بر شیعیان نیک خو گرچه شرح آن قضایا می شنود دشمن سر سخت اهل البیت بود هر که آنجا کرد عنوان مطلبی مسخره کردش عدوی ناصبی گفت : این گفتارها افسانه است با خردمندی ، بسی بیگانه است آنچه می گویید فوق باور است کار انسان نیست ، کار داور است تا کنم ثابت خلاف رایتان چند پرسش دارم از مولایتان می نویسم با مدادی بی اثر نامه ای بی رنگ ، بر آن نامور گر جواب نامه ام انشا کند سرّ پنهان مرا افشا کند من به حقانیتش قائل شوم شیعه ی آن شه ز جان و دل شوم بعد بی نام و نشان با فکر زشت نامه ای با خطّ نامرئی نوشت نامه اش بُد حاوی چندین سوال از حضور آن ولیّ ذوالجلال نامه اش بردند با صد احترام در میان نامه ها نزد امام چون جواب نامه ها از شه رسید ناصبی شد آگه و از ره رسید پس طلب کردی جواب نامه را تا به پا سازد همان هنگامه را نامه را بگرفت و دید آن مستطاب داده بر کلّ سوالاتش جواب زیر پاسخ ها به علم خود امام از وی و از باب وی برده است نام شد دگرگون وضع و حال ناصبی چون عیان گردید بر او مطلبی گشت آگه عسکری بر حق بُود بر خلایق حجت مطلق بُود ز آن جسارت ها دگر خاموش شد از تعجب ساعتی بی هوش شد الغرض وقتی که او آمد به هوش حلقه ی اخلاص را کردی به گوش انتخاب راه با تحقیق کرد عصمت آن شاه را تصدیق کرد گشت عارف بر مقام عسکری پیروی کرد از امام عسکری جز امامش منکر هر غیر شد شیعه گشت و عاقبت بر خیر شد فاش گویم عاقبت بی چند و چون هر که باشد شیعه هست از فائزون شیعه را دل از ولایت منجلی است در جنان همسایه ی آل علی است بشنو این قلّ و دل ، خیر الکلام هست تنها شیعه بر حق والسلام «ایزدی» از جان مرید عسکری است مذهبش را بر مذاهب برتری است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیینه قبله نما گروه همخوانی و تواشیح محمدرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) 🔹مدح و وصف امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰داستان درخواست شخص مسیحی از حضرت امام حسن عسکری عليه السلام در بیان آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 توصیه امام حسن عسکری علیه السلام به احمد بن اسحاق قمی 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود ولادت با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در شب میلاد آنبزرگوار مسجد حضرت آیت الله امامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌸🌺🌸🌺🌸کرامت ویژه حضرت معصومه سلام الله علیها به خطیب نامدار وشهیر مرحوم شیخ غلامرضا واعظ طبسی🌺🌸🌺🌸🌺🌸 گفته اند که شیخ غلامرضا طبسی در سفر تبلیغی به یـزد راه را گـم کرد و در آستانه مرگ قرار گرفت، اما با توسل به حضرت معصومه عـلیها السـلام بـه طور معجزه آسایی نـجات یـافت و در پی آن از بـیانی شیوا و رسا برخوردار شد. حضرت آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی قـدس سـره در این باره داستان عجیبی را نقل فرموده است: «مرحوم شیخ غلامرضا طبسی... در کمال عـسرت و بـی بضاعتی در قـم زندگی می کردند؛ به گونه ای که اگر از حال ایشان غفلت می شد، شب را گرسنه به روز مـی آورد. او هـیچ صوت و صدایی نداشت و حتی جرئت نمی کرد برای پیرزنهای قم منبر رفته، روضه ای بـخواند. گـاهی از روی نـاچاری به بعضی از دهات اطراف قم رفته و برای پیرزنهای از همه محروم روضه می خواند و چند قرانی تـحصیل کـرده، به قم معاودت می کرد. تا سالی نزدیک محرم [که مرسوم طلاب حـوزه عـلمیه اسـت] به قصد تبلیغ به اراک می رود، ولی در آنجا کسی از او دعوت نمی کند. یکی از عالمان اراک دلش به حـال او سـوخته، مـقداری پول به او می دهد و او را برای تبلیغ به دیار اصفهان راهنمایی می کند. مرحوم طبسی راهـی اصـفهان شد، ولی باز هم کسی از او دعوت نکرد. وی به ناچار رهسپار یزد می شود. هنوز چند فرسخی از اصـفهان نـگذشته بود که در نزدیک محلی به نام «نو گنبد» راه را گم کرده، به بـیراهه مـی رود. در آن کویر بی آب و علف بخاطر پیاده روی زیـاد در زیـر آفـتاب سوزان، و تشنگی طاقت فرسا، از راه رفتن بازمانده، به روی زمـین مـی افتد و تسلیم مرگ می شود. در همان حال، متوجه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام شده و بـا چـشمی گریان و دلی بریان به آن حضرت تـوسل کـرده، این گـونه خـطاب مـی کند: ای دختر موسی بن جعفر و ای کریمه اهـل بـیت! خوب می دانی که چندین سال است که با کمال عسرت و فقر و بـیچارگی در جـوار تو زندگی می کنم و هیچ گله و شـکایتی نکرده ام و حال می گویم: آخـر ایـن چه رسم میهمانداری و همسایه نوازی اسـت کـه تو داری! و قریب به این کلمات مطالبی را بر زبان جاری ساخته و گریه شدیدی بـه حـال خود کرده، ناگاه صدایی را مـی شنود کـه بـه او خطاب می کند: بـرخیز و آب بـخور! وقتی از جا بلند مـی شود، بـا کمال تعجب مشاهده می کند که نهر آبی در آن کویر جاری است. وی به آن نهر آب نزدیک مـی شود و مـقداری از آن آب خوشگوار می نوشد و دست و صورت خویش را مـی شوید و رمـقی پیدا کـرده، بـه راه خـویش ادامه می دهد. در آن بیابان زمـزمه کردن با خود را شروع می کند. ناگهان متوجه می شود که صدایش تغییر کرده و گویا اصلاً عـوض شـده است. وقتی صدا را به آواز خواندن بـلند مـی کند، مـی بیند کـه ایـن صدای اول و حنجره و آواز او نـیست. مـتوجه می شود که مورد عنایت مخصوص بی بی دنیا و آخرت حضرت معصومه علیها السلام واقع شده است. وقـتی بـه یـزد رسید و در آنجا منبر رفت، همگان را تحت تـأثیر مـنابرش قـرار داد و آوازه مـنابر پرشـور و مـهیج و سحرآمیز او، به گوش مردم سایر نقاط ایران رسید.»[۱] "[۱] آثار الحجة، مـحمد شـریف رازی، ج 2، ص 136 (با دخل و تصرف اندک)."
آیتى از خداست معصومه لطف بی ‏انتهاست معصومه   جلوه‏اى از جمال قرآن را چهره‏اى حق نماست معصومه   عطر باغ محمدى دارد زاده مصطفى است معصومه   پرتوى از تلألوء زهرا گوهرى پربهاست معصومه   ماه عفت نقاب آل كسا دختر مرتضى است معصومه   اخترى در مدار شمس شموس یعنى اخت الرضاست معصومه   زائران! یک در بهشت اینجاست تربتش باصفا است معصومه   در توسل به عترت و قرآن باب حاجات ماست معصومه   از مدینه به قصد خطه طوس رهروى خسته پاست معصومه   تا زیارت كند برادر خود فكر و ذكرش دعاست معصومه   روز و شب عاشق بیابان گرد خواهرى باوفاست معصومه   یا مگر اوست زینب دگرى كز برادر جدا است معصومه   تا بدانى كه نیمه ره جان داد بنگر اكنون كجاست معصومه   از وطن دور و از برادر دور حسرتش غم فزاست معصومه   گر چه نشكسته سینه و پهلویش در دلش داغ‏هاست معصومه   داغ زهرا و داغ اجدادش وارث كربلاست معصومه   هر حسینیه بیت اوست حسان چون كه صاحب عزاست معصومه‏   مرحوم حبیب چایچیان (حسان)
19933گستره-شفاعت-حضرت-معصومه-س.mp3
4.16M
گستره-شفاعت-حضرت-معصومه-سلام الله علیها.
‍🎙 کربلایی حمیدرضا علیمی 🎵‌ واحد ؛ بابا محاله که بی رضا زنده بمونم (شهادت حضرت معصومه علیهاالسلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸بانویی که صِرفاً «زیارتِ» او موجب وجوب بهشت بر زائرش می‌شود، خود آن بانو دیگر چه عظمت و چه مقامی دارد؟! 🎙حضرت آیت الله وحید خراسانی (دام‌ظلّه) @Maghaatel
🔻 حضرت معصومه سلام الله علیها ⚫️دهم ربیع_الثانی صلوات الله علیها 🏴 در روایت آمده هارون بن موسی بن جعفر علیه‌السلام همراه ۲۳ نفر از بستگانش که یکی از آنها خواهرش حضرت معصومه علیها‌السلام بود ، در یک کاروانی وارد ساوه شدند. 🔸دشمنان اهل بیت علیهم ‌السلام به هارون که در حال غذا خوردن بود ، حمله کردند و او را به شهادت رساندند و افراد دیگر کاروان را مجروح و پراکنده ساختند. 🔸نقل شده : در غذای حضرت معصومه علیهاالسلام زهر ریختند و آن بانوی گرامی ، مسموم گشته و بستری شد و طولی نکشید که در قم به شهادت رسید. 👈مطابق نقل بعضی ، مسموم کردن آن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد. 📚 الحياة السياسية للإمام الرضا عليه السلام للسيد جعفر العاملي، صفحه۴۲۸ 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘🌺☘🌺☘🌺 ماجرای دفن حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)با تصویر کتاب ☘🌺☘🌺☘🌺 ورود دو سوار نقابدار برای دفن. حدثني الحسين بن علي ابن الحسين بن موسى بن بابويه عن محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد أنه لما توفيت فاطمة - رضی الله عنها - و غسلوها و كفنوها ذهبوا بها إلى بابلان و وضعوها على سرداب حفروه لها، فاختلف آل سعد بينهم في من يدخل السرداب و يدفنها فيه ، فاتفقوا على خادم لهم شيخ كبير صالح يقال له قادر فلما بعثوا إليها رأوا راكبين سريعين متلثمين يأتيان من جانب الرملة، فلما قربا من الجنازة نزلا و صليا عليها و دخلا السرداب و أخذا الجنازة فدفناها، ثم خرجا و ركبا و ذهبا و لم يعلم أحد من هما. والمحراب الذی كانت فاطمة عليها السلام تصلي إليها موجود إلى الآن فی دار موسى بن الخزرج. زمینی که هم اکنون مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) و صحن و سرای آنحضرت در آن جای دارد، در عصر ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم ، بنام بابلان خوانده می‌شد و از باغهای ساحلی جناب موسی بن خزرج اشعری بود. پس از شهادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) پیکر مطهر او را غسل داده و کفن کردند و به همین زمین آوردند تا بخاک بسپارند. آل سعد اشعری سردابی حفر کردند. در این وقت بین آل سعد اختلاف شد که چه کسی پیکر آنحضرت را در آن سرداب بخاک بسپارد. سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که بنام قادر معروف بود ، وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند. وقتی بسراغ آن پیرمرد رفتند ، ناگاه از جانب صحرا دو نفر سوار نقابدار پیدا شدند ؛ وقتی به نزدیک رسیدند ، از مرکب خود پیاده شدند و بر جنازه حضرت معصومه (سلام الله علیها) نماز خواندند و سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن کردند، آنگاه بیرون آمدند و رفتند و کسی نفهمید که آنها چه کسی بودند. آن گاه موسی بن خزرج سقف و سایبانی بر سر قبر مطهر برافراشت تا هنگامی که زینب دختر امام جواد (علیه السلام) وارد قم شد و قبه‌ای بر روی آن مرقد مطهر بناء کرد. [بعضی احتمال داده‌اند که آن دو نقابدار حضرت امام رضا (علیه السلام) و حضرت امام جواد (علیه السلام) بوده‌اند] منابع: بحارالانوار: جلد ۵۷ ، صفحه ۲۱۹. منتهی الامال: جلد ۲ ، صفحه ۱۶۱۵.
🔰السلام علیک یا فاطمة المعصومه یا بنت موسی بن جعفر 🔹اثری از مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج آقا علی صافی گلپایگانی که به صنعت موشح سروده شده و اگر از اول هر بیت، حرفی را برگزینیم جمله( یا فاطمه اشفعی لنا عندالله ) بدست می‌آید: يكى دختر از نسل پاك پيمبر به قم آمد و قم از او شد منوّر از اين باغ در قم گلى سر بر آورد كه نزدش چو خارند گل‌هاى ديگر فراتر جلال و مقامش از آن است كه گل گويمش چون ز گل هست برتر از او با طراوت شده جمله گلها از او با صفا گشته و روح پرور طلب می نمايند از او دستگيرى به گاه شدائد چه اصغر چه اكبر مه برج عصمت كه از فرط رفعت بُوَد ماه و خورشيد او را مسخّر هوايش ببين در سرِ آفتاب است كه نور افكند بر زمين، مهر خاور از اين رو شبانگاه هم نور خود را رسانَد به درگاه او ماه انور شميم فرح‌زائى از بارگاهش كند عالمى را پر از مشك و عنبر فرشته بَرَد تا غبار درش را نهد گيسوان را به خاكش مكرّر عجب نيست گر بر در آستانش ملك با تواضع نهد روز و شب سر يكى چشم دل را نما باز و بنگر چرا شهر قم دارد اين كرّ و اين فر لسان من ار باشدش اين طِلاقت كه از بحر طبعم دهم درّ و گوهر ندارم توانى كه مدحش سرايم كه از درك عقل است قدرش فزونتر از آن مدح او می نمايم به اخلاص كه زادى شود بهر من روز محشر (على) فاش بر گو كه ممدوح تو كيست؟ بگويم بود دخت موسى بن جعفر نهال برومند بُستان احمد عزيز دل فاطمه جان حيدر درِ آستانش به روى همه باز از او فيض گيرد چه كهتر چه مهتر الا اى عزيز خدا اى كه هستى تو معصومه و عصمت حىّ داور لبان و زبانم به مدح تو گوياست منم دوستى بينوا و محقر اگر خوبم ار بد گداى شمايم ندارم به غير از شما يار وياور هواى شما چون بُوَد بر سر من نمائيد از دوستانم مقرّر