eitaa logo
دلنوشته ها و تکنیک های یک معلم روحانی
474 دنبال‌کننده
884 عکس
1.3هزار ویدیو
26 فایل
دو کلام حرف دوستانه وقتی تصمیم میگیری وارد کانال یا گروهی بشی از خودت بپرس: قراره اینجا من چه مهارتی کسب کنم؟ قراره چی به من اضافه بشه؟ من اینجا: ۱- مهارت #آموزش_نقاشی ۲- با #خاطرات و #دلنوشته هام و نکات ناب مدرسه، مهارت تجربه رو میزارم اومدی خوشحال شدم
مشاهده در ایتا
دانلود
اسامی فرماندهان رژیم صیهونیستی که در چند وقت اخیر در دام نیروهای مقاومت به درک واصل شده اند @alirezaahaninjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لایک کن و برا دوستات هم بفرست نقاشی با اعداد با اعداد 1 تا 6 چندین شکل زیبا رو نقاشی کن ✍کانال حاج آقای معلم @alirezaahaninjan
تأثیر بار کلمات و قصه ملاجعفر امین.m4a
20.7M
موضوع: تاثیر بار کلمات و قصه عبرت آموز ملاجعفر امین سخنران: حجت الاسلام علیرضا آهنین جان @alirezaahaninjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لایک کن و برا دوستات هم بفرست نقاشی با حروف با حرف x این پروانه زیبا رو نقاشی کن ✍کانال حاج آقای معلم @alirezaahaninjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏آخوند فوتبالی️ قسمت : بیست و پنجم حجت الاسلام والمسلمین علیرضا آهنین جان موضوع: نتیجه عمل آیه هدف: كُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ 💥هدف ما رساندن آیات و روایات در قالب فوتبال به جامعه است، در ثواب آن شریک باشید ✅ تولیدات مجازی حاج آقای معلم @alirezaahaninjan
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 قصیده خوانی بسیار شیرین و دلچسب در وصف مولا امیرالمومنین(علیه السلام) حاج آقای معلم @alirezaahaninjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برا دوستات هم بفرست نقاشی با حروف آدم برفی رو به همین سادگی نقاشی کن ✍کانال حاج آقای معلم @alirezaahaninjan
جواب دادن مرده در قبرستان به سلمان فارسی.m4a
22.97M
موضوع: اتفاقات پس از مرگ سخن گفتن یک مُــرده در قبرستان با سلمان فارسی سخنران: حجت الاسلام علیرضا آهنین جان @alirezaahaninjan
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارباب طمع کار و همسایه ی بی آزار ارباب طمع‌کاری در روستایی زندگی می‌کرد. همه‌ی مردم روستا، به جز یک نفر، دستشان را جلوی ارباب دراز کرده بودند و از او خواسته‌ای داشتند... . ارباب از اینکه می‌دید همسایه‌شان، کاووس، هرگز از او چیزی درخواست نکرده، ناراحت بود. از این رو، جبارخان بدذات تصمیم گرفت که تنها دارایی آن مرد را، یعنی کفش‌هایش، را بدزدد تا شاید کاووس به این سبب، برای درخواست پول به نزد او برود... . با صدای استاد محمدرضا سرشار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻قصه های زیبا را در کانال دلنوشته های یک معلم روحانی بخوانیم و بشنویم👇👇👇 🆔: @alirezaahaninjan