🔔| #زنگ_ادبیات
#قصه_شب
هارون الرشید و بهلول
🔹هارون الرشید به بهلول گفت: می خواهی که وجه معاش تو را متکفل شوم و مایحتاج تو را از خزانه مقرر سازم تا از فکر آن آسوده شوی؟
🔸بهلول گفت: اگر سه عیب در این کار نبود، راضی می شدم.
➊👈آنکه تو نمی دانی به چه محتاجم، تا آن را برای من مهیاء سازی
➋👈اینکه نمی دانی چه وقت احتیاج دارم تا در آن وقت، وجه را بپردازی
➌👈آنکه نمی دانی چقدر احتیاج دارم، تا همان مقدار بدهی
#ولی خداوند تبارک و تعالی که متکفل است، این هر سه را می داند
#بااینتفاوت که تو در مقابل پرداخت این وجه،
با کوچکترین خطایی ممکن است مرا مورد خشم و غضب خود قرار دهی.
ـــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0