فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ_هنر (قسمت سی ام)
#کاردستی
#ابتکارات_معلمی (۳۶)
اوریگامی خروس متحرک 🐔
اوریگامی مرغ و خروس بامزه😀
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻 بیا کانال حاج آقای معلم و خلّاق شو
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
23.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔| #زنگ_ادبیات
#دمی_آواز
📹 نه مثل سارهای و مریم، نه مثل آسیه و حوا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت زهرا(س)
🔺مدیحهسرائی آقای سیدحسین گل ختمی قمصری در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام با رهبر انقلاب.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
💻 Farsi.Khamenei.ir منبع:
🔔| #زنگ_ادبیات
#قصه_شب
💫حكايت ملكشاه و روستايى
🍂آوردهاند: روزى ملكشاه آلب ارسلان به شكار رفته بود. به دهى از نواحىنيشابور رسيد و گرسنگى بر وى غالب شد، مردى را ديد كه كشتخود را آبمىداد. نزديك رفت و پرسيد: اى روستايى! آيا آب ونان همراه دارى؟
🌱كشاورز گفت: دارم، ولى نه براى تو!
🌱سلطان گفت: ياوه مگوى! اگر دارى دو سه تا به من بده.
🌱روستايى جواب داد: ياوه تو مىگويى كه به من مىگويى نان بده!
🌱سلطان دانستسختى و درشتى در وى تاثير ندارد. از اين رو كارد خود رااز ميان باز كرد و گفت: اين را بگير و چند عدد نان بده.
🌱روستايى گفت: به دكان طباخ ببر كه اگر من از سر كشتبروم و فرار كنم،از كجا مرا مىيابى؟!
سلطان گفت: اين كارد را به تو مىبخشم.
🌱روستايى جواب داد: بهتر از اين چيزى ندارى كه به من ببخشى؟ يادست ازسر من بردارى؟!
🌱سلطان ناراحتشد و خواستبرود. روستايى عنان اسب او را گرفتو بوسه داد و گفت: مرا ببخش، چون با تو شوخى مىكردم! او را فرود آوردو دويد جامى آب حاضر كرد و بره شير مستى را ذبح كرد. آتش افروختو كباب كرد و براى او حكايتهاى مضحك مىگفت وسلطان مىخنديد.
🌱چون لشكر از دنبال او برسيد، روستايى دانست او سلطان است.سر در پيش افكند و به كار خود مشغول شد.
🌱وقتى سلطان غذا خورد، به او گفت: بايد به درگاه ما بيايى تا حق تو رابه جاى آورم!
🌱روستايى گفت: ما در عهد سلطان جهان آسودهايم و اينقدر خدمت،ارزش ندارد كسى مكافات آن كند و ما عادت نكردهايم از مهمان مزد بستانيم.
🌱سلطان از آن سخن بسيار خوشش آمد و انتظار كشيد تا شايد روستايىبه خدمت او بيايد، اما خبرى نشد، روستايى بعدا هم به هيچ كس نگفتسلطان مهمان او بوده است
📚جوامع الحكايات ، ص 211 ، با اندكى تصرف
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
🔔| #زنگ_آموزش
#تلنگری_زیبا
🔴در هرمدرسه اندونزی ، یک روز خاصی را جشن میگیرند. مادر هر دانش اموز به مدرسه دعوت میشود و دانش آموزان پای مادرانشان را پاک میکنند تا فراموش نکنند که روزی مادرشان چگونه از آنها مراقبت میکرد.
✅نتیجه همین کارهاست که در اندونزی خانه سالمندان وجود ندارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔| #زنگ_حکمت
#حکمتهای_آفرینش (قسمت پانزدهم)
😳در این آزمایش کلاغ با نوک خود #درپوش__بطری آب رو به #جهتی ضربه می زند که درپوش باز می شود .
🎥این کلیپ #تایید_کنندۀ اشاره خداوند در سورۀ (مائده-آیۀ 31) می باشد.
اشارۀ زیرکانۀ خداوند به #کلاغ در سورۀ مائده و نظر دانشمندان!!! 📜« پس خدا زاغی را برانگیخت که زمین را می کاوید تا به او نشان دهدچگونه برادرش را پنهان کند.» « او (قابیل) گفت وای بر من ... .» « مائده-31» 🎓دانشمندان، کلاغ ها را #باهوش_ترین ومتفکرترین حیوان روی زمین می دانند در اینجا حتی به شامپانزه که شباهت زیادی به انسان دارد. اشاره نفرموده !! انسان با وجود اشرف مخلوقات بودن خود می تواند از طبیعت و موجودات آن درس بگیرد. آیا خداوند در این آیه بعد از انسان،کلاغ را با هوش ترین موجود روی زمین معرفی کرده ؟؟!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ_هنر (قسمت سی و یکم)
#کاردستی
#ابتکارات_معلمی (۳۷)
┄┅◈✨🔸✨◈┅┄
کاردستی دوچرخه سواری در فصول سال😂
آموزش فصل های سال به وسیله کاردستی متحرک که با دو تا لیوان یک بار مصرف درست میشود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻با حاج آقای معلم خلّاق شو😊
🆔: @alirezaahaninjan
#زنگ_تفکر
#حکایت
پسرم مداد باش✏️
دانایی مشغول نوشتن با مداد بود.
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
دانا لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0