#زنگ_تفکر
#حکایت
پسرم مداد باش✏️
دانایی مشغول نوشتن با مداد بود.
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
دانا لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
🔔| #زنگ_ادبیات
#قصه_شب
#حکایت
🔆داناى يهود
🍃حى بن اخطب از سران يهود بود و دژهاى خيبر تحت فرمانش بودند. پس از آن كه از سپاه اسلام شكست خورد و قلعه هاى خيبر يك به يك به دست سربازان رشيد رسول خدا(ص) گشوده شد، آن حضرت براى آن كه نسبت به آنان اظهار مهر بكند و تعصب يهودى گرى را از ميان ببرد و به آن ها بفهماند كه همه افراد بشر
🍃در نظر اسلام يكسانند و بقيه يهودان را به اسلام جلب كند، صفيه - دختر حى - را به همسرى خود در آورد و حكم بردگى را درباره او اجرا نكرد و زنى را كه بايد كنيز باشد، بانوى خانه خود قرار داد. صفيه كه ايمان آورده بود،
🍃روزى خدمت آن حضرت عرض كرد: هنگامى كه در آغاز پدرم و عمويم براى تحقيق خدمت شما شرفياب شدند و بازگشتند، پدرم از عمويم - كه از دانايان يهود بود - پرسيد: درباره اين شخص (رسول خدا(ص) ) چه مى گويى ؟ آيا او را پيغمبر يافتى ؟ عمويم جواب داد: او همان پيغمبرى است كه حضرت موسى مژده آمدن او را داده است . پدرم پرسيد: تكليف چيست ؟
🍃عمويم جواب داد: وظيفه ما مخالفت با وى و دشمنى با اوست و جز اين راه ، راهى نيست !
حسد اين دانشمند يهودى و كورى باطنى اش او را بر آن داشت كه بر خلاف تصديق وجدانى عمل كند و با آن حضرت از در جنگ و ستيز درآيد؛ تا در حسرت هميشگى بيفتد و جان خود و كسانش را در اين راه بگذارد و دودمان خود را بر باد دهد و بدبختى در جهان نصيبش گردد.
📚حسد، آية الله سيد رضا صدر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👥👤🗣به دوستان خود بگویید:
اینجا مدرسه است، کانال دلنوشته های یک معلم روحانی
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
28.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریده ای از برنامه زنده
#حکایت چوپان و سنگ سرد
قصه ای جالب و کوتاه
آثار مهر و محبت خداوند
حجت الاسلام شیخ علیرضا آهنین جان
🔻تولیدات مجازی حاج آقای معلم را در صفحه شان در ایتا ببینیم😊👇
🆔: @alirezaahaninjan
https://eitaa.com/joinchat/652345480C0bb5dc04b0
28.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریده ای از برنامه زنده
#حکایت چوپان و سنگ سرد
قصه ای جالب و کوتاه
آثار مهر و محبت خداوند
حجت الاسلام شیخ علیرضا آهنین جان
🔻تولیدات مجازی حاج آقای معلم را در صفحه شان در ایتا ببینیم😊👇
🆔: @alirezaahaninjan
44.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا نظراتتون رو درباره حکایت و روش بیانش بنویسید.ممنونم🙏🙏💐💐
حکایت جالب تابوت خبیث
موضوع: خودباوری
کارکنان اداره ای صبح که به محل کار آمدند با اطلاعیه عجیبی،روبرو شدند. در اطلاعیه نوشته بود: آنکس که مانع پیشرفت شما بود امروز از دنیا رفت، ساعت ۱۰:۰۰ در سالن اجتماعات با تابوت او روبرو شوید
سر ساعت مقرر حاضر شدند با صحنه عجیبی روبرو شدند
سخنرانی انگیزشی: در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان
این داستان جالب را گوش کنیم
#زندگی #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان #قشم #چاهورز
#عزاداری #شبهای_قدر #رمضان
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا نظرتون رو اینجا👇بنویسید.
بریده سخنرانی
حکایت جالب قهوه استاد
موضوع: لذت زندگی
سخنرانی انگیزشی در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان
حکایت قهوه استاد
چندتا از دانشجویان تصمیم میگیرند چند سال بعد از فارغ التحصیلیشان در دفتر استاد دانشکده جمع شوند، استاد ضمن دعوت آنها به خوردن قهوه درسی در زندگی به آنها داد که برای همه ی ما الگو و کاربرد دارد.
این درس را با هم بشنویم
#زندگی #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان
#عزاداری #شبهای_قدر
#تمثیل #منبر_کوتاه #داستان_کوتاه
27.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت شیرین تجربه فروش کوکاکولا
موضوع: تحقیق
سخنرانی انگیزشی
بازاریاب کوکاکولا تصمیم گرفت محصولات شرکتشان را در کشورهای عربی بفروش برساند ولی مشکل اصلی او بلد نبودن زبان عربی بود
با خودش فکر کرد که سه تابلو نقاشی میکند بر اماکن عمومی و پر رفت و آمد نصب میکند
نتیجه جالب آنرا بشنویم
#زندگی #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان #کوکاکولا #تمثیل #منبر_کوتاه
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت شیرین قاچاقچی حرفه ای
موضوع: تمرکز
سخنرانی انگیزشی
هر هفته یکشنبه ها مردی با دوچرخه و دو کیسه شن از خط مرزی عبور میکرد. نگهبانان مرزی هم مدام به او شک میکردند و بارش را جستجو میکردند ولی هیچگاه نتوانستند چیزی کشف کنند.
یکبار دوچرخه سوار را در شهر دیدند و از او خواستند که رازش را فاش کند.با گفتن رازش همه انگشت به دهان ماندند
بقیه این ماجرای جالب را بشنویم
#تمرکزذهن #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان
#دوچرخه_سواری #میدان #مرد_میدان
#تمثیل #منبر_کوتاه #داستان_کوتاه #انتخابات #انتخابات_ریاست_جمهوری
31.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت فرشته بیکار😳
شُکر از ابتدائیات ادب رفتاری و گفتاری یک فرد است، در مورد اشخاص غالبا بخوبی استفاده میشود ولی درباره خالق شاید کوتاهی گردد. این قصه تاکید ، یادآوری و تلنگری دوباره به موضوع شکرست... ممنون که همراهی میفرمایید، خواهشا مرا در جریان نظرات جالبتان قرار دهید.
#قصه #حکایت #داستان_کوتاه #منبر_کوتاه #منبر_مجازی
تولیدات مجازی حاج آقای معلم
@alirezaahaninjan
24.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکس #رئیس_جمهور آینده
کار غافلگیرانه حاج آقای معلم برای دانش آموزان مدرسه
#کلیپ ، #قصه و #حکایت های ناب ، #خواندن بریده #کتابهای خوب
، #دلنوشته و واکنش به #مسائل_اجتماعی #اکراین #روسیه #جنگ_روسیه_اکراین #استوری #اکسپلور #اکسپلور_اینستاگرام
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت شیرین قاچاقچی حرفه ای
موضوع: تمرکز
سخنرانی انگیزشی
هر هفته یکشنبه ها مردی با دوچرخه و دو کیسه شن از خط مرزی عبور میکرد. نگهبانان مرزی هم مدام به او شک میکردند و بارش را جستجو میکردند ولی هیچگاه نتوانستند چیزی کشف کنند.
یکبار دوچرخه سوار را در شهر دیدند و از او خواستند که رازش را فاش کند.با گفتن رازش همه انگشت به دهان ماندند
بقیه این ماجرای جالب را بشنویم
#تمرکزذهن #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان
#دوچرخه_سواری #میدان #مرد_میدان
#تمثیل #منبر_کوتاه #داستان_کوتاه #انتخابات #انتخابات_ریاست_جمهوری
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت شیرین قاچاقچی حرفه ای
موضوع: تمرکز
سخنرانی انگیزشی
هر هفته یکشنبه ها مردی با دوچرخه و دو کیسه شن از خط مرزی عبور میکرد. نگهبانان مرزی هم مدام به او شک میکردند و بارش را جستجو میکردند ولی هیچگاه نتوانستند چیزی کشف کنند.
یکبار دوچرخه سوار را در شهر دیدند و از او خواستند که رازش را فاش کند.با گفتن رازش همه انگشت به دهان ماندند
بقیه این ماجرای جالب را بشنویم
#تمرکزذهن #راز_شاد_زيستن #حکایت #قصه #داستان
#دوچرخه_سواری #میدان #مرد_میدان
#تمثیل #منبر_کوتاه #داستان_کوتاه #انتخابات #انتخابات_ریاست_جمهوری