eitaa logo
جهاد قلم | علی سلیمیان
566 دنبال‌کننده
147 عکس
135 ویدیو
0 فایل
ارتباط: @ali_salimian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 بی‌قافیه از جنگ‌ برگشتی، چه زود از جنگ برگشتی سرباز رفتی، دست کم سرهنگ برگشتی از تن درآوردی لباس خاکی خود را برگشتی و افسوس رنگارنگ برگشتی آن آرمان، آن غیرت، آن ایثار یادت رفت از آن مسیرِ رفته صدفرسنگ برگشتی با خاطرات جبهه خنداندی جماعت را شکر خدا طنّاز و شوخ و شنگ برگشتی آن چند روزِ جبهه نام و نان برایت ساخت گمنام‌ها رفتند و تو با ننگ برگشتی حالا تو بودی یکه‌تاز عرصه‌ی فرهنگ بر هر کسی دم می‌زد از فرهنگ برگشتی این انجمن، آن سازمان، این محفل، آن ارگان بی‌قافیه رفتی و بدآهنگ برگشتی آه غریبان را میان شعله سوزاندی در پاسخ آیینه‌ها با سنگ برگشتی با آبیِ چشم رفیقانت چه خواهی گفت وقتی از این مرداب پرخرچنگ برگشتی؟ eitaa.com/alisalimian_poem
عزیزی آنچنان که جایگاهت قلب ایران است بزرگی آنچنان که عقل در وصف تو حیران است طبیبی، در جوار مرقدت بیمار بسیار است کریمی، در حریم قدسی‌ات سائل فراوان است قدم‌هایت به خاک مرده طعم زندگی بخشید نگاهت خاستگاه بی‌بدیل ابر و باران است زیارتنامه‌ی تو بر لب معصوم شد جاری همین یعنی زیارتنامه‌ات هم‌شأن قرآن است به عشق فاطمه قم را زیارت کردم و دیدم غلط بوده که قبر حضرت صدّیقه پنهان است مرا با نقشه کاری نیست، از قم می‌شوم زائر اگر قصدم رسیدن بر در شاه خراسان است eitaa.com/alisalimian_poem
عزیزی آنچنان که جایگاهت قلب ایران است بزرگی آنچنان که عقل در وصف تو حیران است eitaa.com/alisalimian_poem
38.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صبحگاه مشترک نیروهای مسلح اصفهان به‌ مناسبت گرامیداشت سالگرد سوم خرداد 🇮🇷 با اجرای سرود 🔸 شاعر: eitaa.com/alisalimian_poem
32.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واسه اولین بار از اون روزی که واسه اولین بار پر از شوق اومدم توی حریمت نگاهم کردی و بارید اشکم دلم رو برد چشمای کریمت 🎙 باصدای: 🖋 ترانه‌سرا: 🎛 آهنگ و تنظیم: 🎞 تدوین: ⚙ تولید: eitaa.com/alisalimian_poem
🔰 امید آخر سرمه‌ی چشمان خود کردم غبار توس را هر زمان از او گرفتم رخصت پابوس را باز هم طی می‌کنم این راه را با اشک و آه ای خدا از من نگیر این شعله‌ی فانوس را این‌که جا دارد درون سینه‌ام، اعجاز اوست قطره‌ای در قلب خود جا داده اقیانوس را شعر می‌خوانم میان صحن و می‌گویم به خود زندگی کن بیت‌های زنده‌ی ملموس را بنده‌ی شاه خراسان بود فردوسی که ساخت شاهکار رستم و سهراب و کیکاووس را حق‌حقِ نقاره‌‌اش دارد مسلمان می‌کند یک به یک دلداده‌های نغمه‌ی ناقوس را خادمش تا بازدارد زائری را از خطا می‌کشد بر شانه‌ی زائر پر طاووس را بارگاه حضرت سلطان امید آخر است مردم درمانده‌ی از این و آن مأیوس را من که در گلدسته‌ها و گنبد او یافتم آشکارا جلوه‌ی یانور و یاقدّوس را می‌روم اما دلم را می‌گذارم در حرم این دلِ با پنجره‌فولاد او مأنوس را eitaa.com/alisalimian_poem
🚩 ندای جاودان میان صحنه‌ی تاریخ آن فریاد می‌ماند شعاری که به خون آغشته شد در یاد می‌ماند بگو با تیر، تکبیر از گلوی ما نمی‌افتد به رغم این همه بیداد، تنها داد می‌ماند خیابان سیل خون شد، جمعیت پاشیده شد از هم ولی با عزم راسخ پای این رخداد می‌ماند نشد ایمان ما مغلوب تیر و ترکش آن‌ها که سرو باور ما در هجوم باد می‌ماند صدای غرّش دژخیم‌ها خاموش شد اما ندای جاودان نیمه‌ی خرداد می‌ماند شکست از خون ما شمشیرها، زنجیرها وا شد کجا آزادگی در بند استبداد می‌ماند؟ شهیدان آرمانی داشتند این آرمان، آری اگرچه جسم‌شان بر روی خاک افتاد، می‌ماند نه شرقی و نه غربی رمز جمهوری اسلامی‌ست کماکان کشور آزادگان آزاد می‌ماند به خون لاله‌ها سرسبز شد این باغ، بی‌تردید که تا روز ظهور این لاله‌زار آباد می‌ماند @alisalimian_poem
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلی‌ست تا نپنداری که احوال جهانداران خوش است eitaa.com/alisalimian_poem
چنان مست از حضور ساده‌ی او بود دل‌هامان که تا پر زد از اینجا تازه عقل ما به هوش آمد eitaa.com/alisalimian_poem
بعد از این روز شما مثل شب تاریک است به خدا لحظه‌ی نابودی‌تان نزدیک است چندصد موشک ما در شُرُف شلیک است ماشه‌ی اسلحه‌ها منتظر تحریک است تیر و خمپاره به اندازه‌ی کافی داریم بهراسید که ما قصد تلافی داریم... eitaa.com/alisalimian_poem