گرد او شمر و یزیدان چه زیادند ولی او در این کرب‌وبلا تشنه و تنها و تک است #علی_سلیمیان #غزه @alisalimian_poem

🎥 #شعرخوانی #امام_حسن_مجتبی_علیه‌السلام از خوان کریم آب و نان می‌گیرم با بردن نام او توان می‌گیرم من روزیِ اربعین هر سالم را در نیمه‌ی ماه رمضان می‌گیرم #علی_سلیمیان #اربعین #ظهور @alisalimian_poem

#حضرت_رقیه_سلام‌الله‌علیها 🎙 بانوای: #حاج_محمد_یزدخواستی 🚩 به دنبال تو حال من خوب است بابا، حال تو انگار نه بر سر من معجر است و بر سرت دستار نه چهره‌ام قدری پریشان است، قدّم خم شده اندکی رنج سفر دیدم ولی آزار نه من به دنبال تو می‌گشتم که هی گم می‌شدم در مسیرم سنگ قدری بود اما خار نه عمه بعد از تو علمدار و امیر ما شده قافله بی یار شد بی قافله‌سالار نه بعد تو هرجا به من آبی تعارف کرده‌اند شرمسار از روی سقا گفته‌ام هربار نه زندگی کافی‌ست باباجان مرا با خود ببر زندگی خوب است اما بعد از این دیدار نه #علی_سلیمیان eitaa.com/alisalimian_poem

بسم‌الله ✅ نکته‌ای چند: 🎼 علاج ❗️ خشاب خالی شعر و موسیقی در جنگ دوازده‌روزه حالا که بعداز جنگ دوازده‌روزه تعریف‌ها و تحلیل‌های بسیاری را در حوزه امنیتی، نظامی، سیاسی و... دیدیم، خواندیم و شنیدیم و به نقاط ضعف و قوت خود تا حدودی واقف شدیم، بد نیست در مورد آفند و پدافند فرهنگی آن هم از نوع ادبیات، شعر و موسیقی با هم گفت و گو کنیم. به راستی آیا آنچه ظرفیت کشور در حوزه ادبیات و موسیقی بود در عرصه‌ی نبرد خودنمایی کرد؟ آیا کیفیت و کمیت آثار ادبی و موسیقایی تولید شده در این برهه‌‌ی حساس، راضی‌کننده و قابل دفاع است؟ آیا روایت پا به پای میدان و هم‌قد با آن حرکت کرد؟ و آیاهای دیگر... خداوکیلی اگر محمود کریمی "ای ایران" را (با حفظ موسیقی و تصرف در شعر) نمی‌خواند ما برای محرم امسال کدام حرکت ارزشمند ادبی را در حوزه‌ی هیئت داشتیم؟ آن هم محرم امسال که باید بیشترین محتوای حماسی در قالب شعر هیئت تولید می‌شد. اگر علاج محسن چاوشی، برای بهت و بی‌حرکتی و تولیدات کم‌تأثیر عرصه شعر و موسیقی علاج نمی‌شد کدام اثر تولیدی شاخص و تأثیرگذار را در این مدت داشتیم؟ بعداز گذشت پنج روز از جنگ، حوزه هنری انقلاب اسلامی در اصفهان تازه فراخوان جلسه شاعران را داد تا حرکتی انجام دهند! در آن جلسه بنده عنوان کردم در همین پنج روز با همکاری دوستان جهادی دو اثر موسیقایی تولید کرده‌ایم و کار سوم هم در دست تولید است، اما حوزه هنری انقلاب اسلامی تازه یادش افتاده جلسه بگذارد تا ببیند بعداز این چه کار می‌شود کرد. البته بعداز آن هم کاری انجام نداد! برگردیم سر اثر فاخر علاج، شاعر این اثر کیست؟ کاظم بهمنی، خواننده؟ محسن چاوشی کسانی که نه به اسم انقلابی آن‌ها را می‌شناسیم و نه از ویژه‌خواران نهادهای عریض و طویل جمهوری اسلامی‌اند. البته اکثر کارهای تولیدی دیگر هم در این مدت خودجوش و جهادی بودند و اگر اندک حمایتی از لحاظ مالی، محتوایی و رسانه‌ای می‌شدند بی‌شک تأثیر بسزایی در جامعه داشتند. حال این سوال پیش می‌آید که این همه نهاد فرهنگی که میلیاردها تومان بودجه‌ی بیت‌المال را به راحتی می‌بلعند در این مدت چه کار می‌کردند؟ چهره‌های تکراری شعر و موسیقی که بعداز اتمام جنگ تازه از بهت درآمده‌اند و حالا درحال تدارک شب‌های شعر و مراسماتی از این دست با هم‌کاسه‌های خود برای دریافت غنائم هستند، کدام اثر قابل دفاع را تولید کردند؟ کدام حرکت دقیق و عمیق را انجام دادند؟ 📌 آیا وقت آن نیست که برای جسم بیمار فرهنگ، ادبیات و موسیقی علاجی پیدا کنیم؟ آیا وقت آن نیست که بیت‌المال فرهنگی در محل خود صرف شود؟ آیا وقت آن نیست که چهره‌های تکراری ویژه‌خوار، بی‌ذوق و بی‌تأثیر، عرصه را به جوان‌های باانگیزه و پرشور و شعور بسپارند؟ آیا وقت آن نیست که این بدنه‌ی پوسیده را ترمیم کنیم؟ ☑️ بعداز جنگ نقاط ضعف را باید تقویت کرد. #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

با چشم دل بنگر که عاشوراست امروز در #کربلای_غزه صد غوغاست امروز #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

🎥 #شعرخوانی و گفت و گو ای نام تو ترانه و شعر و سرود من ای پرچم مقدس تو تار و پود من #علی_سلیمیان 📺 شبکه یک سیما 🎞 برنامه ملت بیدارتر 🗓 ۱۲ مردادماه ۱۴۰۴ @alisalimian_poem

#اربعین 🚩 میدان نصرت گریزی نیست دل‌ها را از این شور و حرارت، نه جهان را چاره‌ای دیگر نمانده غیر حیرت، نه به دریا می‌روند این رودهای جاری از هر سو به وحدت می‌رسد این سیل جمعیت، به کثرت نه قدم‌هامان تکان داده‌ست دنیای معاصر را که این رزمایش عشق است آری، پول و قدرت نه به جانم‌ می‌خرم دشواری این راه را هرسال توان زخم و تاول دارم اما تاب حسرت نه به غیر از نصرت و آمادگی در کوله‌بارم نیست به قصد جان‌فشانی می‌روم، تنها زیارت نه سراسر شور و شیدایی‌ست در سرتاسر جاده و زائر دم به دم تکریم می‌بیند، حقارت نه یکی این سو یکی آن سو به دعوت می‌برد ما را از این مردم محبت می‌رسد بر ما، جسارت نه یکی پیراهنم را می‌کشد با خواهش از دستم برای شستن اما می‌برد آن را، به غارت نه اگر امروز《هَل مِن ناصر》از این دشت برخیزد هزاران پاسخ آماده‌ست در میدان نصرت، نه؟ و من این روضه‌ها را می‌برم تا کربلا با خود مگر می‌افتد این دل یک دم از شور و حرارت؟... #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

#اربعین 🚩 شاهراه یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

#اربعین 💔 حسرت و از کنار نخستین عمود راه افتاد دوباره قافله مانند رود راه افتاد قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب عدم به سمت تمام وجود راه افتاد دهان قافله یک‌باره پر شد از صلوات بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد به لطف زمزمه‌ی شعر دسته‌جمعی ما میان جاده گروه سرود راه افتاد نشست قافله قدری کنار موکب چای همین که خستگی‌اش رفت زود راه افتاد صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا چه هق‌هقی که میان سجود راه افتاد پس از نهار که یک روضه بود چاشنی‌اش بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد و من کنار همین خاطرات خوابم برد دوباره قافله مانند رود راه افتاد... و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب و چشم‌هام پر از اشک بود... #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

#طرح #پروفایل چنان که جانب خورشید می‌رود ذره خدای من! برسان این غبار را به حسین #علی_سلیمیان eitaa.com/alisalimian_poem

◾️ برای مرحوم استاد #محمود_فرشچیان 🏴 مرثیه‌خوان خاموش خاموش، ولی تابلویی مرثیه‌خوان است "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است" بیش از همه‌ی مرثیه‌ها جاذبه دارد این روضه‌ی جان‌سوز که بی لفظ و زبان است شالوده‌اش از خون خدا رنگ گرفته‌ست این رنگ گرفتن هنر فرشچیان است از دست نداده‌ست دمی تازگی‌اش را آری چقدَر روضه‌ی این پیر، جوان است با گوهر اشک این هنر از عرش خریده‌ست اشکی که چنان رود روان در جریان است عمری هنرش خرج حسین ابن علی شد این است که سرمایه‌ی این مرد، گران است جز بر در این خانه اگر صرف شود عمر گیرم که شود هر نفسش سود، زیان است #علی_سلیمیان @alisalimian_poem

بیش از همه‌ی مرثیه‌ها جاذبه دارد این روضه‌ی جان‌سوز که بی لفظ و زبان است #علی_سلیمیان #محمود_فرشچیان @alisalimian_poem