#مراسم_جوان
نور دو دیده من،،غم به دلم نشسته
قامت سرو بابا،،زداغ تو شکسته
چراغ،،شام تارِ بابا
سیه شد،،روزگار بابا
کجایی،،عقده ام گشایی
تکلم ،،با پدر نمایی
توبودی،،همه گفتگویم
به دردم،،بخدا دوایی
(کجایی نور چشمان من..دوای چشم گریان من)
جواب ودم نوحه
کاش که مرده بودم،،قبل تو ای جوانم
داغ غمت شرر زد،،تمام جسم وجانم
چه کرده ،،غم تو بادلم
اشک غم ،،شده است حاصلم
بخت من،،چو شب شام شد
شد خموش،،بعد تو منزلم
کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من
جوان رعنای من،،سرو دل آرای من
سوخته از داغ تو،،تمام اعضای من
به دل بود،،شب دامادیت
ببندم،، حجلهٔ شادیت
دوصد حیف ،،ای پسر ازقضا
شد کفن،،رخت دامادیت
کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من ۲
مادر رنجور تو ،،پسر پسر میکند
خاک عزا هرزمان،،به فرق سر میکند
سردهد،،نغمه در عزایت
بگوید ،،مادرت فدایت
نشیند برسر مزارت
میزند دم بدم صدایت
کجایی نور چشمان من
دوای چشم گریان من
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
http://eitaa.com/alisalmlni190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
#جوان
از زبان مادر
این دل زارم چند روزه داره بهونه
روضهٔ فراق ز هجرِ داره میخونه
ماتم وعزا خیمه زده در خونه مون
داغ نوجوان خیال نکن که آسونه
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
عمری بهر تو رنج فراوان دیده ام
به پای تومن مثل کمان خمیده ام
تا شادت کنم عزیزمن در زندگی
از خوشی هایم از دل وجان ببریده ام
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
نشد ببینم شور وشوق دامادی تو
من با دل شاد حجله گه شادی تو
شد رخت عزا بتن ترا رخت وصال
مادر بمیره نمونه با زاری تو
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
دارم من به دل ،آه و فغان در هرمکان
گویم که زکف رفته رفته مرا رعنا جوان
در کوه وصحرا بگیرم از تومن نشان
مادر بمیره توئی تنها ورد زبان
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
http://etaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
http://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان_ناکام
#سبک:شهر مدینه اذانش هم درد آوره
این دل زارم چند روزه داره بهونه
روضهٔ فراق ز هجره داره میخونه
ماتم وعزا خیمه زده در خونه مون
داغ نوجوان خیال نکن که آسونه
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عمری بهر تو رنج فراوان دیده ام
به پای تومن مثل کمان خمیده ام
تا شادت کنم عزیزمن در زندگی
از خوشی هایم از دل وجان ببریده ام
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشد ببینم شور وشوق دامادی تو
من با دل شاد حجله گه شادی تو
شد رخت عزا بتن ترا رخت وصال
مادر بمیره نمونه با زاری تو
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دارم من به دل ،آه و فغان در هرمکان
گویم که زکف رفته رفته مرا رعنا جوان
در کوه وصحرا بگیرم از تومن نشان
مادر بمیره توئی تنها ورد زبان
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.im/alisalmani190704
https://sapp.ir/alisalmani190704
#جوان
ای پسرجان ربودی قرارم
رفتی و کرده ای داغدارم
من چگویم از این داغ هجران
روز وشب بهر تو اشکبارم
ای پسر جان امان از جدایی۲
داغ تو آتشی زد بجانم
سوخت از داغ تو استخوانم
تا ابد من پسر نغمه خوانم
مرگ تو کرد مرا ناتوانم
ای پسرجان امان از جدایی۲
مادری بوده ام داغدیده
که اجل بند قلبش بریده
روز وشب کارمن بود و زاری
رشتهٔ عمر من شد بریده
ای پس جان امان از جدایی
از برات رنج و سختی کشیدم
چون گل لاله ایی پروریدم
باغبان بودم و خیر ندیدم
داغ مرگ جوانم بدیدم
ای پسر جان امان از جدایی
نورچشمم .چشام سو نداره
بی تو گلزار برام بو نداره
مادرت کور شده در عزایت
زانو و بازو نیرو نداره
ای پسر جان امان از جدایی
آرزو بود ه داماد ، گردی
حجله بنشینی دلشاد ،گردی
کی گمان بود پسر جان بمیری
اینچنین زارو ناشاد ، گردی
ای پسرجان امان از جدایی
ای صفا کم کن شعر ماتم
دل شده زار و مضطر دمادم
سوزد از این عزا قلب مادر
تا قیامت شود چشم پرنم
ای پسرجان امان از جدایی
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://t.me/alisalmani190704
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://ble.ir/alisalmani190704
https://rubika.ir/alisalmani190704
https://splus.ir/alisalmani190704
#جوان
فلک بُردی ز باغم حاصل من
زدی آتش تو آخر بر دل من
ندیدی اشک چشم مادرش را
چرا بردی ز باغش حاصلش را
عجب نامردی ای دنیای فانی
ربودی دخترم را در جوانی
ز خاک غم گِلِ من را سرشتند
به تقدیرم چنین غم را نوشتند
عزیزم قامت بابا شکسته
شدم از زندگی بیزار و خسته
در و دیوار غبار غم گرفته
چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته
تو ای زیبا گل در خاک و خفته
درود زندگی را زود و گفته
چسازد بعد بابای زارت
بیاید هرشب جمعه مزارت
اگر چه داغ تو بنموده پیرم
مرا از زندگانی کرده سیرم
کنم در خاطرات خود مصوّر
غم آن نو جوان شهزاده اکبر
نبوده در تن تو زخم شمشیر
چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر
ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن
ولی جسم علی صد جا بریدن
نبوده جای بوسه بر تن او
نموده اربأ اربا دشمن او
بده صبری تو ای خلاق باری
دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
https://eitaa.ir/alisalmani190704
https://t.me/alisalmani190704
https://ble.ir/alisalmani190704
https://rubika.ir/alisalmani190704
https://splus.ir/alisalmani190704