#آموزشی
#جلسه_شانزدهم
بانام و یاد خداوند متعال و مدد از اهل بیت علیهم السلام
وکسب اجازه از محضر اساتید برجسته و اعضای محترم 🌺
✅بعد از توضیحات کوتاهی که درباره گان (گام )های صوتی
تحریر های تکی
خانواده صداها
تحریر های مصنوعی
عوامل و نکات سوزناک کردن صدا
ورزش جسم وتقویت نفس
شناخت نثر ،نظم ورباعیات
اجرای گان (گام)های صوتی در خواندن رباعیات
صوت شناسی و تغییر آهنگ وسبک در اجرا
شناخت شعر مثنوی
شعر قصیده
شعرغزل
شعر قطعه
تمرین رباعیات مرثیه دل
بیانات گفتاری ازطریق معنی کردن اشعار
بیانات گفتاری ازطریق بیان حدیث
که در جلسات قبل اشاره کردم.
✅امشب می پردازیم به یکی دیگر از روشهای بیانات گفتاری ازطریق بیان کرامات و معجزات
که خیلی مهم است
✅یکی از عوامل مهم در اجرای مراسم مذهبی ،سوگواری آل نبی (ص)ودیگر مراسم متفرقه
بیان کرامات و معجزات آل نبی ص هست
✅که هم می توان. با آهنگ ویا به صورت دکلمه هق دار اجراکرد
✅دراول. وسط.واخر مجلس بنا بر تشخیص مداح اجرا می شود
✅کرامات را هم می توان قبل روضه..وسط روضه خواند
✅از نظر اجرای گان گام های صوتی هم می توان نسبت به جو جلسه ..کلمات و جملات. کلیدی و کاربردی اجراکرد
✳️نمونه کرامات
دقت داشته باشید اول ..وسط واخر کرامات بایدخودتان بیانات بدهید به قولی مقدمه چینی کنید وشاخ برگ بدهید
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
*یا ثامن الحجج*
جان به قربان تو آقا که حج فقرایی
چشم سرت رو ببند .چشم دلت رو باز کن .آی عاشقان علی بن موسی الرضا ع میخوایم بریم کنار ضریح قشنگ و باصفای امام رئوفمون . دلم میخواد با نالت امشب برات کربلاتو از آقا بگیری .خیلی ها برات کربلای جدش حسین (ع) رو از دستان با برکت علی بن موسی الرضا ع گرفتن.
خیلی ها شفای مریضشون رو از کنار پنجره فولاد امام رضا ع گرفتن.
بزار این جریان رو برات تعریف کنم تا قدر ناله و عرض ادبت رو بدونی.
در کتاب کرامات علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده یک روز خادمین حرم امام رضا (ع) مثل همیشه در حال عوض کردن گل های بالای ضریح آقا بودن ، یه وقت گلدان از دست خادم رها میشه و روی سر دختری که درحال زیارت بود افتاد .سر دختر شکافت .خون همه جا رو فرا گرفت .سریع دختر رو به بیمارستان می برن. خادم هم که از ترس به خودش می لرزید نگران مضطرب بود
.بعد از چند ساعتی .پدر دختر به حرم میاد و سراغ اون خادمی که گلدون از دستش افتاده بود رو گرفت. تا اینکه این خادم پدر دختر رو دید ترس همه ی وجودش رو فرا گرفت . با خودش می گفت ( نکنه دختر فوت شده باشه ...)
پدر به این خادم رسید .در کمال نا باوری پدر خادم رو بغل گرفت اونو می بوسید . اشک در چشمان پدر پر شد . خادم گفت من سر دختر شما رو شکستم . شما من رو بغل میکنید و می بوسید؟؟؟
پدر گفت دختر من از زمانی که به دنیا اومده نابینا بود . به مشهد اومده بودم تا شفاش رو از امام رضا ع بگیرم. زمانی که اون گلدون به سر دخترم خورده بود دکترا می گفتن که به طرز کاملا عجیبی چشمان دخترم بینا و باز شده . اقام امام رضا (ع) شفای اون رو داد.
حالا فهمیدین سر سفره کرم چه اقایی زانو زدید ،دلم میخواد با همین اشک چشمت با همین نالت با دل بریم در خونه اقا رو دق الباب کنیم .کبوتر دل شکسته ات رو بفرست کنار گنبد و بارگاهش صدا بزن
رضا غریب الغربا رضا معین الضعفا ....
به همین مقدار بسنده میکنم
در جلسات آینده ان شالله زنده باشیم
به دیگر روشهای جمع آوری می پردازیم
✅كانال كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
#آموزشی
#دعای_کمیل
#جلسه_شانزدهم
✨نکات خواندن دعای #کمیل و گریزها✨
يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى
حضرت شعیب علیه السلام آنقدر گریه کرد تا اینکه بینایی خود را از دست داد. خدای متعال به لطف خودش بینایی او را برگرداند. سپس آنقدر گریه کرد تا اینکه دوباره نابینا شد. خدای متعال بار دیگر بیناییاش را به او برگرداند. تا سه مرتبه این عمل تکرار شد.
وقتی که نوبت سوم خداوند چشمان حضرت شعیب را بهبود بخشید، به وی وحی فرستاد: «ای شعیب! چرا اینقدر گریه میکنی؟ اگر از شوق بهشت است که آن را بر تو حلال نمودهام و اگر از خوف جهنم است پس آن را بر تو حرام کردهام.»
شعیب گفت: خدایا! برای اینها نیست، بلکه این گریه، گریهی شوق است. دل من به محبت تو بسته است و گریهی دوستی و محبت به توست.
مردان خدا اینطور عبادت میکردند. اما من تا دوتا مجلس میآیم، خسته میشوم، میگویم خدا چرا من را نگاه نمیکند؟! امشب از ته دل ناله بزن خدایا به من قدرت خدمتگزاری بده. توان اطاعت و بندگی بده، با همهی وجود از خدا بخواه قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى.
منبع اصلی داستان ذکر شده: ارشادالقلوب دیلمی، ج 2، ص 219.
✅كانال رسمی كربلايي علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59