eitaa logo
کانال رسمی کربلایی علی سلمانی
450 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✔کانال رسمی کربلایی علی سلمانی✔ 🎬فایل های تصویری 🎤فایـل هـای صـوتی 📆اعــلام جــلــســات #استان_هرمزگان 📱 t.me/alisalmani59 📱 sapp.ir/alisalmani59 📱 https://rubika.ir/alisalmani59 📱 instagram.com/alisalmani_official ادمین: @alisalmani1359
مشاهده در ایتا
دانلود
فردا چى ميشه حسين ناله غريبونت قلبم و از جا مى کنه اين دل من شور مى زنه جون من حسين داداش سر تو بذار رو شونم اسمتو صدا کنم خوب تو رو نگا کنم فردا چى ميشه حسين من ميترسم که ما دو تا رو زهم جدا کنن رحمى کن بر دل من عزيز دلم داداش ميشنوم از تو بيابونا صداى مادرم چه خاکى ميشه سرم زينبم گريه نکن گوش بده برات بگم فردا چه غوغايى ميشه وقت تنهائى ميشه گوش بده برات بگم يادته بچه بودى خواب يه طوفان و ديدى از يارت دل بريدى گوش بده برات بگم فردا اول يکى يکى مرغا رو پر مى برن گلا تو سر مى برن گوش بده برات بگم با لب تشنه ميام برا وداع از حرم واى به حالت خواهرم گوش بده برات بگم ما بايد با چشم تر از همديگه دل بکنيم حرف غربت بزنيم گوش بده برات بگم خنجرو ميذاره روى جاى بوسه گاه تو در پيش نگاه تو گوش بده برات بگم از سر تل مى بينى نشسته رو سينه من ميگى دست و پا نزن 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین 🔸شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است این شمر- از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست جایش النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر 🔸شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
یه امشب داره فرصت خواهر بشینه کنار برادر نگو از حنجر خشکیده نگو از نوکِ کُند خنجر بخون قرآن که دل زینب می شه آروم با همین آوا نگو از گودال و سرنیزه از آتیش و روسریِ ما نگو که اسیرم نباشی می میرم حسین جان حسین جان (۴) نگو از گودیِ حلقوم و... سرِ نیزه یِ دشمن دین نگو از لحظه ای که خولی سر ُو می کنه توی خورجین نگو پیش چشمای زینب می ره چنگی سمت گوشواره نگو از لاله یِ گوشی که... به ضرب سیلی می شه پاره می سوزه حرم ...وای پر معجرم وای 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان" فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59
تیرش حرم رو در به در کرد خنده‌ش ربابو خون جگر کرد تو جای من اصلا یه لحظه با حرمله میشه سفر کرد؟ صبر کن دادش, نزن رو زمین روی خواهرو قبل رفتنت, خودت دربیار انگشترو قبل رفتنت, باید ببوسم حنجرو بوسیدم اما ای کاش نمی‌بوسیدم ای کاش کنار گودال هیچ وقت نمی‌رسیدم رسیدم و دیدم از گلو نبرید باخنجری که تیز نیست هی از قفا می‌کوبید تشنه بودی قطره‌ای آب بت نداد زلف تو افتاد توی دستای باد هر یه دونه ضربه‌ای که شمر می‌زد مادرو می‌دیدم زمین می‌افتاد یه نیزه بوسیده سرت رو شمشیر بوسیده پیکرت رو نوبت به من رسید می‌بوسم رگ‌های پاک حنجرت رو می بوسم و, کتک می‌خورم از دشمنت زیر ضربه‌ها, وداع می‌کنم با این تنت میرم سفر, پا به پای پیراهنت اونی که دزدید انگشترو با انگشت از کربلا تا کوفه باخنده‌هاش منو کشت میرم سفر با نامحرما نامردا تنت رو می‌سپارم به خاک گرم صحرا تن چه تنی؟هیچی ازش نمونده استخوناشم سم اسب شکونده دستی که سر از تن تو بریده پای منو به بزم شام کشونده ✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش https://splus.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59 لینک بله https://ble.ir/alisalmani59
این شب آخری چه زود میگذره شب وداع عاشق و دلبره عزیز من نوبتی هم که باشه نوبت اون وصیت مادره اجازه میدی که روتو ببوسم؟! این دم آخری موتو ببوسم بذار به جای علی و فاطمه با گریه زیر گلوتو ببوسم امشبمون ایشالله فردا نشه خیمه ی ما بدون سقا نشه رباب داره خدا خدا میکنه حرمله پاش به خیمه ها وا نشه برو ولی به فکر خواهرت باش به فکر گریه های دخترت باش دیگه سفارش نکنم عزیزم مراقبه رگایه حنجرت باش اگه بری من می مونم با کوفه کینه داره از پدر ما کوفه باشه برو ولی نگفتی آخر با حرمله چطور برم تا کوفه نگو که غارت میکنن تنت رو نگو...نگو...نگو که گردنت رو... حیفه که غارت بشه ، مادرم دوخت با بازوی شکسته پیرهنت رو بگو که بسته با طناب نمیشم وارد مجلس شراب نمیشم حریف شام و کوفه میشم اما حریف گریه ی رباب نمیشم الهی غصه های سخت نبینم سرت رو بالای درخت نبینم دعا بکن توو مجلس شرابش پا رو سرت پایین تخت نبینم 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش https://splus.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59 لینک بله https://ble.ir/alisalmani59
خیمه‌ها را یکی‌یکی گشتم تا که امشب تو را نگاه کنم تا دل سیر گریه‌ای بکنیم تا دَمِ صبح آه آه کنم پشتِ این خیمه‌ها،چرا بر خاک؟ فکرِ این تشنه‌ی صدایت باش خارها را که حال می‌چینی جان من فکر دستهایت باش تازه خوابیده‌اند طفلانت سایه‌یِ میرِ خیمه کم نشود دلِ من می‌تپد دعای کن بی علمدار این حرم نشود هرچه خواستم رباب بس بکند آنهمه آه و ناله را که نشد هرچه می‌خواستم ببافم باز گیسوانِ سه ساله را که نشد اصغر امشب که خواب رفته ولی حال و احوال مادرش پیداست با خودش تا به صبح می‌گوید که سفیدیِ حنجرش پیداست خواب دیده که شیرخواره یِ او لبش از آفتاب خشک شده کاش می‌شد بگیرد از شیرش حیف شیر رباب خشک شده جان مادر بیا و از پیش من نه طفلان بی پناه نرو هرکجا می روی برو اما سمت گودال قتلگاه نرو 🔸️شاعر: ✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش https://splus.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59 لینک بله https://ble.ir/alisalmani59
همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب(س) را ندیدند برون از قتلگه، بی راکب آمد به سوی خیمه ای، بی صاحب آمد یکی گفتا فرس کو نور عینم غریب کربلا بابا حسینم یکی از غم، گریبان چاک می کرد یکی خونش، به گیسو پاک می کرد یکی پوشاند، ز اشک خود زمین را یکی بر پشت، برگرداند زین را چراغ محفل طاها، سکینه(س) دو دست، از شدّت غم زد به سینه که ای گم کرده راکب، راکبت کو؟ چرا صاحب نداری، صاحبت کو؟ چرا از تیر دشمن، شسته بالت چرا خون خدا، ریزد ز یالت بگو ای پیکرت، گردیده صد چاک امید ما، کجا افتاده در خاک؟ تو صورت شسته ای، از خون مظلوم مرا دیگر، یتیمی گشت معلوم تو که، آتش فرو ریزی ز سینه بگو از راکب خود، با سکینه(س) چو خنجر، بر گلوی او نهادند به آن لب تشنه، آیا آب دادند؟ ✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش https://splus.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک روبیکا https://rubika.ir/alisalmani59 لینک بله https://ble.ir/alisalmani59