#عاشورا
#وداع
الهی سایهات با من بمونه
برام با تو فقط بودن بمونه
لباس کهنتو تَن کردی اما
دعایی کن که پیراهن بمونه
ببین پیرم ببین پیرِ گلوتم
ببین جونم که درگیرِ گلوتم
نرو پنجاه ساله صبر گردم
اسیرِ بوسه از زیرِ گلوتم
گلو بوسیدم اما سوخت زینب
از این آتیش سراپا سوخت زینب
گمونم آتیشِ دیوار و در بود
عزیزم مثلِ زهرا سوخت زینب
میخواستم چاک پیرهن رو ببوسم
لباس و خود و جوشن رو ببوسم
زدم بوسه به این حنجر ولی حیف
نذاشتی پشتِ گردن رو ببوسم
دارم دنبال تو بی بال میرم
بدنبالت فقط از حال میرم
بمون پیشه یتیما سخته امشب
بزار من جایِ تو گودال میرم
نه تنها نیزهها شونو آوردن
با چمکه ردپا شونو آوردن
تو اینا چارصدتا پیرمَرده
عصاشونو عصاشونو آوردن*
عزیزم تیرشونو کُند کردند
سلاحِ پیرشونو کند کردند
تو رو باصبر میخوان سر ببرن
لب شمشیرشونو کُند کردند
*مقاتل تا ۴۰۰ پیرمرد مفتی در لشکر عمرسعد ذکر کردهاند.
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شام_غریبان
همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانیتر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریهی مادر نمیشُد
میببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتبتر نمیشُد
کنارِ ناقههای بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازترو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقهی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رُباب است دلی پرتاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#شعر_جناب_جُون
#غلام_سیاه
...جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود او فرمود
زحمتت دادهایم حالا نه...
گفت خارم ، وَ خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
رو سیاهی که بویِ بد دارد
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود بر جگر میزد
روی پای حسین چشمش بود
داشت از شوق بال و پر میزد
اندکی بعد غرقِ خونش بود
رویِ شن سر گذاشت چشمش بست
هیچ کس را صدا نزد از شرم
انتظاری نداشت چشمش بست
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گفت وقتی شهادتینش را
باورش نیست اینکه میبیند
بر رُخِ خود رُخِ حسیناش را
سر او روی دامن است اما
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده...
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک گپ
https://gap.im/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
بر زانو آمده پسرش را صدا كند
شايد جراحت جگرش را دوا كند
گرچه جگر نداشت نگاهش كند ولی
بالين او نشسته پسر را صدا كند
لكنت گرفته پير جوان مُرده حق بده
سخت است واژه ی پسرم را ادا كند
آمد به پا بلند شود، خورد بر زمين
مجبور شد كه خواهر خود را صدا كند
كارش به التماس كشيده ولی چه سود
بايد حسين چند عبا دست و پا كند
مثل انارِ دانه شده ريخت بر زمين
وقتی ز خاک خواست تنش را جدا كند
تا خيمه گاه جمع جوانان به خط شدند
شايد كه تكه تكه تنش جا به جا كند
تا ديد خواهر آمده شد غصه اش دوتا
حالا عزا گرفته چه سازد چه ها كند
كم نيست چشم خيره سر و شوم و بد نظر
ای كاش ميشد اينهمه لشگر حيا كند
ميكوشد از ميانِ تبرها و دشنه ها
حتی ز رویِ تيغ علی را سوا كند
درگير بود ساقه ی نيزه به سينه اش
راهی نبود تا گره ی بسته وا كند
كتفش ز جایِ ضربِ تبر باز مانده است
هر ضربه آمده كه يكی را دوتا كند
بدجور دوخته اند سرش را به روی خاک
بايد شروع به كَندَنِ سر نيزه ها كند
مانند خاک رویِ زمين پخش شد تنش
طوری زدند آرزویِ بوريا كند
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
قرص است قلب مرتضی اما به زهرا
یعنی که تکیه میدهد مولا به زهرا
حتی خدا محوِ تجلی خانهی اوست
هرشب که جلوه میکند زهرا به زهرا
جایی که ختم الانبیا خَم میکند پشت
باید که ما سجده کنیم آنجا به زهرا
تا قُرب راهی نیست وقتی فاطمه هست
باید توسلها کند بابا به زهرا
هرکس به راهی رفت اما ما نرفتیم
مارا که بخشیدند در دنیا به زهرا
باور نخواهم کرد حتی لحظهای ، حق
ما را به دوزخ میبرد؟ حاشا به زهرا
رویش گرفت و خانه تاریک است افسوس
این خانه روشن بود با مهتابِ زهرا
وقتی که هیزم ریخت فهمیدند طفلان
رحمی ندارند این حرامیها به زهرا
وقتی که آتش سرخ شد فهمید نامرد
از میخِ در راهی نمانده تا به زهرا
آنقدر بر شال علی چسبید خانوم
یا به علی زد تازیانه یا به زهرا
گاهی علی را میکشند و گاه او را
اوباش میخندند در آنجا به زهرا
حس کرد مولا درد را در استخوانش
وقتی که زد قنفذ غَلافش را به زهرا
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
بر شانه میآورد تا بانو نیافتد
آرام تا این شمع از سوسو نیافتد
پروانه بود و دورِ مادر چرخ میزد
حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد
تا دید میآید حرامی سویشان گفت
ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد
خیلی حواسِ مجتبیٰ جمع است اینجا
زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد
وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی
یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد
پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد
اما نشد بر خاک از پهلو نیافتد
ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت
ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد
یکروز در گودال هم میگفت مادر
زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد
قاتل رسید و مادرش فریاد میکرد
ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد
ای کاش آبی رویِ این لبها بریزد
یا اینکه دستش بر سرِ گیسو نیافتد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شام_غریبان
نیمهشب مهتاب میشوید علی
آب را با آب میشوید علی
مثل این تنها ندیده هیچکس
شستنِ دریا ندیده هیچکس
چشمه را آیینه را مهتاب را
فاطمه باید بشوید آب را
غسلِ این دریا نمیآید به من
شستنِ زهرا نمیآید به من
خواب میبینم که تعبیرش کنی
آب میریزم که تطهیرش کنی
آب میریزم که آبت کردهاند
خانهی عمرم خرابت کردهاند
اشک از این چشمانِ محزون میچکد
آب میریزم چرا خون میچکد
مثل اشکی مثل آهی یا خیال
سخت میبینم تو را در این هلال
زیرِ نورِ ماه شستن مشکل است
آه را با آه شستن مشکل است
چشمه را گفتی که بی شیون بِشوی
آب را از زیرِ پیراهن بِشوی
مرتضی هم دست و پا گم میکند
زخم گاهی هم تورم میکند
ای زلالِ من مضافت کردهاند
زخمی از ضربِ غلافت کردهاند
لرزه بر زانو نمیآید به من
شستنِ پهلو نمیآید به من
در عوض رفتن نمیآید به تو
رفتنت بی من نمیآید به تو
ضربههایی سهمگین زد داغِ تو
زانویم را بر زمین زد داغِ تو
آب را آیینه را آتش زدند
وایِ من این سینه را ...
خانه تر دیوار تر مسمار تر
در کفن پیجاندنت دشوار تر
آه اقیانوسِ نا آرامِ من
جان ندارد جان بده بر گام من
حال من یا حال طفلان دیدنی است
آستینها بینِ دندان دیدنی است
ضجهها بالا نمیآید چرا
جان بر این لبها نمیآید چرا
بال اگر کوبی قفس وا میشود
پا اگر کوبی نفس وا میشود
بر زمین بسیار میکوبد علی
سر بر این دیوار میکوبد علی
سینهها سنگین همه دق میکنیم
بی صدا بی ضجه هقهق میکنیم
چشمهای نا امیدش را ببین
با حسن مویِ سفیدش را ببین
با حُسینت نالهای سوزنده است
جای شکرش هست زینب زنده است...
بعد از این غمهای تکفین مانده است
وایِ من سختی تدفین مانده است
ای زده هر روز و شب از قوت خویش
روی دوشم میکشم تابوت خویش
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#فاطمیه
#بعدازشهادت
برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد
ولی به غیرِ همین هقهقِ شبانه ندارد
درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچهای باریک
برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد
مرا که روز سکوتِ یتیمهای تو کُشتهاست
به خانهای که دری بین آستانه ندارد
خدا کند نرسد صبح برنخیزم از خاکت
کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد
هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت :
که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد
به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت
مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد
نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد
شبیه روضهی تو روضهای زمانه ندارد :
رسید طعنهی قنفذ به کودکانِ غریبم
چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد
کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن
زنی که خورده زمین ضربِ تاریانه ندارد
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
Sapp.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
#حضرت_علی_علیه_السلام
نام خود را نقش کن امشب به ایوان علی
ای به قربان علی و ای به قربان علی
سالها رفتیم مشهد تا که دربانی کنیم
تا که شاید یک سحر باشیم دربان علی
من که شبها میرسم تا صبح بارانی شوم
چشم خود را میسپارم دستِ باران علی
عرش هم حتی ندارد بی نیازیِ مرا
مادرم زهرا بزرگم کرده با نان علی
خوش بحال بچههای بی کسِ آن روزها
حسرت ما هست و خوابی روی دامان علی
مثلِ زینب مثلِ عباس است مثلِ اکبر است
هرکه امشب میشود پاره گریبان علی
یک طرف امالبنین و یک طرف سوزِ رباب
گریهی ما را در آورده شبستان علی
گوشهای پیراهن بابای خود را باز شُست
امالکثوم است و این شامِ غریبان علی
مثل چشمان حسین و مثل چشمان حسن
آه میسوزد جگرهای پریشان علی
وقت غسلش دست را روی شکاف سر گذاشت
آب هم آتش گرفت از زخم سوزان علی
خضر اُفتاده زمین جبریل اُفتاده زمین
اصلا امشب میشود این خانه ویران علی
اینطرف دست حسن ، آنسو حسین بی کفن
یک کفن را میکشند آرام بر جان علی
سر به تابوتِ پدر میزد حسن میزد حسین
وای از عباس و از تشییع پنهان علی
بعد از این باید برای کربلا آماده شد
آخرین روز است زینب بود مهمان علی
آخرین حرفی که میزد با یتیم کوفه بود
گفت روزی میرسند اینجا یتیمان علی
کوفه بعد از من مدارا کن تو با سرنیزه هات
کوفه جان زینب و جان تو و جان علی
مجلس نامحرم طشت زر و جانم حسین
کاش جایش بشکند آنروز دندان علی
"ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن"۱
نام ما ثبت است از اول به دیوان علی
هر زمانی که نجف میخواهم اما جور نیست
با قطاری میروم سمت خراسان علی
با علی ما آمدیم با علی جان میدهیم
خاک ما را فاطمه خوانده است ایران علی
۱- حافظ
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
https://splus.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
لینک بله
https://ble.ir/alisalmani59
#حضرت_علی_علیه_السلام
#شام_غریبان
تو را میشوید امشب دستِ دریا
تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا
نمیدانم چرا میگویم امشب
بریز آبِ روان آهسته اَسما
حسن زخمِ سرت را بست اُفتاد
لباسِ آخرت را بست اُفتاد
حسن حالِ مرا میدید پیشَت
دو چشمِ دخترت را بست اُفتاد
چگونه سَر کنم شب را عزیزم
چه سازم جانِ بر لب را عزیزم
بجای تو حسن ای کاش امشب
کفن میکرد زینب را عزیزم
به مادر گفتم ای جان رو مپوشان
شبیه فصلِ هجران رو مپوشان
خجالت میکشد بابا کنارت
تو پهلو را بپوشان رو مپوشان
حسن بگذار رویش را ببوسم
پریشانم که مویش را ببوسم
سفارش کرده بابا جایِ او هم
حسینش را گلویش را ببوسم
دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
https://splus.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک آیگپ
https://iGap.net/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
لینک بله
https://ble.ir/alisalmani59
#امام_باقر_علیه_السلام
#غزل
#مرثیه
چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند
که دلِ سوخته را ناله مداوا نکند
چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد
کاش میشُد خودش اینقدر تقلا نکند
زهر اینبار چه دارد متورم شده است
زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند
این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین
چه کند گریه اگر بر سرِ بابا نکند
اینهمه جایِ جراحات برای شام است
زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند
نَفَس آخر و با روضهی ویرانه گریست
نشُد او یاد غمِ عمهی خود را نکند
یادش اُفتاد که هم بازیِ او میاُفتاد
سنگ رحمی به سرِ دخترِ نوپا نکند
گفت دستم... سرِ زنجیر به دستش بستند
پس از آن شِکوهای از آبلهی پا نکند
کاش میشُد که سرِ بام کسی ننشیند
یا اگر رفت فقط شعله مُهیا نکند
یاکه رَقّاصهشان موقعِ هُل دادنمان
خنده بر گریهی ذُریّهی زهرا نکند
چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم...
چه کنم تاکه مرا زجر تماشا نکند
زنِ غساله چه فهمید که میگفت به خود
بهتر این است که این مقنعه را وا نکند
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
https://splus.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
لینک بله
https://ble.ir/alisalmani59
#امام_علی_علیه_السلام
#مدح
《نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب، کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ》
خدا میخواست چشمِ او فقط عینالیقین باشد
خدا میخواست دستِ او فقط حَبلالمَتین باشد
خدا میخواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد
خدا میخواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد
خدا خود را که مؤمن خواندمنظورش همین باشد
که میخواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد
خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت
خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت
صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت
رُطبهای نجف وقتی دهانها را به آب انداخت
ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت
صُراحی میکشم وقتی شرابش اینچنین باشد
دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد
علی منظور از مِیها از این هوهو و هِیهِی ها
علی میجوشد از هر لب لبِ ما یا لبِ نِی ها
علی موسیقیِ باران که میبارد پیاپی ها
فدای شاه راهش که به مژگان میکنم طی ها
سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و رِی ها
علی حق و علی حی و پس از این نقطه چین باشد
فقط وصفِ خدا وصفِ امیرالمومنین باشد
خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد
بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد
چه غم دارد کسی که خُردهای نانِ نجف دارد
که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد
چه کم دارد خدا وقتی که سلطان نجف دارد
خدا را میتوان بینی اگر آئینه این باشد
خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد
به حیرت کعبه میبیند شکوهی آسمانی را
ظهورِ نقطهی بسمالله سَبْعالْمَثانِى را
نبی میبوسدش از لب همین جامِ دهانی را
به میدان میرود بیند زمین خانه تکانی را
به تیغ آبدارا و به هر سو سر پَرانی را
همیشه مرکبش دُلدُل برایِ فتح زین باشد
رمیدنهای لشکر از امیرالمومنین باشد
اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
بُوَد کان شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم
به نامش بشکند هر سَد اگر دیوارِ چین باشد
ولیِّ رهبرم وقتی امیرالمؤمنین باشد
🔸️شاعر:
#حسن_لطفی
✅كانال رسمی کربلایی علي سلماني↙️
لينک تلگرام
t.me/alisalmani59
لينک سروش
https://splus.ir/alisalmani59
لینک ایتا
eitaa.com/alisalmani59
لینک روبیکا
https://rubika.ir/alisalmani59
لینک بله
https://ble.ir/alisalmani59