eitaa logo
کانال رسمی کربلایی علی سلمانی
454 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✔کانال رسمی کربلایی علی سلمانی✔ 🎬فایل های تصویری 🎤فایـل هـای صـوتی 📆اعــلام جــلــســات #استان_هرمزگان 📱 t.me/alisalmani59 📱 sapp.ir/alisalmani59 📱 https://rubika.ir/alisalmani59 📱 instagram.com/alisalmani_official ادمین: @alisalmani1359
مشاهده در ایتا
دانلود
اى نوگلم از روى تو شرمنده هستم غرق به خون پرپر مزن بر روى دستم على اصغر من _ گل پرپر من لالايى على جان باداغ خود کردى على در اضطرابم کردى تو از خون گلوى خود خضابم در فکر گيسوى پريشان ربابم به زير عبايم _ نهانت نمايم لالايى على جان لبهاى تشنه بر گلوى تو گذارم با بوسه اى شايد دهى بر دل بى قرارم مهلت بده تير از گلوى تو در ارم نظر کن به بابات _ چرا بازه چشمات لالايى على جان زيبايى زير گلوى تو نظر شد تير سه شعبه ديدى اخر درد سر شد اى واى من که مادر تو خون جگر شد ببين دل شکسته _ به راهت نشسته لالايى على جان 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
گمان مدار كه چون سنگ خاره ايم همه كه در غم تو دلي پر شراره ايم همه چراغ هم به شب ما نمي زند سوسو كه آسمان بدون ستاره ايم همه در اين دو ماه عزا بيشتر ز هر ماهي به انتظار طلوعي دوباره ايم همه خودت به ما سمت نوكري عطا كردي وگرنه بي تو كه ما هيچ كاره ايم همه به عشق جد تو فرياد ميزنيم حسين اذان عشق، سر هر مناره ايم همه براي آنكه دلت را بياوريم به دست ميان روضه پي راه چاره ايم همه چه راه چاره اي امشب به پيش ديده ي ماست دخيل بسته ي يك گاهواره ايم همه بيا و روضه بخوان صبح و شام مثل رباب بخوان كه منتظر يك اشاره ايم همه دم غروب شبيه رباب غمگينِ ربودن بدن شيرخواره ايم همه 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
گریه کردم به تو و از تو نوایی نرسید هرچه گفتم پسرم هیچ صدایی نرسید بوسه دادم به لبت تاکه لبی بگشایی ازلب غرقه به خون تو نوایی نرسید سوخت از داغ توبابا جگر سوخته ام سوی این سوخته دل باد صبایی نرسید گرکه خون جگرم ریخت زدیده به دلم سخت تراز غم تو تیر بلایی نرسید به کنار تن صد چاک تو بیمار شدم سوختم درتب غم، گرد شفایی نرسید بار داغ تو به روی جگرم سنگین بود درد بسیار به دل بود ودوایی نرسید گره افتاد چو درکار دلم از داغت غیرزینب زحرم عقده گشایی نرسید خواستم تا که به ناله زجهان دست کشم جان به لب آمد وغمناله به جایی نرسید به وفائی که تو دادی به ره دوست نشان در ره عشق ووفا هیچ وفایی نرسید 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
هرکسی رفت بدنبال تو راهش وا شد هرکسی بوسه به پای تو نزد رسوا شد آب محتاج لب توست نه تو محتاجش! لب خشکیده ی تو داغ دل دریا شد پسر چهارم زهرایی و ابن الزهرا بودنت مایه امید بنی الزهرا شد.. جا روی چشم تر مهدی زهرا دارد آن عریضه که بدستان شما امضا شد بخدا مثل تو در بین برادرها نیست بخدا داشتنت حسرت خواهر ها شد اهل حاجت همه سال به کس رو نزدند صبر کردند همه تا شب تاسوعا شد تا قیامت جلوی هیچکسی خم نشود قد هرکس جلوی پرچم سبزت تا شد من ندادم به سکینه قسمت!میترسم یک نفر داد قسم در حرمت غوغا شد تو از اول حسنی بودی و دیدند همه چقدر تیر براین پیکر زخمت جا شد 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است بی ابالفضل،حرم بی کس و یاور شده است آن علمدار رشیدی که غم از دل می برد حال با قامت یک طفل برابر شده است گر عبایی به حرم هست بیاور زینب او پراکنده تر از قامت اکبر شده است قسمتی از بدن درهم او را چیدم تازه سقای حرم،چون علی اصغر شده است زینبم بهر اسیری دگر آماده شوید بین دشمن سخن از غارت معجر شده است جان زهرا مکن اصرار چه دیدم،اما با تو سر بسته بگویم که چه با سر شده است بگمانم که سرش بر سر نی جا نشود از تماشای سرش،خون دل مادر شده است 🔸شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
برخيز علمدار رشيد لشکر من بنگر که با داغت چه امد بر سر من امير سپاهم _ تويى تکيه گاهم برادر اباالفضل گرد غريبى بر سر و رويم نشسته بغض گلو راه نفس بر سينه بسته زير بغلهايم بگير پشتم شکسته مسوزان دل من _ مشو قاتل من برادر ابالفضل يارى نموده گر مرا دست جدايت مى گردم اى سقا به دنبال صدايت چيزى نمانده زان قد و بالا برايت ببين حال يارت _ چه سازم کنارت برادر اباالفضل دورى ز تو بر کودکان دارد اثرها از بعد تو در خيمه ها باشد خبرها بودى تو تنها حامى معجر به سرها شده غصه اينجا_ ز معجر کشى ها برادر اباالفضل بشنو ز من سر بسته تو اى نور ديده گوشم ز لشکر صحبت غارت شنيده دشمن براى خواهرم نقشه کشيده هوادار زينب _ تويى يار زينب برادر اباالفضل 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
فردا چى ميشه حسين ناله غريبونت قلبم و از جا مى کنه اين دل من شور مى زنه جون من حسين داداش سر تو بذار رو شونم اسمتو صدا کنم خوب تو رو نگا کنم فردا چى ميشه حسين من ميترسم که ما دو تا رو زهم جدا کنن رحمى کن بر دل من عزيز دلم داداش ميشنوم از تو بيابونا صداى مادرم چه خاکى ميشه سرم زينبم گريه نکن گوش بده برات بگم فردا چه غوغايى ميشه وقت تنهائى ميشه گوش بده برات بگم يادته بچه بودى خواب يه طوفان و ديدى از يارت دل بريدى گوش بده برات بگم فردا اول يکى يکى مرغا رو پر مى برن گلا تو سر مى برن گوش بده برات بگم با لب تشنه ميام برا وداع از حرم واى به حالت خواهرم گوش بده برات بگم ما بايد با چشم تر از همديگه دل بکنيم حرف غربت بزنيم گوش بده برات بگم خنجرو ميذاره روى جاى بوسه گاه تو در پيش نگاه تو گوش بده برات بگم از سر تل مى بينى نشسته رو سينه من ميگى دست و پا نزن 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین 🔸شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است این شمر- از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست جایش النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر 🔸شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
یه امشب داره فرصت خواهر بشینه کنار برادر نگو از حنجر خشکیده نگو از نوکِ کُند خنجر بخون قرآن که دل زینب می شه آروم با همین آوا نگو از گودال و سرنیزه از آتیش و روسریِ ما نگو که اسیرم نباشی می میرم حسین جان حسین جان (۴) نگو از گودیِ حلقوم و... سرِ نیزه یِ دشمن دین نگو از لحظه ای که خولی سر ُو می کنه توی خورجین نگو پیش چشمای زینب می ره چنگی سمت گوشواره نگو از لاله یِ گوشی که... به ضرب سیلی می شه پاره می سوزه حرم ...وای پر معجرم وای 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان" فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
صدای راز و نیازی ز طور می آید نوای گریه ز جانی صبور می آید سری به کنج تنور است و موسی عمران برای دیدن او سوی طور می آید فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی صدای گریه و زراری ز دور می آید طنین بال ملائک رسد، مگر جبریل به سوی آیۀ الله و نور می آید قیامتی شده برپا از این همه اندوه که بیم خاستن نفخ صور می آید سر حسین به دامان مادرش زهراست نوای واولدا از تنور می آید دلی شکست ز پهلو شکسته ای کاین سان صدای ریزش جام بلور می آید برای عرض ارادت «وفائی» از ره دور به آستان سلیمان چو مور می آید 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین امشب رسیـده است به کوفه سر حسین ای آسمـان بنـال کـه از ظلـم کـوفیـان خــاکستــر تنــور شـده بستـر حسین سرخ است گر که خاک ز خـون گلـوی او خـاکستـری شـده ست رخ انور حسین امشب شب زیـارت و شــام عــزا بـود بنشسته در محیـط غمش مــادر حسین آهستـه تر بنـال دل مـن، کـه فـاطمـه احیــا گـرفتــه است کنـار سـر حسین خـون از لبـان اطهـــر او پــاک می کنــد گلبـوسـه می زنـد بـه رخ اطهــرحسین خوناب می کنـد به روی خـاک غم روان اشکی که می چکد به روی حنجر حسین در محفـل غمی کـه به پـا کـرده فـاطمـه خالی ست جای خـواهر غمپـرور حسین پرپرشده ست گـرچه «وفائی» وجـود او شاداب مـانـده است گل بـاور حسین 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
ما برای دفن شاه کربلا آماده‌ایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهاده‌ایم یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یک بدن بی‌دست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون از حنای خون شده سر تا به پایش لاله‌گون لاله‌ها پیداست اما غنچه پرپر کجاست پیکر سرباز ششماهه علی‌اصغر کجاست جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک از کنار علقمه آید صدای زمزمه می‌چکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
ای یاس پرپرم به خدا می سپارمت زیبا برادرم به خدا می سپارمت دنیای من بدون تو چون ابر تیره ایست ای ماه انورم به خدا می سپارمت راس تو همسفر شده با کل کاروان ای شاه بی سرم به خدا می سپارمت یک جای سالمی نبود بوسه ای زنم ای پاره پیکرم به خدا می سپارمت بعد از تو پر زده خوشی از قلب خسته ام با حال مضطرم به خدا می سپارمت صحرای کربلا چقدر رنگ خون گرفت دریای احمرم به خدا می سپارمت 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم‌الله الرحمن الرحیم از گلستان لاله‌های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ‌های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت می‌کنم در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد سال‌ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز هر نظر آن صحنه‌ی حزن‌آورم آید به یاد هرکجا آب است آتش می‌زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که می‌بینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه‌های اصغرم آید به یاد می‌شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب چون زحال عمّه‌ی غم‌پرورم آید به یاد من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز - از نظر نارفته، داغ دیگرم آید به یاد 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟ امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت حلا هلال تو سر نیزه طلوع کرد تا ما رأیت إلا جمیلا ببینمت گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود انصاف نیست بین گذرها ببینمت فعلا نپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
بیا بر قله ی هستی لوای عدل برپا کن بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن چرا از چشم خود تنهای تنها اشک می ریزی بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن بیا و گریه کن بر یاس های نیلی زهرا بیا روی کبود عمّه هایت را تماشا کن بیا خون پاک کن با اشک از پیشانی جدّت بیا قرآن ثارالله را بر نیزه معنا کن بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن بیا آل رسول الله را در شام یاری ده بیا چادر برای عمّه های خود مهیّا کن بیا اشک خجالت پاک کن از دیده ی سقّا بیا از خون دل بر تشنه کامان دیده دریا کن بیا با عمّه هایت جستجو کن در بیابان ها گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
ما سائل غمیم بدنبال ماتمیم در روز چند بار سر سفره غمیم بالاى بام خانه تو را جار میزنیم زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم مابین گریه فاطمه سرمیزند به ما فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم ما را اگر غلام سیاه آفریده اند خیلى شبیه رخت سیاه محرمیم هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم امروز پاى روضه تو گریه مى کنیم فردا شریک حج رسول مکرمیم هنگام گریه قطره به قطره تبرکیم هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم با تو در این زمین خدا آشنا شدیم ممنون آن گناه نخستین آدمیم ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟ خوبیم یا بدیم همینیم درهمیم واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم گریه بده وگرنه ازینجا نمیرویم ما سائل غمیم بدنبال ماتمیم 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
کیست این طفل که این قدر تماشا دارد با همین کوچکی اش هیبت مولا دارد چه قدر رفته به حيدر بر و رويش ، جانم چشمهايش شده مانند عمويش ، جانم المثنّاي خداي دو جهان است اين طفل شاكليد همه درهاي جنان است اين طفل او كه آمد چه قَدَر شهر مصفّاتر شد عرش گُلخانه ي ارباب مُعلّيٰ ترشد چشمها باز جمال ازلي را ديدند سوّمين بار،در اين خانه علي را ديدند چونكه آئينه ي سلطان ولايت باشد ديدن چهره ي او نيز عبادت باشد اي خوشا طايفه اي كز غم او دل نكنند "قل هوالله " بخوانيد كه چشمش نزنند مرغ عشقي ست كه بر شانه ی ثارالله است سرِّ مَستور نهانخانه ی ثارالله است ناز این دلبر دُردانه کشیدن دارد طعم شيرينيِ لبهاش ، چشيدن دارد خیره مانده به سراپای علی چشم رباب شده روشن به تماشای علی چشم رباب آنچه بیش از همه در دیده ی سقّا زیباست ذوق و شوقیست که از حال سکینه پیداست خواهرش گفت : عجب پيچش مويي دارد مادرش گفت:عجب زيرِ گلويي دارد علی اکبر زده گلبوسه بر او با احساس آب و آئينه به دست آمده از راه ، عبّاس سايه ي لطفش اگر بر سر عالم با قي ست آفتابي ست كه در سايه ي دست ساقي ست آب در كاسه ي دستان عمويش خورده است نفس گرم رقيّه به گلويش خورده است بنويسيد رباب است و غمي همواره همه ي زندگي اوست همين مه پاره بنویسید رُباب از جگرش گفت حسین بااذانی که به گوش پسرش گفت حسین وسط ذکر اذان بود که طفلش خندید أشهدُ انّ علیّاً ولی الله شنید گر علي اصغر او شاه جهان خواهد شد *عالم پيــر دگر باره جوان خواهد شد*... نوكر نوشت : من قیامت جلوی حرمله را میگیرم که کسی مثل تو اینجا دلی از سنگ نداشت بشکند تیر و کمانت که کمانم کردی کودک کوچک من با تو سر جنگ نداشت... ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
خدا کُنَد زِ لبت یک سلام هم باشد وَ سایه‌ات به سرم مُستدام هم باشد بریز گیسویِ خود را به شانه‌های نسیم که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد کم است اینهمه دشنام‌های طولانی که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد گذشتن از گذرِ تنگِ کوچه‌ها سخت است و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم کنیزِ خانه‌ی‌مان رویِ بام هم باشد شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد چه حال می‌شوی آن لحظه‌ای که تنهایی اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد خدا کُنَد سرِ طفلت نیاُفتد از نیزه خدا کُنَد که سرش تا به شام هم باشد لباس کهنه‌ی خود را برایم آوردند میانِ کوفه کمی احترام هم باشد دلم خوش است که با نیزه‌ی تو می‌آیم اگرچه فاصله‌ام یک دو گام هم باشد 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
بگو بابا كى تو غربت سهيمم كرد بگو بابا كى تو اين سن يتيمم كرد بگو بابا بريده كى رگاى تو چرا بابا چرا خونه چشاى تو مگه چشمات چه چيزايى رو می ديده چرا بابا سرت بوى تنور ميده نمى دونى بدون تو كجا رفتم سر بازار و بزم شاميا رفتم توى يک صف اسير بوديم و پژمرديم يكى افتاد همه با هم زمين خورديم گلوبندم... النگوهام... نپرس از من كجا مونده پر و بالم ببين كه زير پامونده چقدر اين ضجر منو بابايى زجرم داد منو مى ديد به ياد كوچه مى افتاد ازت دورم چقدر اين فاصله سخته باباجونم سفر با حرمله سخته يه شب با گريه هام از خواب پاشد نامرد اومد مومو كشيد از جا بلندم كرد نمى دونى چقدر اين دخترت تنهاست نمى دونى يه نامردى كنيز ميخواست 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
بود و در شهر شام از حسين دختري آسيه فطرتي، فاطمه منظري تالي مريمي، ثاني هاجري عفّت كردگار، عصمت اكبري لب چو لعل بدخش، رخ عقيق يمن او سه ساله ولي عقل چلساله داشت با چهل ساله عقل روي چون لاله داشت هاله برده ز رخ، رخ چو گل ژاله داشت لاله روي او همچو مه هاله داشت ژاله آري نكوست، بر گل نسترن شد رقيّه ز باب نام دلجوي او نار طوركليم، آتش روي او همچو خير النساء، خصلت و خوي او كس نديده است و چون چشم جادوي او نرگسي در ختا، آهويي در ختن گرچه اندر نظر طفل بود و صغير گر چه مي آمدي از لبش بوي شير ليك چون وي نديد چشم گردون پير دختري با كمال، اختري بي نظير شوخ و شيرين كلام، خوب و نيكو سخن از نجوم زمين تا نجوم سما ديد در هجر او تربيت ماسوي قره العين شاه، نور چشم هدا هم ز امرش روان، هم ز حكمش بپا عزم گردون پير نظم دهر كهن بر عموها مدام زينت دوش بود عمّه ها را تمام زيب آغوش بود خواهران را لبش چشمه نوش بود خرديش را خرد حلقه در گوش بود از ظهور ذكا، وز وفور فتن بس كه نشو و نما با پدر كرده بود روي دامان او، از و پرورده بود بابش اندر سفر همره آورده بود پيش گفتار او، بنده پرورده بود از ازل شيخ و شاب تا ابد مرد و زن ديده در كودكي، سرد و گرم جهان خورده بر ماه رخ سيلي ناكسان كتف و كرده هدف، بر سنان سنان در خرابه چه جغد ساخته آشيان يا چه يعقوب و در كنج بيت الحزن از يتيمي فلك كار او ساخته رنگ و رخساره را از عطش باخته از فراق پدر گشته چون فاخته بانگ كوكوي او، شورش انداخته در زمين و زمان از بلا و محن داغ تبخاله را پاي وي پايدار طوق و درگردنش از رسن استوار وز طپانچه بُدَش ارغواني عذار گريه طوفان نوح، ناله صوت هزار نه قرارش بجان، ني توانش به تن در خرابه سكون ساخته در كرب شور اَيْنَ أبي؟ كار او روز و شب شامگاهان به رنج، روزها در تعب اي عجب اي سپهر از تو ثمّ العجب تا كجا دون نواز شرمي از خويشتن قدري انصاف و كن آخر از هرزه گرد عترت مصطفي وينقدر داغ و درد شد زنانشان اسير يا كه شد كشته مرد آخر اين بيگناه طفل بيكس چه كرد تا كه شد مبتلا اينقدر در فتن در خرابه شبي خفته و خواب ديد آفتابي به خواب رفت و مهتاب ديد آنچه از بهر وي بود و ناياب ديد يعني اندر به خواب طلعت باب ديد جاي در شاخ سرو كرده برگ سمن شاهزاده به شه مدّتي راز داشت با پدر او بهرراه دمساز داشت ناگهانش ز خواب بخت بد باز داشت آن زمان با غمش چرخ و دمساز داشت گشت و بيدار و ماند شكوه اش در دهن در سراغ پدر كرد و آن مستمند باز و چون عندليب آه و افغان بلند عرش را همچه فرش در تزلزل فكند ساخت چون ني بلند ناله از بندو بند جامه جان ز نو چاك و زد در بدن زد درآن شب به شام برق آهش علم سوخت برحال خويش جان اهل حرم باز اهل حرم ريخت از غم به هم گشته هريك ز هم چاره جو بهر غم اُمّ كلثوم را زينب ممتحن ناله وي رسيد چون به گوش يزيد كرد بهرش روان رأس شاه شهيد آن يتيم غريب چون سر شاه ديد زد به سر دست غم وز دل آهي كشيد همچو صامت پريد مرغ روحش ز تن [1] از ديوان شاعر اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام (صامت) مرحوم آقا محمد باقر بروجردي، ص 303 - 306، انتشارات سازمان چاپ و انتشارات جاويدان، تهران. ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59
آیا شده بال و پرت آتش بگیرد؟ از پای تا سر پیکرت آتش بگیرد؟ آیا شده بین دو دریای خروشان از تشنه کامی حنجرت آتش بگیرد؟ آیا شده در کام خود خاتم بگیری از تشنگی انگشترت آتش بگیرد؟ آیا شده دشمن به اشک تو بخندد آندم که جان اکبرت آتش بگیرد؟ آیا شده با بوسه ی تیری سه شعبه حلق علی اصغرت آتش بگیرد؟ آیا شده تا حنجرت با خنجر کین در پیش چشم مادرت آتش بگیرد؟ آیا شده آتش بیفتد در حریمت گلهای سرخ پرپرت آتش بگیرد؟ آیا شده بر نیزه باشی و ببینی دامان پاک دخترت آتش بگیرد؟ آیا شده مهمان خولی بوده باشی خاکستر زیر سرت آتش بگیرد؟ بس کن « جهانی » بیم آن دارم کز این غم شعرت بسوزد دفترت آتش بگیرد؟ 🔸️شاعر: ✅كانال كربلايي علي سلماني↙️ لينک تلگرام t.me/alisalmani59 لينک سروش Sapp.ir/alisalmani59 لینک ایتا eitaa.com/alisalmani59 لینک گپ https://gap.im/alisalmani59