| به نام دلربایِ بندگی های علی |
ای خداوندی که به علی فرمان دادی به مدارا کردن با مردم...
ای خداوندی که من
و خانوادهام را
آفریدی تا بندگانت در حبس دنیا غرق نشوند..
و امر کردی در تنهایی های آدمیزاد،
او را به مهربانیِ خویش مهمان کنیم...
چگونه از کرامت و گذشت تو چشم پوشی کنم؟
چگونه در برزخ ساکن آتش باشم،
در حالی که حقیقتِ من امید دارد به اوجِ بخشایندگی تو؟
پـس به حرمت و ارجمندیِ تو سوگند صادقانه یاد می کنم!
اگر مرا در وادیِ دوزخ رها سازی،
به میزبانیِ نگاهت، سخت گلایه میکنم.
و با چشمانِ گیرایی که به صورتِ حیدر آفریدی
به آستانت گریه میکنم،
مثالِ کسی که مبتلا به فقدان عزیزی باشد...
و در حضورِ اهلِ دوزخ، تورا اینگونه خطاب می کنم:
کجایی ای سرپرستِ مومنان!
کجایی ای محبوب دلهـای راستان
و ای معبود جهانیان!
ای خدای سـبحان،
چگونه بندهی مسلمانی که بخاطرِ جرم و جنایاتش در ادراکِ دوزخ مانده است
و حالا با زبانِ اهلِ توحید تو را میخواند
و به بردباری و بخششِ تو امید دارد
در آتش بماند و عذاب او را به درد آورد؟
در حالی که میدانم که این امور از بنده نوازى تو بس دور است،
و هرگز گمان ما به تو این نیست...
و میدانم هرآنکه تورا بخواند،
چه در دل و چه آشکارا
او را شخصا در آغوش میکشی
و حرام میشود سختیِ عذاب برای او...
مناجاتِ کمیل...!
#نـشانگرِ_غـَـدیر
#1_روز_مانده_تا_هبوطِ_غـَـدیر