آیا از نقش كلمات در نجات حضرت آدم عليه السلام چیزی دانسته ای؟!؟ «فَتَلَقيّ آدَمُ مِن رَبِّه كَلِماتٍ» «كلمات» همان «اسماء الحسني» هستند يعني محمّد و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام (و شما مي‌توانيد در كتب تفسير و حديث اين مسئله را مطالعه كنيد. ) و آیا از نقش«كلمات» در آيه ي مربوط به حضرت ابراهيم (علي نبيّنا و آله و عليه السلام) چیزی شنیده ای؟!؟ «وَ اِذ ابْتَلي اِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ …» ائمّه ي اثني عشر عليهم السلام هستند، «فَاَتَمَّهُنَّ» تا حضرت مهدي آل محمّد (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف). ممكن است سؤال كنيد: مگر مي‌شود به انسان، «كلمه» اطلاق كرد؟ همه ي عالم وجود، «كلماتِ» خداوند است، امّا «كلمه ي تامّه» و «كلمات تامّات»، انسان‌هاي كامل هستند، يعني محمّد و آل محمّد صلي الله عليه و آله و سلم. حضرت مسيح (علي نبيّنا و آله و عليه السلام) كلمه ي خداوند است: «اِنَّ اللّه يُبَشِّرُكَ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ المَسيحُ عيسَي بنُ مَرْيَم» ولي حضرت مسيح (علي نبيّنا و آله و عليه السلام) نسبت به حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) بايد تواضع داشته باشد، چون حضرت مهدي عليه السلام از او كاملتر است. براي همين، عيسي عليه السلام وزير حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) است. يعني حضرت مهدي عليه السلام صاحب اختيار عيسي عليه السلام است . https://eitaa.com/alkahfelhasin

در سوره ي فتح آيه ي ۲۶ نکته ای لطیف و ظریف قرار دارد : «فَاَنْزَلَ اللّه سَكينَتَهُ عَلي رَسُولِه وَ عَلَي المُؤمِنينَ وَ اَلْزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوي» «كَلِمَةَ التَّقْوي» يعني چه؟ امامت و رهبري اهل البيت عليهم السلام كلمه ي تقوي است؛ كلمه ي نجات بخش، همين است؛ نجات مؤمنين در مكتب تشيّع است. مؤمنين براي نجات خود ملزم هستند به كلمه ي تقوي توجّه كنند، توسّل جويند، يعني شيعه باشند؛ اظهار با زبان، شهادت ثالثه و سلام دادن و زيارت خواندن و محبّت قلبي داشتن و پيروي نمودن. چرا مكتب اهل بيت عليهم السلام «كَلِمَةَ التَّقْوي» است؟ مگر نمي خوانيم «وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوي»؟ اصلاً تقواي قلبي و تقواي جوارحي، فقط در دانشگاه اهل بيت عليهم السلام تدريس مي‌شود. در زيارت وارث مي‌خوانيم: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوي»: يا حسين! شهادت مي دهم كه ائمّه از فرزندان شما «كَلِمَة التَّقْوي» هستند. حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) كلمه ي تقواي الهي است و همه ي مؤمنين، ملزم به اعتقاد به امامت ايشان هستند: «وَ اَلْزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوي». اعراض از «كَلِمَة التَّقْوي» يعني اعراض از مكتب حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف)و اعراض از «ذكر رب» است و «معيشت ضنك» را به دنبال دارد. «مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَاِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً …» https://eitaa.com/alkahfelhasin

امام زماني، بايد بنده باشد، در بندِ دين، در بندِ احكام، در قيد حلال و حرام، در قيد دفاع از اسلام و ولايت پيشوايان. «يُعَلِّمُكُمُ اللّه» اثر بندگي است، خداوند چه چيزي را تعليم مي‌دهد؟ «معرفت حجّت» را. «عَرِّفني حجَّتَك» خدايا! اگر ياري نكني و دست گيري نفرمايي «ضَلَلْتُ عَنْ ديني» اگر بندگي نباشد، اگر تقوي نباشد، از آگاهي غيبي خبري نيست، از نورانيّت خبري نيست؛ وقتي آبشار غيب به قلب متّقي ريخته شد، تازه، بندگي بيشتر مي‌شود، اخلاق، تزكيه، ادب حضور. https://eitaa.com/alkahfelhasin

چند سوال؟؟👇 شما چند مريد حقيقي براي اميرالمؤمنين عليه السلام در تاريخ سراغ داريد؟ براي امام حسن عليه السلام، براي امام حسين عليه السلام و …؟ به نظر شما ذخيره ي الهي(امام زمان علیه السلام) چه بايد بكند؟ او هم بيايد و مانند پدران طاهرين خود اذيّت ببيند و رنج بكشد و عاقبت، كشته شود؟ (ذخيره ي الهي، بايد براي اجراي دستورالعمل خداوند، تشكيل حكومت الهي و نشان دادن بركات اسلام واقعي و زندگي پاكيزه ي انساني همراه با عدالت و صفا و صميميّت قيام كند.) چند نفر مريد داشت و دارد؟ و به راستي الان در كلّ جهان، امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» چند نفر مريد واقعي، كه واقعا عبداللّه باشند و اطاعت از وليّ خداوند را در عمل نشان دهند، دارد؟ https://eitaa.com/alkahfelhasin

آباء امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) در ابلاغ، اتمام حجّت نموده، اجمال دين را شكفته، احكام اللّه را بيان داشتند. ولي پاي اجرا كه پيش مي‌آيد، با طلحه و زبيرها روبرو مي‌شدند. مردمي كه طاقت عدالت علي عليه السلام را نداشتند، ظرف وجودشان پُر از لجن ظلم و فساد بود، مريد بودند امّا در مرحله ي حرف و ادّعا. ذخيره ي خداوند(امام زمان علیه السلام)، كار مهمّش اجرا است، اجراي حكومت، اجراي عدالت، اجراي قوانين اسلام و انسانيّت. آيا ايشان مي‌تواند با تكيه به افرادي مثل طلحه و زبير كه در جامعه ي ما فراوان يافت مي‌شوند، تشكيل حكومت عدل بدهد؟ طلحه و زبيرها هميشه از عدل گريزان اند. ممكن است گفته شود: آن حضرت با تكيه بر خداوند، قيام كند و كاري به مردم نادان، ظالم و عدالت گريز نداشته باشد. پاسخ اين است كه: «اِنَّ اللّه لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ» https://eitaa.com/alkahfelhasin

وظایف موعودیان ،امید و انتظار اگر حكومت واحده ي جهاني با دستورالعمل قرآني تشكيل نشود، اگر عدالت واقعي و زندگي تحت لواي حكومتِ امير دين و كهف حصين، بقّيه اللّه (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تحقق نيابد، پس وعده‌هاي قرآن چه مي‌شود؟ «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ». مگر وعده ي خداوند نيست؟ وعده است و خداوند در وعده، خُلف نمي كند. https://eitaa.com/alkahfelhasin

نعمت حضور ائمّه عليهم السلام فضل بزرگي از طرف خدا بر امّت اسلام بوده است كه متأسفانه به خاطر معاصي خود، مبتلا به سلب آن گشته ایم و در اثرِ غضب خدا بر خلق، امام عصر عليه السلام از ديدگانمان مخفي گشته است. امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: «اِذا غَضِبَ اللّه تَبارَكَ وَ تَعالي عَلي خَلْقِه، نَحّانا عَنْ جِوارِهِمْ»: «چون خداي تبارك و تعالي بر خلقش خشم كند، ما را از جوارشان دور كند». نتيجه اين كه: غیبت مولایمان ، مقداري از علّت اش پيدا و آشكار است. چرا امام علیه السلام غايب است؟ چون بشر براي رأي دادن به عدالت، غايب است و از نظر انديشه و معتقَد، سر عقل نيامده، هنوز طلحه وار و زبيرگونه عمل مي‌كند.

پس ظهور بايد بماند تا دود بي عدالتي بشر به چشم خودش برود. روزي سرش به سنگ خورده، بيدارِ كجي رفتار و روح بيمار خود و حكومت‌هاي استعماري بشود، تغييري در حال زارش و فساد بازارش دهد و العفوي گويد و با «اِهْدِنا»، به عنايت حق، مودّت مهدوي جويد.

تازه از يك گُل، بهار نمي شود، مگر الان اهل مودّت نداريم؟ افراد مهدوي كم نيستند، ولي براي آن كار بزرگ، يعني تشكيل حكومت واحده ي جهانی و نشان دادن زندگي زيباي انساني، كم اند. پس چه بايد بكنيم؟ … https://eitaa.com/alkahfelhasin

اجرا مهم تر از ابلاغ اگر آقا امام زمان علیه السلام به بنده بگويند: منبر نرو، امام جماعت نباش، بنده چه مقدار حرف شنوي دارم؟ اگر به دکتران ،معلمان و پزشکان و مهندسان و سایر مردم بفرمایند سر کار نروید چه مقدار حرف شنوی دارند؟ حاجي بازاري، تاجر و كاسب، چه مقدار بنده ي حكم و در بندِ اجراي قوانين دين مي‌باشد؟ مسلمانان در اجراي قوانين ضعيف اند، بهترين قانون را دارند، كه از تمام قوانين جامع تر و مفيدتر و زنده تر است، اصلاً بعضي از قوانينِ اديان ديگر را نمي توانيم با قوانين اسلام، مقايسه كنيم. ولي پاي عمل كه مي‌رسيم، دل به حكم اللّه نمي دهيم، هوي خواهي، عُلُوطلبي و بي تقوايي بر ما حاكم مي‌شود. https://eitaa.com/alkahfelhasin

انسان بصیر، به دیدن جهان غیب مفتخر است، البته دیدن با چشم عقل و چشم دل و قلب، ولی شخص اعمی و کور، حقائق را نمی بیند و به عالم غیب و پنهان اعتقادی ندارد. با دقت در نشانه‌های مؤمنان و کافران، به بالاترین نشانه برخورد می‌کنیم،👇 افراد مؤمن جهان هستی را در دیدنیها خلاصه نمی کنند و بواسطه ی نور الهی، عالم غیب و هستی‌های ناپیدا را می‌بینند. ولی کافران و ملحدین هستی را محدود به دیدنیها می دانند و جهان غیب و پنهان را نفی می‌نمایند. جهان کافران جهان بسته است، برای همین اعضاء کافر در عمل بر خیرات و خوبیها بسته است. https://eitaa.com/alkahfelhasin

ضَرَبَ اللّه مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً حاكم حسكاني حنفي (از علمای اهل خلاف)در شواهد التّنزيل ذيل اين آيه ي شريفه حديث آورده كه: عليّ مرتضي فرمود: من آن مردي هستم كه تسليم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود. امروز، مصداق بزرگ آن مرد استوار و با اراده كه فقط تسليم برنامه ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است، و احزاب و گروه‌ها و قدرت‌هاي طاغوتي و استعماري بر او فرماندهي ندارند، حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) مي‌باشند. شواهد التنزيل / ج ۲، ص ۱۱۹ https://eitaa.com/alkahfelhasin

بعد از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم به امامت چه كسي معتقد هستي؟ جاهل؟ غافل؟ چرا؟ چرا با سرنوشت خودت بازي مي‌كني؟ چرا توجّه نداري كه قرآن به علماي واقعي نظر دارد؟ افراد جاهل و غافل كه كورند، چگونه عصاكش ديگران مي‌شوند؟ امام باقر عليه السلام فرمود: «الَّذينَ يَعْلَمُونَ»، ما هستيم. اهل بيت عليهم السلام حقائق را مي‌دانند، كتاب دين و نوشته ي تكوين را مي‌شناسند. «وَ الَّذينَ لايَعْلَمُونَ»، دشمنان ما مي‌باشند. https://eitaa.com/alkahfelhasin