eitaa logo
تفسیر المیزان
9.7هزار دنبال‌کننده
185 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه3⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰خاشعه ابصارهم ترهقهم ذله 🔸اين دو جمله براى نائب فاعل در جمله كه همان كفار مجرم باشند دو حال هستند كه مى فرمايد: در حالى كه چشمهايشان از شرم به زير افتاده است، و در حالى كه ذلت قهرى سراپاى آنان را فرا گرفته. و اگر خشوع را به چشم ها نسبت داده براى اين است كه اولين عضوى كه خشوع قلبى را حكايت مى كند چشم است. 🔰و قد كانوا يدعون الى السجود و هم سالمون 🔸مراد از سالم بودن، سالم بودنشان از آفات و امراضى است كه در آن روز به خاطر استكبار، گريبانشان را گرفت و نگذاشت حق را بپذيرند، و يا منظور مطلق استطاعت و قدرت بر سجود در دنيا است چ، مى فرمايد: آن روز كه دعوت مى شدند در برابر خداى سبحان سجده كنند با اينكه سالم بودند و مى توانستند سجده كنند و بهترين تمكن را داشتند سجده نكردند و به دعوت انبيا اعتنا ننمودند. 🔸بعضى گفته اند: منظور از سجود نماز است. ولى درست نيست، (چون دليلى بر آن نيست ). _____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فذرنى و من يكذب بهذا الحديث 🔸مـنـظـور از كـلمـه  قـرآن كريم است، و جمله (فذرنى و من يكذب...)، كـنـايـه اسـت از ايـنـكـه خداى تعالى به تنهايى براى عذاب آنان كافى است، و دست از ايـشـان بـر نـخـواهـد داشـت، و ايـن تـعـبـيـر خـود نـوعـى تـسـليـت بـراى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم، و تهديدى براى كفار نيز هست. معناى استدراج كفار و مكذبان (سنستدرجهم من حيث لايعلمون) 🔰سنستدرجهم من حيث لا يعلمون 🔸ايـن جـمـله، جـمـله اى استينافى و مستقل، و در آن كيفيت اخذ خدا و عذاب كردنشان را بيان مى كـنـد، عذاب كردنى كه اجمالش از آيه ( ...) استفاده مى شد، و كلمه  كـه مـصـدر فعل است، به اين معناست كه درجه كسى را به تدريج و خـرده خرده پايين بياورند، تا جايى كه شقاوت و بدبختيش به نهايت برسد و در ورطه هـلاكـت بـيفتد، خداى تعالى وقتى بخواهد با كسى چنين معامله اى بكند، نعمت پشت سر نعمت به او مى دهد، هـر نـعـمـتـى كـه مـى دهـد بـه هـمـان مـقـدار سـرگـرم و از سـعـادت خـود غافل مى شود، و در شكر آن كوتاهى نموده، كم كم خداى صاحب نعمت را فراموش مى كند، و از ياد مى برد. پـس اسـتـدراج، دادن نـعـمـت دنبال نعمت است به متنعم تا درجه به درجه پايين آيد، و به ورطـه هـلاكـت نـزديك شود، (و قيد من حيث لا يعلمون) براى اين است كه اين هلاكت از راه نعمت فراهم مى شود، كه كفار آن را خير و سعادت مى پندارند، نه شر و شقاوت. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و املى لهم ان كيدى متين5⃣4⃣ 🔸كـلمـه  كـه فـعـل  از آن مـشـتـق شـده به معناى مهلت دادن است، و كلمه  به معناى نوعى حيله گرى است، و كلمه  به معناى قوى و محكم است. و مـعـنـاى آيـه ايـن است كه : من به كفار مهلت مى دهم تا در نعمت ما با گناه ، و هر جور دلشان خواست گناه كنند، كه كيد من قوى است. و اگـر در ايـن آيـه سـيـاق را از  كـه عظمت را مى رساند و مى فهماند به هر نعمت مـلكى موكل است به  برگردانيده، در آيه قبلى مى فرمود: ما چنين و چنان مى كنيم، و در اين آيه مى فرمايد: من چنين و چنان مى كنم، براى اين است كه املا و مهلت دادن همان تـاخـيـر اجـل اسـت، و در قـرآن كـريـم هـر جـا سـخـن از اجـل بـه مـيـان آمـده، بـه غـير خداى سبحان نسبتش نداده، مثلا فرموده: (ثم قضى اجلا و اجل مسمى عنده ). ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ام تسئلهم اجرا فهم من مغرم مثقلون6⃣4⃣ 🔸كـلمـه  بـه مـعـنـاى غـرامـت اسـت، و كـلمـه  - بـه كـسـر هـمـزه - بـه مـعـناى تحميل ثـقـل است، و اين جمله عطف است بر جمله (ام لهم شركاء...)، و معنايش اين است كه شايد تو از مجرمين كه حكم كرده اند به اينكه در قيامت بامسلمين يكسانند، مطالبه اجر كرده اى، و ايـشـان فكر كرده اند در برابر دعوت تو بايد سنگينى بپردازند، و بدين براى خلاصى از آن غرامت اين حرفها را مى زنند، نه اينكه راستى سخنى جدى بوده باشد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ام عندهم الغيب فهم يكتبون7⃣4⃣ 🔸از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از غيب، غيب عالم است كه همه امور با اندازه گيرى محدود نازل مى شود و در منصه ظهور مستقر مى گردد، و بنابراين، مراد از نوشتن، همان اندازه گـيـرى و قـضـا، و مـراد از (نزد ايشان بودن غيب) اين است كه مسلط بر غيب باشند، و عالم غيب ملكشان باشد. در نتيجه معناى آيه اين مى شود كه مگر امر قضا و قدر به دست ايشان است و ايشانند كه هـر جـور بـخـواهـنـد قـضـا مـى رانـنـد، و براى خود چنين خواسته اند كه در قيامت با مسلمين وضعى برابر داشته باشند؟ بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از اينكه غيب نزد ايشان باشد، تنها اين است كه علم به غيب داشته باشند، آن هم نه همه غيب، بلكه همين كه حكمى كه درباره خود كرده اند صحيح و مـطـابـق غـيب باشد، و مراد از كتابت هم همان معناى ظاهرى كلمه است، و معناى آيه اين است كـه: مـگـر علم غيب دارند به اينكه حكمى كه كرده اند صحيح است، و اين علم را تنها آنان دارنـد، و هيچ كس ديگر ندارد؟ و يا علمى است كه به صورت نوشته اى نزد ايشان است، و بـه ارث بـه ايـشـان رسـيـده، و بـايـد امـروز آن را در مـقـابـل دعـوت تـو اظـهـار بدارند؟ ليكن اين معنا بعيد است، بلكه اصلا نبايد دنبالش را گـرفـت، احـتـمـالات ديـگـرى كـه در ايـن آيـات ذكـر شـده جـايـى بـراى ايـن احتمال باقى نگذاشته. و اگـر قـرآن كـريـم ايـن احـتـمـال را بـعـد از ديـگـر احـتـمـالهـا ذكـر كـرد، و حـتـى از احـتـمـال (ام تـسئلهم اجرا) هم موخر ذكر نمود، با اينكه ظاهر اقتضا مى كرد از اين يكى جـلوتـر ذكـر شـود، بـراى اين بود كه احتمال مورد بحث از همه آنها ضعيف تر و بعيدتر بود. امـر بـه رسـول الله (ص) بـه صـبـر و نـهـى از ايـنـكـه چـون يـونـس (ع) نـاشـكـيبا باشد ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 8⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فاصبر لحكم ربك و لا تكن كصاحب الحوت اذنادى و هو مكظوم8⃣4⃣ 🔸مـنـظـور از صـاحـب حـوت - مـاهـى - حضرت يونس پيغمبر عليه السلام است، و كلمه از مـصـدر كـظم غيظ است كه به معناى فرو بردن خشم است، و به همين جهت مكظوم را تفسير كرده اند به كسى كه خشم گلويش را گرفته باشد، و او نتواند به هيچ وسيله اى آن را خالى كند، در اين آيه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را نهى مى كـنـد از ايـنـكـه مـانـنـد يـونـس عليه السلام بـاشـد، كـه در هـنـگـام مـنـاجـات بـا خـدا مـالامال از خشم بوده، مى فرمايد تو اينطور مباش، و اين در حقيقت نهى از سبب خشم است، و سبب خشم اين است كه آدمى كم حوصله باشد، و در آمدن عذاب براى دشمنانش عجله كند. و معناى آيه اين است كه: اى پيامبر! تو در برابر قضايى كه پروردگارت رانده، كه از راه اسـتـدراج هـلاكـشـان كـنـد صـابـر بـاش، و مـانـنـد صـاحـب مـبـاش، تـا مـثـل او مـالامـال از انـدوه و غـيـظ نـشوى، و در آخر خداى را به تسبيح و اعتراف به ظلم ندا نـكـنـى، و خـلاصه صبر كن و از اين معنا كه مبتلا به سرنوشتى چون سرنوشت يونس و نـدايـى چون نداى او در شكم ماهى بشوى برحذر باش، او به طورى كه در سوره انبياء آمده در شكم حوت گفت: (لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين). و بعضى گفته اند: لام در جمله (لحكم ربك) به معناى (الى - تا) است، مى خواهد در عـين اينكه با رسول گراميش سخن مى گويد، قوم او راتهديد كند به اينكه به زودى خـدا بين او و ايشان حكم خواهد كرد، مى فرمايد: تا زمانى كه خدا حكم كند صبر كن. ولى وجه قبلى با سياق آيات قبلى مناسب تر است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 9⃣4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لو لا ان تداركه نعمه من ربه لنبذ بالعراء و هو مذموم9⃣4⃣ 🔸ايـن آيـه شـريـفـه نـهـى سـابـق (كـه مـى فـرمـود چـون صـاحـب حـوت مـبـاش) را تـعليل مى كند، و كلمه  به معناى رسيدن و پيوستن به چيزى است، و در اين آيه كلمه نعمت به قبول توبه تفسير شده، و واژه  به معناى پرت كردن و دور انداختن است، و كلمه  به معناى زمين لخت و بدون سقف و يا گياه است، و مذموم از ذم است كه مقابل مدح را معنا مى دهد. و مـعناى آيه اين است كه: اگر يونس عليه السلام نعمت توبه اى را از پروردگارش در نـمـى يـافت، و مافاتش را جبران نمى كرد، در بيابانى بدون سقف و گياه افكنده مى شد، در حالى كه به خاطر عملى كه كرده بود مذمت هم مى شد. بيان عدم منافـات بـيـن آيـه : (لو لا ان تـداركه نعمة من ربه...) با آيه: (فلولا انه كان من المسبحين ...) در ايـنـجـا ممكن است بگويى: اين آيه شريفه با آيه (فلو لا انه كان من المسبحين للبث فـى بـطـنـه الى يـوم يـبـعـثـون) مـنـافـات دارد، بـراى مـقـتـضـاى عـمـل يـونس به حكم اين آيه آن بود كه تا قيامت در شكم ماهى بماند، و به حكم آيه مورد بـحـث، مـقـتـضاى عملش اين بوده كه جسدش در بيابانى بى سقف و گياه، و در حالى كه مذموم هم باشد بيفتد، و اين دو مقتضا با هم جمع نمى شوند. در پـاسـخ مى گوييم دو آيه مذكور هر يك از يك مقتضاى خاصى حكايت مى كند، كه هر يك از آن دو اثـرى جـداگـانـه دارد، آيـه سـوره صافات اين معنا را خاطرنشان مى سازد كه: اگـر مـداومـت يـونـس در تـسـبـيـح خـداى عـزوجـل در طـول زنـدگـيـش و قـبـل از ابـتـلايـش نـبـود چنين و چنان مى شد، چون كلمه مداومت در تسبيح را مى رساند، و آيه مورد بحث از اين معنا خبر مى دهد كه خدا در شكم ماهى او را دريافت و توبه اش را قبول كرد، و به همين جهت ماهى او را در بيابان نينداخت. در نـتـيـجه مجموع دو آيه دلالت مى كند بر اينكه بيرون رفتن يونس با خشم اقتضاى اين را داشـتـه كـه تـا روز قـيـامـت در شـكـم مـاهـى بـمـانـد، و ليـكـن تـسـبـيـح دائمـيـش قـبـل از افـتـادن در شـكـم ماهى و بعد از آن از اين اقتضا منع كرده، و باعث شده كه مقدرش طورى ديگر شود، و آن اين است كه ماهى او را در بيابان بيندازد، و نيز مقتضاى عملش اين بـود كـه او را بـه صـورتـى زشـت و مذموم بيندازد، و ليكن مانعى ديگر از آن جلوگيرى نـمـود، و آن نـعمتى از پروردگارش بود، كه او را دريافت، و نه تنها مذموم نشد، بلكه پروردگارش او را اجتبا كرد و از صالحانش قرار داد، پس بين دو آيه منافاتى نيست. و مـا در بـحـث گـذشـته مكرر گفتيم كه: حقيقت نعمت، همانا و سرپرستى خداست، و بنابر اين به طور متعين جمله (لولا ان تداركه نعمه من ربه) معنايى ديگر خواهد داشت. فاجتبيه ربه فجعله من الصالحين توضيح اين جمله معناى  و  در مباحث گذشته گذشت. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و ان يكاد الذين كفروا ليز لقونك با بصارهم لما سمعوا الذكر0⃣5⃣ 🔸كـلمـه  بـدون تـشـديـد، مـخـفـف اسـت، و كـلمـه  بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت، و  بـه مـعـنـاى ازلال، يعنى صرع است، و كنايه است از كـشـتـن و هـلاك كـردن. و مـعناى آيه اين است كه: محققا آنها كه كافر شدند وقتى قرآن را شنيدند نزديك بود با چشم هاى خود تو را به زمين بيندازند، يعنى با چشم زخم خود تو را بكشند. و مـراد از ايـن (ازلاق بـه ابصار) - به طورى كه همه مفسرين گفته اند - چشم زدن اسـت، كـه خود نوعى از تاثيرات نفسانى است و دليلى عقلى بر نفى آن نداريم، بلكه حـوادثـى ديـده شده كه با چشم زدن منطبق هست، و رواياتى هم بر طبق آن وارد شده، و با اين حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوييم يك عقيده است. بـعضى از مفسرين گفته اند: معناى آيه اين است كه وقتى ذكر را يعنى قرآن را از تو مى شـنـوند با نظرى سرشار از كينه و خشم به تو نظر مى كنند، به طورى كه مى خواهند با همان نگاه تيزشان تو را بكشند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و يقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمين1⃣5⃣ 🔸نـسـبـت ديـوانـگـى بـه آن جـنـاب دادن در هـنـگـامـى كـه قـرآن را از او مـى شـنـونـد، خـود دليـل بـر اين است كه مى خواسته اند بگويند از القاآت شيطانها و جن است، و به هـمـيـن جـهـت خـداى تـعـالى وقتى مى خواهد پاسخشان بدهد، مى فرمايد: قرآن به جز ذكر براى نيست. و در آغـاز سـوره نـسـبـت جـنـون به خود آن جناب را رد كرد، و فرمود: ما انت بنعمه ربك بـمـجـنـون  در آخـر سـوره هـم همان سخن آغاز سوره را آورد، تا آغاز و انجام با هم منطبق باشد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸رواياتى در ذيل آيه: (يوم يكشف عن ساق...) 🔸مؤلف: كتاب معانى الاخبار به سند خود از حسين بن سعيد، از ابى الحسن عليه السلام روايـت كـرده كه در تفسير آيه (يوم يكشف عن ساق و يدعون الى السجود) فرموده: در قـيـامـت حـجـابى از نور هست كه وقتى كنار زده مى شود مؤمنين همه به سجده مى افتند، اما منافقين با اينكه مى خواهند سجده كنند ليكن پشتشان خم نمى شود. و در همان كتاب به سند خود از عبيد بن زراره از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت: از آن جناب معناى كلام خداى عزوجل را پرسيدم كه مى فرمايد: (يوم يكشف عن ساق ) فرمود: آيا خدا جامه خود را بالا مى زند؟! سبحان ربى الاعلى. مؤلف: صـدوق رحـمـه اللّه عـليـه بـعـد از نـقـل ايـن حـديـث مـى گـويد: منظور از جمله (سـبـحـان ربـى الاعـلى) تـنـزيه خداى سبحان است از اينكه ساق پا و جامه اى داشته بـاشـد. و در ايـن مـعـنـا روايـتـى ديـگـر نـيـز از حـلبـى از امـام صـادق عليه السلام نقل كرده. 🔸بـاز در هـمـان كـتـاب بـه سـنـد خـود از مـعـلى بـن خـنـيـس نـقـل كـرده كه گفت: به امام صادق عليه السلام عرضه داشتم: منظور خداى تعالى از اينكه فرمود: (و قد كانوا يدعون الى السجود و هم سالمون ) چيست؟ فرمود: يعنى در دنيا مى توانستند سجده كنند، و نكردند. و در الدر المـنثور است كه بخارى، ابن منذر و ابن مردويه، از ابى سعيد روايت آورده اند كـه گـفـت: از رسـول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم شنيدم مى فرمود: پروردگارمان سـاق پـاى خـود را بـالا مـى زنـد، در هـمـان هـنگام تمامى زن و مرد با ايمان به سجده مى افـتند، باقى مى ماند كسانى كه در دنيا به ريا و خودنمايى سجده كرده بودند، آن روز مى خواهند سجده كنند ولى پشتشان (مانند يك تخته) يك پارچه مى شود. رواياتى در برهــنه كردن خداوند ساق پايش را در قيامت كه به جهت مبتنى بودن برتشبيه مردود اند و در همان كتاب است كه ابن منده در رد بر جهمى مذهبان از ابى هريره روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم آيه: (يوم يكشف عن ساق ) را تلاوت كرد، و فرمود خدا ساق پايش را برهنه مى كند. و نـيـز در هـمـان كـتـاب اسـت كـه اسـحاق بن راهويه (در مسند خود)، عبد بن حميد، ابن ابى الدنيا، طبرانى، و آجرى، در كتاب ، و دارقطنى در كتاب ، و حـاكـم (وى حـديث را صحيح دانسته) و ابن مردويه، و بيهقى در كتاب ، همگى از عـبـداللّه بـن مـسـعـود از رسـول خـدا صـلى اللّه عـليه و آله و سلم روايت كرده اند كه فـرمـود: خـداى تعالى روز قيامت همه مردم را يكجا جمع مى كند، و خود خدا در چند تكه ابر پايين مى آيد، آنگاه يك منادى ندا در مى دهد كه ايها الناس؟ آيا از پروردگارتان راضى نشده ايد، با اينكه شما را بيافريد، و صورت گرى كرد و رزق داد و چنين مقرر كرد كه امروز هر انسانى در تحت سرپرستى وليى باشد كه در دنيا او را ولى خود مى دانست، و عبادتش مى كرد؟ آيا اين قرار از پروردگارتان عادلانه نيست؟ همه مى گويند: بله هست. آنـگـاه فـرمود: پس هر انسانى از شما به طرف معبودى مى رود كه در دنيا مى پرستيد، و هـمـان مـعبود در آن روز برايشان ممثل و مجسم مى شود، براى كسانى كه عيسى را مى پرستيدند شيطان عيسى ممثل مى شود، و براى كسانى كه عزير را مى پرستيدند شيطان عزير ممثل مى شود، تا آنجا كه براى دسته اى درخت، و براى جمعى چوب خشك، و براى عده اى سنگ ممثل مى شود. تـنـهـا اهـل اسـلام بدون معبود، ايستاده باقى مى مانند، در اين هنگام خداى تعالى برايشان مـمثل مى شود، و به ايشان مى گويد: چرا مثل بقيه مردم به راه نمى افتيد؟ مى گويند: ما پـروردگـارى داريـم كـه هـنـوز او را نـديـده ايـم تـا به طرفش راه بيفتيم، مى فرمايد: پروردگار خود را اگر ببينيد به چه علامتى مى شناسيد؟ مى گويند: ما ربى داريم كه بـيـن مـا و او عـلامـتـى اسـت، اگـر او را ببينيم به آن علامت مى شناسيم، مى پرسد آن چه علامتى است ؟ مى گويند: او ساق خود را بالا مى زند! در اين هنگام خدا پاى خود را برهنه مـى كـنـد، همه آنهايى كه در دنيا برايش سجده مى كردند، به خاك مى افتند، مگر جمعيتى كـه پـشـت هـايـشـان بـراى سـجده خم نمى شود، و مانند شاخ گاو يكپارچه مى شود، نمى توانند سجده كنند (تا آخر حديث). مؤلف: اين سه روايت اساسش تشبيه است، كه براهين و همچنين قرآن عزيز آن را رد مـى كـنـد و بـه هـمـيـن جـهـت يـا بـايـد آنـهـا را دور انـداخـت، و يـا تاويل كرد. رواياتى درباره املاء و استدراج گنهكاران، چشم زخم، و....
🔹ادامه بحث روایتی 🔸و در كافى به سند خود از سفيان بن سمط روايت كرده كه گفت: امام صادق عليه السلام فـرمـود: خـداى تـعـالى وقـتـى خـير بنده اى را بخواهد، هرگاه گناهى مرتكب شود، به دنـبـالش بـه يـك گـرفـتـارى مـبـتلايش مى كند، و به اين وسيله استغفار را به يادش مى انـدازد، و وقـتى شر بنده اى را بخواهد، هرگاه گناهى مرتكب شود دنبالش نعمتى به او مى دهد تا استغفار را از يادش ببرد، و در نتيجه گنهكارى را ادامه بدهد، اين همان است كه خـداى عـزوجـل دربـاره اش مى فرمايد: (سنستدرجهم من حيث لا يعلمون ) و منظور اين است كه به وسيله نعمت خود و گناه او وى را استدراج مى كند. مؤلف: در سـابـق يعنى در تفسير آيه (سنستدرجهم من حيث لا يعلمون)، هم پاره اى از روايات استدراج را آورديم. و در تـفـسـيـر قمى در ذيل آيه شريفه (اذ نادى و هو مكظوم ) در روايت ابى الجارود از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه مى فرمود: به معناى است. و نيز در همان كتاب در ذيل آيه (لو لا ان تداركه نعمه من ربه ) فرمود: منظور از نعمت، رحمت است. و در معناى كلمه  فرموده جايى است كه سقف نداشته باشد. و در الدر المـنـثـور اسـت كـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روايـت كـرده كـه گـفـت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم در تـفـسـيـر آيـه (و ان يكاد الذين كفروا) فرمود: مسأله چشم زخم حق است. و در هـمـان كـتـاب اسـت كـه ابونعيم در كتاب  از جابر روايت كرده كه گفت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـليه و آله و سلم فرمود چشم زخم، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در ديگ قرار مى دهد. مؤلف: در ايـن مـيـان رواياتى هست كه آيات سابق را با مسأله ولايت تطبيق مى كند، كه البته جنبه جرى و تطبيق مصداق بر كلى دارد، نه اينكه تفسير آن آيات باشد، و به همين جهت از ايراد آن خوددارى كرديم. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔹پایان تفسير سوره از تفسير شریف المیزان اثر ماندگار علامه طباطبایی ره🌺