eitaa logo
تفسیر المیزان
10هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لا يَستَوِى أَصحَب النَّارِ وَ أَصحَب الْجَنَّةِ أَصحَب الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائزُونَ0⃣2⃣ 🔸راغب مى گويد كلمه به معناى دست يافتن به خير با حصول سلامت است و سياق آيه شهادت مى دهد به اينكه مراد از (اصحاب نار) همان كسانى هستند كه خدا را از ياد برده اند. و مراد از (اصحاب جنت ) آنهايند كه به ياد خدا و مراقب رفتار خويشند. 🔸و اين آيه شريفه حجتى تمام براين معنا اقامه مى كند كه بر هر كس واجب است به دسته يادآوران خدا و مراقبين اعمال بپيوندد، نه به آنهايى كه خدا را فراموش كردند. بيان اين حجت آن است كه اين دو طائفه - يعنى يادآوران خدا و فراموشكاران خدا و سومى ندارند - و سايرين بالاخره بايد به يكى از اين دو طائفه ملحق شوند، و اين دو طائفه يكسان نيستند تا پيوستن به هر يك نظير پيوستن به ديگرى باشد، و آدمى از اينكه به هر يك ملحق شود پروايى نداشته باشد، بلكه يكى از اين دو طائفه راجح، و ديگرى مرجوح است، و عقل حكم مى كند كه انسان طرف راجح را بگيرد، و آن را بر مرجوح ترجيح دهد و آن طرف يادآوران خدا است، چون تنها ايشان رستگارند، نه ديگران، پس ترجيح در جانب ايشان است، در نتيجه بر هر انسانى واجب پيوستن به آنان را اختيار كند. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْءَانَ عَلى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَشِعاً مُّتَصدِّعاً مِّنْ خَشيَةِ اللَّهِ ...1⃣2⃣ 🔸در مجمع البيان گفته: كلمه به معناى پراكنده شدن بعد از التيام است. كلمه هم به همين معنا است. 🔸بايد دانست كه زمينه آيه شريفه زمينه مثل زدن است، مثلى كه اساسش ‍ تخيل است، به دليل اينكه در ذيل آيه مى فرمايد: (و تلك الامثال نضربها للناس ...) 🔸و منظور آيه شريفه تعظيم امر قرآن است، به خاطر استعمالش بر معارف حقيقى و اصول شرايع و عبرتها و مواعظ و وعد و وعيدهايى كه در آن است، و نيز به خاطر اينكه كلام خدا عظيم است. و معناى آيه اين است كه: اگر ممكن بود قرآن بر كوهى نازل شود، و ما قرآن را بر كوه نازل مى كرديم، قطعا كوه را با آن همه صلابت و غلظت و بزرگى هيكل و نيروى مقاومتى كه در برابر حوادث دارد، مى ديدى كه از ترس خداى متاثر و متلاشى مى شود، و وقتى حال كوه در برابر قرآن چنين است، انسان سزاوارتر از آن است كه وقتى قرآن بر او تلاوت مى شود و يا خودش آن را تلاوت مى كند قلبش خاشع گردد. 🔸بنابر اين، بسيار جاى تعجب است جمعى از همين انسان ها نه تنها از شنيدن قرآن خاشع نمى گردند، و دچار ترس و دلواپسى نمى شوند،بلكه در مقام دشمنى و مخالفت هم برمى آيند. 🔸در اين آيه شريفه التفاتى از تكلم مع الغير به غيبت به كار رفته، و اين بدان جهت است كه بر علت حكم دلالت كرده، بفهماند اگر كوه با نزول قرآن متلاشى و نرم مى شود، علتش اين است كه قرآن كلام خداى عزوجل است. 🔰و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون 🔸 اين جمله از باب به كار بردن حكمى كلى در موردى جزئى است تا دلالت كند بر اينكه حكم مورد حكمى نو ظهور نيست، بلكه در همه موارد ديگرى - كه بسيار هم هست - جريان دارد. 🔸پس اينكه فرمود: (لو انزلنا هذا القران على جبل ) مثلى است كه خداى تعالى براى مردم در امر قرآن زده تا عظمت و جلالت قدر آن را ازنظر كه كلام خدا است و مشتمل بر معارفى عظيم است به ذهن مردم نزديك سازد تا درباره آن تفكر نموده، و آن طور كه شايسته آن است با آن برخورد كنند، و در صدد تحقيق محتواى آن كه حق صريح برآمده، به هدايتى كه از طريق عبوديت پيشنهاد كرده مهتدى شوند، چون انسان ها براى رسيدن به كمال و سعادتشان طريقى بجز قرآن ندارند، و از جمله معارفش همان مسأله مراقبت و محاسبه است كه آيات قبلى بدان سفارش مى كرد. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰هُوَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلِمُ الْغَيْبِ وَ الشهَدَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ2⃣2⃣ 🔸اين آيه با دو آيه بعدش هر چند در مقام شمردن طائفه اى از اسماى حسناى خداى تعالى و اشاره به اين نكته كه او داراى بهترين اسماء و منزه از هر نقصى است، و آنچه را كه در آسمانها و زمين است شاهد بر اين معنا مى گيرد، و ليكن اگر آن را با مضمون آيات قبل كه امر به ذكر مى كرد در نظر بگيريم، از مجموع، اين معنا استفاده مى شود كه افرادى كه يادآور خدايند او را با اسماى حسنايش ذكر مى كنند، و به هر اسمى از اسماى كمال خدا بر مى خورند، به نقصى كه در خويشتن در مقابل آن كمال است پى مى برند - دقت فرماييد. 🔸و اگر آن را با مضمون آيه قبلى و مخصوصا جمله (من خشيه اللّه ) در نظر بگيريم، به علت خشوع كوه و متلاشى شدن آن از ترس خدا پى مى بريم. و معناى مجموع آنها چنين مى شود: چگونه كوه ها از ترس او متلاشى نشود، با اينكه او خدايى است كه معبودى بجز او نيست، و عالم به غيب و آشكار و چنين و چنان است. 🔰هو اللّه الذى لا اله الا هو 🔸 موصول وصله آن، مجموعا اسمى از اسماى خدا را معنا مى دهد، و آن وحدانيت خدا در الوهيت و معبوديت است. در سابق هم پاره اى مطالب راجع به معناى تهليل در تفسير آيه شريفه (و الهكم اله واحد لا اله الا هو) آورديم. 🔰عالم الغيب و الشهاده 🔸كلمه به معناى چيزى است كه مشهود و حاضر در نزد مدرك باشد، همچنان غيب معناى مخالف آن را مى دهد. و اين دو، معنايى اضافى و نسبى است، به اين بيان كه ممكن است يك چيز براى كسى يا چيزى غيب و براى شخصى و يا چيزى ديگر شهادت باشد. در شهود، امر دائر مدار نوعى احاطه شاهد بر موجود مشهود است، يا احاطه حسى، يا خيالى، يا عقلى، و يا و جودى. و در غيب دائر مدار نبودن چنين احاطه است. 🔸و هر چيزى براى ما غيب و يا شهادت باشد، از آنجا كه محاط خداى تعالى و خدا محيط به آنست، قهرا معلوم او، و او عالم به آن است. پس ‍ خداى تعالى هم عالم به غيب و هم عالم به شهادت است، و غير او هيچ كس چنين نيست، براى اينكه غير خدا هر كه باشد وجودش محدود است، و احاطه ندارد مگر بدانچه خدا تعليمش كرده، همچنان كه قرآن كريم فرموده : (عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول ) و اما خود خداى تعالى غيب على الاطلاق است، و احدى و چيزى به هيچ وجه نمى تواند به او احاطه يابد، همچنان كه باز قرآن كريم در اين باره فرموده: (ولا يحيطون به علما). 🔸و اما جمله (هو الرحمن الرحيم ) از آنجا كه در سوره فاتحه در تفسير اين دو اسم سخن رفت، ديگر تكرار نمى كنيم. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰هُوَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِك الْقُدُّوس السلَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكبرُ ...3⃣2⃣ 🔸كلمه - به فتح ميم و كسره لام - به معناى مالك تدبير امور مردم، و اختياردار حكومت آنان است. وكلمه مبالغه در قدس و نزاهت و پاكى را افاده مى كند. و كلمه به معناى كسى است كه با سلام و عافيت با تو برخورد كند، نه با جنگ و ستيز، و يا شر و ضرر. و كلمه به معناى كسى است كه به تو امنيت بدهد، و تو را در امان خود حفظ كند. و كلمه به معناى فائق و مسلط بر شخصى و يا چيزى است. و كلمه به معناى آن غالبى است كه هرگز شكست نمى پذيرد، و كسى بر او غالب نمى آيد. و يا به معناى كسى است كه هر چه ديگران دارند از ناحيه او دارند، و هر چه او دارد از ناحيه كسى نيست. و كلمه صيغه مبالغه از جبر يعنى شكسته بند و اصلاح كننده است، و بنابر اين جبار كسى است اراده اش نافذ است. و اراده خود را بر هر كس كه بخواهد به جبر تحميل مى كند. و آن كسى است كه با جامه كبريائى خود را بنماياند. 🔰سبحان اللّه عما يشركون 🔸- اين جمله ثنائى است بر خداى تعالى، همچنان كه در - سوره بقره بعد از نقل اين مطلب كه كفار گفتند خدا فرزند گرفته، فرمود: . _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔸هُوَ اللَّهُ الْخَلِقُ الْبَارِىُ الْمُصوِّرُ ......4⃣2⃣ كلمه به معناى كسى است كه اشيائى را با اندازه گيرى پديد آورده باشد. و كلمه ء نيز همان معنا را دارد، با اين فرق كه بارى ء پديد آورنده اى است كه اشيائى را كه پديد آورده از يكديگر ممتازند. و كلمه به معناى كسى است كه پديد آورده هاى خود را طورى صورتگرى كرده باشد كه به يكديگر مشتبه نشوند. 🔸بنابر اين، كلمات سه گانه هر سه متضمن معناى ايجاد هستند، اما به اعتبارات مختلف كه بين آنها ترتيب هست، براى اينكه تصوير فرع اينكه خداى تعالى بخواهد موجودات را متمايز از يكديگر خلق كند، و اين نيز فرع آنست كه اصلا بخواهد موجوداتى بيافريند. 🔸در اينجا سوالى پيش مى آيد، و آن اين است كه چرا در دو آيه قبل بعد از نام اللّه بلافاصله كلمه توحيد لا اله الا اللّه را ذكر نمود و سپس اسماى خدا را شمرد، ولى در آيه مورد بحث بعد از نام اللّه به شمردن اسماء پرداخت، و كلمه (توحيد) را ذكر نكرد؟ جوابش اين است كه بين صفاتى كه در آن دو آيه شمرده شده كه يازده صفت، و يا يازده نام است، با نامهايى كه در آيه مورد بحث ذكر شده فرق است، و اين فرق باعث شده كه در آن دو آيه كلمه توحيد را بياورد و در اين آيه نياورد، و آن فرق اين است كه صفات مذكور در دو آيه قبل الوهيت خدا را كه همان مالكيت توام با تدبير است اثبات مى كند، و در حقيقت مثل اين مى ماند كه فرموده باشد: (لا اله الا اللّه ) معبودى به جز خدا نيست، به دليل اينكه او عالم به غيب و شهادت، و رحمان و رحيم و... است. 🔸و اين صفات به نحو اصالت و استقلال خاص خدا است، و شريكى براى او در اين استقلال نيست، چون غير او هر كس هر چه از اين صفات دارد، خدا به وى داده، پس قهرا الوهيت و استحقاق معبود شدن هم خاص او است، و به همين جهت در آخر آيه دوم فرمود: (سبحان اللّه عما يشركون ). و با اين جمله اعتقاد شرك را مذهب مشركين است رد نمود. 🔸و اما صفات و اسمائى كه در آيه مورد بحث آمده صفاتى است كه نمى تواند اختصاص الوهيت به خدا را اثبات كند، چون صفات مذكور عبارتند از: خالق، بارى ء و مصور، كه مشركين هم آنها را قبول دارند. آنان نيز خلقت و ايجاد را خاص خدا مى دانند، و در عين حال مدعى آنند كه به غير خدا ارباب و الهه ديگر هست كه در استحقاق معبوديت شريك خدايند. 🔸و اما اينكه در ابتداى هر سه آيه اسم جلاله آمده، به منظور تأكيد و تثبيت مقصود بوده، چون اين كلمه علم (اسم خاص )براى خدا، و معنايش ذات مس تجمع تمامى صفات كمال است، و قهرا تمامى اسماى الهى از آن سرچشمه مى گيرد. 🔰له الاسماء الحسنى 🔸 اين جمله اشاره به بقيه اسماى حسنى است، چون كلمه الاسماء هم جمع است، و هم الف و لام بر سرش ‍ آمده، و از نظر قواعد ادبى جمع داراى الف و لام افاده عموم مى كند. 🔰يسبح له ما فى السموات و الارض 🔸 يعنى هر آنچه مخلوق كه در عالم است حتى خود آسمانها و زمين تسبيح گوى اويند. و ما در سابق مكرر پيرامون اينكه تسبيح موجودات چه معنا دارد بحث كرديم. 🔸اين آيات سه گانه با جمله (و هو العزيز الحكيم) ختم شده يعنى او غالبى است شكست ناپذير، و كسى است كه افعالش متقن است، نه گزاف و بيهوده. پس نه معصيت گناه كاران او را در آنچه تشريع كرده و بشر را به سويش مى خواند عاجز مى سازد، و نه مخالفت معاندان، و نه پاداش مطيعان و اجر نيكوكاران در درگاهش ‍ ضايع مى گردد. 🔸و همين عنايت كه گفتيم باعث شد گفتار در سه آيه با ذكر اسم و ختم شود، و به طور اشاره بفهماند كه كلام او هم عزيز و حكيم است، باعث شد كه در آغاز هر سه آيه نام اللّه تكرار شده، و مقدم بر ساير اسماء ذكر شود. و نيز باعث شد كه اسم عزيز با اسم حكيم دوباره ذكر شود، با اينكه در وسط آيه دوم ذكر شده بود. 🔸و اينكه گفتيم توصيف خدا به دو وصف عزيز و حكيم اشاره دارد به كلامش هم، عزيز و حكيم است، از اين بابت بود كه در قرآن كريم كلام خود را هم عزيز و حكيم خوانده، يك جا فرموده: (و انه لكتاب عزيز)، و جايى ديگر فرموده: (و القران الحكيم). _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی آیات 8⃣1⃣الی4⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸در مجمع البيان در تفسير جمله (عالم الغيب و الشهاده ) از امام ابى جعفر (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: غيب عبارت است از چيزى تاكنون نبوده، و شهادت چيزهايى است كه بوده. مؤلف: البته اين تفسير تفسير به بعضى از مصاديق است، نه اينكه معناى غيب و شهادت تنها همين باشد كه در روايت آمده. و ما رواياتى را كه در تفسير اسم جلاله و دو اسم رحمان و رحيم آمده در سوره فاتحه آورديم. 🔸و در توحيد به سند خود از ابى بصير از امام ابى جعفر باقر (عليه السلام ) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: خداى تعالى از ازل حى و زنده بوده، اما حى بدون حيات. و از ازل ملك و قادر بوده، حتى قبل ازچيزى را ايجاد كرده باشد، و بعد از آنكه خلق را بيافريد ملكى جبار شد. مؤلف : اينكه فرمود: (حى بدون حيات ) معنايش اين است كه حيات او مانند حيات موجودات زنده چيزى غير از ذات و زائد بر ذاتش ‍ نيست، بلكه حياتش عين ذات او است. و اينكه فرمود (قبل از خلقت عالم ملكى قادر بود و بعد از خلقت ملكى جبار شد) در حقيقت خواسته است ملك را كه از صفات فعل است، به قدرت ارجاع دهد، كه از صفات ذات است تا تحققش قبل از ايجاد فرض داشته باشد. 🔸و در كافى به سند خود از هشام جواليقى روايت كرده كه گفت: از امام صادق (عليه السلام ) از معناى كلام خدا كه مى فرمايد: (سبحان اللّه ) پرسيدم كه منظور از آن چيست ؟ فرمود: منظور منزه بودن خدا (از نواقص ) است. 🔸و در نهج البلاغه است كه: خداى تعالى خالق است، اما نه با حركت و رنج. مؤلف: ما تعدادى از روايات وارده در اسماى حسناى خدا و شمار آنها را در بحث از اسماى حسنى در جلد ششم اين كتاب آورديم. 🔸و در روايت نبوى معروف آمده كه: (حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا وزنوا قبل ان توزنوا و تجهزوا للعرض الاكبر - از نفس خود حسابكشى كنيد، قبل از آن كه از شما حساب بكشند، و خود را بسنجيد، قبل از آن كه شما را بسنجند، و براى روز قيامت آماده شويد). 🔸و در كافى به سند خود از ابى الحسن ماضى (عليه السلام ) روايت آورده فرمود: كسى كه روز به روز به حساب نفس خود رسيدگى نمى كند از ما نيست (آن كس از ما است كه روز به روز به حساب خود برسد) اگر عمل نيكى داشت شكرش نسبت به خدا بيشتر شود و اگر عمل زشتى داشت از خدا طلب مغفرت نموده، توبه كند. مؤلف: قريب به اين معنا رواياتى ديگر است، و ما رواياتى از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) در معناى ذكر خدا در ذيل تفسير آيه (فاذكرونى اذكركم ...) و آيه (يا ايها الذين امنوا اذكروا اللّه ذكرا كثيرا) نقل كرديم، اگر كسى بخواهد مى تواند بدانجا مراجعه كند. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸پایان تفسير سوره الحشر از تفسير شریف المیزان 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺متن سوره المجادله _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
PRHIZ058.mp3
2.39M
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان: ۹:۵۶ دقیقه _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان : ۹:۴۸ دقیقه __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آيات 1⃣الی 6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸بـه نـام خـداى رحـمـان و رحـيـم. 🔸خـداى تـعـالى سخن آن كس را كه با تو در مورد همسرش مـجـادله مـى كـرد وخدا شكايت مى برد شنيد و خدا گفتگوى شما را مى شنود كه خدا شنواى دانا است1⃣ 🔸كـسـانـى از شـما كه زنان خود را ظهار مى كنند (و به ايشان مى گويند: تو نسبت هستى ) به صرف اين گفتار همسرانشان، مـادر ايـشـان نـمى شوند. مادران تنها همانهايند كه ايشان را زاييده اند و اين مردان سخنى ناپسند و خلاف حقيقت مى گويند و خدا داراى عفو و مغفرت است2⃣ 🔸و كـسـانـى كـه بعضى از زنان خود را ظهار مى كنند و سپس از آنچه گفته اند پشيمان مى شـونـد كفاره عملشان آزاد كردن يك برده قبل از تماس با زنان است. اين اندرزى است كه با آن موعظه مى شويد و خدا بدانچه مى كنيد با خبر است3⃣ 🔸حـال اگـر كـسـى نـتـوانـسـت بـرده آزاد كـنـد كـفـاره اش دو مـاه روزه پـشـت سـر هـم و قـبـل از تـمـاس با آن همسر است. پس اگر كسى توانايى اين را هم نداشت كفاره اش اطعام شصت مسكين است و اين بدان جهت است كه به خدا و رسولش ايمان آوريد. و آنچه گفته شد حدود خدا است و كافران عذابى دردناك دارند4⃣ 🔸بـطـور يـقـيـن كـسـانـى كـه بـا خـدا و رسـولش مـخـالفـت مـى كـنـنـد خـوار و ذليـل مـى شـونـد هـمـچـنـان كـه پيشينيان آنان ذليل شدند چون با اين كه ما آياتى روشن نازل كرديم هيچ بهانه اى براى مخالفت ندارند و كافران عذابى خوار كننده دارند5⃣ 🔸و اين عذاب در روزى است كه خدا همه آنان را مبعوث مى كند و بدانچه كرده اند خبر مى دهد چـون خـدا اعـمـال آنـان را شـمـرده و خود آنان فراموش كرده اند و خدا بر هر چيزى ناظر و گواه6⃣ __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بیان آیات 1⃣الی6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸ايـن سـوره متعرض مطالب گوناگون از احكام و آداب و صفات است. قسمتى از آن مربوط بـه حكم ظهار است، قسمتى هم مربوط به نجوى و بيخ گوشى سخن گفتن است. قسمتى هم مربوط به آداب نشستن در مجلس. و قسمتى راجع به اوصاف كسانى است كه با خدا و رسـولش مـخـالفـت مـى كـنـنـد، و يا با دشمنان دين دوستى مى ورزند، و كسانى را كه از دوسـتـى بـا آنـان احـتـراز مـى كـنـنـد مـعـرفـى نـمـوده، بـه وعـده اى جميل در دنيا و آخرت دلخوش مى سازد. ايـن سـوره بـه شـهـادت سـيـاق آيـاتـش در مـديـنـه نازل شده. __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قـد سـمـع اللّه قـول التـى تـجـادلك فـى زوجـهـا و تـشـتـكـى الى اللّه و اللّه يسمع تحاوركما...1⃣ 🔸در مـجـمـع البـيـان مـى گـويـد: كـلمـه  كـه مـصـدر فـعل  است، به معناى اظهار ناراحتى است، و فرقش با كلمه شكايت است كه شكايت به معناى ناملايماتى است كه ديگرى براى آدمى فراهم ساخته، و  اظهار ناراحتى هايى است كه خودش پيش آمده. و كلمه  به معناى مـراجـعـه بـه يـكـديـگـر در سخن گفتن است، كه آن را  نيز مى گويند. وقتى گفته مى شود (حاوره، محاوره ) معنايش اينكه فلانى با فلان كسى گفتگو كرد. سنت جاهــلى  و الغاء و منكر دروغ اعلام كردن آن در آيه: (الذين يظاهرون منكم...) آيـات چـهـار گـانـه و يـا شـش گـانـه اول سـوره دربـاره ظـهـار نـازل شـده، كـه در عـرب جاهليت يكى از اقسام طلاق بوده، به اين صورت كه وقتى مى خواسته زنش را بر خود حرام كند مى گفته: (انت منى كظهر امى - تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستى). با گفتن اين كلام زنش از او جدا و تا ابد بر او حرام مى شده. بعد از ظـهـور اسـلام يـكـى از مـسلمانان مدينه همسر خود را ظهار كرد، و بعدا از كار خود پـشـيـمـان شـد. هـمـسـرش نـزد رسـول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم رفته جريان را عـرضـه داشـت، و راه چـاره اى خـواسـت تا دوباره شوهرش به او برگردد و با آن جناب مـجـادله مى كرد و به درگاه خدا شكوه مى نمود. در اينجا بود كه آيات شريفه مورد بحث نازل گرديد. و مـراد از   در جـمـله (قـد سمع اللّه) استجابت دعا و برآوردن حاجت است. و كنايه آوردن از برآوردن حاجت و استجابت دعا به كلمه   در گفتگوها شايع است. دليـل ايـن مـعنا جمله (تجادلك فى زوجها و تشتكى الى اللّه) است كه ظهورش در اين اسـت كـه زن نـامـبـرده در تـلاش پيدا كردن راهى بوده كه از شوهرش جدا نشود، اينها كه گـفـتـه شـد راجـع بـه جـمـله (قـد سـمـع اللّه) بـود. اما سمع در جمله (و اللّه يسمع تحاوركما) به همان معناى معروفش است. و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: خداى تعالى درخواست آن زن را كه با تو در مورد شوهرش مـجـادله مـى كـرد مـسـتـجـاب كـرد، زنـى كـه شوهرش او را ظهار كرده بود، و او از اندوه و بـدبـخـتـى خـود شـكـايت مى كرد و خدا گفتگوى تو را با او و او را با تو شنيد، كه خدا شنواى صوتها و بيناى ديدنى ها است. __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الذين يظاهرون منكم من نسائهم ما هن امهاتهم ان امهاتهم الا اللائى ولدنهم...2⃣ 🔸در ايـن آيـه مـى فـرمـايـد: كـسـانـى هـمـسـران خـود را ظـهـار مـى كـنـنـد، بـا ايـن عمل، همسرشان مانند مادرشان نمى شود. مادرشان تنها آن كسى است كه ايشان را زاييده. و بـا ايـن بـيـان، حـكـم ظهار كه در جاهليت بين مردم عرب معروف بود لغو و اثرش را كه حرمت ابدى بود نفى نموده، اثر ديگرش را كه مادر شدن همسر براى شوهر باشد انكار مى نمايد. پس معناى جمله (ما هن امهاتهم) اين است كه: از نظر اعتبار شرع همسران به مادران ملحق نگشته، و ظهار، آنان را براى ابد حرام نمى سازد. آنگاه براى تأكيد اين معنا فرموده: (ان امـهـاتـهـم الا اللائى ولدنـهـم) يـعـنى همسرانشان مادران ايشان نمى شوند، بلكه مادران تنها همان زنانى هستند كه ايشان را زاييده اند. سـپـس بـراى بـار دوم مـطـلب را بـا جـمـله (و انـهـم ليـقـولون مـنـكـرا مـن القـول و زورا) تأكيد فـرمـوده، چون سياق اين جمله سياق تأكيد است، مى فرمايد: ايـنـان كـه زنـان خـود را ظـهـار مـى كـنـنـد بـا گـفـتـار خـود (كـه پـشـت تـو مـثـل پـشت مادرم است) هم سخن ناپسندى مى گويند و هم دروغى آشكار. اما سخنشان ناپسند است، براى اين كه شرع (كه ملاك هر پسند و ناپسندى است) آن را منكر مى داند، و بدين جـهـت تـشـريـعـش نكرد، و تشريع جاهلانه مردم جاهليت را صحه نگذاشت. و اما دروغ است، براى اين كه با آنچه در خارج و واقع است مخالفت دارد، (زيرا در خارج، مادر مادر است و هـمـسـر هـمـسـر). پـس آيـه شـريـفـه مـى فـهـمـانـد كـه عـمـل ظـهـار افاده طلاق نمى كند، و با وجوب دادن كفاره منافات ندارد، زيرا ممكن است چنين زنـى مـانـنـد قـبـل از ظـهـار، زن ظـهـار كـنـنـده و مـحـرم او بـاشـد، ولى نـزديـكـى بـا وى قبل از دادن كفاره حرام باشد. جـمـله (و ان اللّه لعـفـو غـفـور) اگـر دلالتـى روشـن بـر گـنـاه بـودن عمل ظهار نداشته باشد، خالى از دلالت هم نيست، الا اين كه ذكر كفاره در آيه بعد و سپس آوردن جمله (و تلك حدود اللّه) و جمله (و للكافرين عذاب اليم ) بعد از آن چه بسا دلالت كند بر اين كه آمرزش گناه ظهار مشروط به دادن كفار است. بيان كفاره ظهار و معناى جمله (ثم يعودون لما قالوا...) __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و الذيـن يـظـاهـرون مـن نـسـائهـم ثـم يـعـودون لمـا قـالوا فـتـحـريـر رقـبـه مـن قبل ان يتماسا...3⃣ 🔸اين كلام در معناى شرط است، و همين جهت حرف  بر سر جمله خبريه در آمده، چون در معناى جزاء است. و حاصل آن اين است: كسانى كه زنان خود را ظهار مى كنند و آنگاه اراده مى كنند به او برگردند، بايد يك برده آزاد كنند. و ايـن كـه فـرمـود: (من قبل ان يتماسا) دلالت دارد بر اين حكم در آيه، مخصوص كسى اسـت كـه ظـهـار كـرده و سـپـس اراده كـرده بـه آن وضـعـى كـه قـبـل از ظـهار با همسرش داشت برگردد، و اين خود قرينه است براينكه مراد از برگشتن به آنچه گفته اند، برگشتن به نقض ‍ پيمانى است كه با ظهار بسته اند. و معناى آيه چنين مى شود: كسانى كه بعضى از زنان خود را ظهار مى كنند و سپس تصميم مـى گـيرند بر گردند به آنچه كه به زبان آورده اند، (يعنى به كلمه ظهار)، و آن را نـقـض نـمـوده بـا هـمـسـر خـود هـمـخـوابـگـى كـنـنـد، بـايـد قبل از تماس يك برده آزاد كنند. بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از برگشتن به آنچه گفته اند ندامت از ظهار است. و اين تفسير درستى نيست، زيرا ندامت از ظهار لازمه برگشت است، نه معناى تحت اللفظى بر گشتن بدانچه گفته اند. بـعـضـى ديـگر گفته اند: مراد از برگشتن بدانچه گفته اند، برگشتن به همان صيغه ظـهـار اسـت كـه بـه زبـان جـارى كـرده اند، و منظور است بخواهند دوباره آن را به زبان بـيـاورنـد. ايـن مـعـنـا هـم درسـت نـيـسـت، براى اين كه لازمه اش اين است كه هميشه كفاره، مـخـصـوص ظـهـار دوم باشد اما ظهار اول كفاره نداشته باشد، و آيه شريفه چنين چيزى را نمى فهماند، و سنت هم صرف تحقق ظهار را باعث كفاره دانسته، نه تعدد آن را. سـپـس ايـن دنـبـاله را بـراى جـمـله مـورد بـحـث آورده كـه (ذلكم توعظون به و اللّه بما تـعـملون خبير) تا اعلام كرده باشد به اين كه دستور آزاد كردن برده توصيه اى است از خـداى تـعـالى، نـاشـى از آگـاهـى او بـه عـمـل شـمـا، چـون خـدا عـالم بـه اعمال انسان ها است. پس كفاره، اين خاصيت را دارد كه آثار سوء ظهار را از بين مى برد. __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
" وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا می توانید با مبالغی در حد وسع به یکی از نیازمندان که مورد تایید کانال می باشد شادی عیدتان را تقسیم کنید شماره کارت به نام‌ جعفری: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ 🔸ان شاءالله توجه بفرمایند
🌺 تفسیر آیه4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فـمـن لم يـجـد فـصـيـام شـهـريـن مـتـتـابـعـيـن مـن قـبـل ان يتماسا...4⃣ 🔸ايـن جـمـله بـيـانـگـر خـصـلت دوم از خـصـال سـه گـانـه كـفـاره است كه مترتب بر خصلت اول است، يعنى كسى اين وظيفه را دارد كه قدرت بر آزاد كردن برده نداشته باشد، چنين كسى است كه مى تواند به جاى آن، دو ماه پى در پى روزه بگيرد كه بعد از دو ماه روزه، جـمـاع بـرايـش حـلال مـى شـود. در ايـن جـمـله هـم بـراى بـار دوم قـيـد (مـن قبل ان يتماسا) را آورده تا كسى خيال نكند اين قيد مخصوص ‍ خصلت اولى است. (فـمـن لم يـستطع فاطعام ستين مسكينا) - جمله خصلت سوم را بيان نموده مى فرمايد: اگـر ظـهـار كـنـنـده نـتـوانست برده آزاد كند، و در مرحله دوم نتوانست دو ماه روزه بگيرد، در مـرحـله سـوم شـصـت مـسـكـيـن را طـعـام دهـد كـه تـفـصـيـل هـر يـك از ايـن خصال سه گانه در كتب فقه آمده است. (ذلك لتومنوا باللّه و رسوله) - يعنى اين كه چنين حكمى تشريع نموده، و اين كه چـنـين كفاره هايى واجب كرديم، و به اين وسيله رابطه همسرى را حفظ نموديم، تا هر كس بخواهد بتواند به همسر خود برگردد. و از سوى ديگر اين كه او را به كفارات جريمه كرديم تا ديگر به سنت هاى دوران جاهليت برنگردد، همه اينها براى اين است كه شما به خدا و رسولش ايمان آورده، رسوم جاهليت را كنار بگذاريد. (و تلك حدود اللّه و للكافرين عذاب اليم ) - كلمه  در هر چيزى به معناى آن نـقـطـه اى اسـت كـه آن چـيـز بـدان مـنـتـهى مى شود. و از آن فراتر نمى رود، اين كلمه در اصـل بـه مـعـنـاى مـنـع بـوده. و مـنـظـور از جـمـله مـورد بـحـث ايـن اسـت كـه خصال سه گانه بالا را بدين جهت واجب كرديم ، و يا طور كلى احكامى كه در شريعت مقرر نـمـوديـم هـمـه حدود خدايند و با مخالفت خود از آن تعدى نكنيد، و كفار كه حدود ظهار و يا همه حدود و احكام تشريع شده ما را قبول ندارند عذابى دردناك دارند. و ظـاهـرا مراد از كفار، همان كسانى هستند كه حكم خدا را رد مى كنند و ظهار را به عنوان يك سـنت موثر و مقبول مى پذيرند. مؤ يد اين ظهور جمله (ذلك لتومنوا باللّه و رسوله ) است كه مى فرمايد: اين سخن را بدان جهت گفتيم تا اذعان و يقين كنيد، كه حكم خدا حق است، و رسول او صادق و امين در تبليغ است، علاوه بر تاكيدى كه كرده و فرموده: (وتلك حـدود اللّه). البـته احتمال هم دارد كه مراد از كفر، كفر عقيدتى نباشد، بلكه كفر عملى يعنى نافرمانى باشد. __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان الذيـن يـحـادون اللّه و رسـوله كـبـتـوا كـما كبت الذين من قبلهم ...5⃣ 🔸كلمه  مصدر فعل  است به معناى ممانعت و مخالفت است. و كلمه  به معناى اذلال و خوار كردن است. و اين آيه شريفه و آيه شريفه بعدش هر چند ممكن است مطلبى جديد و از نو بوده باشد، و بـخـواهـد بـفـهـماند كه مخالفت خدا و رسول او چه عواقبى در پى دارد، و ليكن از ظاهر سـيـاق بـرمـى آيـد كـه بـه آيـه قـبـل نـظـر دارد و مـى خـواهـد ذيـل آن را تعليل نموده، بفهماند كه اگر از مخالفت و تعدى از حدود خدا نهى كرديم، و دسـتـور داديـم كـه بـه خـدا و رسـول ايـمان بياوريد، براى اين بود كه هر كس با خدا و رسـول مـخـالفـت كـنـد ذليـل و خـوار مـى شـود هـمـچـنـان كـه امـت هـاى قبل از اين امت، به همين خاطر ذليل شدند. آنگاه مطلب را با جمله (و قد انزلنا ايات بينات و للكافرين عذاب مهين ) تاكيد نموده، مـى فـرمـايـد: هـيـچ شـكـى در ايـن نـيـسـت كـه ايـن دسـتـورات از ناحيه ما است، و اين كه رسول ما در تبليغ رسالت ما صادق و امين است و آنهايى كه اين دستورات را رد مى كنند عذابى خوار كننده دارند __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يوم يبعثهم اللّه جميعا فينبئهم بما عملوا...6⃣ 🔸كـلمـه  ظـرف اسـت بـراى جـمله (و كافران عذابى اليم دارند) يعنى در چنين روزى اين عذاب را دارند، در روزى كه خدا مبعوثشان مى كند كه روز حساب و جزاء است، و آنگاه آنان را از حقيقت همه آنچه كرده اند با خبر مى سازد. 🔸(احـصـيـه اللّه و نـسـوه ) - كلمه  معناى احاطه داشتن به عدد هر چيز است، بـه طـورى كـه حـتـى يك عدد از آن از قلم نيفتد. راغب مى گويد: احصاء به معناى به دست آوردن عـدد واقـعـى هـر چـيـز اسـت، مـى گـويـنـد (احـصـيـت كـذا). و اصل اين كلمه از ماده  است كه به معناى سنگريره است. و اگر شمردن را از اين ماده ساخته اند، براى اين بوده كه عرب در شمردن هر چيزى به سنگريره اعتماد مى كرده، همچنان كه ما با انگشتان خود چيزى را مى شماريم. (و اللّه عـلى كـل شـى ء شـهـيـد) - ايـن جـمـله تـعـليـل اسـت بـراى جـمـله  مـى فـرمـايـد: اگـر گـفـتـيـم خـدا عمل آنان را شمرده دارد، و خود آنان فراموش كرده اند، براى اين است كه خدا ناظر و شاهد بر هر چيز است. و ما در تفسير آخر سوره حم سجده معناى شهادت خدا بر هر چيز را بيان كرديم __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸رواياتى درباره شأن نزول آيات مربوط به ظهار 🔸در كتاب الدر المنثور است كه: ابن ماجه، ابن ابى حاتم، و حاكم - وى حديث را صحيح دانـسـتـه - و ابـن مـردويـه، و بيهقى از عايشه روايت آورده اند كه گفت: بزرگ است آن خـدايـى شـنوائيش به وسعت جهان وسيع است، و هر چيزى را مى شنود، من آن روز كه خوله دختر ثعلبه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مراجعه كرده بود كلامش را مى شنيدم - اما در عين حال همه اش را نفهميدم - داشت درباره همسرش به آن جناب شكايت مى كـرد، عرضه مى داشت: يا رسول اللّه ! شوهرم از جوانى من استفاده كرد، و من رحم خود را در اخـتـيـارش گـذاشتم، تا اين كه امروز كه پير شدم و ديگر فرزند نمى آورم مرا ظهار كرده، خدايا، مـن از دسـت او نـزد تـو شـكـايـت مـى آورم. هـنـوز از جـا بـرنـخـاسـتـه بـود كـه جـبـرئيـل ايـن آيـات را آورد: (قـد سمع اللّه قول التى تجادلك فى زوجها) و همسرش اوس بن صامت بود. مؤلف: البـتـه روايـاتـى كـه در شأن نـزول ايـن آيـات از طـرق اهـل سـنـت رسـيـده بـسـيار زياد است، و در اين كه نام آن زنو نام پدرش و نام همسر و پدر هـمـسـرش چـه بوده اختلاف دارند. از همه معروف تر همين است كه نام او خوله و نام پدرش ثـعـلبـه و نـام هـمـسـرش اوس ‍ بـن صـامـت انـصـارى بـوده. قـمـى هـم اجـمـال داسـتـان را در تـفـسـيـر خـود آورده، البـتـه روايـت ديـگـرى نقل كرده كه به زودى از نظرتان خواهد گذشت. و در مـجـمـع البـيان در تفسير آيه شريفه (و الذين يظاهرون من نسائهم ثم يعودون لما قـالوا) گـفـتـه: و اما نظريه ائمه اهل بيت عليهم السلم اين است كه مراد از برگشتن به آنچه گفته اند،است بخواهند با همين زن همخوابگى نموده، ظهارى را كه كرده بودند نـقـض كـنـنـد، چـون وطـى چـنـيـن زنـى قـبـل از كـفـاره جـائز نـيـسـت، و حـكـم ظـهـار بـاطـل نـمـى شـود مـگـر بعد از كفاره. و در تفسير قمى آمده كه : على بن الحسين براى ما حـديـث كـرد و گفت : محمد بن ابى عبداللّه، از حسن بن محبوب از ابى ولاد از حمران از امام بـاقـر عليه السلام بـرايـم نـقـل كـرد كـه فـرمـود: زنـى از مـسـلمـانـان نـزد رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم رفـت و عـرضـه داشـت : يـا رسـول اللّه ! فـلانـى همسر من است كه عمرى رحم خود را در اختيارش گذاشتم، و در امور دنـيـا و آخـرتـش يـاريـش كـردم ، و هـيـچ نـامـلايمى از من نديده مى خواهم از او شكايت كنم. فـرمـود: از چـه شكايت كنى؟ عرضه داشت: به من گفته تو بر من حرامى، همان طور كه پـشـت مـادرم حـرام اسـت، و مـرا از خـانـه ام بـيـرون كـرده، حـال در كـار مـن چـاره اى بينديش. حضرت فرمود: خداى تعالى درباره اين مسأله آيه اى نازل نفرموده تا طبق آن ميان تو و شوهرت حكم كنم، و من نمى خواهم از كسانى باشم كه پاسخ روشن نمى دهند. زن شروع كرد به گريه كردن، و شكوه نمودن به درگاه خداى عزوجل، و از نزد رسول خدا بيرون رفت. راوى مـى گـويـد: خـداى تـعـالى گـفـتـگـوى او بـا رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و شكايتش در امر شوهرش را شنيد، و اين آيات را نـازل كـرد: (بـسـم اللّه الرحـمـن الرحـيـم قـد سـمـع اللّه قول التى تجادلك فى زوجها - تا جمله - و ان اللّه لعفو غفور). سـپـس اضـافـه كـرده اسـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم فـرسـتـاد بـه دنـبـال آن زن، و به وى فرمود برو شوهرت را بياور. زن شوهرش را آورد. حضرت به او فرمود: آيا تو به همسرت چنين و چنان گفته اى؟ عرضه داشت : بله گفته ام تو بر من حرامى همانطور كه پشت مادرم حرام است. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود خـداى تـعـالى دربـاره كـار تـو و هـمـسـرت، قـرآنـى نـازل كـرده، و آيـات را بـرايـش خـوانـد: (بـسـم اللّه الرحـمـن الرحـيـم قـد سـمـع اللّه قول التى تجادلك فى زوجها - تا جمله - ان اللّه لعفو غفور). بنابر اين همسرت را به خانه ببر، زيرا تو سخنى منكر و نامشروع گفته اى، و خدا از جرمت گذشت، و ديگر چنين كارى را تكرار مكن. راوى مـى گـويد: مرد برگشت، در حالى كه از آن چه همسرش گفته بود پشيمان بود، و خداى تعالى براى اين كه مؤمنين دچار چنين ندامتى نشوند، اين آيه را فرستاد: (كسانى كـه هـمـسـر خود را ظهار مى كنند، و پشيمان مى شوند...) يعنى از اين به بعد، و بعد از آنـكـه ايـن مـرد چـنـيـن كرد و خدا او را عفو فرمود، اگر كسى چنين كند، بر او واجب مى شود قـبل از همخوابگى با همسرش برده اى آزاد كند. (ذلكم توعظون به و اللّه بما تعملون خـبـيـر)، و اگـر كـسـى نـمـى تـوانـد بـرده آزاد كـنـد، قـبـل از تـمـاس دو مـاه پـى در پى روزه بگيرد، و كسى كه استطاعت اين را هم ندارد شصت مـسكين را طعام دهد.
🔸ادامه مباحث بحث روایتی 🔹آنگاه فرمود: خداى تعالى عقوبت كسى را كه بعد از اين نهى ظهار كند ايـن خـصـال قـرار داده و فـرمـوده: (ذلك لتـومنوا باللّه و رسوله و تلك حدود اللّه) يعنى اين است حد ظهار - تا آخر حديث. مؤلف: اين آيه با در نظر گرفتن سياقش و مخصوصا مضمون جمله آخرش كه مسأله عفو و مـغـفـرت را آورده، بـا مـضـمـون ايـن حـديث بهتر مطابقت دارد، و حديث از حيث سند هم عيبى نـدارد، چـيـزى كه هست با ظاهر خود عبارت آيه مى فرمايد: (و الذين يظاهرون من نسائهم ثـم يـعـودون لمـا قـالوا) سـازگـار نـيـسـت، بـراى ايـن كـه از ظاهر آيه برمى آيد كه شـوهـرش پـشـيـمان شده، و روايت مى گويد: شوهرش پشيمان نشد، بلكه زن او اعتراض كرده. __________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a