eitaa logo
تفسیر المیزان
9.5هزار دنبال‌کننده
145 عکس
34 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیات4⃣1⃣ و 5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قد افلح من تزكى4⃣1⃣ 🔰و ذكر اسم ربه فصلى5⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى در پى پاك شدن است، و در اينجا منظور پاك شدن از لوث تعلقات مادى دنيوى است كه آدمى را از امر آخرت منصرف و مشغول مى كند به دليل اينكه دنبالش فرموده:  (بل توثرون الحيوه الدنيا...) و نيز منظور از تزكى برگشتن به خداى تعالى و توبه كردن است، چون يكى از وسايل كه دل انسان را از فرورفتگى در ماديات حفظ مى كند توبه است، و نيز انفاق در راه خدا است كه باز دل را از لوث تعلقات مالى پاك مى كند، و حتى اگر دستور داده اند، در حقيقت خواسته اند طهارت از قذارتهايى كه صورت و دست و پاى انسان در اشتغال به امور دنيا به خود مى گيرد مجسم و ممثل كرده باشند. 🔸(و ذكر اسم ربه فصلى) - ظاهرا مراد از (ذكر نام خدا)، ذكر زبانى و مراد از  همان نماز معمولى و توجه خاص ‍ عبودى است كه در اسلام تشريع شده. 🔸و اين دو آيه به حسب ظاهر مدلولى كه دارند نسبت به همه مصاديق طهارت كه برايت شمرديم عموميت دارد، ولى از نظر روايات وارده از ائمه اهل بيت عليهم السلم تنها درباره زكات فطره و نماز عيد نازل شده، روايات وارده از طرق اهل سنت هم همين را مى گويد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 6⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بل توثرون الحيوه الدنيا6⃣1⃣ مصدر  كه فعل  از آن مشتق است به معناى برگزيدن و انتخاب كردن و ترجيح دادن است. در اين آيه از مطلب قبلى اعراض و خطاب را به عموم بشر نموده، مى فرمايد حقيقت همان است كه گفتيم كه رستگارى در تزكى و ياد پروردگار است، و ليكن شما انسانها در پى پاك شدن نيستيد، و بر اساس دعوتى كه طبع بشرى شما دارد شما را به تعلق تام به دنيا و اشتغال به تعمير آن و ترجيح آن بر زندگى آخرت مى خواند. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: خطاب در آيه به خصوص كفار است، و به هر حال چه به عموم بشر باشد و چه به خصوص كفار، سياق كلام، سياق عتاب است، و التفات از غيبت (هر كس تزكى كند رستگار مى شود) به خطاب (شما چنين و چنان مى كنيد) براى تأكيد به مطلب، و رو در رو سخن گفتن است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه7⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و الاخره خير و ابقى7⃣1⃣ 🔸كلمه (ابقى - باقى تر) معمولا در مقايسه بين دو چيز استعمال مى شود كه عمر يكى بلندتر از ديگرى باشد، مى گويند اين باقى تر و بادوام تر است، و زندگى آخرت چنين نيست كه از زندگى دنيا بادوام تر باشد، بلكه زندگى آخرت الى الابد باقى است، پس اين سؤال پيش مى آيد كه چرا در اين آيه فرموده زندگى آخرت باقى تر و بهتر است. جواب اين است كه: مقام آيه مقام ترجيح دادن يكى از دو زندگى دنيا و آخرت بر ديگرى است، و در اين ترجيح همين مقدار كافى است كه آخرت خوب تر و باقى تر نسبت به دنيا باشد، و براى ترجيح لازم نيست كه زندگى آخرت ابدى هم باشد، هر چند كه ابدى و باقى هم هست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه8⃣1⃣ و 9⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان هذا لفى الصحف الاولى8⃣1⃣ 🔰 صحف ابراهيم و موسى9⃣1⃣ 🔸كلمه  اشاره است به مطلبى كه از آيه (قد افلح من تزكى ) تا تمام آيه بيان مى كرد، مى فرمايد آنچه گفته شد در صحف اولى هم گفته بوديم. 🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند كلمه مذكور اشاره است به مضمون آيه اخرى كه مى فرمود:  آخرت بهتر و باقى تر است. 🔸بعضى از مفسرين در اين آيه گفته اند قرآن كريم نخست فرموده اين مطالب در صحف اولى بود، و بعد آن را بيان نموده، مى فرمايد: منظورم صحف ابراهيم و موسى است، و اينكه اين اجمال و تفصيل احترام و بزرگداشتى از آن صحف است بر كسى پوشيده نيست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روايتى سوره از تفسير شریف المیزان 🔰رواياتى در ذيل آيات:  سبّح اسم ربك الاعلى، (سنقرئك فلا تنسى)، (قذ افلح من تزّكى) و درباره صحف اولى) در تفسير از عقبه بن عامر جهنى روايت آورده كه گفت: وقتى آيه (فسبح باسم ربك العظيم ) نازل شد، رسول خدا فرمود: اين ذكر را در ركوع خود بگوييد، و چون آيه (سبح اسم ربك الاعلى ) نازل شد فرمود: اين ذكر را در سجده خود بگوييد. 🔸مؤلف: اين روايت را سيوطى هم در الدر المنثور از احمد وابى داوود و ابن ماجه و ابن منذر و ابن مردويه، از عقبه از آن جناب نقل كرده است. 🔸و در تفسير قمى فرموده: (سبح اسم ربك الاعلى) يعنى بگو (سبحان ربى الاعلى) و در ذيل آيه (الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى). 🔸فرموده: مقدر فرموده اشياء را با تقدير اول، سپس هدايت كرده بسويش هر كه را مى خواهد. و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه (والذى اخرج المرعى) آمده كه منظور از مرعى نبات است، و منظور از جمله (غثاء احوى) اين است كه همان نيات بعد از رسيدن به حد بلوغش خشك و سياه مى شود. 🔸و در الدر المنثور آمده كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا دائما قرآن را بياد مى آورد، از ترس اينكه مبادا فراموشش كند، تا آنكه به او وعده دادند كه ما حل اين مشكلت را عهده دار شديم، و اين آيه نازل شد: سنقرئك فلا تنسى. 🔸و در كتاب فقيه آمده كه شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد معناى آيه (قد افلح من تزكى) چيست؟ 🔸فرمود: اين است كه هر كس زكات فطره بدهد رستگار مى شود. پرسيد معناى آيه و ذكر اسم ربه فصلى چيست؟ فرمود اين است كه (براى نماز عيد) به سوى (جبانه) برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. 🔸اين معنا از حماد از جرير از ابو بصير و زراره از آن جناب نيز نقل شده. و قمى آن را بدون ذكر سند و بدون نام آن جناب بلكه به تعبير (از آن جناب) آورده است. 🔸و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: رسول خدا همواره در روزهاى عيد فطر قبل از رفتن به مصلى فطره را تقسيم مى كرد و اين آيه را مى خواند: (قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى ). 🔸مؤلف: و نيز در اين معنا كه دو آيه مورد بحث درباره زكات فطره و نماز عيد نازل شد به دو طريق از ابو سعيد روايت شده، البته روايتى موقوف به اين معنى كه نام معصوم در آن ذكر نشده است. و همچنين به دو طريق از ابن عمر، و به دو طريق از نائله بن اصقع، و به دو طريق از ابى العاليه، و به دو طريق از عطاء، و به دو طريق از محمد بن سيرين، و به دو طريق از ابراهيم نخعى روايت آورده، و همچنين از عمرو بن عوف از رسول خدا روايت كرده. و در خصال از عتبه بن عمرو ليثى از ابوذر روايت كرده كه در ضمن حديثى گفت از رسول خدا پرسيدم : يا رسول اللّه از آنچه خداى تعالى درباره دنيا بر تو نازل كرده كدامش در صحف ابراهيم و موسى بوده، فرمود: 🔸اى اباذر بخوان (قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى بل توثرون الحيوه الدنيا و الاخره خير و ابقى ان هذا لفى الصحف الاولى صحف ابراهيم و موسى)، و خلاصه آنچه در صحف ابراهيم و موسى بوده مضمون همين چهار آيه قبل بوده كه مى فرمايد: (هر كس زكات دهد و نماز بخواند رستگار شده است، ولى شما مردم زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهيد، با اينكه آخرت بهتر و باقى تر است). 🔸مؤلف: همين حديث مؤيد گفته ما است، كه گفتيم كلمه  اشاره است به مجموع چهار آيه. و در بصائر به سند خود از ابو بصير روايت كرده كه گفت: امام صادق عليه السلام فرمود آن صحفى كه خداى تعالى در آيه (صحف ابراهيم و موسى ) نام مى برد، نزد ما است، پرسيد: آيا صحف نامبرده به صورت الواح است؟ فرمود: آرى. 🔸مؤلف: اين روايت را به طريقى ديگر از ابو بصير از آن جناب نقل كرده. و ظاهرا مراد از الواح بودن صحف اين باشد كه صحف نامبرده همان تورات باشد كه قرآن كريم در چند جا از آن تعبير به الواح كرده نظير آيه (و كتبنا له فى الالواح من كل شى ء)، و نيز آيه و القى الالواح، و آيه اخذ الالواح. 🔰ادامه👇
🔰ادامه👇 🔸روايتى درباره عدد انبياء الهى و كتب و صحيفه هاى آنها و در مجمع البيان است كه از ابوذر روايت شده كه گفت: به رسول خدا عرضه داشتم: يا رسول اللّه انبياء چند تن بودند؟ 🔸فرمود: صدوبيست و چهار هزار تن، عرضه داشتم مرسلين از آنان چند تن بودند؟ فرمود سيصد و سيزده تن، و بقيه آنان انبياء بودند. پرسيدم: آدم نبى بود؟ فرمود: آرى خداوند با وى سخن گفت و او را به دست قدرت خود بيافريد. اى اباذر! چهار تن از انبيا، عرب بودند هود و صالح و شعيب، و پيامبر خودت عرضه داشتم يا رسول اللّه خداى تعالى چند كتاب نازل كرده ؟ فرمود: صدوچهار كتاب، كه ده صحيفه از آن بر آدم، و پنجاه صحيفه بر شيث، و سى صحيفه بر اخنوخ، كه همان است، و او اولين كسى است كه با قلم خط نوشت، و ده صحيفه بر ابراهيم، و چهار صحيفه باقى تورات و انجيل و زبور و فرقان است. 🔸مؤلف: اين معنا را سيوطى هم در الدر المنثور از عبد بن حميد، و ابن مردويه و ابن عساكر، از ابوذر نقل كرده، با اين تفاوت كه در نقل آنان صحف آدم را نشمرده ، و به جايش قبل از ذكر تورات ده صحيفه براى موسى شمرده است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰پایان تفسير سوره از تفسير المیزان 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺ترجمه آيات سوره الطارق از تفسير شریف المیزان 🔰به نام خداى رحمان و رحيم. 🔸سوگند به آسمان و به طارق1⃣ 🔸و تو چه مى دانى كه طارق چيست2⃣ 🔸ستاره اى است كه پرده ظلمت را مى درد3⃣ 🔸(سوگند به آن دو كه ) هيچ انسانى نيست مگر آنكه نگهبانى بر او موكل است4⃣ 🔸انسان بايد نگاه كند كه از چه چيز آفريده شده است5⃣ 🔸از آبى جهنده آفريده شده6⃣ 🔸كه از ما بين استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه بيرون مى آيد7⃣ 🔸آن وقت مى فهمد كه خداى تعالى بر خلقت بار دو روزى كه نهفته هاى در باطن انسان ظاهر مى شود9⃣ 🔸در آن روز انسان نه نيروى دفاعى دارد و نه ياورى🔟 🔸سوگند به آسمان محل تحولات شگرف1⃣1⃣ 🔸و سوگند به زمين پر شكاف (كه گياهان و چشمه سارها از آن سر بر مى آورند)2⃣1⃣ 🔸(سوگند به اين دو كه ) قرآن سخن جدا سازنده حق از باطل است3⃣1⃣ 🔸نه سخن بيهوده و شوخى4⃣1⃣ 🔸(پس ) اين كفار (بدانند) كه اگر به نوعى عليه دعوت تو، كيد و حيله مى كنند5⃣1⃣ 🔸من هم به نوعى عليه شان كيد و حيله مى كنم6⃣1⃣ 🔸پس در هلاكت آنان عجله مكن چند صباحى منتظر باش و اندكى مهلتشان بده7⃣1⃣ ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بيان آيات سوره از تفسير شریف المیزان 🔸در اين سوره مردم را به معاد انذار كرده، و استدلال كرده به اطلاق قدرت، و سخن را با تأكيد ايفاء نموده، و ضمنا به حقيقت آن روز اشاره مى كند و سوره را با تهديد كفار ختم مى نمايد، و اين سوره سياقى دارد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه1⃣ و 2⃣ و 3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و السماء و الطارق1⃣ 🔰و ما ادريك ما الطارق2⃣ 🔰 النجم الثاقب3⃣ 🔸ماده  در اصل - به طورى كه گفته اند - به معناى زدن به شدت است، به طورى كه صدايش به گوشها برسد. و  - چكش  را هم به همين جهت مى گويند، و نيز اگر راه را طريق گفته اند باز به اين مناسبت است كه رونده با پا بدان مى كوبد و صداى پايش به گوشها مى رسد. ولى به تدريج در پيمودن طريق استعمال شده و در آن شايع گشت، و سپس اختصاص يافت به آمدن از سفر در هنگام شب، و اين نيز بدان مناسبت بود كه غالبا شخصى كه شبانه از راه مى رسد همه درها را بسته مى بيند، و ناگزير در را مى كوبد، و سپس استعمالش در هر چيزى كه شب ظاهر شود شايع گشت، مانند ستارگان كه در شب پيدا مى شوند، و در آيه همين معنا منظور است. 🔸و كلمه  در اصل به معناى دريدن بود، و بعدها به معناى هر چيز نورانى و روشنگر شد، به اين مناسبت كه چنين چيزى پرده ظلمت را با نور خود مى درد. 🔸و گاهى هم به معناى بلندى و ارتفاع مى آيد، و از اين باب است كه مى گويند:   يعنى پرنده اوج گرفت، به اين مناسبت كه با پرواز خود جو بالا را پاره مى كند. پس اينكه فرمود:  و السماء و الطارق _ سوگندى است به آسمان و به طارق، و آنگاه طارق را تفسير كرده به نجم، يعنى ستاره كه در شب طلوع مى كند. و جمله (و ما ادريك ما الطارق ) امر آن را بزرگ داشته، مى فهماند كه به چيز بزرگى سوگند ياد كرده. 🔸و جمله  بيان طارق است، و جمله در معناى جواب استفهام تقديرى است، گويا وقتى فرموده: تو نمى دانى كه طارق چيست! شخصى پرسيده: چيست؟ فرموده: . مراد از اينكه فرمود: (هيچ نفسى نيست جز اينكه بر آن حافظى است)  _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان كل نفس لما عليها حافظ4⃣ 🔸اين جمله جواب قسم است، و كلمه  در آن به معناى  است، و معناى آيه اين است كه: هيچ نفسى نيست الا اينكه نگهبانى بر او موكل است. و مراد از موكل شدن نگهبانى براى حفظ نفس، اين است كه اعمال خوب و بد هر كسى را مى نويسند، و به همان نيت و نحوه اى كه صادر شده مى نويسند، تا بر طبق آن در قيامت حساب و جزا داده بشوند، پس منظور از ، فرشته، و منظور از محفوظ عمل آدمى است، همچنان كه در جاى ديگر فرموده:  و ان عليكم لحافظين كراما كاتبين يعلمون ما تفعلون. 🔸و بعيد نيست كه مراد از حفظ نفس، حفظ خود نفس و اعمال آن باشد، و منظور از حافظ، جنس آن بوده باشد، كه در اين صورت چنين افاده مى كند كه جانهاى انسانها بعد از مردن نيز محفوظ است، و با مردن نابود و فاسد نمى شود، تا روزى كه خداى سبحان بدنها را دوباره زنده كند، در آن روز جانها به كالبدها برگشته دوباره انسان بعينه و شخصه همان انسان دنيا خواهد شد، آنگاه طبق آنچه اعمالش اقتضا دارد جزا داده خواهد شد، چون اعمال او نيز نزد خدا محفوظ است، چه خيرش و چه شرش. بسيارى از آيات قرآن كه دلالت بر حفظ اشيا دارد اين نظريه را تأييد مى كند، مانند آيه (قل يتوفيكم ملك الموت الذى و كل بكم )، و آيه (اللّه يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فى منامها فيمسك التى قضى عليها الموت). 🔸ظاهر آيه اى كه در سوره انفطار بود و مى گفت وظيفه ملائكه حافظ حفظ نامه هاى اعمال است، با اين نظريه منافات ندارد، براى اينكه حفظ جانها هم مصداقى از نوشتن نامه است، همچنان كه از آيه (انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون ) به بيانى كه در تفسيرش گذشت اين معنا استفاده مى شود. 🔸شخصيت انسان به نفس و روح او است و لذا انسانى كه در قيامت اعاده مى شود عين همان انسان دنيوى است نه مثل او با اين بيان ديگر جايى براى اعتراضى كه شده باقى نمى ماند، و آن اعتراض به كسانى شده كه به اطلاق قدرت خداى تعالى استدلال كرده اند بر مسأله معاد، و گفته اند: وقتى قدرت خداى تعالى است چرا نتواند مردم را در آخرت دوباره زنده كند، معترضين، اعتراض كرده اند ما هم قدرت خداى تعالى را مطلق مى دانيم، ولى خداى تعالى به ايجاد ممكن الوجود قادر است، و قدرتش هيچ قيد و شرطى ندارد، نه ممتنع الوجود (نظير اجتماع دو نقيض و يا اجتماع دو ضد)، كه خودش وجود پذير نيست، و اعاده انسان بعينه از محالات است، و محال تحقق و هستى نمى پذيرد چون انسانى كه مى خواهد در آخرت خلق شود مثل انسان دنيوى است، نه عين او كه در دنيا بود، و معلوم است كه مثل من غير از خود من است. 🔸جوابى كه گفتيم از بيان ما استفاده مى شود اين است كه: شخصيت يك انسان به نفس و يا به عبارت ديگر به روح او است، نه به بدن او، در آخرت هم وقتى خداى تعالى بدن فلان شخص را خلق كرد، و نفس و يا به عبارتى او را در آن بدن دميد قطعا همان خواهد شد كه در دنيا به فلان اسم و رسم و شخصيت شناخته مى شد، هر چند كه بدنش با صرفنظر از نفس، عين آن بدن نباشد بلكه مثل آن باشد. _______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فلينظر الانسان مم خلق5⃣ 🔸يعنى انسان بايد بينديشد كه از چه خلق شده، و مبداء خلقتش چه بوده و چه چيزى به دست خداى تعالى به اين صورت انسانى در آمده ؟ جمله مورد بحث به خاطر اينكه حرف  در اولش آمده متفرع بر آيه قبلى، و نتيجه گيرى از مطلبى است كه فحوايش با كمك سياق بر آن دلالت دارد، و حاصل معنا چنين است: وقتى معلوم شد هر نفسى به ذات و اعمالش نزد خدا محفوظ است، و هيچ چيز از او فانى و از اعمال او فراموش نمى شود. 🔸پس انسان بايد بپذيرد كه به زودى به سوى پروردگارش بر مى گردد، و طبق آنچه كرده جزا داده مى شود، و اين برگشتن را بعيد نشمارد، و اگر مى خواهد بفهمد كه هيچ بعيد نيست و به معاد يقين پيدا كند نظر كند به خلقت نخستينش، و به ياد آورد روزى را كه قطره اى آب جهنده بود، كه از فضاى مابين استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه خارج مى شود. خوب، همان كسى كه آن آب را توانست به صورت انسان امروز در آورد، چرا نتواند با همان قدرت كامله اش بعد از مردن دوباره او را برگرداند؟! در اين دو آيه كلمه  به صيغه مجهول آمده، و نام فاعل را كه خداى سبحان است نبرده، و اين اشاره است به اينكه از شدت ظهور لازم نبوده كه نام او برده شود، همه مى دانند كه خالق اين خلق شده خدا است. استدلال بر قدرت خدا بر احياء اموات به خلقت انسان از آبى جهنده كه از بين و  خارج مى شود ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅معجزه قرآن ✅ستاره کوبنده 🌺سوره ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 6⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰خلق من ماء دافق6⃣ 🔸آبى را كه با سرعت و فشار جريان داشته باشد آب گويند، كه در اينجا منظور نطفه آدمى است، كه با فشار از پشت پدر به رحم مادر منتقل مى شود، و اين جمله جواب از استفهامى تقديرى است كه جمله  آن را مى فهماند (و آن همين است كه بعد از انديشيدن، از خود مى پرسد من از چه خلق شده ام؟ جوابش هم جمله مورد بحث است كه مى فرمايد از آبى جهنده). ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 7⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يخرج من بين الصلب و الترائب7⃣ 🔸كلمه  به معناى پشت، و كلمه جمع  است كه به معناى استخوان سفيد است 🔸مفسرين در توجيه اين آيه اختلافى عجيب به راه انداخته اند، و ظاهرا منظور از جمله (بين الصلب و الترائب ) اين است كه: منى از نقطه محصورى از بدن خارج مى شود كه آن نقطه بين استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه قرار دارد. البته اين را ياد آور شويم كه مراغى صاحب تفسير معروف به  در ذيل اين آيه از بعضى اطباء توجيه دقيق و علمى براى اين آيه نقل كرده اگر كسى بخواهد مى تواند به آنجا مراجعه كند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰انه على رجعه لقادر8⃣ 🔸كلمه  به معناى برگرداندن است، و ضمير  به خداى تعالى بر مى گردد و اگر به آوردن ضمير اكتفا كرد، و با اينكه مقام، مقام اظهار بود نام مقدس اللّه را ذكر نكرد، براى اين بود كه از شدت ظهور فرقى ميان اظهار و اضمار نبود، نظير كلمه خلق كه مجهول آورده شد. 🔸و معناى عبارت اين است كه: آن كسى كه انسان را از آبى به چنين صفت آفريده قادر بر اعاده او و زنده كردنش بعد از مرگ، و اعاده بدنى مثل بدن دنيائيش هست، چون قدرت بر هر چيز قدرت بر مثل آن نيز هست، و اين قاعده معروف و مسلم است كه حكم امثال در آنچه شده و آنچه نشده يكسان است. وجه تسميه قيامت به يوم تببلى السّرائر. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه سوره9⃣ از تفسير شریف المیزان 🔰يوم تبلى السرائر9⃣ 🔸كلمه   ظرف است براى رجع، و عبارت است از هر چيزى كه انسان در دل خود پنهان مى كند، و كلمه  كه فعل مشتق از آن است به معناى آزمايش و نيز شناسايى و كشف نهانى ها است. 🔸در نتيجه معناى آيه اين است كه: رجع در روزى است كه آنچه از عقايد و آثار اعمال كه انسانها پنهان كرده بودند، چه خيرش و چه شرش به مورد آزمايش و شناسايى قرار مى گيرد، و زرگر اعمال و عقايد آنها را در بوته زرگرى خود مى آزمايد، تا معلوم شود كدام صالح و كدام فاسد بوده و كدام خالص و كدام داراى ناخالصى و عيار است و بر طبق آن صاحبش را جزا مى دهد، پس آيه مورد بحث در معناى آيه زير است: ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به الله. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 🔟سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فما له من قوه و لا ناصر🔟 🔸يعنى نه خودش نيرويى دارد تا عذاب خدا را از خود دفع كند، و نه ياورى دارد كه او از وى دفاع كند، و خلاصه در روز براى هيچ كس هيچ قدرتى نيست، نه از ناحيه خودش، و نه از ناحيه ديگران. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 1⃣1⃣ و 2⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و السماء ذات الرجع1⃣1⃣ 🔰 و الارض ذات الصدع2⃣1⃣ 🔸اين دو جمله دو سوگند است بعد از سوگندهاى اول سوره، تا امر قيامت و بازگشت به سوى خداى تعالى را تأكيد كند، و مراد از  صاحب رجع، همين تحولاتى است كه در آسمان براى ما محسوس است، ستارگان و اجرامى در يك طرف آن غروب و از طرف ديگر دوباره طلوع مى كنند. 🔸بعضى گفته اند: منظور از رجع آسمان، باريدن آن است، و مراد از  صاحب صدع شكافتن زمين و روييدن گياهان از آن است، و مناسبت اين دو سوگند با مسأله معاد بر كسى پوشيده نيست. وصف قرآن به اينكه  است و نيست ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه3⃣1⃣ و 4⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰انه لقول فصل3⃣1⃣ 🔰و ما هو بالهزل4⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى جدا كردن دو چيز از هم است، به طورى كه بين آن دو فاصله اى پيدا شود، و با اينكه قرآن قول فاصل و جدا سازنده است، اگر آن را قول فصل خوانده، از باب  است، و  به معناى شوخى است، در مقابل جدى. 🔸و اين دو آيه جواب قسم است و ضمير   به قرآن بر مى گردد، و معنايش اين است كه: به آسمانى چنان و زمينى چنين سوگند، كه قرآن سخنى جدا سازنده بين حق و باطل است، و كلامى خالى از جد، و صرف شوخى نيست، آنچه را قرآن ثابت مى كند حق محض است، كه شكى در آن نيست، و چون حق است هيچ باطلى نمى تواند آن را باطل سازد، و هر باطلى در صدد ابطال آن بر آيد باطل بدون ترديد است، پس خبرى هم كه از قيامت و بازگشت داده حق است و در آن شكى نيست. 🔸ولى بعضى گفته اند: ضمير نامبرده به مطلب قبلى يعنى خبر رجوع و معاد بر مى گردد. ولى وجه سابق وجيه تر است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 5⃣1⃣ و 6⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰انهم يكيدون كيدا5⃣1⃣ 🔰و اكيد كيدا6⃣1⃣ 🔸يعنى كفار با كفرشان و انكار معادشان همه در اين فكرند كه با حيله هايى نور خدا را خاموش و دعوت تو را باطل سازند، و من هم عليه ايشان حيله مى كنم، و حيله خداى تعالى همين است كه ايشان را به دشمنى با سعادت خود وا مى دارد، استدراج مى كند مى فرمايد: مال و اولاد بيشترى مى دهم، بر دلهايشان مهر مى زنم، و گمراهشان مى كنم، و بر گوش و چشمشان پرده مى افكنم، اين چنين حيله مى كنم، تا در آخر به سوى عذاب روز قيامتش بكشانم. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 7⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فمهل الكافرين امهلهم رويدا7⃣1⃣ 🔸كلمه  مصدر باب تفعيل است كه فعل امر  مشتق از آن است، به معناى امهال، يعنى مهلت دادن، و خلاصه هر دو لفظ به يك معنا است، اما اولى كه باب تفعيل است تدريج را مى رساند، و دومى كه از باب افعال است يكبارگى را. و كلمه  به معناى اندك است. و معناى آيه اين است كه: وقتى مى بينى آنها كيد و حيله گريهايى دارند، و من نيز حيله هايى دارم به عين آنچه آنها حيله اش مى خوانند، و با در نظر داشتن اينكه (خداى تعالى بر كار خود غالب و مسلط است)، پس تو منتظر عذاب آنان باش، و در باره آنان عجله مكن، كمى مهلتشان بده كه به زودى آنچه در تهديدشان وعده دادم خواهد آمد، چون هر آينده اى نزديك است. و در اينكه اول تعبير فرمود به  - مهلت بده كه چون باب تفعيل است تدريج را مى رساند، و در نوبت دوم تعبير كرد به  كه گفتيم يك بارگى را مى رساند، و  را مقيد به قيد  كرد، لطافتى است كه بر كسى پوشيده نيست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روايت تفسیر سوره از تفسير شریف المیزان 🔸(رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته از جمله (يوم تبلى السّرائر) و (انه لقول فصل)) در تفسير قمى در ذيل جمله (ان كل نفس لما عليها حافظ) آمده كه منظور از ، ملائكه است. 🔸و در همان كتاب در ذيل آيه (خلق من ماء دافق ) آمده كه: منظور نطفه است، كه با قوت خارج مى شود. و در ذيل آيه (يخرج من بين الصلب و الترائب ) آمده: يعنى صلب مرد، و ترائب زن كه همان سينه او است. 🔸مؤلف: اين روايت صرفنظر از اينكه شخص امام را معرفى نكرده، و تنها گفته است: فرمود، و صرفنظر از اينكه سندش افتاده، خود مضمونش هم خالى از اشكال نيست. 🔸و نيز در تفسير قمى در ذيل آيه يوم تبلى السرائر فرموده يعنى (ظاهر مى شود از سريره ها). 🔸و در مجمع البيان آمده كه روايتى با حذف اواخر سند از ابى درداء رسيده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: خداى تعالى چهار چيز را براى خلقش ضمانت كرده، كه هدر نرود، و آن اثر نماز و زكات و روزه رمضان و غسل جنابت است، و همين است سرائرى كه خداى تعالى درباره اش فرمود:  يوم تبلى السرائر 🔸مؤلف: و شايد اين از قبيل ذكر بعضى از مصاديق است، همچنان كه روايت بعدى اين احتمال را تأييد مى كند. 🔸و در همان كتاب از معاذ بن جبل روايت شده كه گفت: از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم پرسيدم: منظور از اين سرائر كه خداى تعالى بندگان خود را با آن ابتلاء مى كند چيست ؟ فرمود: سرائر شما همان اعمال شما است از نماز و روزه و زكات و وضو و غسل جنابت، و هر واجب ديگر (پس ذكر شده هاى در روايت قبلى عنوان مثال را دارد)، براى اينكه همه اعمال شما سرائر و پنهانى است، چون هر كسى مى تواند بگويد نماز خوانده ام در حالى كه نخوانده باشد، و اگر بخواهد مى تواند بگويد وضو گرفته ام در حالى كه نگرفته باشد، پس همه اعمال شما نزد خدا محفوظ و خدا ضامن آن است، و روز تبلى السرائر واقعيت آنها آشكار مى گردد. 🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (فما له من قوه و لا ناصر) آمده: يعنى هيچ نيرويى ندارد كه با آن به سوى خالقش نزديك شود، و هيچ ناصرى ندارد كه اگر خدا عذاب او را بخواهد او را يارى كند. و باز در همان كتاب است كه در ذيل جمله (و السماء ذات الرجع) فرمود: يعنى داراى باران و (و الارض ذات الصدع ) يعنى داراى گياه. 🔸و در مجمع البيان در ذيل جمله (انه لقول فصل) آمده يعنى قرآن بين حق و باطل را از راه روشنگرى هر يك جدايى مى اندازد، و اين معنا از امام صادق عليه السلام روايت شده. 🔸و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، دارمى، ترمذى، محمد بن نصر، و ابن انبارى (در كتاب مصاحف )، از حارث اعور روايت كرده اند كه گفت: داخل مسجد شدم و ديدم كه مردم دچار ورطه بگومگوها شده اند، نزد على شدم و جريان را باز گفتم، از در تعجب پرسيد راستى آنچه نبايد مى كردند كردند؟! 🔸آنگاه فرمود: من از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم شنيدم مى فرمود به زودى فتنه اى به پا مى شود عرضه داشتم چاره خلاصى از آن چيست يا رسول الله؟ فرمود: تمسك به كتاب خدا، كه در آن خبر امت هاى قبل از شما و مردم بعد از شما و حكم در ما بين شما است، كتاب خدا كه جدا ساز حق از باطل است، همه اش حق است و جدى، نه شوخى، هر جبارى كه كتاب خدا را پشت سر اندازد خدا كمرش را مى شكند، و هر كس به پيروى هواى نفسش به دنبال غير قرآن رود خدا گمراهش مى سازد، كتاب خدا حبل متين خدا و ذكر حكيم و صراط مستقيم است، كتاب خدا بازيچه هواها نمى شود، و دانشمندان از معارفش سير نمى گردند گرونده به آن از هر زبانى كه باشد درباره آن دچار اشتباه نمى شود، و از اينكه دشمنان آن را رد كنند كهنه نمى گردد، و عجائبش تمام شدنى نيست، قرآن همان كتابى است كه وقتى جن آن را شنيد چاره اى جز اين نديد كه بگويد: (انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد)، هر كس به حكم قرآن سخن گويد راست گفته، و هر كس به حكم آن حكم كند عدالت ورزيده، و هر كس به دستوراتش عمل كند پاداش داده مى شود، و هر كس را به سوى قرآنش بخوانند به صراط مستقيمش هدايت كرده اند. 🔸مؤلف: قريب به اين معنا از معاذ بن جبل از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و مختصر آن از ابن مردويه از على عليه السلام نقل شده. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a