eitaa logo
تفسیر المیزان
9.4هزار دنبال‌کننده
152 عکس
37 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیه4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قتل اصحاب الاخدود4⃣ 🔸در اين آيه به داستان اخدود اشاره مى كند تا زمينه را براى آيات بعدى كه مى فرمايد: (ان الذين فتنوا...) فراهم سازد، و به هيچ وجه جواب قسم نيست. 🔸و كلمه  به معناى شكاف بزرگ زمين است، و  جباران ستمگرى بودند كه زمين را مى شكافتند و آن را پر از آتش نموده، مؤمنين را به جرم اينكه ايمان دارند در آن مى انداختند، و تا آخرين نفرشان را مى سوزاندند. پس جمله ... نفرين بر آنان است، نه اينكه خواسته باشد خبر دهد، و منظور از ، لعنت و طرد از درگاه خداى تعالى است. بعضى گفته اند: مراد از  مردان و زنان مؤمنى هستند كه در آن قوم سوخته شدند، و جمله   مى خواهد خبر دهد كه اين مردان و زنان به وسيله سوختن در آتش كشته شدند، نه اينكه بخواهد بر آنان نفرين كند. ليكن اين نظريه ضعيف است، به دليل اينكه بر حسب ظاهر ضميرهاى (اذهم عليها) و (هم على ما يفعلون) و  به اصحاب اخدود برمى گردد، و مراد از اين ضمائر و مخصوصا دومى و سومى جباران ستمگرى هستند كه ناقم و شكنجه گر بودند، نه مؤمنين شكنجه شده. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰النار ذات الوقود5⃣ 🔸كلمه  بدل است از كلمه ، در نتيجه معنا چنين مى شود (قتل اصحاب النار)، و كلمه  به معناى آتش ‍ گيرانه است، حال چه كبريت باشد و چه هيزم و چه چيز ديگر، و اگر نار را به وصف  توصيف كرد براى اشاره به عظمت امر آن آتش و شدت اشتعال و افروختگى آن بود. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰قسمت2⃣ 🔸و در مجمع البيان است كه سعيد بن جبير گفته: وقتى اهالى اسفندهان شكست خوردند، عمر بن خطاب گفت: اينان نه يهودند و نه نصرانى، و هيچ كتابى ندارند، بلكه مجوسيند. على بن ابى طالب فرمود: بلى، اهل كتابند، چون كتابى داشته اند كه از بين رفته. 🔸و جريانش بدين قرار بوده كه يكى از پادشاهان ايشان در حال مستى با دختر خود زنا كرد، - و يا فرمود: با خواهر خود - همينكه از مستى به خود آمد و فهميد كه چه كرده، در فكر چاره بر آمد، دخترش (و يا خواهرش ) گفت: اهل مملكت را جمع كن و به ايشان بگو كه من معتقدم ازدواج با دختران جائز است، و دستور بده كه ايشان نيز با دختران خود ازدواج كنند، و اين كار را حلال بدانند، شاه مردم را گرد آورد، ولى مردم حاضر نشدند او را در اين عمل پيروى كنند، ناگزير براى آتش زدن آنان زمين را كند و گودالى - اخدودى - درست كرده، آن را پر از آتش ساخت، و به يك يك آنان پيشنهاد كرد سنت او را بپذيرند، هر كس امتناع ورزيد در آن افكند، و هر كس پذيرفت رهايش كرد. 🔸مؤلف: اين معنا در الدر المنثور هم از عبد بن حميد از آن جناب روايت شده. 🔸و از تفسير عياشى نقل مى كنند كه به سند خود از جابر از امام باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: على عليه السلام شخصى را نزد اسقف نجران فرستاد تا بپرسد اصحاب اخدود چه كسانى بودند، اسقف پاسخى فرستاد امام فرمود اينطور كه او پنداشته نبوده، و به زودى من داستان اصحاب اخدود را برايتان مى گويم. خداى عزوجل مردى از اهل حبشه را به نبوت برگزيد، مردم حبشه او را تكذيب كردند، پيامبرشان با كفار نبردى را آغاز كردند ولى يارانش همه كشته شدند، و خود و جمعى از اصحابش اسير شدند، آنگاه براى كشتنش گودالى درست نموده، از آتش پر كردند، آنگاه مردم را جمع آورده گفتند هر كس بر دين ما است و دستور ما را گردن مى نهد كنار برود، و هر كس بر دين اين مردم است بايد به پاى خود در آتش شود، اصحاب آن پيامبر براى رفتن در آتش از يكديگر سبقت مى گرفتند، تا نوبت به زنى رسيد كه كودكى يك ماهه در بغل داشت، همينكه خيز گرفت تا در آتش شود ترس از آتش و ترحم درباره كودك بر دلش مستولى شد، ولى كودك يك ماهه اش به زبان آمد كه مادر مترس، من و خودت را در آتش بينداز، براى اينكه اين مجاهدت در راه خدا، به خدا سوگند ناچيز است، زن خود و كودكش را در آتش افكند، و اين يكى از كودكانى است كه در كودكى به زبان آمده. 🔸مؤلف: اين معنا در الدر المنثور از ابن مردويه از عبد اللّه بن نجى از آن جناب نقل شده. و نيز الدر المنثور از ابن ابى حاتم از طريق عبد اللّه بن نجى از آن جناب نقل كرده كه فرمود: پيامبر اصحاب اخدود، حبشى بود. 🔸و نيز از ابن ابى حاتم و ابن منذر از طريق حسن از آن جناب روايت آورده كه در تفسير آيه اصحاب الاخدود فرمود: اهل حبشه بودند. و بعيد نيست از روايات وارده درباره اصحاب اخدود استفاده شود كه داستان اصحاب اخدود يك داستان نبوده، بلكه وقايع متعددى بوده كه يكى در حبشه و يكى در يمن و يكى در عجم اتفاق افتاده، و آيه شريفه مى خواهد به همه داستانها اشاره كند. و در اين ميان روايات ديگرى نيز هست كه از محل وقوع اين داستان ساكت است. 🔸رواياتى در وصف لوح محفوظ و در تفسير قمى در ذيل آيه (بل هو قران مجيد فى لوح ) محفوظ آمده كه : لوح محفوظ دو طرف دارد، يك طرفش بر سمت راست عرش بر پيشانى اسرافيل است كه هر وقت خداى تعالى سخن از وحى مى كند لوح به پيشانى اسرافيل مى زند، و اسرافيل در لوح نظر مى كند، و آنچه را در لوح مى بيند به جبرئيل وحى مى كند. و در الدر المنثور است كه ابو الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : رسول خدا فرمود خداى تعالى لوحى از در سفيد خلق كرد كه دو جلد آن از زبرجد سبز است، و خطوط آن از نور است كه روزى سيصدوشصت بار بدان توجه مى كند، و با آن لحظه ها، زنده مى كند، مى ميراند، خلق مى كند، رزق مى دهد، عزيز مى كند، ذليل مى سازد، و هر چه مى خواهد مى كند. 🔸مؤلف: روايات در صفت لوح بسيار زياد و مختلف است كه درباره همه آنها بايد دانست كه جنبه تمثيل دارد، يعنى امور معنوى را با لسان مادى مجسم ساخته اند. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a