⏮ادامه آیه1⃣
🔰تسرون اليهم بالموده و انا اعلم بما اخفيتم و ما اعلنتم
🔸وقتى گفته مى شود (اسررت اليه حديثا)، معنايش اين است كه من فلان قصه را پنهانى به فلان كس رساندم، پس معناى (تسرون اليهم بالموده) اين است كه در خفا به مشركين اطلاع مى دهيد كه دوستشان داريد - راغب اين طور معنا كرده. و كلمه #اعلان ضد اخفاء و به معناى آشكار ساختن است. و جمله (انا اعلم) حال از فاعل (تسرون) است. و كلمه #اعلم اسم تفضيل است، (يعنى من داناترم). بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه اعلم صيغه متكلم وحده از مضارع باشد، كه با حرف باء متعدى شده است، چون ماده علم گاهى با حرف باء متعدى مى شود، و گاهى بدون آن.
اين جمله استينافيه است، اما نه به طورى كه ربطى به ما قبل نداشته باشد، بلكه بيان ماقبل است، گويا شنونده وقتى آيه قبلى را شنيده، پرسيده: مگر ما چكار كرده ايم ؟ در اين آيه پاسخ مى دهد: شما پنهانى به مشركين اطلاع مى دهيد كه ما دوستتان داريم، و حال آنكه من از هر كسى بهتر مى دانم ، و بهتر خبر دارم آنچه را كه پنهانى و يا آشكارا انجام مى دهيد، يعنى من گفتار و كردار شما را به علمى مى دانم اخفاء و اظهار شما نسبت به آن يكسان است.
🔸پس معلوم مى شود مجموع دو جمله (بما اخفيتم و ما اعلنتم ) يك معنا را مى رساند، و آن اين است كه اخفاء و اظهار نزد خدا يكسان است، چون او به آشكار و نهان يك جور احاطه دارد، پس ديگر نبايد ايراد كرد كه آوردن جمله (بما اخفيتم) كافى بود، و احتياج به آن جمله ديگر نبود،
براى اينكه كسى به نهان ها آگاه است، به طريق اولى به آشكارها عالم است.
🔸و در جمله (و من يفعل ذلك من كم فقد ضل سواء السبيل) كلمه #ذلك اشاره به پنهان ساختن مودت با كفار، و به تعبير ديگر: اشاره است به دوستى با آنان. و كلمه (سواء السبيل ) از باب اضافه صفت به موصوف است، و معنايش سبيل السواء يعنى طريق مستقيم است.و كلمه مذكور مفعول ضل البته احتمال اين نيز هست كه منصوب به حذف حرف جر باشد، و تقدير آن (فقد ضل عن سواء السبيل ) بوده باشد. و منظور از كلمه #سبيل ، (سبيل اللّه ) است.
_________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 1⃣3⃣سوره #النجم از تفسير شریف المیزان
🔰ولله مـا فـى السـمـوات و مـا فى الارض ليجزى الذين اساوابما عملوا و يجزى الذين احسنوا بالحسنى1⃣3⃣
🔸وجه تفريع جزاء بد كاران و نكوكاران بر مالكيت خداى سبحان
مـمكن است بگوييم: صدر آيه شريفه حال باشد از جمله #اعلم كه در آيه قبلى بود، و كـلمه #واو در ابتداى آن واو حاليه و معنا چنين باشد: (به درستى پروردگار تو اعلم و داناتر به حال دو طايفه ضالين و مهتدين است، در حالى داناتر است كه مالك همه چـيـرهـايـى اسـت كـه در آسـمـان و زمـيـن اسـت، ديـگـر چـگـونـه مـمـكـن اسـت اعـلم بـه حال آن دو طايفه نباشد، با اين كه مالك ايشان است ).
و بـنـابـر ايـن احـتمال، ظاهر چنين به نظر مى رسد كه: جمله #ليجزى... متعلق جمله سابق باشد كه مى فرمود: (فاعرض عن من تولى...) آن وقت معناى مجموع دو جمله چنين مى شود كه از ايشان اعراض كن و امرشان را به خدا واگذارنما تا جزايى چنين و چنانشان داده و تو را و نيكوكاران را چنين و چنان پاداش دهد.
ممكن هم هست بگوييم جمله (و لله ما فى السموات...) كلامى استينافى باشد و بخواهد بفهماند دستورى كه به تو داديم كه از ايشان اعراض كن، براى اين نبود كه ما دست از ايـشان برداشته ايم و رهايشان كرده ايم، بلكه براى اين بود كه خواستيم هر طايفه را در بـرابـر عملش جزا دهيم، اگر عملش بد بوده جزاى بد، و اگر خوب بوده جزاى خوب دهـيـم. و اگـر با اين مى توانست بفرمايد: (و له ما فى السموات...) به جاى ضمير دوبـاره اسـم جـلاله #اللّه را آورد، بـراى ايـن بـود كـه از كمال عظمت خداى سبحان خبر داده باشد.
(ولله ما فى السموات و ما فى الارض ) - اين جمله به مالكيت خداى تعالى نسبت به تـمـامـى عـالم اشـاره مى كند، و معنايش اين است كه : هستى تمامى موجودات قائم به خداى تـعـالى اسـت، چـون خـدا خـالق و پـديد آورنده آنها است ، پس ملكيت ناشى از خلقت او خود علاوه بر اين، مـنـشـاء تـدبـيـر هم هست. بنابر اين جمله مورد بحث بر خلقت و تدبير دلالت دارد، گويا فرموده : خلقت و تدبير عالم از خداست.
جـمله #ليجزى... هم كه لامش لام غايت است متعلق به همين مطلب است، و معنايش اين است كـه خـلقـت و تـدبير عالم از آن خداست، غايت و نتيجه اش هم اين است كه كسانى را كه بد مـى كنند جزا دهد...، و مراد از جزا همان شؤ ون و خصوصيات قيامت است، كه قرآن كريم از آن خـبـر داده، و مـراد از اسـاثـه و احـسـان، مـعـصـيـت و طـاعـت اسـت و تـقـديـر جـمـله مـا عـمـل وا جـمـله جزاء ما عملوا است، ممكن هم هست خود ما #عملوا باشد، و معنا چنين باشد كه جـزاى اعمالشان را خود همان اعمال را مى دهد، و مراد از حسنى هم همينطور، يعنى #يا مثوبت حسنى است (و يا خود حسنى).
و مـعناى آيه اين است كه: تا خدا كسانى را كه معصيت كرده اند معصيتشان، و يا به جزاى مـعـصـيـتـشـان كـيـفر دهد، و كسانى را كه اطاعت كردند مثوبتى حسنى (و يا به خود حسنى) پـاداش دهـد، مـفـسـريـن در ايـن آيـه احـتـمـالات ديـگـرى داده انـد كـه احتمال ما از همه بهتر به ذهن مى رسد و روشن تر است.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a