eitaa logo
تفسیر المیزان
9.3هزار دنبال‌کننده
150 عکس
36 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
⏮ادامه بحث روایتی قسمت3⃣🌺 🔸عرضه داشت يا رسول اللّه شما هم از نظر رنگ بر ما حبشى ها برترى يافته ايد و هم از نظر شكل و هم از نظر نبوت، حال به نظر شما اگر من بدانچه تو ايمان آورده اى ايمان بياورم، و بدانچه تو عمل م ى كنى عمل كنم، در بهشت با تو خواهم بود؟ فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست اوست آرى، در بهشت سفيدى روى يك مسلمان سياه از هزار سال راه ديده مى شود. آنگاه فرمود: هر كس بگويد: (لا اله الا الله) نزد خدا عهدى داشته، و هر كس بگويد: (سبحان اللّه و بحمده ) صد و بيست و چهار حسنه برايش نوشته مى شود، و سوره (هل اتى على الانسان حين من الدهر... ملكا كبيرا) درباره او نازل شده است. 🔸مرد حبشى عرضه داشت: آيا ديدگان من هم در بهشت مى بيند آنچه را كه ديدگان تو مى بيند؟ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرمود: آرى. پس مرد حبشى ناله اى كرد تا جان به جان آفرين تسليم نمود. پسر عمر سپس اضافه كرد كه خودم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را ديدم كه جنازه او را با دست خود به قبرش سرازير مى كرد. و در همان كتاب است كه احمد در كتاب از محمد بن مطرف روايت كرده كه گفت: ناقلى موثق برايم حديث كرد كه مردى سياه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از تسبيح و تهليل مى پرسيد، عمر بن خطاب به او گفت: بس كن ديگر چقدر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را اذيت مى كنى. رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: عمر ساكت باش. در اين هنگام سوره (هل اتى على الانسان حين من الدهر) بر آن جناب نازل شد، تا آنجا كه سخن از بهشت دارد، مرد سياه از شنيدن آن آيات فريادى كرد كه جانش ‍ با همان ناله در آمد، و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: اين مرد از شوق بهشت از دنيا رفت. 🔸و باز در همان كتاب است كه ابن وهب از ابن زيد روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) اين سوره را قرائت كرد: (هل اتى على الانسان حين من الدهر)، و اين سوره وقتى بر آن جناب نازل شد كه مردى سياه چهره نزد آن جناب بود، همين كه رسيد به صفت بهشت ، مرد سياه ناله اى سر داد و جانش از كالبدش بيرون آمد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: شوق به بهشت جان رفيقتان را بيرون كرد. 🔸مؤلف: اين سه روايت بر فرض كه صحيح باشند (و صرفنظر كنيم از اينكه هيچ تناسبى بين آيات آن با وضع آن مرد سياه ندارد) بيش از اين دلالت ندارد كه سوره وقتى نازل مى شد آن مرد سياه هم نزد آن جناب نشسته بوده، و اما اينكه سبب نزول سوره داستان آن مرد بوده، آن روايات دلالتى بر آن ندارد، و اين معنا در روايت آخرى روشن تر به چشم مى خورد. 🔸و كوتاه سخن اينكه منافاتى ميان اين سه روايت با نزول سوره در شأن اهل بيت (عليهم السلام ) وجود ندارد. 🔸علاوه بر اين روايت پسر عمر كه از ظاهرش بر مى آيد خود او در داستان آن مرد سياه حاضر بوده، و با در نظر گرفتن اين معنا كه پسر عمر وقتى به مدينه هجرت كرد كودكى يازده ساله بوده، خود شاهد بر اين است كه اين قصه در مدينه نازل شده. 🔸و نيز در الدر المنثور از نحاس از ابن عباس روايت كرده كه سوره انسان در مكه نازل شده . 🔸مؤلف : اين روايت خلاصه حديث طويلى است كه نحاس آن را در كتاب (الناسخ و المنسوخ) آورده، و خود سيوطى آن را در كتاب نقل كرده و اين حديث معارض با حديثى است كه با طرق بسيار از ابن عباس نقل كرد كه گفت: سوره انسان در مدينه و در شأن اهل بيت عليهم السلام نازل شد. 🔸از اين هم كه بگذريم سياق آيات اين سوره و مخصوصا آيه (يوفون بالنذر) و آيه (و يطعمون الطعام ...) سياق يك داستان واقعى است كه در خارج اتفاق افتاده، و ذكر اسير در بين كسانى كه به دست آن ابرار اطعام شده اند، بهترين شاهد است بر اينكه اين آيات در مدينه نازل شده، چون مسلمانان همانطور كه قبلا هم اشاره كرديم در مكه قدرتى نداشتند تا اسير داشته باشند. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a