🔸بحث #روایتی سوره #التین در تفسیرالمیزان
🔰بحث روايتى
🔸چند روايت راجع به مراد از #تين، #زيتون و #البلد_الامين
🔸در تفسير قمى در ذيل آيه
و التين و الزيتون و طور سينين و هذا البلد الامين
آمده كه:
منظور از #تين، #مدينه، و از #زيتون بيت المقدس، و از #طور_سينين كوفه، و از #هذا_البلد_الامين #مكه است.
🔸مؤلف:
اين معنا در بعضى از روايات از موسى بن جعفر (عليه السلام) از پدران بزرگوارش از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نيز آمده، ولى خالى از #اشكال نيست.
و در بعضى ديگر آمده :
#تين و #زيتون، #حسن و #حسين، و طور #على، و #بلد امين رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است ولى اين روايات به هيچ وجه از باب تفسير نيست.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 2⃣ سوره #البلد از تفسير شریف المیزان
🔰وانت حل بهذا البلد2⃣
🔸اين جمله حال است از كلمه #بلد در آيه قبل، و با اينكه مى توانست به آوردن ضمير آن اكتفا نموده، بفرمايد:
لا اقسم بهذا البلد و انت حل بها
چنين نكرد، و دوباره خود كلمه بلد را ذكر كرد، براى اين بود كه به عظمت شأن آن، و اعتنايى كه به امر آن دارد اشاره كرده باشد، چون بلد مذكور با ساير بلاد فرق دارد، اين بلد حرام است، و كلمه #حل مانند كلمه #حلول به معناى اقامت و استقرار در مكان است، و مصدر در اينجا به معناى اسم فاعل #حلول_كننده است.
🔸و معناى دو آيه اين است كه (هر چند قسم لازم ندارد ولى) سوگند مى خورم به اين شهر، شهرى كه تو در آن اقامت دارى، و اين تعبير توجه مى دهد به اينكه مكه به خاطر اقامت آن جناب در آن و تولدش در آن شرافت يافته.
🔸سه وحه در معناى آيه:
و انت حلّ بهذا البلد
بعضى گفته اند:
جمله (و انت حل بهذا البلد) جمله اى است معترضه كه بين سوگند و متعلق سوگند فاصله شده، و مراد از كلمه حل حلول و اقامت نيست، بلكه مراد كسى است كه مردم پاس حرمتش را نگه ندارند.
🔸در تفسير كشاف گفته :
جمله معترضه اى كه بين قسم و متعلق آن قرار گرفته (و انت حل بهذا البلد) مى باشد، يعنى بعد از آنكه به شهر مكه سوگند خورد، به عنوان جمله معترضه مى فرمايد در دشمنى مشركين با تو همين بس كه مثل تو پيامبرى با عظمت و حرمتى كه دارى، و مكه به حرمت تو حرمت يافته، و سكنه آن به خاطر آن حرمت، صيد را شكار نمى كنند، و برگ درخت را براى چريدن حيوانات خود نمى ريزند در آن شهر حرمت ندارى، شكار را حرام مى دانند، ولى بيرون كردن تو و كشتنت را حلال مى دانند، (نقل از شرحبيل راوى حديث ) و در اين جمله معترضه علاوه بر معرفى كه به كفار مكه شده، رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را هم به ثبات قدم وا مى دارد، و آن جناب را تشويق مى كند به اينكه دشمنى هاى اهل مكه را تحمل كند، و هر شنونده را وادار مى كند به اينكه از شدت دشمنى آنان شگفتى كند.
🔸آنگاه مى گويد:
ممكن هم هست بگوييم : نخست با سوگند خوردن به مكه، شهر ولادت پيامبر او را تسليت داده، خاطرنشان ساخته كه هيچ انسانى خالى از تحمل شدايد نيست، و آنگاه به عنوان جمله معترضه و به منظور تكميل تسليت و تخفيف اندوه آن جناب فرموده:
و انت حل بهذا البلد) يعنى تو به زودى در اين شهر رحل اقامت مى افكنى، در حالى كه هر بلايى كه بخواهى بر سر دشمنان مى آورى، هر كه را بخواهى مى كشى، و يا اسير مى كنى، (تا آخر بيانى كه اين مفسر آورده )، و حاصلش اين است كه كلمه #حل را در مقابل #حرم بگيريم، و چون حل به معناى اسم فاعل است، قهرا معنايش #محل (با ضمه ميم و كسره حاء) در مقابل #محرم خواهد بود، و معنايش اين مى شود كه ما به زودى در فتح مكه اين بلد حرام را براى مدتى محل قرار مى دهيم، تا بتوانى با كفار مقاتله نموده، هر كه را بخواهى به قتل برسانى.
بيان اينكه سوگند (و والد و ما ولد) سوگند به ابراهيم و اسماعيل عليهما السلم است
___________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a