🌺 تفسیر آیه9⃣3⃣ سوره #المدثر از تفسير شریف المیزان
🔰إِلا أَصحَب الْيَمِينِ9⃣3⃣
🔸(اصحاب يمين ) كسانى هستند كه در روز حساب نامه عملشان را به دست راستشان مى دهند، و اينان دارندگان عقايد حق و اعمال صالح از مؤمنين متوسط الحالند، كه نامشان به عنوان (اصحاب اليمين ) در مواردى از قرآن كريم مكرر آمده و به همين جهت استثناى مورد بحث استثنايى است متصل.
🔸و آنچه از مجموع (مستثنى منه ) و (مستثنى ) استفاده مى شود اين است كه نفوس داراى عمل به دو قسم تقسيم مى شوند، يكى نفوسى كه رهين به كرده هاى خويشند، و اين نفوس مجرمين است، و دوم نفوس آزاد شده از رهن، و اين نفوس اصحاب يمين است، و اما سابقون مقرب، يعنى آنهايى كه خداى تعالى در بعضى از موارد كلامش قسم سوم براى دو قسم نامبرده شمرده،
و فرموده: (و كنتم ازواجا ثلثه فاصحاب الميمنه ... اولئك المقربون ) #واقعه_۱۱ داخل در تقسيم مورد بحث نيستند، چون در اول قيد كرديم، نفوس داراى عمل.
🔸و اما مقربين آن چنان در مستقر عبوديت استقرار يافته اند كه اصلا خود را صاحب نفس نمى دانند، تا چه رسد به اينكه صاحب عمل بدانند، هم نفس خود را ملك خدا مى دانند، و هم اعمالشان را، آنان نه در محضر خداى تعالى حاضر مى شوند، و نه به حسابشان رسيدگى مى شود، همچنان كه در آيه زير فرموده : (فانهم لمحضرون الا عباد اللّه المخلصين )،(همه نفوس احضار می شوند الا بندگان مخلص) #صافات _۱۲۸ پس اين طايفه از تقسيم مورد بحث به كلى بيرونند.
🔸و از مفسرين حكايت شده كه بعضى از آنان اصحاب يمين را به ملائكه، و بعضى ديگر به اطفال مسلمين، و بعضى ديگر به كسانى كه در روز ميثاق در سمت راست آدم بودند، و بعضى ديگر به كسانى كه قرآن درباره آنان فرموده:(الذين سبقت لهم منا الحسنى - كسانى كه از طرف ما برايشان سرنوشت خوب نوشته) تفسیر کرده اند، ولی همه اینها وجوهی ضعیف است که ضعفش بر کسی پوشیده نیست.
_______________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 9⃣1⃣سوره #المُلک از تفسير شریف المیزان
🔰اولم يـروا الى الطـيـر فـوقـهـم صـافـات و يـقـبـضـن مـا يـمـسـكـهـن الا الرحـمـن انـه بكل شى ء بصير9⃣1⃣
🔸منظور از اينكه (طير فوق انسان ها باشند) اين است كه بالاى سر انسان در هوا پرواز مـى كـنـنـد، و مـنـظور از كلمه #صافات و كلمه #يقبضن اين است كه مرغان در هوا بـال خـود را بـاز مـى كنند، و سپس مى بندند، و اگر اين دو كلمه را به صيغه جمع آورد، با اينكه سخن از طير - مفرد - داشت نه طيور، بدان جهت بود كه مراد از كلمه #طير جنس مرغان است، نه يك مرغ.
و جـمـله (مـا يـمـسـكهن الا الرحمن) به منزله جواب است از سوالى تقديرى و فرضى، گـويـا شـخـصـى پرسيده: منظور قرآن از اينكه توجه مردم را به سوى پرواز طيور و بـاز و بـسـته شدن بالهاى آنها در هوا جلب كرده چيست؟ در اين جمله پاسخ داده كه منظور اين است كه بفهمند جز خدا كسى طيور را در فضا نگه نمى دارد.
گو اينكه ماندن طيور در فضا و ساقط نشدن آنها مستند به اسبابى طبيعى است، همچنان كه ماندن انسان در زمين هم همينطور است، و ماندن و شنا كردن ماهى هاى سنگين وزن در روى آب نـيـز ايـنـطـور اسـت، و هـمـه امـور طـبـيـعـى هـمـيـنـطـور مـسـتـنـد بـه اسـبـاب و عـلل طـبـيـعى است، و ليكن همه اين علل طبيعى به خداى تعالى منتهى مى شود، و به همين جـهـت صـحـيح است كه ماندن مرغان در هوا را به خدا نسبت دهيم. خواهى گفت: اين اختصاص بـه مـرغـان نـدارد، چـرا در آيه خصوص مرغان را نام برد؟ جوابش اين است كه بعضى از اسباب طبيعى بـراى هـمـه شـنـاخـته شده نيست، مثل ماندن مرغان در فضا و آمد و شد كردن در هوا، كه در بـدو نـظـر سـوال انـگـيـز اسـت، و بـه مـحـض مـشـاهـده آن انـسـان را مـنتقل به خداى سبحان مى كند، و مى فهماند سبب حقيقى و اعلاى پيدايش مرغان، خداست، و پروازشان هم مستند به او است. و بعضى ديگر اينطور نيستند، نظير ايستادن و زندگى كـردن انـسـان در روى زمـيـن، كـه انـسـان مـعـمـولى را منتقل به اين معنى نمى كند، و لذا مى بينيم خداى سبحان در كلامش نظر بندگان خود را به آن گـونه امور جلب مى كند، تا زودتر و بهتر به وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت پى ببرند.
و در كـلام الهـى نـمونه هاى بسيارى از اين قبيل امور آمده، نظير نگهداشتن آسمانها بدون سـتـون، و نـگـه داشتن زمين از متلاشى شدن، و نگهدارى كشتى ها بر روى آب، و اختلاف ميوه ها و رنگها و زبانها و امثال آن، كه سبب طبيعى نزديك آنها از نظرها پنهان است، و در نـگـاه اول ذهـن از تـوجـه بـه آن امـور بـه آسـانـى مـنـتـقـل مى شود به اينكه خدا آنها را ايجاد كرده، و اگر بعدها در اثر دقت و تحقيق متوجه سبب طبيعى و نزديك آن گردد، آن وقت در پديد آورنده سبب طبيعيش فكر مى كند، تا در آخر باز به خداى تعالى منتهى شود، و بفهمد كه (الى ربك المنتهى).
در تـفـسـيـر كشاف در پاسخ اينكه چرا در مقابل كلمه #صافات نفرمود: #قابضات، و بـه جـاى آن فـعـل #يـقـبـضـن را آورد؟ مـى گـويـد: عـلتـش ايـن اسـت كـه اصـل در طـيران و پرواز، گشودن بالها است نه جمع كردن آنها، چون طيور در فضا مانند مـاهـيـان در دريـا شـنـاورنـد، و اصـل در شـنـاورى بـاز كـردن و گـشـودن بـال اسـت، و امـا جـمـع كـردن و بـستن آن براى اين است كه به اين وسيله جلو برود، و از بـالى كـه زده بـود نـتـيـجـه بـگـيـرد، پـس اصـل در پـرواز و شـنـا هـمـان بـال زدن اسـت، و بـديـن جـهـت عـمـل اصـلى را بـه صـيـغـه اسـم فـاعـل #صـافـات آورد، و عـمـل غـيـر اصـلى را بـه صـيـغـه فـعـل مـضـارع #يـقـبـضـن تـا بـفـهـمـانـد عـمـل طـيـور مـانـنـد مـاهـيـان هـمـان بـال زدن اسـت، و امـا بـال جـمـع كـردن بـراى نـتـيـجـه گـيـرى از بال زدن است، و خودش مقصود اصلى نيست.
و ايـن سـخـن وقـتـى درسـت اسـت كه آيه شريفه بخواهد يكى از آيات الهى را خاطر نشان سازد، آيتى كه از مجموع جمله (صافات و يقبضن) استفاده مى شود، و آن مسأله طيران اسـت، ولى احـتـمـال دارد آيـه شـريـفـه بخواهد دو آيت را ارائه دهد، يكى نيفتادن مرغان در حال بال زدن و يكى نيفتادنشان در حال بال جمع كردن.
و در ايـنـكـه بعد از يادآورى ذلول بودن زمين، و سوار بودن انسان بر منكب زمين ، مسأله پرواز طيور در هوا را آورد، لطفى نهفته است كه بر كسى پوشيده نيست.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a