🌺تفسیر آیه 1⃣2⃣سوره #الطور از تفسير شریف المیزان
🔰و الذيـن امـنـوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما التناهم من عملهم من شى ء...1⃣2⃣
🔸بعضى گفته اند: فرق ميان #اتباع و #لحوق با اين كه در هر دو تقدم و تاخر هست، - اين است كه در اتباع بايد تابع و متبوع هر دو در مورد اتباع مشترك باشند، هر جـا كـه مـتبوع مى رود و هر كارى كه او مى كند تابع هم برود و بكند، آن وقت است كه مى گوييم فلانى از فلان كس تبعيت كرد، به خلاف لحوق كه لازم نيست در كار و راه ملحوق، شركت داشته باشد.
توضيح آيـه:(و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنابهم ذريتهم...) و چند وجه در معناى آن كلمه #التناهم از ماده #لوت است كه به معناى نقص است، ماضى ثلاثى مجردش #لات و بـاب افـعالش #الات مى شود؛ پس معناى (ما التناهم ) اين است كه ما با الحاق ذريه مؤمنين به مؤمنين، چيزى از عمل خود آنان ناقص نمى كنيم.
و از ظاهر آيه شريفه بر مى آيد كه در مقام منت نهادن است، خداى سبحان بر مؤمنين منت مى گـذارد كـه بـه زودى ذريـه ايـشـان را - البـتـه آنـهـايى را كه در ايمان از پدران خود پيروى كردند - به خود آنان ملحق مى كند.
و بـديـن وسـيـله چـشم پدران را روشن مى سازد، و همين معنا خود قرينه اى است بر اين كه تنوين در كلمه #بايمان براى اين است كه بر نوعى غير مشخص از ايمان دلالت كند، نه براى تعظيم ايمان.
در نـتـيجه معناى آيه اين مى شود كه: ما از ميان ذريه هاى مؤمنين، آنهايى را در ايمان به خـدا بـه نـوعى از پدران پيروى كنند به پدران شان ملحق مى كنيم، هر چند كه ايمانشان به درجه ايمان پدرانشان نرسد. چون اگر تنها آن ذريه اى را به پدران مؤمن ملحق كند كه ايمانشان يا مساوى و يا كاملتر از ايمان پدران باشد، ديگر منت نهادن معنا ندارد.
از سوى ديگر، از اين كه اتباع در ايمان را مطلق و بيقيد آورد، و همواره كلام مطلق منصرف بـه فـرد روشـنـش مـى شـود، نـاگـزير بايد بگوييم منظور از اتباع، اتباع فرزندان بـالغ اسـت، چـون خـردسـالانـى كه هنوز به حد تكليف نرسيده اند، ايمانشان هنوز ايمان صحيح نشده، پس قهرا مراد از ذريه، فرزندان كبيرند كه مكلف به ايمان هستند. بنابر ايـن، آيـه شريفه، شامل صغار از اولاد كه قبل از بلوغ از دنيا مى روند نمى شود، و اين منافات ندارد با اين كه اولاد صغار مؤمنين هم شرعا محكوم به ايمان باشند.
مـگـر ايـن كـه بـگـويـيـم: نكره آمدن ايمان عموميت را مى رساند، و معنا چنين مى شود: ذريه ايـشـان در ايـمـان، كـه از پـدران خـود پـيـروى كـرده انـد، حال چه اين كه آن ايمان، ايمان واقعى باشد، يا ايمان به حسب حكم شرع باشد.
مـطلب ديگر اين كه سياق امتنان، قرينه است بر اين كه ضمير جمع در جمله (ما التناهم) و در (مـن عـمـلهـم) بـه (الذيـن امـنـوا) بـر مـى گـردد، هـمـچـنان كه دو ضمير در #اتبعتهم و در #ذريتهم به ايشان بر مى گردد، چون وقتى فرمود: (ما اينان را بـه آنـان مـلحق مى كنيم)، جاى اين توهم بود كه نكند خدا مى خواهد از پاداش پدران كم نـمـوده بـه فـرزنـدان بـدهـد، لذا بـا جمله (و ما التناهم من عملهم من شى ء) خواست اين تـوهـم را دفـع كـنـد و بفرمايد: كم كردن از پاداش پدران با امتنان منافات دارد، و معلوم اسـت كـه آنـچـه بـا امـتـنـان مـنافات دارد اين است كه از ثواب پدران كم كند نه از ثواب فـرزنـدان. پـس ايـن بهترين دليل است كه دو ضمير (ما التناهم) و (من عملهم) هم به همان پدران مؤمن بر مى گردد.
پـس حـاصـل كلام اين شد كه : جمله (والذين امنوا...) جمله اى استينافى كه خداى تعالى در آن بـر مؤمنين منت مى گذارد كه به زودى اولادشان را كه به نوعى از ايمان، پدران خـود را پـيـروى كـرده انـد بـه پـدران مـلحق مى كند، هر چند كه ايمان فرزندان به درجه ايـمـان پـدران نـرسـيـده بـاشـد. و ايـن كـار را بـدان جهت مى كند كه پدران خشنود گشته چـشـمشان روشن شود، و در عين حال از پاداش پدران چيزى كم نمى كند، و از ثواب پدران چـيـزى بـه فـرزندان نمى دهد، كه مزاحم حق پدران نباشد، و خدا خودش بهتر مى داند كه چه جور بدهد.
و در معناى آيه مورد بحث، اقوال ديگرى هست كه هيچ يك خالى از سخافت و سستى نيست.
مثل اين قول كه بعضى گفته اند: جمله (و الذين امنوا) عطف است بر كلمه (حور عين)، و مـعـنـايش اين است كه: ما مؤمنين را با دو طايفه تزويج مى كنيم يكى با حورالعين تا از عـروسـى بـا آنان لذت ببرند، و دوم با (الذين امنوا) تا از رفاقت و همنشينى با آنان بهره مند شوند.
بعضى ديگر گفته اند: مراد از كلمه #ذريه تنها اولاد صغار است.
و بـعـضـى گـفـتـه انـد: ضـمـيـر در جمله (ما التناهم) و در (من عملهم) ذريه بر مى گـردد، و مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه : مـا بـا مـلحـق كـردن ذريـه پـدران چـيـزى از عـمـل ذريـه كـم نـمـى كـنـيـم، بـلكـه اعـمـال ذريـه را تـمـام و كامل به او مى دهيم، چه خير باشد و چه شر، آنگاه ملحق به پدرش مى كنيم.
🔹ادامه دارد... 👇