🍁تفسیر آیات8⃣ و 9⃣سوره #القارعه در تفسیرالمیزان
🔰و اما من خفت موازينه8⃣
🔰فامه هاويه9⃣
🔸ظاهرا مراد از (هاويه ) جهنم است، و نامگذارى جهنم به هاويه از اين جهت باشد كه اين كلمه از ماده #هوى گرفته شده، كه به معناى سقوط است ، مى فرمايد:
كسى كه ميزانش سبك باشد سرانجامش سقوط به سوى اسفل سافلين است، همچنان كه در جاى ديگر فرمود:
ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين امنوا.
🔸پس اينكه آتش دوزخ را توصيف كرده به هاويه و حال آنكه آتش سقوط نمى كند آتشيان سقوط مى كنند، از باب مجاز عقلى است، همانطور كه راضى دانستن عيش نيز از اين باب بود، و اگر هاويه را مادر دوزخيان خوانده از اين باب بوده كه مادر، ماءواى فرزند و مرجع او است، به هر طرف كه برود دوباره به دامن مادر بر مى گردد، جهنم هم براى دوزخيان چنين مرجع و سرانجامى است.
🔸ولى بعضى آيه را طورى ديگر معنا كرده و گفته اند:
منظور از كلمه #امه، (ام راسه ) است، چون كلمه (ام ) وقتى در مورد سر استعمال مى شود معناى فرق سر را مى دهد، مى فرمايد:
كسى كه ميزانش سبك باشد فرق سرش هاويه است، يعنى با فرق سر به سوى هاويه سقوط مى كند، چون اهل دوزخ وقتى قرار شد داخل دوزخ شوند با فرق سر مى افتند.
🔸ولى اين حرف درست نيست، براى اينكه اگر اينطور معنا كنيم ضمير در كلمه ماهيه بدون مرجع مى ماند.
______
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه1⃣ سوره #النجم از تفسير شریف المیزان
🔰و النّجم اذا هوى1⃣
🔸ظـاهـر ايـن آيـه چـنـيـن مى نمايد كه مراد از #نجم مطلق جرمهاى روشن آسمانى است، و خـداى تعالى در كتاب مجيدش به بسيارى از مخلوقات خود سوگند خورده، از آن جمله به چند عدد از اجرام سماوى از قبيل خورشيد، ماه، و ساير ستارگان سوگند خورده، و بنابراين، مراد از #هوىّ_نجم، سقوط و افتادن آن در كرانه افق براى غروب است.
و بعضى گفته اند: مراد از نجم، #قرآن است چون قرآن به طور نجومى #تدريجى نازل شده. و بعضى گفته اند: مراد از نجم، ستاره #ثريا و بعضى ديگر گفته اند: مراد از آن ستاره #شعرى است.
و بـعـضـى از مفسرين گفته اند: منظور از اين نجم، ستارگان نيستند، بلكه شهابى است كـه بـه وسـيـله آنها شياطين جن رانده مى شوند، و عرب اين شهاب را نجم مى نامد. و كلمه #هـوى هـم بـا ايـن قـول مـى سـازد، و هـم بـا قول قبلى، ولى لفظ آيه با هيچ يك از معانى مساعد نيست
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیات 3⃣و 4⃣سوره #النجم از تفسير شریف المیزان
🔰و ما ينطق عن الهوى3⃣
🔰ان هو الا وحى يوحى4⃣
🔸منظور از كلمه #هوى هواى نفس و راءى و خواسته آن است، و جمله #ما_ينطق هر چند مطلق است، و در آن نطق به طور مطلق نفى شده، و مقتضاى اين اطلاق آن است كه هواى نفس از مـطـلق سـخـنـان پـيـغـمـبـر نـفـى شـده بـاشـد (حـتـى در آن سـخـنـان روزمـره اى كـه در داخـل خـانه اش دارد)، و ليكن از آنجايى كه در اين آيات خطاب #صاحبتان به مشركين اسـت، مـشـركـيـنـى كـه دعـوت او را و قـرآنـى را كـه بـرايـشـان مـى خـوانـد دروغ و تـقـوّل و افـتـراى بـر خـدا مـى پـنداشتند، لذا بايد به خاطر اين قرينه مقامى بگوييم: منظور اين است كه آن جناب در آنچه كه شما مشركين را به سوى آن مى خواند، و آنچه كه از قـرآن بـرايـتـان تـلاوت مـى كـنـد، سخنانش ناشى از هواى نفس نيست، و به راى خود چـيزى نمى گويد، بلكه هر چه در اين باب مى گويد وحيى است كه خداى تعالى به او مى كند.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 3⃣2⃣سوره #النجم از تفسير شریف المیزان
🔰ان هـى الا اسـمـاء سـمـيـتـمـوهـا انـتـم و ابـاوكـم مـا انزل اللّه بها من سلطان...3⃣2⃣
🔰ضمير #هى به بت هاى مذكور يعنى لات و عزى و منات برمى گردد، و يا آنها از اين جـهـت كـه اصنامند، (تا شامل همه بت ها شود) و ضمير در #سميتموها به اسماء بر مى گردد، و (تسميه اسماء) به معناى اسم قرار دادن آنها است، و منظور از #سلطان، برهان و دليل است.
و مـعـنـى آيـه ايـن اسـت كـه: اين اصنام كه شما الهه خود گرفته ايد چيزى به جز مشتى اسماء نيستند، كه شما و پدران تان آن سنگ و چوب ها را به آن اسماء نامگذارى كرده ايد، و مـاوراى ايـن اسـمـاء مـصـاديـق و مسميات واقعى كه خداى تعالى برهانى بر اله بودن و ربوبيت آنها نازل كرده باشد ندارند.
و حـاصـل آيـه ايـن اسـت كـه: مـى خـواهـد گـفـتـار مـشـركـيـن را بـه ايـن دليـل مـدركـى بـر الوهـيـت آلهه خود ندارند رد كند. و كلمه #ما در جمله (ان يتبعون الا الظـن و مـا تـهـوى الانـفـس) مـوصول است، و ضميرى كه بايد از جمله به آن برگردد حذف شده، تقديرش (و ما تهواه الانفس - و آنچه نفسها هوسش را مى كنند) است.
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: ما مصدريه است، كه جمله بعد را به صورت مصدر در مى آورد،و تقدير كلام: (ان يتبعون الا الظن و هوى الانفس - پيروى نمى كنند مگر پندار و خـواسته نفس را مى باشد)، و كلمه #هوى به معناى خواهش هاى شهوانى نفس است و جـمـله مـورد بـحـث هـم در مـقـام مـذمـت مـشـركـيـن اسـت كـه باطل را پيروى مى كنند، و هم مطالب قبل است مى فرمود: برهانى بر عقايد خود ندارند.
و جـمله (و لقد جاءهم من ربهم الهدى ) هم كه جمله اى است حاليه، آن مطالب را تأكيد مـى كـنـد، و مـعـنـايـش ايـن اسـت كـه : ايـن مـشـركـيـن در امـر خـدايـان خـود بـه جـز باطل متابعتى ندارند تنها پيرو باطل و هواهاى شهوى نفس هستند، آرى اينها را پيروى مى كنند در حالى كه از ناحيه خداپروردگارشان است
هـدايـتـى بـه سـويشان آمد و آن عبارت بود از دعوت حقه پيامبر و يا قرآنى به سوى حق هدايت مى كند.
در اين آيه التفاتى از خطاب قبلى به كار رفته تا به اين نكته اشاره كرده باشد كه مردمى كه چنين هستند كوتاه فهم تر از آنند كه مخاطب به اين كلام قرار گيرند، علاوه بر ايـن استعداد آن را ندارند كه در كلامى برهانى مخاطب قرار گيرند، و كسانى كه پيروان ظن و هوى هستند چه مى فهمند كه برهان چيست
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a