🌹اخــلاق شـهــدایـی 🕊
همیشه توی جیبش
یه زیارت عاشورا داشت
ڪار هر روزش بود
بعد هر نماز باید زیارت میخوند
حتی اگه خسته بود
حتی اگه حال نداشت
و یا خوابش میومد
شده بود تند میخوند،
ولی میخوند
تازه فهمیدم
داستان سلام هاش
به آقا امام حسین(ع) چی بود.
♥️ #شهید_مدافع_حرم
♥️ #شهید_علی_عابدینی
♥️ #زیارت_عاشورا
💚 شهید؛ مثل اباعبدالله
🔻روزهای آخر بود
و من باید از او جدا میشدم. مرا صدا زد. دفترچهاش را به من داد و گفت: «این دفتر مال تو. تو خیلی به دیدهبانی علاقهداری. پیش تو باشد بهتر است.» گفتم: «محمد آقا، هرچه را که به من گفتی یاد گرفتم. نیازی به دفتر ندارم.» خندید و گفت: «باشد یادگاری. غیر از دیدهبانی، مطالب دیگری هم در آن هست که به دردت میخورد.» دفتر را گرفتم و به گوشهای رفتم. راست میگفت. بهجز مباحث مربوط به دیدهبانی، روایات، نصایح اخلاقی و احادیث مبارزه با نفس در جایجای دفتر به چشم میخورد اما عجیبتر از همه جملهای بود از خودش که بالای یکی از صفحات نوشته بود «هرکس با مداومت #زیارت_عاشورا را بخواند، مثل #حضرت_اباعبدالله #شهید خواهد شد.»
🔻...با عجله
خود را به محل نگهداری جسد بیجان دیدهبان رساندیم. بدن محمد سالمِ سالم بود. هنوز انگشتر فیروزهاش را در انگشت داشت. خیلی دوست داشتم برای یک بار دیگر هم که شده، چهرهی مصمم و دوستداشتنی او را ببینم که میسر نشد. جملهی عجیبی را که در دفترش نوشته بود به یاد آوردم «هرکس با مداومت زیارت عاشورا را بخواند، مثل حضرت اباعبدالله شهید خواهد شد.» حالا پیکر بیسر او گواهی شده بود بر صحت ادعایش؛ او که با زیارت عاشورا مأنوس بود.
📕کتاب سهم من از چشمان او
🔹خاطرات حمید حسام
🔹صفحات ۱۸۴ تا ۱۸۷
🔹نویسنده: مصطفی رحیمی