eitaa logo
🏴کانال علامه حسن زاده آملی(ره)🏴
11.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
553 ویدیو
101 فایل
لینک کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7 گروه مباحثه👇 https://eitaa.com/joinchat/2520646120Ced09c8b1f5 بایگانی👇 @allame_hasanzadeh_bayegani تبادل و تبلیغ👇 @YaqtilalUbrat کمک کانال👇 6037998130386609 🔴مدیریت کانال👇 @alfaghir_59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی رضوان الله علیه 💠 عزیز نَسَفی (از عرفای قرن هفتم هجری قمری) در کتاب شریف انسان کامل می‌گوید: ♻️ چندین گاه است که می‌‌شنوی که در دریای محیط، آئینه‌‌ی گیتی‌‌ نمای نهاده‌‌اند تا هر چیز که در آن دریا روانه شود پیش از این‌که به ایشان رسد، عکسِ آن چیز در آئینه گیتی نمای پیدا آید. 💠 و نمی‌دانی که آن آئینه چیست و آن دریا کدام است؟ آن دریا، عالَمِ غیبِ غیب است، و آن آئینه، دلِ انسانِ کامل است.! ♻️ هر چیز که از دریای عالَمِ غیبِ غیب روانه می‌‌شود، تا به ساحلِ وجود برسد، عکس آن بر دل انسان کامل پیدا می‌‌آید و انسان کامل را از آن حال خبری شود. ( ۳۵۳) 💠 خداوند سبحان، در (سوره‌‌ی) قصصِ قرآن و در قصه‌‌ی موسای کلیم می‌فرماید: ♻️ ولَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَىٰ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَٰلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِين (قصص/۱۵) 💠 از این کریمه و نظایر آن در قرآن، نبوّتِ تشریعی، از نبوّتِ مقامی تمیز داده می‌‌شود. ♻️ چه(اینکه) مُفادِ "وَ کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحسِنِن" در سیاقِ آیه این است که؛ انسانِ واصِل و نازل، به منزلِ احسان به مَشْرَبِ موسوی، یعنی نبوّتِ مقامی در اصطلاح اهلِ توحید، نائل می‌‌گردد، هرچند که وی را منصبِ موسوی، که فضلِ نبوّتِ تشریعی است، حاصل نمی‌‌شود. 💠 آن بزرگی که گفته است: از عبادت نی‌‌توان الله شد، می‌‌توان موسی کلیم الله شد! همین معنی را اراده کرده است. ♻️ "مَنزلِ اِحسان" مقامِ مشاهده و کشف و عَیان است و آن را مراتب است. ( ۳۵۶) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۱۸۲، ۱۸۳ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی رضوان الله علیه 💠 طبق بیان معصوم و براهینِ قاطعه: درَجاتِ سعادتِ نفوسِ ناطقه‌‌ در عالَم آخرت، بر حَسَب مراتبِ اِدراک و معرفت و حُسنِ عمل و اخلاقِ ستوده‌‌ی آنها می‌‌باشد. ( ۳۷۷) ♻️ مردم در اوقاتِ دعا و تضرّع، و نزد مُردن، آیات توحید، چون آیةالکُرسی خوانند. شَهِدالله و آمن الرّسول، هرگز آیاتِ بِیع و شَرَی و تجارت و حیض و عدّت نخوانند؛ 💠 و این دلیل است بر آن‌‌که آیات علم اصول، فاضل‌‌تر از آیات علم فروع است. پس علم اصول از علم فروع فاضل‌‌تر است. ( ۳۸۰) ♻️ محی الدّین عربی و قیصری ملّاصدرا در مسفوراتِ عالیه(=نوشته‌‌ها، تصنیفات) کلمه‌‌ی ذوق را بکار برده‌‌اند. و مرادشان این است که باید هر حقیقت را به لحاظ اِدراکِ خاصّ عینیِ وجودات دریافت و چشید. نه فقط مفاهیمِ کلیّه و معانیِ انتزاعیّه‌‌ی آنها را. و این اِدراکِ خاصّ را تعبیر به ذوق می‌‌کنند. ( ۳۸۳) 💠 یازده (۱۱) عددِ سِرّ خَفی و ذکر خفی است. "قُلْ هُوَاللهُ اَحَد" ، "مَا مِنْ دابّةٍ اِلّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیتِها" ♻️ مرحوم نراقی گوید: مشهور است که از حضرت امیرالمؤمنین (صَلَوات الله وَ سَلامهُ عَلیه) پرسیدند که در قرآن مجید، به طریق معمّا، اسمی بیرون می‌‌آید؟ 💠 فرمودند: بلی، در آیه‌‌ی "مَا مِنْ دابّةٍ اِلّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیتِها" که در سوره‌‌ی هود واقع است، اسمِ "هود" به طریق معمّا بیرون می‌‌آید؛ ♻️ زیرا لفظ هو، چون اخذ کند و بگیرد ناصیّه‌‌ی دابّه را، که "دال" باشد، هود می‌‌شود. (ناصیه و پیشانی کلمه‌ی دابّه، حرف "د" است.)!! ( ۳۴۸) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحات ۱۹۰، ۱۹۱، ۱۹۳، ۱۹۴ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی رضوان الله علیه 💠 هیچ اسمی از اسماءالله تعالی، مکرّر نمی‌‌شود‌. زیرا که در تجلّی، تکرار نیست. چه اینکه اسمِ شریفِ "نور" مثلاً در هر آنی، ظهوری خاصّ دارد. ♻️ "کُلّ یَومِِ هُوَ فِی شأن" که "کُلّهُ هُوَ شأن" است. بنابراین در هر دم که "یوم" است، چه یوم هنگام ظهور است. 💠 در اسم شریف یانور تدبّر کن؛ أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‌ قُلُوبٍ أَقْفالُها ♻️ و قرآن را در مراتبِ وجودی‌‌اش از عین تا کُتب بنگر. که چنانچه در حدیث آمده است، حَبلِ مَمدود است(= ریسمانِ بلند) 💠 این حَبل مَمدود از فرش تا عرش است؛ اِنَّ اللهَ عَلَی الْعَرشِ اسْتوی. ♻️ اما لفظاً "فَهُوَ غَیر خَفیِّ ایضاً" چه اینکه ذاکر را در هر حال، حالی خاصّ است و در آن‌‌حال، اسمی را ذاکر است، به معنایی است که همان اسم. (به معنای همان اسمی است که ذاکر آنست) 💠 در حالِ بعد، به معنیِ دیگر است. مثل الله را که مریض و جائع(=گرسنه) و ضالّ(= گمراه) ندا می‌کنند. ♻️ آن گوید یاالله، یعنی یاشافی. و آن گوید یا الله، یعنی یا رازق. و این گوید یا الله، یعنی یا هادی. زیرا انسان، قرار و توقّف ندارد و عَلَی‌‌‌‌الدَّوام مُتقلّب است.(= در تقلّا و تقلّب است) که فارسیِ آن، دگرگونی است. 💠 شیخ اکبر در چند جای فصوص، بر این معنی تصریح کرده است که صاحبِ قلب، در قبولِ تجلّیاتِ حقّ، اَحقّ است نه صاحبِ عقل.! ♻️ که این، (عقل) عِقال است و آن، (قلب) در تقلّب و تنوّع است.!! (عِقال= سربند، زانوبند شتر) 💠 عارف شبستری در گلشن راز در این معنی فرمود: نیابد زلف او یک لحظه آرام گهی بام آورد گاهی کند شام گِل آدم در آن دم شد مُخمّر که دادش بوی آن زلف معطّر دل ما دارد از زلفش نشانی که خود ساکن نمی‌‌گردد زمانی 📘 منبع: هزار و یک نکته، ۳۵۰ صفحه ۱۸۰ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی رضوان الله علیه 💠 اگر جناب صدرالمتألّهین را مطلبی جز حرکتِ جوهریّه نباشد، کافی است که وی را حکیم بزرگ دانست. شاعر، به یک بیتِ بلند، شاعر است. و (ولی) ناظم به یک دفتر نظم، شاعر نیست. ♻️ انصاف باید داد که چه اندازه کار و آمادگی می‌‌خواهد تا انسان بتواند به چنان مطلبِ بلندِ حرکت جوهریّه، حَدساً، یا کشفاً، یا بُرهاناً انتقال یابد؟! علاوه این‌که کُتُب و رسائلِ آن جناب مشحون از حقایق و معارف است. ( ۳۸۷) 💠 درخت به بستن و پیراستن تربیت شود، و حیوان به یوغ و افسار و ایلام (ایلام از ریشه اَلَم یعنی رنج، درد و تنبیه است)، و انسان به تحصیل علومِ الهیّه و تزکیه نَفْسْ؛ ♻️ آدمِ اولیاءالله امیرالمؤمنین علی علیهِ السّلام به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السّلام که شیثِ آدمِ اولیاءالله و هِبةُ اللهِ آن اَبوالْائمه علیهم السّلام است، فرمود: 💠 "وَ لَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِی إِیلَامِهِ، فَإِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بالْآدَاب وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بالضَّرْب" ♻️ (ترجمه) از كسانى نباش كه پند و اندرز به حالشان سودى ندارد مگر آن كه كاملاً سرزنش و تنبیه شوند. شخص عاقل به ادب پند مى‌‌گيرد، و حیوانات جز با زدن ادب نمى‌‌شوند؛ وصیّت آن جناب، امیرالمؤمنین به سبط اکبر علیهماالسلام. ( ۳۹۱) 💠 در روایات فریقین آمده است که سوره‌‌ی اخلاص، ثُلث قرآن است و قرائتِ آن معادل ثلث قرآن. ♻️ بیانش این است که اصول دین توحید، نبوّت و معاد است. و سوره‌‌ی اخلاص، توحید است. لذا اگر آیات توحیدیّه قرآن را یکجا در نظر بگیریم، سوره‌‌ی اخلاص همه‌‌ی آنها را حائز است. 💠 و قرائت را بی‌‌نهایت مراتب است مطابقِ مراتب قرآن. و از این مراتب، یک مرتبه‌‌ی آن قرائتِ این نشئه‌‌ی عُنصری است که با دهان و لفظ است. ♻️ و باقی به مراتب عوالِم در روایت آمده است که اِقرَاء وَارقَ. پس چون سوره‌‌ی اخلاص را بخوانی و بالا بروی یک ثلث قرآن را قرائت کرده‌‌ای. () 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحات ۱۹۵، ۱۹۷، ۱۹۸ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی ( رضوان الله تعالی علیه ) : 💠 مبنای توحید عرفانی، وحدتِ شخصیِ وجود است‌. و مبنای توحیدِ حکمت متعالیه، وحدتِ تشکیکیِ وجود است. ♻️ آن (عرفان) فرماید که حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مَظاهِر است، و این (حکمت متعالیه) گوید حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مراتب. 💠 عارف هم لفظ تشکیک در عباراتش دارد ولی مرادش، سِعِه و ضیقِ مظاهر است نه شدّت و ضعفِ مراتب. و فقط با تشکیکِ فرقه‌‌ی ثانی(دوم) اشتراک در لفظ دارد. فافهم! ( ۴۰۲) ♻️ امامیّه در دو ماه محرم و صفر خضاب نمی‌کنند که ایام ماتم‌‌شان است. اصلِ این عمل را به اقتدای امام اوّل‌‌شان امیرالمؤمنین علی(ع) دارند. 💠 چنان‌که جناب سیّد رضی در آخر نهج البلاغه از آن قدوه (پیشوا، مقتداء) نقل کرده که: ♻️ و قِيلَ لَهُ (ع) لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَکَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ ، يُرِيدُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله 💠 (ترجمه) به امام عرض کردند : محاسن خود را خضاب نمی‌‌کنید؟ حضرت فرمودند: خضاب کردن زینت است؛ اما ما عزادار رسول الله(ص) هستیم. ( ۴۰۳) ♻️ اشکالی که در کُتب فقهیّه در عدمِ توجّه همه‌‌ی افراد مُصَلّین به قبله، در صفِ طویل گفته‌‌اند، سخت سُست است. 💠 زیرا که صف طویل در قوسی از دایره قرار می‌‌گیرند که مرکز آن کعبه است. نمی‌‌بینی که در مسجدالحرام، گرداگردِ خانه می‌ایستند؟ ♻️ این دایره در مسجدالحرام را توسعه بده تا به آفاق نائیه برسی، که از افرادِ صف طویل هریک خطِ شعاعی به مرکز، که بیت الله است خارج می‌‌شود و همه به سمتِ قبله‌‌اند. 💠 منتهی از کثرت سِعِه‌‌ی بسیط غِبرا و بزرگی دائره، گمان می‌‌رود که افرادِ صفِ طویل، بر خط مستقیم قرار دارند نه بر قوس دایره. ♻️ ولی این اشتباهِ حس است و ایرادِ صف طویل در صورتی صحیح است که زمین کُروی نباشد. 💠 تفصیل این مطلب، در رساله‌‌ی "دروس معرفةالوقت والقبلة" حضرت علامه حسن زاده (رضوان الله تعالی علیه) ( ۴۰۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۰۷ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی( رضوان الله تعالی علیه ): 💠 معجزات و کرامات و خوارق عادت، به وسائط و علل و اسباب خودشان مُسنداند. ♻️ مثلاً به واسطه‌‌ی نَفْسِ قُدسی ابراهیم خلیل الرّحمن، نارِ نمرود، به اِذن الله برداً و سلاماً شد. 💠 و ضمیرِ "قُلْنَا" در این حکم دو شاهد است. (یکی نفس قدسی ابراهیم و دیگری اذن الهی) ♻️ چنان‌که به واسطه‌‌ی نَفْس قُدسیِ روح الله (عیسای مسیح) خَلقِ طَیْر، و اَبْرَاء، و اَکْمَه، و اَبْرَص، به اذن الله به وقوع پیوست. 💠 چنان‌که افعالِ خطاب، و متعلّقاتِ "به اِذنی" دو شاهدند. نه چنان‌که آراء فاعله قائل‌اند که مُساوِق با گزاف می‌‌گویند؛ ♻️ آنان می‌‌خواهند اسباب و آلات را عَزل کنند و همه چیز را به خدا نسبت دهند، بی‌‌واسطه‌‌ی اسباب. 💠 چنان‌که مردمِ طبیعی (قائلینِ به تفکر طبیعی) در مقابلِ آنان، همه چیز را به اسباب نسبت می‌‌دهند و می‌‌گویند ابر و باران از بخار آب است، و نَموّ درخت از جذبِ ریشه و برگ، و تولّد حیوان از حرارت و تأثیر رَحِم و غیره. ♻️ اما خداپرستان گویند این اسباب، مُسَخّر پروردگار است و کارهای جهان، هم به اسباب نسبت دارد و هم به مُسبّب که باری تعالی است. 💠 چنانکه خود قرآن فرمود: اللهَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ (روم/۴۹) وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ (حجر/۲۲) ♻️ و آیات بسیار دیگر. بلی. در عین حال آن‌که نظر به اسباب دوخته و از مُسَبّب غافل گردیده است، نادان است. 💠 دیده‌‌ای خواهم سبب سوراخ کن، تا حُجَب را بَر کَنَد از بیخ و بُن 📘 منبع: هزار و یک نکته، ۴۳۷ صفحه ۲۲۶ @allame_hasanzadeh
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 کمَّلِ اولیاء ، اَعَمّ از سُفَراء اَسمای مستأثره‌‌ی حقّ‌‌اند. لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ (الانعام/۶۰) ( ۴۹۴) ♻️ این بنده(حضرت علامه (ره) ) هرچه کثرتِ اهل هوی را می‌‌بیند، ایمان او محکم‌‌تر می‌‌شود. زیرا کریمه‌‌ی؛ "قَلِيلٌ مِنْ عِبٰادِیَ الشَّكُورُ" (سبأ/۱۴) 💠 و نیز "وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ" (الاعراف/۱۸) بیشتر و بهتر در چشم و دل او تجلّی می‌‌کنند. ( ۴۹۷) ♻️ مراد از مادّه، مادّه‌‌ی طبیعی است وگرنه نَفْسْ بی‌‌بدن نمی‌‌باشد. و هر موجودی که از مادّه برکنارتر است، از شرور دورتر است. 💠 و چون مبداء هستی، مجرّدِ فوقِ تمام است، معشوق کلّ است. و انسان سعادتمند نیز هرچه قُرب او بیشتر، معشوق‌تر و محبوب‌‌تر است. ♻️ و باز این سخنان را عمق دیگر است که باید جمعِ بینِ تنزیه و تشبیه شود. فَتَدبّر و تَبَصّر. ( ۴۹۸) 💠 به حکم محکمِ اتحادِ عالِم و معلوم، علم در واجب و ممکن، عینِ ذات است. فتبصر. ( ۵۰۰) ♻️ حیوان، زنده بودن است. نَزَوان، جهیدن است. و میدان، جنبیدن است. 💠 مصادری که در معانی آنها جنبش نهفته است، چون کلماتِ یاد شده، حروف آنها متحرّک است. که لفظ را با معنی مُحاکات است. و عوالِم را به یکدیگر اِشارات. (محاکات= حکایت می‌کند، شباهت دارد) ♻️ اصلِ خمیره و مایه‌‌ی انسان نیز اینچنین است که: "خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِق" (الطارق/۷) 💠 سبحان الله. زنده در حرکت است که حیوان است. و نَزوان به حرکت است. و ماءِ دافق، جهنده و در حرکت. ♻️ و همه در حرکت، از حرکتِ حُبّی تا حرکتِ طبیعی که : "كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْن" (الرحمن/۳۰) - "إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان" (عنکبوت/۶۵) - "وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب" (نمل/۸۹) ( ۵۱۱) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۵۹ ، ۲۶۷ @allame_hasanzadeh
در عالم محروم نیست چه هر کس به قدر قابلیتش دارد و می‌‌گیرد. ( ۵۳۶) زود زود نمی‌‌دهند تا کم‌‌کم ظرفیّت حاصل شود. ( ۵۳۷) منبع: هزار و یکه نکته https://eitaa.com/allame_hasanzadeh
بسم الله یکی از فضیلت‌‌های نماز جماعت این است که هر انسانی یک صفت یا بیشتر از اوصاف خوبی و کمالات انسانی را دارد. به فرض اگر یک انسانِ کامل باشد تا چه اندازه واسطه‌‌ی نزولِ برکات خواهد بود. انسانهای در صلاتِ جماعت، کَاَنَّ یک انسانِ کامل و یا ظِلّ و مِثال او را تشکیل می‌‌دهند که آن نماز واسطه‌‌ی نُزولِ برکات خواهد بود. ( ۵۳۸) در افتتاحِ کلامِ الهی به حرف "باء" و اختتام آن، به حرف "سین" سِرّی عزیز است؛ چه این حرف "بس" باشد. عرب گوید: بَسّکَ اَی حَسبُکَ (= برای تو بس است) پس معنی چنین باشد که: حَسْبُکَ مِنَ الْكوْنِین مَا اَعطِیناکَ مِنَ الْحَرْفِین. و از نوادر اتفاقات آن است که این دو حرف در لغتِ فارسی و ترکی همان به معنی حسب آمده است. حکیم سنایی اشاره به این معنی نمود: اوّل و آخر قرآن ز چه "با" آمد و "سین" یعنی اندر ره دین رهبر تو قرآن "بس" و در دیوان این کمترین (حضرت علامه بزرگوار) نیز آمده است: "بس" بود در کام ما حلوای از "با" تا به "سین" آه آه از مردم ناکامِ نادان داد داد. ( ۵۴۰) https://eitaa.com/allame_hasanzadeh
🌷 افاضات حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس سِرّه) 🌸 درباره 🔶 ملائکه را ذاتی حقیقی است که وجودِ اَنفُسی آنها است، و آنان را به قیاس با آدمیان ذاتی است که وجودِ اضافی آنها نسبت با آدمیان است، که وجود تَمَثُّلی آنها در وِعَاء(=ظرف ظهور) ادراک مُدرکین است. 🔷 کثرت ملائکه که درشرع آمده است و در اَلسَنه حکما تعبیر به عقول و مجردات می‌شود، با اینکه مادّه موجب تغییر و کثرت است بدین بیان فهمیده می‌‌شود که گاهی تعبیر به اِستهلاک و غیریّت آنها در وجوب و ذات واجب می‌‌شود. 🔶 و گاهی تعدّد آنها به لحاظ آثار وجودی ماورای طبیعت در طبیعت، که میکائیل و جبرائیل و اسرافیل و عزرائیل و نظائر آنها می‌‌‌گردد که در عرفان تعبیر به اَسماء و صفات می‌‌گردد. 🔰 هزار و یک نکته/ ۵٣۴/ص٣۰۰-٢٩۶ https://eitaa.com/allame_hasanzadeh
☫﷽☫ " يكى از مشايخم (علامه طباطبایی) رضوان الله تعالى عليهم از شيخ خود (سید علی آقا قاضی طباطبایی)، اين دستور را حكايت فرمود كه: من قال فى الليلة كج (کج=23) من 3/6 ش 1/2 ه 2/6 ر 1/1 ا 2/4 ل 2/4 ل 1/1 ا 1/2 ه (= "شهر الله")، بعدد طَيْهار (عدد ابجد طَيْهار = ٢٢۵ مرتبه) : «يا طُهر يا طاهِر يا طَهور يا طَيْهُور يا طَيْهار» ساجداً، نَزَلَتْ عليهِ الملائكة و طَهَّرَتْهُ تَطهيرا (مجرب جدا). بايد به معنى نزول ملائكه توجه داشت." ترجمه: هرکسی در شب ٢٣ از ماه مبارک رمضان به تعداد ٢٢۵ مرتبه (که ابجد ذکر طَيْهار است)، «یا طُهرُ، یا طاهِرُ، یا طَهورُ، یا طَیهورُ، یا طَیهار» بگوید در حالت سجده، ملائکه الهی بر او نازل شده و او را پاک و طاهر می‌کنند، چه تطهیر و پاک کردنی. و این دستوری بسیار مجرب است. باید به معنی نزول ملائکه توجه داشت. 📗کتاب _هزار_و_یک_نکته، ٧٩٢ https://eitaa.com/allame_hasanzadeh https://eitaa.com/allame_hasanzadeh
در عالم محروم نیست چه هر کس به قدر قابلیتش دارد و می‌‌گیرد. ( ۵۳۶) زود زود نمی‌‌دهند تا کم‌‌کم ظرفیّت حاصل شود. ( ۵۳۷) منبع: هزار و یک نکته https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
در عالم محروم نیست چه هر کس به قدر قابلیتش دارد و می‌‌گیرد. ( ۵۳۶) زود زود نمی‌‌دهند تا کم‌‌کم ظرفیّت حاصل شود. ( ۵۳۷) منبع: هزار و یک نکته https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
✍حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) تفسیر ابوالفتوح رازی در ضمنِ کریمه‌‌ی: "يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک"(مائده/۷۱) 🪶 در بیان واقعه‌‌ی غدیر خم، تا آن‌که فرمود: آنگه اِشارت کرد؛ یعنی پیغمبر اکرم (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) به امیرالمؤمنین علی (عَلیهِ السّلام) و او را بخوانْد و با خود بر آن منبر برُد {منبری که از پالان‌‌های شتران جمع کردند و برهم نهادند} و دو بازویِ وی گرفت و او را برداشت بگردانید و بر مردمان عرض کرد، چنان‌که عروس را جلوه کنند. "حَتَّى رأیَ النَّاسُ بَيَاضِ إِبْطَيْهِما" (دستها را تا آنجا بالا برد که سفیدی زیر بغل‌‌شان را دیدیم) و ساعتی خاموش می‌‌بود. 🪶 چنین گویند که شبلی در روز غدیر نزدیک یکی از معروفان شد از علویان، و او را تهنیت کرد‌. 🪶 آنگاه گفت: یا سیدی تو دانی تا اشارات در آن چه بود که جدّت دستِ پدرت گرفت و برداشت و سخن نگفت؟ 🪶 گفت: ندانم. گفت: اِشارت بود به آن‌که زنانی که از جمالِ یوسف بی‌‌خبر بودند، زبانِ ملامت در زلیخا دراز کردند و گفتند: "امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِين" (یوسف/۳۱) او خواست تا طرفی از جمال یوسف به ایشان نماید، مهمانی ساخت و آن زنان را بخوانْد و در خانه‌‌ی دو در بُرد و بنشانْد؛ و یوسف را جامه‌‌های سفید در پوشید و گفت برای دل من، از این خانه در رو، و به آن در بیرون شو. 🪶و ایشان را گفت: من می‌‌خواهم تا این دوستِ خود را یک بار بر شما عرض کنم. برای دلِ من، بر او مبرتی(= نیکی) کنید. 🪶 گفتند: چه کنیم؟ گفت: هریک را کاردی و تُرَنجی بدست می‌‌دهم، چون آید هریک پاره‌‌ی ترنج بِبُرید و به او دهید. گفتند: چنین کنیم. چون (یوسف) از در درآمد و چشم ایشان بر جمالِ او افتاد، خواستند که ترنج ببرند، دست‌‌ها بِبُریدند. 🪶 و حیرت چون برفت، گفتند: "حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ"(یوسف/ ۳۲) گفت(زلیخا) دیدید این، آن است که شما زبانِ ملامت بر من دراز کردید به سبب این: "فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيه" (یوسف/۳۳) 🪶 رسول(عَلیهِ‌‌السّلام) هم این اشارت کرد و گفت: این، آن مرد است که اگر وقتی در حقّ او، سخنی گفتم شما را خوش ننماید و زبانِ ملامت دراز کردید. امروز بنگرید تا خدای تعالی در حقّ او، چه گفت، او را چه پایه نهاد و چه منزلت داد؛ آنگاه گفت: "ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ" الخ 📚هزار و یک نکته، ۵۸۱ صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹ •┈┈••✾🌿🕊🌿✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
انسان اگر گرفتار رهزن و اهریمن نشود، به وفق اقتضای طلبِ غریزی و جِبلّیِ خود، که ابد و سعادت ابدی خود را طالب است؛ همه‌‌ی حرف و صنایع و تمامِ احوال و اَطوارِ شئونِ زندگیِ خود را برای اِستکمال، یعنی به فعلیّت رساندنِ دو قوّه‌‌ی نظری و عملیِ انسانیِ خود، که به منزله‌‌ی دو بال برای طیرانِ اوجِ قُربِ ربوبی می‌‌باشند، قرار می‌دهد. و سپس به تکمیلِ دیگران، یعنی به فعلیّت رساندنِ همان دو قوّه‌‌ی انسانیِ آنان می‌‌کوشد. خداوند سبحان در قرآن کریم این دو اصل را، که اِستکمال و تکمیل است، سرمایه‌‌ی سعادت و وظیفه‌‌ی انسان معرفی کرده است. و سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی عصر را به این دو اصل اختصاص داده است. ✍علامه حسن زاده آملی 📚هزار و یک نکته، ادامه‌‌ی ۲۱۱، صفحه ۱۳۳ •┈┈••✾🍀﷽🍀✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی ( رضوان الله تعالی علیه ) : 💠 مبنای توحید عرفانی، وحدتِ شخصیِ وجود است‌. و مبنای توحیدِ حکمت متعالیه، وحدتِ تشکیکیِ وجود است. ♻️ آن (عرفان) فرماید که حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مَظاهِر است، و این (حکمت متعالیه) گوید حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مراتب. 💠 عارف هم لفظ تشکیک در عباراتش دارد ولی مرادش، سِعِه و ضیقِ مظاهر است نه شدّت و ضعفِ مراتب. و فقط با تشکیکِ فرقه‌‌ی ثانی(دوم) اشتراک در لفظ دارد. فافهم! ( ۴۰۲) ♻️ امامیّه در دو ماه محرم و صفر خضاب نمی‌کنند که ایام ماتم‌‌شان است. اصلِ این عمل را به اقتدای امام اوّل‌‌شان امیرالمؤمنین علی(ع) دارند. 💠 چنان‌که جناب سیّد رضی در آخر نهج البلاغه از آن قدوه (پیشوا، مقتداء) نقل کرده که: ♻️ و قِيلَ لَهُ (ع) لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَکَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ ، يُرِيدُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله 💠 (ترجمه) به امام عرض کردند : محاسن خود را خضاب نمی‌‌کنید؟ حضرت فرمودند: خضاب کردن زینت است؛ اما ما عزادار رسول الله(ص) هستیم. ( ۴۰۳) ♻️ اشکالی که در کُتب فقهیّه در عدمِ توجّه همه‌‌ی افراد مُصَلّین به قبله، در صفِ طویل گفته‌‌اند، سخت سُست است. 💠 زیرا که صف طویل در قوسی از دایره قرار می‌‌گیرند که مرکز آن کعبه است. نمی‌‌بینی که در مسجدالحرام، گرداگردِ خانه می‌ایستند؟ ♻️ این دایره در مسجدالحرام را توسعه بده تا به آفاق نائیه برسی، که از افرادِ صف طویل هریک خطِ شعاعی به مرکز، که بیت الله است خارج می‌‌شود و همه به سمتِ قبله‌‌اند. 💠 منتهی از کثرت سِعِه‌‌ی بسیط غِبرا و بزرگی دائره، گمان می‌‌رود که افرادِ صفِ طویل، بر خط مستقیم قرار دارند نه بر قوس دایره. ♻️ ولی این اشتباهِ حس است و ایرادِ صف طویل در صورتی صحیح است که زمین کُروی نباشد. 💠 تفصیل این مطلب، در رساله‌‌ی "دروس معرفةالوقت والقبلة" حضرت علامه حسن زاده (رضوان الله تعالی علیه) ( ۴۰۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۰۷ •┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
یکی از نام‌‌های قیامت، در چند جای قرآن، یومَ‌‌الحساب آمده است: "إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَاب" (ص/۲۶) یعنی کسانی که از راه خدا بِدَر می‌‌روند، آنان را عذابی سخت است، بدان سبب که روز حساب را فراموش کرده‌‌اند. راه حقّ، همه حساب است و هرکه از آن بِدَر رفته است، از راهِ حسابی بدَر رفته است؛ و از حساب، روی تافتن همان و، در عذاب افتادن همان، که جزاء نَفْسِ عمل است. ( ۵۷۸) ✍علامه حسن زاده آملی 📚هزار و یک نکته •┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
صلوات بر محمّد و آل محمّد (ص) فعلی از افعال ما است، و علم و عمل هردو جوهرند که گوهرِ انسان را می‌‌سازند و عینِ حقیقت و ذاتِ انسان می‌‌شوند. و انسانِ کامل، مبَرّای از امکانِ استعدادی است؛ و در کمال، به فعلیّت رسیده است. هرچند عبدِ شَکور است. پس، بدان‌‌ که صلوات عائد ما می‌‌شود که از نقص به کمال، و از قوّه به فعلیّت می‌‌رویم؛ نه عائد آن که خود، عاری از قوة است. ببین شأن این حدیث را که می‌‌فرماید عملِ نَفْس، گوهرِ حقیقتِ انسان می‌‌گردد و جوهر می‌‌شود، نه اینکه عَرَض باشد؛ حدیثی بسیار بلند است.خداوند فهم اَسرارِ آیات و احادیث را مرحمت کُناد. ✍علامه حسن زاده آملی 📚 هزار و یک نکته، ۱۸۹ •┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
یکی از اَسماء و صفات الهی این است که: "هُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ" (انعام/۱۵) سعی کن که مَظهرِ این مقام باشی تا تَشَبُّه به حقّ جَلّ و اعَلَی پیدا کنی. که لذّت اِحتماء (= پرهیز، خویشتن‌‌داری) و این حال، به مراتب از لذّت اَکل و شُربِ حیوانی برتر و بالاتر است. اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی، دگر لذتِ نَفْس، لذت نخوانی. از شکم‌‌ پروران سرمشق مگیر، بلکه: "ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ" (حجر/۴) و چون کمتر خوری، کمتر خوابی و مُتَخلِّق به این خُلقِ الهی گردی که: "لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ" (آیةالکرسی) و به ملائکه تَشَبُّه پیدا کنی "طَعَامهُم التَّسبيح وَ شَرابَهُم التَّهليل" چنانکه از اهل بیت(ع) مأثور است؛ و ملائکه گفتند: "نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَک" (بقره/۳۱) و تعبیرِ تسبیح به طعام، و تقدیس به شراب برای این است که تسبیح، تَنزیهِ ذات، و تقدیس، تنزیهِ صفات است. که اوّلی با طعام، و دومی با شراب مناسب است. ( ۴۴۳) ✍ علامه حسن زاده آملی 📚 منبع: هزار و یک نکته •┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
در لیالی قدر قرآن به دل کن، نه فقط قرآن به سر، که اوّلی جوهرِ ذاتِ تو گردد و دومی خارج از گوهر تو است.() •┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7
☫﷽☫ " يكى از مشايخم (علامه طباطبایی) رضوان الله تعالى عليهم از شيخ خود (سید علی آقا قاضی طباطبایی)، اين دستور را حكايت فرمود كه: من قال فى الليلة كج (کج=23) من 3/6 ش 1/2 ه 2/6 ر 1/1 ا 2/4 ل 2/4 ل 1/1 ا 1/2 ه (= "شهر الله")، بعدد طَيْهار (عدد ابجد طَيْهار = ٢٢۵ مرتبه) : «يا طُهر يا طاهِر يا طَهور يا طَيْهُور يا طَيْهار» ساجداً، نَزَلَتْ عليهِ الملائكة و طَهَّرَتْهُ تَطهيرا (مجرب جدا). بايد به معنى نزول ملائكه توجه داشت." ترجمه: هرکسی در شب ٢٣ از ماه مبارک رمضان به تعداد ٢٢۵ مرتبه (که ابجد ذکر طَيْهار است)، «یا طُهرُ، یا طاهِرُ، یا طَهورُ، یا طَیهورُ، یا طَیهار» بگوید در حالت سجده، ملائکه الهی بر او نازل شده و او را پاک و طاهر می‌کنند، چه تطهیر و پاک کردنی. و این دستوری بسیار مجرب است. باید به معنی نزول ملائکه توجه داشت. 📗کتاب _هزار_و_یک_نکته، ٧٩٢ https://eitaa.com/allame_hasanzadeh https://eitaa.com/allame_hasanzadeh
✍حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) تفسیر ابوالفتوح رازی در ضمنِ کریمه‌‌ی: "يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک"(مائده/۷۱) 🪶 در بیان واقعه‌‌ی غدیر خم، تا آن‌که فرمود: آنگه اِشارت کرد؛ یعنی پیغمبر اکرم (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) به امیرالمؤمنین علی (عَلیهِ السّلام) و او را بخوانْد و با خود بر آن منبر برُد {منبری که از پالان‌‌های شتران جمع کردند و برهم نهادند} و دو بازویِ وی گرفت و او را برداشت بگردانید و بر مردمان عرض کرد، چنان‌که عروس را جلوه کنند. "حَتَّى رأیَ النَّاسُ بَيَاضِ إِبْطَيْهِما" (دستها را تا آنجا بالا برد که سفیدی زیر بغل‌‌شان را دیدیم) و ساعتی خاموش می‌‌بود. 🪶 چنین گویند که شبلی در روز غدیر نزدیک یکی از معروفان شد از علویان، و او را تهنیت کرد‌. 🪶 آنگاه گفت: یا سیدی تو دانی تا اشارات در آن چه بود که جدّت دستِ پدرت گرفت و برداشت و سخن نگفت؟ 🪶 گفت: ندانم. گفت: اِشارت بود به آن‌که زنانی که از جمالِ یوسف بی‌‌خبر بودند، زبانِ ملامت در زلیخا دراز کردند و گفتند: "امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِين" (یوسف/۳۱) او خواست تا طرفی از جمال یوسف به ایشان نماید، مهمانی ساخت و آن زنان را بخوانْد و در خانه‌‌ی دو در بُرد و بنشانْد؛ و یوسف را جامه‌‌های سفید در پوشید و گفت برای دل من، از این خانه در رو، و به آن در بیرون شو. 🪶و ایشان را گفت: من می‌‌خواهم تا این دوستِ خود را یک بار بر شما عرض کنم. برای دلِ من، بر او مبرتی(= نیکی) کنید. 🪶 گفتند: چه کنیم؟ گفت: هریک را کاردی و تُرَنجی بدست می‌‌دهم، چون آید هریک پاره‌‌ی ترنج بِبُرید و به او دهید. گفتند: چنین کنیم. چون (یوسف) از در درآمد و چشم ایشان بر جمالِ او افتاد، خواستند که ترنج ببرند، دست‌‌ها بِبُریدند. 🪶 و حیرت چون برفت، گفتند: "حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ"(یوسف/ ۳۲) گفت(زلیخا) دیدید این، آن است که شما زبانِ ملامت بر من دراز کردید به سبب این: "فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيه" (یوسف/۳۳) 🪶 رسول(عَلیهِ‌‌السّلام) هم این اشارت کرد و گفت: این، آن مرد است که اگر وقتی در حقّ او، سخنی گفتم شما را خوش ننماید و زبانِ ملامت دراز کردید. امروز بنگرید تا خدای تعالی در حقّ او، چه گفت، او را چه پایه نهاد و چه منزلت داد؛ آنگاه گفت: "ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ" الخ 📚هزار و یک نکته، ۵۸۱ صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹ •┈┈••✾🌿🕊🌿✾••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/2535522313Ceab2c3dee7