eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
820 ویدیو
197 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اثر زیارت قبور ائمّه علیهم‌السلام زيارت‌ اهل‌ قبور بسيار فائده‌ دارد، بالأخصّ زيارت‌ قبور علماء و شهداء و مقرّبان‌ درگاه‌ خدا. زيارت‌ قبور ائمّه‌ عليهم‌‌السّلام‌ حكم‌ دخول‌ در آب‌ كرّ دارد كه‌ زائر را پاک و از هر آلودگی منزّه‌ می‌سازد. چون‌ نتيجۀ زيارت‌ ارتباط‌ با روح‌ متوفّی است‌ و زيارت‌ كننده‌ از آن‌ روح‌ مَدد می‌گيرد؛ بنابراين‌ هر چه‌ روح‌ متوفّی پاک‌تر و عالی‌تر باشد، زائر بهرۀ بيشتر و وافرتری خواهد برد. روح‌ متوفّی به‌ قبر خود ارتباط‌ بيشتری دارد و لذا زيارت‌ ارواح‌ در سر قبورشان‌ اثر بيشتری دارد. و لذا مؤمن‌ زائر بواسطۀ دريچۀ قبر، خود را به‌ روح‌ آن‌ معصوم‌ و مقرّب‌ درگاه‌ خدا مرتبط‌ نموده‌ و بدينوسيله‌ با تمام‌ فُسحت‌ عالَم‌ معنی و ارواح‌ ارتباط‌ پيدا می‌كند و بهره‌ می‌گيرد. مشهور است‌ كه‌ در سر قبر علماء حاجت‌ بيشتر برآورده‌ است‌، و اصولاً در جاهائی كه‌ مردمان‌ بزرگ‌ و اولياء خدا دفن‌ شده‌اند نورانيّت‌ و وحدت‌ بيشتر است‌؛ و محسوس‌ است‌ كه‌ آن‌ بقاع‌ و اماكن‌ روشنی و سعۀ خاصّی دارد و گرفتگی و تاريكی ندارد، به‌ خلاف‌ قبور كفّار كه‌ تاریک است‌ و خسته‌ كننده‌ و موجب‌ قبض‌ و تنگی می‌گردد. ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 معادشناسی، ج۳، ص۲۲۷ 🆔 @allame_tehrani
🕌 بر آستان جانان 🔰 بیانی ناب از علامه طهرانی دربارهٔ زیارت معصومین علیهم‌السلام حرم معصوم موقف کریمی است؛ یعنی محلّ، محلّ خیلی عالی‌ای است! انسان که موفّق می‌شود در این مشاهد برود، موقف خود را باید خیلی گرامی بشمارد؛ زیرا یک موقعیتی برای انسان پیدا شده که در جای دیگر پیدا نمی‌شود، اینکه انسان یک جایی برود که هر چه بخواهد به او بدهند و گناهانش را بیامرزند و از زَلّات و از لغزش‌های او بگذرند و به واسطهٔ ورود در این مشاهد او را از همۀ آلودگی‌ها پاک کنند و دعایش را مستجاب کنند، آنجا انسان در محضر امام است در جایی است که روح و نفس امام به آنجا نسبت به جاهای دیگری تعلقش بیشتر است. لذا در نزدیک شدن به قبور معصومین علیهم‌السلام اسرار و آثار و یک فیوضاتی است که انسان را می‌گیرد و این فیوضات در جاهای دیگری نیست؛ درست است که روحِ امام معصوم علیه‌السلام همه‌جا هست، امّا امام در آن نقطه به خصوص که قبر اوست از واردین بیشتر پذیرایی می‌کند و با عنایت و توجّه خاصّی نظر می‌کند. آنجا، جایی است که شیاطین حقّ ورود ندارند، بلکه محل تردّد ملائکه است، لذاست که وقتی انسان می‌خواهد در حرم معصومین وارد شود، بر ملائکه سلام می‌کند و إذن دخول می‌گیرد؛ پس معلوم می‌شود ملائکه آنجا ایستاده‌اند که انسان اذن دخول می‌گیرد، اینطور نیست که وقتی انسان وارد حرم امام رضا علیه‌السلام می‌شود از ملائکه‌ای که در یمن هستند اذن دخول می‌گیرد اینکه معنا ندارد، بلکه مسلّم است که از همان ملائکه‌ای که آنجا ایستاده‌اند اجازه می‌گیرد. در تمام حرم امام رضا علیه‌السلام ملائکه است. در یک سفری که شاه عباس با پای پیاده از اصفهان تا مشهد در طی بیست و هشت روز به حرم امام رضا علیه‌السلام رفته بود و مدتی هم در آنجا توقّف کرده بود، کارهای خیلی زیادی انجام داد، از جمله آنکه آن صحن بزرگ را تأسیس کرد و آب را جاری کرد و ظاهراً یک شب هم به کفشداری زوّار حرم پرداخت. خود شاه عباس ایستاده بود و کفش زوّار را می‌گرفت و کفشداری می‌کرد و یک شب هم مأمور چیدن شمع‌ها بود، چون در آن وقت که برق و گاز نبود در شمعدان‌ها شمع می‌گذاشتند و تمام حرم به وسیلهٔ شمع روشن می‌شد، آن‌وقت شمع‌های بزرگی بود و فتیله‌هایی داشت وقتی که مقداری می‌سوخت به وسیلهٔ قیچی‌های مخصوصی که به آن مقراض می‌گفتند سر این شمع‌ها را می‌چیدند تا خاکسترش روی فرش‌ها نریزد و موجب آتش‌سوزی و آلودگی نشود و الآن آن قیچی‌ها در موزهٔ حرم هست؛ آن شبی که شاه عباس متصدّی گرفتن این سرفتیله‌ها بود، شیخ بهائی هم در حرم پهلوی شاه عباس بود و وقتی شاه عباس مقراض بدست گرفته بود تا سر این شمع‌ها را قیچی کند، بالبداهه این ابیات را سرود که: پیوسته بُوَد ملائکه علّیین پاسبان یا خادم این روضۀ خلد برین مِقراض به احتیاط زن ای خادم ترسم ببُری شهپر جبرِئیل یعنی اینکه در تمام این حرم ملائکه است و نزدیک این چراغ‌ها ممکن است خود جبرائیل باشد؛ ای شاه، مواظب باش و این مقراضت را آهسته بزن که شهپر جبرئیل بریده نشود، که البته این کلام استعاره است و إلّا ملائکه که مانند مرغ‌ها پر ندارند. این حرم معصومین انسان را زنده می‌کند و مثل آب کُرّ انسانی را که آلوده است، پاک می‌کند. 📚 شرح دعای ابوحمزهٔ ثمالی، اقتباس از بیانات علامه طهرانی 🆔 @allame_tehrani
🕌 تشرّف مرحوم حاج سید هاشم حدّاد به زیارت حرم امام رضا علیه‌السلام حضرت آقا حاج سیّد هاشم آمادهٔ سفر به صوب خراسان شدند. خودشان میل داشتند با اتوبوسهاى معمولى مشرّف شوند، ولى زوجهٔ ایشان امّ‌مهدى که در مدّت عمرش طیّاره سوار نشده بود اصرار داشت با هواپیما از طهران به مشهد مشرّف شوند، و ایشان هم با عیال موافقت کردند. بنابراین، این دو نفر با طیّاره، و بقیّهٔ همراهان و رفقا که مجموعاً از طهران و غیره قریب پانزده نفر بودند با اتومبیل براى زیارت تشرّف حاصل نمودند. لایخفى آنکه حقیر به همراه خود، بناى آوردن دو طفل بزرگتر خود: اوّلى سیّد محمّدصادق که 13 سال داشت و دوّمى سیّد محمّدمحسن که 11/5 سال داشت را داشتم؛ نه کوچکتر از آنها را که به نام سیّد أبوالحسن است و 8 سال داشت. زیرا آن دو تقریباً می‌توانستند خود را اداره کنند، ولیکن این طفل کوچک مشکل بود. فلهذا چون بلیط اتوبوس با رفقا تهیّه شد، براى آن دو تهیّه شد نه براى این. چون حضرت آقاى حدّاد مطّلع شدند فرمودند: سیّد محمّدحسین! چرا براى سیّد أبوالحسن بلیط نگرفتى؟! عرض کردم: این کوچک است؛ پیش مادرش مى‏ماند! فرمودند: نه سیّد أبوالحسن بزرگ است؛ براى او هم تهیّهٔ بلیط بنما! عرض کردم: چشم! براى او هم بلیط تهیّه شد. و ما با رفقا با ماشین، وقتى وارد شدیم که آقا وارد شده بودند. و جناب صدیق ارجمند آقاى حاج عبدالجلیل مُحْیى أبوأحمد در مشهد با عیالاتشان وارد، و محلّى را مستقلّاً براى‏ حضرت آقا و خودشان تهیّه نموده بودند. آن محلّ گرچه نسبةً واسع بود، امّا براى جمیع رفقا قدرى ضیق بود. فلهذا مکان دیگرى را هم ضمیمه نمودند و حضرت آقا در این مدّت ده روز در هر دو محلّ رفت و آمد و تردّد داشتند. قاعدهٔ حضرت آقا این بود که در هنگام تشرّف به حرم مطهّر غسل می‌کردند؛ و در وقت ورود، همیشه درِ صحن را مى‏بوسیدند و پس از آن، درِ کفشدارى و درِ رواق و درِ حرم را مى‏بوسیدند؛ و پس از اذن دخول، عتبهٔ مبارکه را مى‏بوسیدند و وارد مى‏شدند و بدون خواندن زیارت، اوّل هفت شوط طواف از جانب چپ مى‏نمودند، سپس زیارت مى‏نمودند، و در بالاى سر و یا هر محلّى که ممکن بود نماز می‌گزاردند. و حقیر هم با جمیع رفقائى که با ایشان مشرّف مى‏شدیم، در معیّت ایشان به همین نحوه و کیفیّت چهارچوب درها را مى‏بوسیدیم، و هفت شوط طواف مى‏نمودیم و سپس زیارت و نماز زیارت را بجاى مى‏آوردیم. و چون فعل أولیاى خدا حجّت است، تا به حال رویّهٔ حقیر هم در زیارت، از بوسیدن درها و طواف به همین نحوه بوده است. یعنى تا زمانیکه دور ضریح مطهّر را حائل نگذارده بودند که قسمت مردها از زنها مجزّا گردد، تقریباً مدّت چهارده سال، حقیر تابستانها و بعضى اوقات دیگر چون شهر رجب، و یا احیاناً بیست و سوّم ذى‌القعدة الحرام که توفیق زیارت عنایت مى‏شد، دور قبر مطهّر همین هفت شوط طواف را مى‏نمودم؛ و بناءً بر متابعت از حضرت آقاى حدّاد مطلب چنین بوده است‏. 📚 روح مجرد، ص۱۹۵ 🆔 @allame_tehrani
🔸انسان در مقابل ائمه نباید از خود نظر و اراده‌ای داشته باشد 🔹عبد محض و تسليم صرف در مقابل أهل‌بيت عليهم‌السّلام حضرت علامه والد مى‌فرمودند: انسان در مقابل أهل‌بيت عليهم‌السّلام بايد عبد محض و تسليم صرف باشد و إرادهٔ خود را در إرادهٔ آنان فانى نمايد. نبايد از خود نظرى بدهد، يا براى خود حقّى قائل باشد و توقّع و انتظارى از امام عليه‌السّلام داشته باشد. خلاف أدب است كه انسان به محضر امام عرض كند: من براى شما چنين كردم، چنان كردم، شما نيز در عوض براى من چنين و چنان كنيد؛ انسان هرچه دارد و هرچه كرده از لطف و عنايت امام بوده و در مقابل ايشان چيزى ندارد. روزى در محضر أنور ايشان، شخصى كه مدّتها دست به گريبان مشكلى بود و از نور ثامن‌الحجج حضرت علىّ‌بن‌موسى‌الرّضا عليه‌آلاف‌التّحيّة‌والثّناء استمداد نموده ولى گره از كار او گشوده نشده بود، عرض كرد: بعد از بارها تشرّف به حرم حضرت رضا عليه‌السّلام و التجاء و عرض حاجت، چون آن حضرت پاسخ ما را ندادند، از ايشان قهر كرده و مدّت يكسال است كه به حرم مشرّف نشده‌ام! فرمودند: اشتباه بزرگى مرتكب شده‌اى! انسان كه با امام خود قهر نمى‌كند! فعل امام عليه‌السّلام بر أساس حكمت و مصلحت انسان است نه مطابق با هواى نفس آدمى، گرچه به ظاهر بر ضرر او باشد. حضرت آقاى حدّاد قدّس‌سرّه مى‌فرمودند: حواريّون و أصحاب سرّ و خواصّ أميرالمؤمنين عليه‌السّلام با آن‌حضرت در عوالم وجود معيّت پيدا كرده و يكى بودند. و با خضوع و خشوع و إلقاء أنانيّت و تسليم محض در برابر ولايت كلّيّهٔ إلهيّه آن‌چنان در روح امام فانى گشته بودند كه حجاب كثرت از ميان آنها برداشته شده بود، و روى همين جهت حضرت براى آنان پرده از أسرار عالم توحيد برمى‌داشتند و علوم و معارف ربّانى را در خلوت خود براى آنان بازگو مى‌كردند. و انسان در ارتباط و اتّصال باطنى خود با امام عليه‌السّلام بايد مانند أصحاب خاصّ آن حضرت بوده و در برابر ولايت و ملكوت آن حضرت زانو زده و إراده و اختيار و حكم امام را جانشين إراده و اختيار و حكم خود كند تا بتواند از مائدهٔ ولايت متمتّع و بهره‌مند شود. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 نورمجرد، ج۱، ص۴۹۵ 🆔 @allame_tehrani
❤️ محبت به ائمه در طول محبت به خداوند است 🔹مكاشفات و كرامات دلالت بر كمال سالک ندارد حضرت علامه والد قدّس‌سرّه‌الشّريف مى‌فرمودند: مقامات و مكاشفات و كرامات، اثباتاً و نفياً دلالت بر كمال سالک و عدم آن ندارند، بلكه اقتضاى شاكله و نوع نفوس است كه برخى زياد خواب مى‌بينند و برخى كم، براى بعضى باب مكاشفه باز است و براى بعضى بسته. و چه‌بسا وجود اين امور سدّ راه تعالى و رشد سالک شود و عطش طلب او را براى تحصيل توحيد حضرت پروردگار فرو نشانده و به همين امور خسيسه قانع شود، يا كثرت اين خواب‌هاى صادق و مكاشفات، سالک را مبتلاى به عُجب و خودبينى كرده و او را در ورطهٔ هلاكت بيندازد و لذا سالكانى كه سلوک آنان ساده و عارى از اين خوارق عادات است، كم‌خطرتر و بهتر به مقصود مى‌رسند. سالكى كه مقصد خود را عالم توحيد می‌داند، زندگى او در دنيا به اقتضاى همين عالم، عادى و بر اساس سنّت و أسباب إلهى بايد باشد. روزى حضرت علّامه والد به يكى از شاگردان كه قدرت تصرّف براى او حاصل شده بود و از خود إظهار كرامات می‌كرد، فرمودند: خداوند وقتى شمشيرى برّان به كسى مى‌دهد نبايد او همينطور از آن استفاده كند، بلكه بايد آن را در نيام داشته تا در وقت ضرورت، آن هم به إذن حضرت پروردگار، بيرون كشد. سالكى كه روح تسليم در برابر استاد بر او حاكم‌است و صاحب اين امور است، نه فقط به آن تعلّق خاطر نداشته و از آن استفاده نمى‌كند بلكه راه تصرّف را براى استاد خود باز می‌كند تا در صورت مصلحت، استاد قدرت اين كشف و كرامات را از او بگيرد! و در عوض آن سالک را به مراتب بالاترى سوق داده و كمالات بهترى نصيب او شود. علّامه والد قدّس‌سرّه در اين زمينه حـكـايـت بسيار نافعى را نقل مى‌فرمودند كه چون در جُنگ خطّى خود نيز آورده‌اند، در اينجا به عين الفاظ ايشان نقل مى‌شود: مرحوم حاج شيخ قوچانى قدّس‌اللـه‌سرّه أيضا فرمودند: يكى از كسانى كه خدمت مرحوم قاضى رسيد و از ايشان دستور مى‌گرفت و جزء تلاميذ وى محسوب مى‌شد، آقا ميرزا إبراهيم عرب است، كه پس از ساليان دراز رياضتهاى سخت، به مطلوب أصلى نرسيده و براى وصول به كمال خدمت ايشان رسيد. وى ساكن كاظمين بود و شغلش مرده‌شوئى بود، و گويا خودش اين شغل را انتخاب نموده بود كه از جهت رياضت نفس أثرى قوى در نفس او داشته باشد. چون خدمت مرحوم قاضى رسيد، گفت: من از شما تقاضا دارم كه هر دستورى داريد به من بدهيد، ولى من در ميان شاگردان شما نباشم، چون شاگردان شما تنبل هستند، مرا هم تنبل مى‌كنند. اين تشرّف و گفتگوى او با مرحوم قاضى در حالى بود كه مرحوم قاضى از كنار شطّ (شطّ فرات) از كوفه به سوى مسجد سهله مى‌رفتند و تقريباً تا نزديک مسجد سهله سخنشان طول كشيد. مرحوم قاضى از او پرسيدند: آيا زن دارى؟! گفت: نه؛ وليكن مادرى و خواهرى دارم! مرحوم قاضى به او فرمودند: روزىِ آنها را از كدام راه به دست مى‌آورى؟! (در اينجا كه نمى‌توانست اين سرّ را نزد مربّى و معلّم و بزرگمردى كه مى‌خواهد از او دستور بگيرد، انكار كند، از روى ناچارى و ضرورت) گفت: من به هر چه ميل كنم، فوراً برايم حاضر مى‌شود، مثلاً اگر از شطّ، ماهى بخواهم فوراً ماهى خودش را از شطّ بيرون مى‌افكند، اينطور، و با دست خود اشاره به شطّ نموده، فوراً يک ماهى خودش را از درون آب به روى خاک پرتاب كرد. مرحوم قاضى به او فرمود: اينک يک ماهى بيرون بينداز. ديگر هرچه اراده كرد نتوانست. مرحوم قاضى به او فرمود: بايد دنبال كسب بروى و از اين طريق تهيّهٔ روزى نمائى. او تمام دستورات لازم را گرفت و به كاظمين مراجعت كرد و به شغل الكتريكى و سيم‌كشى پرداخت و از اين راه امرار معاش می‌كرد و حالات توحيدى او بسيار قوىّ و شايان تمجيد شد، بطورى‌كه در نزد شاگردان مرحوم قاضى به قدرت فهم و عظمت فكر و صحّت سلوک، و واردات عرفانيّه و نفحات قدسيّهٔ ربّانيّه معروف و مشهور گرديد. تا سرانجام پس از رحلت مرحوم قاضى، در أثر اتّصال بدنش به تيّار كهرباى شهر، در حال چراغانى شب عيدى كه در كاظمين بدان مشغول بود، از دنيا رحلت و به سراى باقى روحش پرواز نمود. رحمة‌اللـه‌عليه‌رحمةً‌واسعةً. علّامه والد توضيحاً در ادامهٔ مطلب فوق مى‌فرمايند: ‎ مرحوم ميرزا ابراهيم عرب در ميان همهٔ شاگردان مرحوم قاضى به ارادهٔ متين و سيروسلوک راستين مشهور بود، ولى چون در كاظمين سكونت داشت، حقير را شرف ملاقاتش حاصل نشد تا در همان سالهايى كه براى تحصيل به نجف اشرف مشرّف بودم در اثر حادثهٔ گرفتن برق از دنيا رفت.[۱] 📚 نورمجرد، ج۱، ص۴۹۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. جُنگ خطى، ج۱۸، ص ۲۴۰ و ۲۴۱. 🆔 @allame_tehrani
18.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌«امام رضا علیه‌السلام؛ قرّة‌أعین‌المؤمنین» 🔆 توسل به امام رضا علیه‌السلام 🎙آیت‌الله شجاعی (رحمة‌الله‌علیه) 🆔 @allame_tehrani
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️«یاد دیدار شما»❤️ 🎙با صدای «حاج علی ملائکه» 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام 🎙حاج فیروز زیرک‌کار 📌کلیپ کامل در لینک زیر:👇 B2n.ir/emame_mehraban 🆔 @allame_tehrani
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 خصوصیات ویژهٔ امام رضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) 🎙آیت‌الله جوادی آملی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💫 مـقـام رضـا: eitaa.com/ezdevaje_elahi/4023 🆔 @allame_tehrani
🌷خدای مهربانی‌هاست سلطانی که من دارم خدای مهربانی‌هاست سلطانی که من دارم فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم کنارش ذره‌ی ناچیز چون خورشید می‌تابد ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم نمک پرورده‌ی دریای جودش بوده‌ام عمری پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم به لطف گندمی که داده‌ام دست کبوترها دگر خالی نماند سفره‌ی نانی که من دارم چه فرقی می‌کند آهو، کبوتر یا که سگ باشم که او بی‌اعتنا باشد به عنوانی که من دارم به وقت مرگ می‌آید به بالینم یقین دارم شروع وعده‌های اوست پایانی که من دارم ✍ علی ذوالقدر 🆔 @allame_tehrani
🌸 رزق در بین‌الطلوعین است، بین طوس و قم 🌸 از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد در حرم از آنچه می‌خواهیم، بهتر می‌رسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان، پشت آن احسان دیگر می‌رسد اى که دستت می‌رسد کارى کنى، کارى بکن عمر دارد می‌رود، دارد اجل سرمی‌رسد در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن وقتی از این ناحیه دارد مکرر می‌رسد شب به شب در می‌زنم، چون در زدن مال من است دست سائل‌ها فقط تا حلقۀ در می‌رسد گر به ما کم می‌رسد، از خصلت کم‌بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر می‌رسد من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضه یا به قنبر می‌رسد فقر آمد، می‌رود ایمان، ولى پیش شما می‌شود ایمان من فقرى که از در می‌رسد رزق در بین الطلوعین است، بین طوس و قم رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر می‌رسد هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم گه به داد من برادر، گاه خواهر می‌رسد فاطمه را خواستم، معصومه را زائر شدم فیض قبر مادرى از قبر دختر می‌رسد نیستند این دو براى من، فقط پیش منند سر به سرور می‌رسد، دل هم به دلبر می‌رسد پیش تو محتاج‌ها در حال رفت و آمدند تا که آهو می‌رود، پشتش کبوتر می‌رسد آب پاى میوه‌اى که ریختم بهتر رسید میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر می‌رسد پابرهنه می‌دوید و می‌دوید و می‌دوید زودتر از شمر آیا به برادر می‌رسد؟ ✍ علی‌اکبر لطیفیان 🆔 @allame_tehrani
MirzaMohamadi_Sh8_ramazan98.mp3
5.53M
🕊🕌 قربون کبوترای حرمت... 🎙حجت‌الاسلام میرزامحمدی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📍برخی مطالب دیگر:👇 eitaa.com/ezdevaje_elahi/3124 🆔 @allame_tehrani